آقا ۱۱ سال پیش تو یه جلسه موضوع بحث توکل بود و استاد گریزی به یکی از جنگ های امیرالمومنین زد و جملات زیبایی از زبان حضرت مطرح کردند که با نفس مسیحایی استاد خیلی دلنشین بود، بعدا صوت سخنرانی رو انقدر گوش دادم تا حفظ شدم
حضرت به پسرش محمدحنفیه دستورداد به سپاه دشمن بزن و این عبارات رو برای بالا بردن شجاعت و توکل به محمدحنفیه فرمودند:
《تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ
عَضَّ عَلَى نَاجِذِكَ
أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ
تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ
ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى الْقَوْمِ
وَ غُضَّ بَصَرَكَ
وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ》
(اگر کوهها متزلزل شدند تو تکان نخور
دندانهایت را محکم بههم فشار بده
جمجمهات را به خدا واگذار کن
گامهایت را محکم بر زمین میخکوب کن
نگاهت به آخر لشکر دشمن باشد
چشمت را فروگیر تا نفرات دشمن تورا مرعوب نکند و بدان نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است.)
من نمیدونستم این برای جنگ جمل بود، کلا زیاد اهل تاریخ نبودم و اطلاعات خاصی نداشتم، کلا همین دوتا جمله از جنگجمل رو بلد بودم، وقتی کتاب علی از زبان علی رو خوندم به این قسمت رسیدم خیلی کیف کردم، و اونجا فهمیدم برای جنگ جمل بوده.
دیروز تو همایش یکی از ایرادهایی که دکتر دوانی از کتاب گرفت این بود که این جملات مهم حضرت به محمد حنفیه تو کتاب نیومده، من فهمیدم دقیق نخونده، گفتم خود استاد محمدیان مولف کتاب بعدش جوابشون رو میدن
آقااا این حاج آقا محمدیان خیلی شخصیت خاصی داشت، اصلا تواضع و فروتنی و آرامش محض بود، اصلا یه چیزی بود، انقدر متواضع بودن حتی نگفتن که این قسمت رو آوردم تو کتاب شما نخوندی.
منم به حمایت از مظلوم قیام کردم رفتم کتابو باز کردم گشتم این جملاتو پیدا کردم، تو برگه نوشتم که در صفحه ۲۲۴ این عبارات اومده و برگه رو دادم به دکتر دوانی، ایشونم کتاب جلوشون بود باز کردن و دیدن درسته وقتی نوبتشون شد اعلام کردن که کتاب رو چون فهرستوار خوندن ندیدن این قضیه رو.
خالی از لطف نیست اصل ماجرا رو بشنویم
تو جنگ جمل عایشه روی شتری بود که سپاهیان دور شتر میجنگیدن که آسیبی به عایشه نرسه، حضرت علی به محمد حنفیه گفت تا وقتی شتر زندهاست نمیشه کاری کرد، برو پای شتر رو قطع کن سپاه دشمن متفرق خواهد شد، محمد حنفیه میره جلو و بخاطر تراکم دشمن نمیتونه به شتر برسه، برمیگرده، حضرت پرچم رو به دست امام حسن میده، و امام مجتبی موفق میشه شتر رو از پا دربیاره و جنگ با پیروزی به پایان میرسه، محمد حنفیه یکم ناراحت بوده که نتونسته کاری کنه، امام علی بهش میگه ناراحت نباش تو تلاش خودتو کردی، فرق تو با حسن در اینه که تو شجاعت رو فقط از من به ارث بردی ولی حسن شجاعت رو هم از من به ارث برده هم از مادرش فاطمه (سلام الله علیها).
@HoseinDarabi
بیایید کاری بکنیم.mp3
10.85M
صوت
همایش بررسی کتاب علی از زبان علی
🔴بیایید کاری بکنیم
دستور آیت الله امینی به علامه جعفری
از زبان حجت الاسلام محمدیان
نویسنده کتاب
@HoseinDarabi
آقا مطالعه و کتاب خیلی مفیده
فرهنگ کتابخوانی رو باید گسترش داد هم در خودمون هم بچههامون. با مطالعه و بالارفتن علم و دانش خیلی از مشکلات خودمون و جامعهمون حل میشه
چون برای هر مشکلی که پیش میاد جوابی هست قانع کننده، ما بلد نیستیم، و چون بلد نیستیم تو سوالات، مشکلات و شبهات، بدون پاسخ میمونیم و چه بسا دینمون آخر بپره.
