#داستان
دهه فاطمیه،حسینیه حضرت زهرا،۱۴۰۲
بعد از تموم شدن سخنرانی حاج آقا ،مردم درحالی که صلوات می فرستادند جلوی پای حاج آقا بلند شدند.
حاج سجاد که به کنار حاجآقا به سمت جایگاه می اومد، قبل از اینکه بشینه و مداحی رو شروع کنه، کتیبه رو بوسید.
اومد بگه بسم الله و شروع کنه نگاهش به در افتاد ،یه پسرجوونی با سر و وضع داغووووون اومد تو،وقتی که دیدش یه لبخندی زد و با خودش زمزمه کرد: (او مادر ماهاست ، همین است بولله، پس ما همه دختر پسر حضرت زهرایم) و رفت تو فکر چندسال پیش....
فاطمیه -سر شب -خانه سجاد-سال۷۵
شهرام:
سر سلامتی همه داداشیا، همه مشتیا،همه با معرفتا،سلامتی شلغم نه بخاطر شل بخاطر غمش.
بعد پیک عرق رو سر کشید و چهرش بخاطر تلخی در هم کشیده شد.
نوبت سجاد شد،همه پیک هارو پر کردو گفت:
سر سلامتی مادر یار و راز دار و غمخوار پسر، سر سلامتی مادر سلطان غم،سلامتی مادر...
همینجور داشت میگفت یهو صدای دسته عزاداری اومد(یا زهرا یا زهرا ...)
پیک رو گذاشت زمین و رو کرد به اسماعیل که عرق نمی خورد و فقط یه گوشه نشسته بود،گفت:
-داش اسی چه خبره؟محرمه؟مگه محرم هف هش ماه دیگه نی؟
+چم دادا بذار یه نظر بندازم.
اسی رفت سمت در و در رو باز کرد و رفت بیرون،چند دقیقه بعد برگشت و گفت:
-میگن فاطمیه است.
شهرام با نیشخند گفت:
-فاطمیه دیگه چیه؟آخوندا جدیدا اضافه کردن؟
سجاد یه چشم غزه بهش رفت شهرام دهنشو بست،رو کرد به اسماعیل گفت:
-اسی قضیه چیه؟ینی چی؟
اسی اومد نشست رو مبل و گفت:
-میگن مادر امام حسین که اسمشون فاطمه است تو خونه بوده و یه حرومزاده ای اومده درِخونه رو آتیش زده و با لگد به در زده و در از جا کنده شده و افتاده رو مادر امام حسین و...
اسماعیل داشت میگفت که سجادپیک رو کوبید تو دیوار و شروع کرد داد و بیداد کردن و بلند شد و همه رو انداخت از خونهش بیرون.
دهنشو آب کشید و اومد کنار پنجره،پنجره رو باز کرد و مداح میخوند:
(او مادر ماهاست ، همین است بولله، پس ما همه دختر پسر حضرت زهرایم)
اشک میریزم و میگه:
-مادر من غلط کردم و تو برام مادری کن،تو دستمو بگیر...
💠اقتباسی از واقعیت
#حسین_محمدی
هدایت شده از مسجد رسالت النبی کرمان
#گزارش_تصویری
مراسم روضه هفتگی بمناسبت شهادت حضرت زهرا
سخنران:استاد #حسین_محمدی
مداح:
حاج #سعید_خلبفه
کربلایی #رضا_رشیدی
قاری:برادر میثم محمدی
مناجات خوانی:برادر محمدمهدی بابایی
چهارشنبه ،۱آذر ۱۴۰۲
مسجد رسالت النبی کرمان| هیئت النبی
مانند علی باش | حسین محمدی
...
.
.
حیف که خیلی از بحث موند.
ایشالله که یه جای دیگه یا موقع دیگه در خدمتتون باشم تا کل بحث رو داشته باشیم.
یا علی
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بله؛ طبیعی و بدیهیه که هر حرکتی در خصوص افزایش سن بازنشستگی با واکنش شدیدا منفی جامعه مواجه میشه
اما ما باید تلاش کنیم با مسائل کلان و مهم کشور به صورت منطقی و با نگاه غیر هیجانی برخورد کنیم.
نمیشه ما دائم حسرت ثبات اقتصادی سایر ملل رو بخوریم و همزمان بر خلاف همه دنیا بخوایم کشور رو بازم با قواعد و اصول ضد اقتصادی و ضد عقلانی اداره کنیم.
چه اصلاح وضع مالیات و چه اصلاح سن بازنشستگی و تصمیمات سخت اما اصولی از این قبیل، همه تصمیماتی هستن که برای خارج کردن ایران از این چاه ۵۰ ساله اقتصادی نیازه. باید انتخاب کنیم.
باید بین مدیریت شتر گاو پلنگی و یا حرکت به سمت مدیریت منطقی با استانداردهای علمی یکی رو انتخاب کنیم.
اگر گزینه اول رو دلمون خواست دیگه نمیتونیم همزمان غر بزنیم که چرا وضع اقتصاد ایران هیچ وقت سامون نمیگیره و اگر دومی رو میخوایم باید طبق قواعد عقلانی عمل کنیم.
متأسفانه خدا و خرما با هم نمیشه..
«عیار»
💠@raefipourfans
دعای عهد.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
سرعت مناسب برای قرائت روزانه