هدایت شده از حسینیه مقتل
✅آیا اوایل ماه ربیع الاول ایام محسنیه است و باید عزادار باشیم؟
🔻ایام محسنیه در هیچ یک از روایات اهل بیت سفارش نشده است.در منابع قدیمی تشیع روایاتی مبنی بر بزرگداشت ایام محسنیه نقل نشده و تنها در منابع متأخر از 200 تا 300 سال پیش تا کنون مطرح شده است و با توجه به اینکه ماه ربیع الاول ماه شادی و سرور اهل بیت است که در روز نهم آن سالروز آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) و روز هفدهم هم سالروز ولادت آخرین پیامبر الهی(ص) و ذریه پاکش حضرت امام جعفر صادق(ع) است، باید در این ماه به شادی پرداخت.
تاریخ دقیق شهادت (سقط شدن) فرزند حضرت زهرا(س) مشخص نیست، چگونه عده ای از 28 صفر تا هشتم ربیع را، آغاز ایام محسنیه میدانند؟!
✳️شهادت حضرت محسن و هجوم به بیت وحی از قطعیات است ولی اینکه این اتفاق در چه زمانی افتاده است، مورد بحث است، مشهور شده که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم ایام محسنیه یا دهه محسنیه بر پا می کنند.
دلایلی است که شهادت حضرت محسن را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم زیر سوال می برد و این دلایل حاکی از آن است که اقلا بعد از یکماه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و هجوم به خانه وحی اتفاق افتاده است. از آنجا که چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته و در حمله آخر منجر به شهادت محسن علیه السلام و ضرب و شتم حضرت زهرا سلام الله علیها شده، بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند. به دلایل زیر در هجوم اول محسن علیه السلام شهید نشده و پس از یک ماه این اتفاق افتاده است.
1⃣دلیل اول:
با توجه به حدیث امام صادق علیه السلام که حضرت زهرا سلام الله علیها پس از مضروب شدن دچار مریضی شدید شدند نشان از آن دارد که بعضی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از مضروب شدن اتفاق افتاده است.بنابراین خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از هجومی بوده که منجر به شهادت حضرت محسن علیه السلام شده است چون نحوه حرکت ایشان به مسجد نشان از عدم بیماری ایشان دارد.
ابن ابی الحدید در توصیف چگونگی آمدن حضرت فاطمه(س) به مسجد برای ایراد خطبه فدکیه آورده است که آن حضرت با پوشش کامل در میان جمعی از زنان در حالی که چادرش بر اثر بلندی به زیر پاهایش می رفت و همچون رسولخدا(ص) راه می رفت، به مسجد آمد. با توجه به این تعبیر که: «ما تخرم من مشیه رسول الله؛ راه رفتنش هیچ تفاوتی با راه رفتن رسولخدا(ص) نداشت»، می توان چنین نتیجه گرفت که تا هنگام ایراد خطبه، هنوز هجمه ای به خانه حضرت فاطمه(س) صورت نگرفته بود، زیرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حرکت او نمی تواند معمولی باشد تا راوی آن را به راه رفتنِ رسولخدا(ص) تشبیه کند. مسئله بعدی رفتن حضرت زهرا سلام الله علیها به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیروست. بنا بر نقل سلمان فارسی، پس از غصب خلافت و فدک، امیرالمؤمنین(ع) همراه حضرت فاطمه(س) و حسنین شب هنگام به درِ خانه مهاجران و انصار رفته و آنان را به همراهی برای بازپس گیری حق خویش فرا خواندند.
از آنجا که بنا بر روایت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنین، آن حضرت به طور مداوم و پیوسته بستری بود تا به شهادت رسید، می توان چنین نتیجه گرفت که تا زمان ملاقات های شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حمله ای به خانه او صورت نگرفته بود؛ زیرا در صورتِ وقوع حمله، آن حضرت دیگر توان رفتن به در خانة تعداد زیادِ مهاجران و انصار(حتی فقط اهل بدر) را نداشت.
2⃣دلیل دوم:
اعزام سپاه اسامه است، طبق برخی شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است.