و تا جوونیم و انرژی داریم باید مطالعه کنیم و گرنه پیر که بشیم دیگه حسش نخواهد بود. آیت الله جوادی آملی در یک جمعی خطاب به جوانها میفرمودند تا جوان هستید مطالعه کنید و گرنه به سن ما پیرمردها که برسید واقعا دیگه نمیتونید بیشتر از روزی ۱۷ ساعت مطالعه کنید😰
دیگه چیزی نمیگم من😶
@HoseinDarabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش برنامه همایش بررسی کتاب علی از زبان علی و مصاحبه با اساتید
از شبکه افق
@HoseinDarabi
26.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتی از لایو اینستاگرام
بخشی از انتقادات استاد حامد کاشانی درباره کتاب علی از زبان علی
همایش علی از زبان علی
@HoseinDarabi
گفتم هم عید غدیر رو تبریک بگم بهتون
هم خط زیبایم رو بهتون نشون بدم
برای امان از چشم زخم هم سفارش شده ذکر
ماشاء الله لاحول و لاقوه الا بالله
رو زیاد بخونید
من الان دارم میخونم
@HoseinDarabi
آقا اون قسمت گفتگوی امام علی و ابوبکر از کتاب علی از زبان علی زدم تو کانال نوردیده کلی از برادران اهل تسنن ریختن پیوی 😁
دیگه اینجا نمیگذارم از کانال نوردیده مطالعه کنید👇
http://eitaa.com/joinchat/971833344C27493babe0
رشید پرسید: «ایران چطوره؟» گفتم: «خوب - خیلی خوب!» گفت: «توی ایران سنی هم هست؟ یعنی راحت میتونن زندگی کنن؟» گفتم: «بله، هست. چرا نباید بتونن راحت زندگی کنن؟ البته، اکثر ایرانیا مسلمون شیعه ان. اما نه اونا با اهل تسنن مشکل دارن، نه اهل تسنن با اونا.» گفت: «ایران استثنائه، مسلمونا اکثرا اهل تسننان. من تا امروز دو سه تا شیعه دیدم. اسم همهشون هم على بوده. تعداد شیعه ها کمه.»
- متوجه منظورتون نمیشم
- یعنی اکثر مسلمونا سستی ان. اصلا منظور بدی ندارم. فقط میخوام بگم یه اقلیتی عقاید شیعه ها رو قبول دارن
_خب، این نشون دهنده چیه؟ به نظر شما در عالم خلقت اكثر مردم فهیم و عاقلن؟
- بالاخره اینکه یه عقیدهای طرفدار بیشتری داره بی معنی نیست. حتما این همه مسلمون هم دلیلی دارن برای خودشون
- بله، حتما این مسئله بی معنی نیست. درباره دلیل داشتن» هم هر کس هر دلیلی داشته باشه میتونه مطرح کنه. شاید به درد بقیه هم بخوره؛ البته به شرطی که دلایل بقیه رو هم گوش بده
- من برای کنجکاوی خودم میپرسم؛ شیعه ها روی پسراشون اسم صحابه خاص رو هم میذارن؟ .. عمر ...ابوبکر
- من تا حالا نشنیدم.
- آه خیلی بده! - چه اشکالی داره؟
- اسم عمر رو نمیذارید؛ اما اسم حسین و علی رو استفاده می کنید؟
- این یکی چه اشکالی داره؟
- اشکال اینه که اگه علی(ع) از صحابه بود، عمر ابن خطاب هم بود. باید به همه صحابه احترام گذاشت
. اونا همه شون محترمن. مگه نشنیدهاید حديث «صحابناکالنجوم» رو؟
معتقدن پیامبر فرموده ان که اصحاب ما مثل ستارگانان که اگه اونا رو دنبال کنید، راه رو گم نمی کنید.
_چرا، شنیدهام. البته درباره صحتش چیزی نمیدونم اما شک دارم. اصحاب که یه نفر نبودن. چطور گفته شده از اصحاب پیروی کنید، در حالی که بینشون افرادی هم بودهاند که با هم اختلاف داشتهاند؟ توی این اختلافا هم بالاخره یه طرف حق بوده به طرف ناحق. پس بین اونا هم افرادی بودن که راه رو گم کردهان. باید راه کدوم رو دنبال کرد تا گمراه نشد؟
ریاض، که اون طرف تر نشسته بود و با جدیت بحث رو دنبال می کرد، گفت: «شما میخواید بگید که عمرابن خطاب بین این دسته از صحابه بوده؟» گفتم: «من نمیخوام چیزی بگم! شما اومدید و سر بحث رو باز کردید. اول از همه هم نکات اختلافی رو مطرح کردید. این یعنی شما میخواید چیزی رو بگید وگرنه توی مذهب من اون قدر به وحدت مسلمونا اهمیت داده شده که در وهله اول من با دیدن شمای مسلمون به این چیزا فکر نمی کنم» گفت: «بله. من فکر می کنم در اصل رشید می خواسته امروز صریح تر درباره عقاید شیعه بشنوه.» گفتم: «خب، پس شما هم اول صریح جواب اونی رو که پرسیدم بدید!
