به رسم ادب، دست بر سینه، سلام میدهیم به اربابمان حسین....
🥀اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🍃وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🥀وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🍃وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
#محرم 🥀
#امام_حسین 🖤
@hoseiniye_ye_del
#امام_زمان عج
تویی یوسفترین کنعانیِ این شهرظلمتخیز
بیا ای عشق من ،پایان ببخش ایام کوری را ...!!
#محمدعلی_عربنژاد
#اللھمعجللولیڪالفرج 🥀
@hoseiniye_ye_del
🥀
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟
زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید
#هادی_جانفدا
#امام_حسین 🖤
@hoseiniye_ye_del
🇵🇸 حسینیهٔ دل
🥀 #حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟ زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید #هاد
یتیمی، خردسالی، بیگناهی
در آغوش عمو یک شعله آهی
حسن میخواست در گودال باشد
تو سهم مجتبی در قتلگاهی
#امام_حسین 🖤
#محرم 🏴
@hoseiniye_ye_del
🥀
مرحوم کوثری فرمود: محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم.
تمام که شد برای پذیرایی چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشهای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم.
شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم.
در خواب مادرسادات را دیدم. فرمود: فلانی، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم...
در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه هایی که ما تحویلشان نمیگیریم، اهل بیت حواسشان هست!
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
#امام_حسین
#محرم 🏴
@hoseiniye_ye_del