حضور شخصی به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان هجوم به منزل حضرت زهرا سلام الله علیها نامش آمده و در سپاه اسامه نیز بوده است، گویای این مطلب است که این اتفاق نمی تواند در روزهای اول ماه ربیع افتاده باشد چون سپاه اسامه تقریبا بیش از یک ماه بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله وسلم به مدینه باز گشت. بریده در این جریانات طرفدار حضرت علی علیه السلام بوده است با لحاظ این نکته، انجام کارهایی نظیر عزادرای در اوقات غیر مرسوم اگر به نوعی استناد به دین و یا متون دینی داده نشود و تنها به عنوان عرض ارادت به ساحت بزرگان دین انجام شود هیچ منعی ندارد و بدعت محسوب نمی شود؛
هرچند به لحاظ عرفی جا دارد که توده شیعیان در جوامع شیعی نسبت به ایجاد سنت های جدید و مناسبت های بی پیشینه در مورد برگزاری مراسم دینی با بزرگان و مراجع همفکری و مشورت داشته باشند تا مشکلات ثانوی و برخی پیامدهای حاشیه ای گریبان گیر این امور ارزشمند نگردد.به خصوص که به دلیل تنوع و تعدد مناسبت های عزاداری در ایام مختلف سال اضافه نمودن یک مناسبت جدید آن هم در آغاز ماه ربیع که ماه سرور و میلاد پیامبر اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) و در انتهای عزاداری طولانی محرم و صفر محسوب می شود چندان مناسب
هدایت شده از حسینیه مقتل
به نظر نمی رسد.
📚پی نوشت:
طبری دلائل الامامة.صفحه 134
ابن ابی الحدید، 263
هلالی، سلیم بن قیس، کتابسلیم بن قیس الهلالی153
شیخ طوسی، محمدبن حسن، تلخیص الشافی صفحه 50 تا 78
#محسنیه
✅ @hosenih_maghtal
18.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ #محسنیه
🔻حکمت ۷۰ نهج البلاغه:
▪️و قال [عليه السلام]: لا ترى الْجاهِل إِلّا مُفْرِطاً أوْ مُفرِّطاً .
🔺 درود خدا بر او ، فرمود : جاهل را نبینی جز در حال افراط یا تفریط...
✳️در اختلاف نظرها در مسائل مختلف از تهمت ، فحاشی و غیبت و... بپرهیزیم...
👆🏻به دستور قرآن کریم:
🔹الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
🔸آنان که سخن را می شنوند و از بهترینش پیروی می کنند، اینانند کسانی که خدا هدایتشان کرده، و اینان همان خردمندانند.
حجت الاسلام #حامد_کاشانی
✅ @hosenih_maghtal
✅ مطالب مربوط به وفات حضرت سکینه سلام الله علیها ۱۴۰۳
🔻برای مشاهده مطالب بیشتر هشتگ زیر را لمس کنید...
#حضرت_سکینه س
✅ @hosenih_maghtal
✅#گریه_حضرت_رسول_بر_حسین علیه السلام
🔹مؤلف گويد حضرت بر همهي اين امور صبر كرد لكن گريه بر حسين (عليهالسلام) مينمود، چون آن منافي صبر نيست بلكه لازمهي شفقت و رقت است، و شنيده نشده كه آنحضرت وقتي مصيبت خود را با يكي از اهل بيت خود ذكر نموده باشد و گريه كند، مگر نسبت به حسين (عليهالسلام) كه هر وقت او را ميديد يا به ياد ميآورد گريه بر او غالب ميشد، و به علي (عليهالسلام) ميفرمود: او را بازدار، پس ميبوسيد گلوي او را و گريه ميكرد، عرض ميكردند: چرا گريه ميكني؟ ميفرمود: جاي شمشيرها را ميبوسم، و اگر حسين (عليهالسلام)را خوشحال ميديد گريه ميكرد، و اگر محزون ميديد گريه ميكرد، و اگر لباس نو ميپوشيد گريه ميكرد ، و هم چنين اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن همه گريه ميكردند، و آنجناب وصيت نمود اهل بيت را در وداع آخرين كه صبر كنيد و صورت مخراشيد و گريبان مدريد و واويلا مگوئيد ، لكن شما را از گريه منع نميكنم بلي دخترش #سكينه را از گريه منع نمود در حال حياتش چنانكه فرمود:
لا تحرقي قلبي بدمعك حسرة مادام مني الروح في جثمانيفاذا قتلت فانت أولي بالذي تأتينه ياخيرة النسوان .