من باید راه کدوم یک از صحابه رو برم تا گمراه نباشم؟» رشید گفت: «حدیثی صریح تر از این نداریم.» گفتم: «چرا داریم.» ریاض گفت: «بله، داریم تاکید پیامبر بر برتری خلفا خودش مشخص کننده راهه نه؟ چون خلفا افراد خیلی ویژه و نزدیک به پیامبر بودهان. حتما شما شنیدهاید احادیثی رو که از پیامبر درباره برتری ابوبکر یا وصف عمر روایت شده.» گفتم: «درباره برتری ابوبکر نه اینطور نیست.
غالب مواردی که در وصف ابوبکر نقل شده از عایشهست، دختر ابوبکر، یا از عبدالله ابن عمر، که موضع هر دوشون درباره امام علی روشنه؛ کما اینکه نقل کرده برترین مردم بعد از خدا ابوبکر صدیق بوده، بعد عمرابن خطاب، بعد عثمان، بعد از این سه هم هیچ برتری برای کسی وجود نداره. درباره عمر ابن خطاب هم همین طور. باید دید احادیث از کجا اومده.»
رشید پرید وسط حرفم
سبحان الله خواهر! چیزی به بزرگان نسبت ندید که اون دنیا شرمنده شید.» گفتم: «من چیزی به کسی نسبت ندادم. اینایی که گفتم از صحیح بخاری بود که حتما میشناسینش!» این کتاب بعد از قرآن یکی از رفرنس های مستند اهل تسننه. #قسمت_اول
ادامه دارد...
📚 کتاب خاطرات سفیر
خاطرات دکتر نیلوفرشادمهری از دوران تحصیلش در پاریس
@HoseinDarabi
4_5776221385185559568.mp3
22.9M
🔊 فایل #سخنرانی
📋 #زیارت_امیرالمؤمنین علیه السلام در #روز_غدیر از زبان #امام_هادی علیه السلام ـ جلسه اول
🔴 #حجت_الاسلام_کاشانی
📅 02 شهریور 1397
#قسمت_دوم
رشید گفت: «شما حديث معتبر صریح سراغ دارید؟!» گفتم: «پیامبر فرمودهان که هر کس دوست داره مثل من زندگی کنه و مثل من بمیره و داخل بهشتی که خداوند به من وعده داده بشه، علی و ذریه اون رو پس از من ولی خودش بدونه. چون اونا هرگز شما رو از در هدایت خارج نمیکنن و شما رو هیچ وقت به ضلالت وارد نمی کنن. این هم یکی از اون احادیث!» رشید به سرعت گفت: البته به قول شما باید دید این حدیث رو چه کسی نقل کرده و کجا نقل شده» گفتم: «این حدیث به نقل از منابع اهل سنت بود و توی خیلی از منابع اهل تسنن هم اومده من از منابع اهل تسنن یه مورد رو گفتم موارد دیگه ای هم هست. جدا از اینا، مطمئنا ما هم منابع ویژه خودمون داریم. اما من از اونا نقل نمی کنم.»
شما ماجرای غدیر خم رو شنیدهاید؟»
- نه! تا به حال اسم غدیر خم رو نشنیدهاید؟ - نه! - نه!
- ماجرای حجة الوداع پیامبر و انتخاب امام علی(ع) به عنوان ولی بعد از رسول الله ..... اون روز اولین کسی که به مناسبت این انتخاب به امام علی تبریک گفت ابوبکر بود. این روایت رو، که هم مورد تأیید علمای اهل تسننه و هم اهل تشیع، نشنیدهاید؟
چیزی نگفتن.