يعني: با اشكهاي جانكاه خود دلم را نسوزان، تا هنگامي كه روح در بدن دارم. آنگاه كه من كشته شدم تو به اين اشك ريختن شايستهتري، اي برگزيدهي بانوان!
و ملاحظه نما صبر آن حضرت را كه ملائكه از آن تعجب نمودند، در آن وقتي كه برخاك گرم افتاده، تمام اعضايش از صدمهي تير و سنان و شمشير مجروح، و پاره پاره، سرش شكافته، پيشانيش شكسته، سينهاش از تير سوراخ سوراخ، قلبش ازنيزهي سه پهلو چاك، يك تير در حلقومش نشسته، و تير ديگر حنكش را خسته، تير ديگر پهلويش را شكافته، زبانش از خشكي به كام چسبيده، جگرش از تشنگي تفتيده، لبهايش از عطش خشك شده، قلبش از براي اصحاب كشته شده و عيال بيكسش تافته، دستش از ضربت زرعة بن شريك قطع شده، نيزه به پهلويش جا گرفته، سر و رويش از خون خضاب شده، صداي استغاثهي عيال و اطفالش از يك طرف، و شماتت و شتم دشمنان از طرف ديگر، و كشتههاي اصحابش از يك طرف ، با وجود همهي اينها آهي نكشيد، و قطرهي اشكي نريخت و همي گفت: «صبرا علي قضائك، لا معبود سواك، يا غياث المستغيثين»
: [بر قضاي تو شكيبايم، معبودي جز تو نيست، اي پناه پناهجويان!]
اين است كه در زيارت او وارد شده است:
«و لقد عجبت من صبرك ملائكة السموات»:
[به راستي فرشتگان آسمانها از شكيبائي تو به شگفت آمدند].
و از #حضرت_سجاد (عليهالسلام) مرويست كه هر چند امر بر او شدت ميكرد رخسارهاش ميدرخشيد، و اطمينانش بيشتر ميشد تا اينكه بعضي از دشمنان به بعضي ميگفتند: ببينيد حسين (عليهالسلام) را كه چگونه از مرگ باك ندارد .
--------------------------------------------------
📘 #خصائص_الحسینیه #شیخ_جعفر_شوشتری
#امام_حسین علیه السلام
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
#حضرت_سکینه س
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
🌐📚#حسینیه_مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐
@hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
✅زدن چوب خیزران به لبهای امام...
🔷دینوری گفت: پس زنان اهل بیت عصمت را بر یزید بن معاویه در آوردند و زنان حرمسرای یزید و دختران معاویه و کسان وی چون آن ها را دیدند فریاد کشیدند و بی تابی نمودند و شیون کردند و سر حسین علیه السلام پیش دست یزید بود.
🔻سکینه گفت: والله سنگین دل تر از یزید ندیدم و نه کافر و مشرکی را بدتر و درشت خوی تر از او.
🔶یزید سوی سر می نگریست و می گفت:
لیت اشیاخی ببدر شهدوا - جزع الخزرج من وقع الاسل...
😭آن گاه امر کرد سر حسین علیه السلام را بر در مسجد دمشق نصب کردند.
🔷سبط در تذکره گوید: از یزید بن معاویه مشهور است در تمام روایات مذکور که چون سر مطهر را پیش روی او گذاشتند اهل شام را نزد خویش بخواند و به #خیزران بر آن می زد و اشعار ابن زجری را می خواند لیت اشیاخی الخ.
📚منبع:
📘کتاب شریف #نفس_المهموم شیخ عباس قمی رحمه الله علیه
#شام
#ماه_صفر
#حضرت_سکینه س
#مجلس_یزید_ملعون
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ورود اهل بیت به شام
🔹شیخ کفعمی و شیخ بهایی و محدث کاشانی گفتند: در #روز_اول _صفر سر حضرت سید الشهداء علیه السلام را به شام در آورند و بنی امیه آن روز را عید گرفتند و اندوه مؤمنان در این روز تازه گردد.
🔸از ابی ریحان بیرونی در آثار الباقیه نقل است که روز اول صفر سر حسین علیه السلام را به دمشق در آوردند و یزید بن معاویه آن را پیش دست خود نهاد و به چوبدستی بر دندان های پیشین او می زد و می گفت: لست من خندف الخ.
🔹و در مناقب از ابی مخنف است که چون سر آن حضرت را بر یزید در آوردند بویی خوش از آن می دمید بهتر از هر عطری.
🔸سید (ره) گفت: آن مردم سر حسین علیه السلام و اسرا را ربودند چون نزدیک دمشق رسیدند😭ام کلثوم نزد شمر آمد و شمر هم از فرستادگان بود و فرمود:
ای شمر به تو حاجتی دارم پرسید: حاجت تو چیست؟
فرمود: چون ما را به شهر در آوردی از دری بر که نظاره گران اندک باشند و با آن مردم که همراه تواند بگوی سرها را از میان کجاوه ها بیرون برند و ما را از آن ها دورتر دارند که از بسیار نگاه کردن رسوا شدیم...😭
اما شمر در جواب آن سؤال امر کرد سرها را بر نیزه کنید و میان کجاوه ها آرند از لجاجت و دشمنی و آن ها را از وسط نظاره کنندگان بگذرانیدند با همان حالت تا به دروازه دمشق رسیدند و😭 آن ها را بر پله های در مسجد جامع بایستادند جایی که اسیران را نگاه می داشتند.
🔹در بحار است که صاحب مناقب به استناد از زید از پدرانش روایت کرده است که سهل بن سعد گفت: به بیت المقدس می رفتم گذرم بر دمشق افتاد و شهری دیدم با جویهای آب روان و درختان بسیار و پرده ها و حجاب های دیبا آویخته، مردم را دیدم شادمانی می نمایند و زنان دف و طبل می زنند با خود گفتم شامیان را عیدی باشد که ما ندانیم. پس چند تن دیدم با یکدیگر سخن می گفتند پرسیدم: شما شامیان را عیدی است که ما نمی دانیم؟
گفت: ای پیر مرد گویا تو بیابانی و چادرنشینی.
گفتم: من سهل بن سعدم محمد صلی الله علیه و آله و سلم را دیده ام.
گفتند: ای سهل عجب نداری که آسمان خون نمی بارد و زمین اهل خود را فرو نمی برد.
گفتم: مگر چه شده؟
گفتند: این سر حسین علیه السلام از عترت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است از عراق ارمغان آورده اند.
😭گفتم: واعجبا سر حسین علیه السلام را آوردند و مردم شادی می نمایند.
باز پرسیدم: از کدام دروازه می آورند اشاره به دروازه کردند که آن را باب ساعات گویند.
😭سهل گفت: در میان گفتگوی ما ناگهان دیدم بیرقهای پی در پی پیدا شد و سواری دیدم بیرقی در دست داشت پیکان از بالای آن بیرون آورده و سری بر آن بود روشن شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ناگاه دیدم از پشت سر وی زنانی بر شتران بی روپوش سوارند و نزدیک شدم و از زن نخستین پرسیدم: کیستی؟
😭گفت: سکینه بنت الحسین علیه السلام.
گفتم: حاجتی داری تا بر آورم؟که من سهل بن سعد ساعدی هستم جد تو را دیدم و حدیث او را شنیدم.
😭گفت: ای سهل به حامل این سر بگو که آن را پیشتر برد تا مردم مشغول به نگریستن آن شوند و به حرم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نگاه نکنند.
سهل گفت: نزدیک آن نیزه دار شدم. گفتم: توانی حاجت مرا بر آوری و چهارصد دینار بستانی.
گفت: حجت تو چیست؟
گفتم: این سر را از حرم جلوتر بری. پذیرفت و آن زر بدو دادم و سر را در حقه گذاشتند و بر یزید در آمدند من هم با آنها رفتم و یزید را دیدم بر تخت نشسته و تاجی بر سر دارد درّ و یاقوت در آن نشانیده و بر گرد او پیرمردان قریش بودند چون حامل سر بر او داخل شد گفت:
▫️اوفر رکابی فضة و ذهبا - انا قتلت السید المحتجبا
▫️قتلت خیر الناس اُمّا و ابا - و خیرهم اذ ینسبون نسبا
✳️یزید گفت: اگر می دانستی بهترین مردم است چرا او را کشتی؟
✳️گفت: به طمع جایزه تو.