ادامه دادم: «من دوباره تأکید میکنم که علاقه ای به بیان اختلافات ندارم. چون فکر میکنم به اندازه کافی کتاب برای مراجعه هست
اما ظاهرا شما به این منظور اینجا اومدید. اگه به دنیای بی دین فعلی نگاه کنید، می بینید که مشتركات مسلمونا اونقدر زیاده که حرف برای زدن و مشکل برای مطرح کردن و راه حل برای پیدا کردن و غصه برای خوردن کم نیست.» ریاض گفت: «اینی که گفتید . مگه میشه ابوبکر صدیق هم بره تبریک بگه و هم اون فرد رو قبول نداشته باشه؟»
گفتم: «این رو شما باید جواب بدید. چطور ایشون به خودش اجازه میده که بعد از پیامبر بشه خلیفه؛ در حالی که میدونست پیامبر چه کسی رو تعیین کردهان و خودش برای تبریک گفتن به اون فرد پیش قدم شده بوده.» رشید گفت: «واقعا ریاست اون قدرا ارزش نداره که این همه سرش دعوا شده.» گفتم: «بحث سر ریاست نیست .... صحبت از هدایت کردن یا گمراه کردن امتیه که پیامبر به سختی به اون سطح رسونده بودن. ببینید بعد از پیامبر حکومت به کجا رسید .... چه کسایی روی کار اومدن .. حکومت دست چه کسی بود که به دست یزید و معاویه افتاد ... این اون چیزی بود که پیامبر میخواستن؟
چیزی که شما اسمش رو میذارید ریاست، اگه این قدر بی ارزشه، چرا خلفا جانشینای خودشون رو هم تعیین می کردن؟ چطور تعجب نمی کنید که خلفا جانشین خودشون رو تعیین کردهان تا یه نفر قابل اعتماد دستاورداشون رو حفظ کنه، اما به شما گفته شده پیامبر چنین کاری نکرده ان؛ در حالی که بعد از پیامبر این کار خیلی ضروری تر بوده.
ادامه دارد...
📚خاطرات سفیر
خاطرات دکتر نیلوفر شادمهری از دوران تحصیلش در فرانسه
@HoseinDarabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم بوعلی سینا عجب شعری گفته
البته این قسمتی از شعرشه
و
جونم نفس سید مجید بنی فاطمه
حق مطلبو ادا کرد
@HoseinDarabi
کانال حسین دارابی
جانم بوعلی سینا عجب شعری گفته البته این قسمتی از شعرشه و جونم نفس سید مجید بنی فاطمه حق مطلبو ادا
شعر کامل بوعلی سینا در مدح امیرالمومنین
به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا
که دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا
بخـار از دشت پیدا شد چو ترکان بخارایی
ز تیر ترکشش سـوزد سر خـارا ز بُن خـارا
زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژدهی یوسف
زحسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد نابینا
پی معجز ز شاخ گل برآمد بلبل از شادی
تجلی کرد بر هر شاخ گل صد معجز موسی
علیِّ عالیِ اعلا، ولیِ والی والا
وصی سیدِ بطحا به حکمش جمله مـا فیها
قوام جسم را جوهر، زمانی روح را رهبر
کلام نیک پیغمبر، ولیّ ایزد دانا
حدیثی خاطرم آمد که میفرمود پیغمبر
به اصحابش شب معراج سرّ لیله الاسرا
بطاق آسمان چهارمین دیدم من از رحمت
هزاران مسجدی اندر درون مسجد اقصی
بهر مسجد هزاران طاق، بر هر طاق محرابی
بهر محراب صد منبر، به هر منبر علی پیدا
ز پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن گفتند
که دیشب با علی بودیم جمله جمع در یک جا
تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر
بغیر از خود ندیدم هیچکس در نزد آن مولا
اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر
نشسته بودم اندر خدمتش در گوشه ای تنها
بگوش فاطمه خورد این سخن گفتا علی دیشب
که تا صبح از درون خانه پا ننهد برون اصلا
که ناگه جبر ئیل از حق سلام آورد بر احمد
که ای مسند نشین بارگاه قرب او ادنی
اگر چه بر همه ظاهر شده بر صورتی اما
ولیّت از همه بگذشت، با ما بود در بالا
جنابش خالقی باشد که بر خلقش دو صد عالم
به هر عالم دو صد آدم به هر آدم دو صد حوا
به حکمش صد هزاران طور بر هر طور صد موسی
به هر موسی هزاران بیضه اندر بیضه صد عیسا
نه وصفش این چنین باشد که میگویند در عالم
زخندق جست و مرحب کشت اندر بیشهی هیجا
علی سریست در وحدت که باشد سِر بی همتا
علی خلقی است در خلقت که باشد خلقتش یکتا
چو این اوصاف را بشنید از وصف کمال او
گرفت انگشت حیرت بر دهانش بوعلی سینا
ابو علی سینا
@HoseinDarabi