یزید دستور به کشتن او داد و سرش را بریدند.
😭آن گاه سر امام علیه السلام را در طبقی زرین نهاد و می گفت:
▫️کیف رایت یا حسین...
▫️ای حسین قدرت مرا چگونه دیدی؟
📚منبع:
📘کتاب شریف #نفس_المهموم شیخ عباس قمی رحمه الله علیه
#حضرت_سکینه س
#ام_کلثوم س
#اول_صفر
#شام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #محبوب_دل_پدر
✅ #کاروان_کربلا
🔹 #حضرت_سکینه سلام الله علیها بلایای سنگین روز عاشورا را با دلی استوار و اراده ای پولادین تحمّل نمود. این توان، برخاسته از باطن پاک و توجّه کامل او به ذات احدیّت بود، همان گونه که امام حسین علیه السلام درباره اش فرموده:
✳️«دخترم، دائم محو جمال الهی است.»
🔸مطمئنّاً اگر امام بردباری او را محک نزده بود و به درجه ایمانش واقف نبود، او را همراه خویش به سفری پرحادثه نمی برد تا مبادا از آن حوادث دهشت بار روحش متزلزل شده و دینش دستخوش دگرگونی گردد.
🔹سکینه به مرتبه ای از یقین و رضای الهی رسیده بود که کشته شدن پدر و برادرها و عموها را دید، اما لب به شکایت نگشود و آن مصائب را لطف الهی دانست.
🔸وی نظاره گر وقایع عاشورا بود. او ندای کمک خواهی پدرش را که مظلومانه یار و یاور می طلبید، شنید و با تمام وجود، درد بی کسی مادر، خواهر، عمّه ها و زنان را چشید و با اینکه در اوان جوانی بود، سرپرستی دختران کوچکتر از خود را به عهده گرفت و به دلداری آنها پرداخت. با آنکه عطش تا عمق وجودش پنجه افکنده بود، دلیرانه مقاومت کرد و از بی آبی، شکوه ننمود.
🔹 او پس از شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام بالینش حاضر شد و با سوز دل، نوحه سرایی کرد و زمانی که پدرش عمود خیمه عباس علیه السلام را کشید، داغ سنگین این مصیبت را در خود مخفی نگه داشت تا دشمن خیال نکند فرزندان حسین علیه السلام مرعوب شده و شکیبایی را از دست داده اند. او به خدا دل بسته بود، با صبر قرین بود و از راه مستقیم الهی خارج نشد.
🔸سکینه از اوّلین افرادی است که از شهادت امام مطّلع گردید. وقتی اسب بی صاحب امام، با زین واژگون و شیهه زنان به سوی خیمه آمد، او به استقبالش رفت و با زبان حال، احوال پدر را جویا شد. او به این فکر می کرد که: آیا لحظه آخر به امام آب دادند یا خیر؟ بغضِ فروخورده اش یکباره به خروش تبدیل شد و فریاد برآورد که: واقتیلاه! واابتاه! واحسیناه! واحسناه! و واغربتاه!
🔹 زمانی که دشمن، او و دیگر زنان را به قتلگاه برد تا از کنار کشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پیکر خونین پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوری گریست که دوست و دشمن گریان شدند. عمر بن سعد فرمان داد با زور و تهدید دختر امام حسین علیه السلام را از بدن پدر جدا نموده و همراه بقیه مصیبت دیدگان به اسارت برند. سکینه می گوید:
🔸وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریده اش این ندا را شنیدم که می گفت:
▪️شیعتی ما ان شربتم ماء
عذبٍ فاذکرونی
▪️او سمعتم بغریبٍ او شهیدٍ فاندبونی (17)
🔹 شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید!
--------------------------------------------------
📘# 16. نفس المهموم، ص 160.
17. مصباح، کفعمی، ص 376.
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#حضرت_سکینه سلام الله علیها
#شب_یازدهم_محرم
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔻معالی السبطین جلد یک صفحه ی چهار صد و هشت می¬نویسد:
#امام_حسین علیهالسلام بعد از شهادت #حضرت_علی_اکبر به سوی خیمه ی بانوان آمد، #سکینه سلام الله علیها بیرون آمد: «یا أبا مالی أراک تَنعی نَفسُک وَ تَدیرُ طََرفُک أینَ أخی» پدر، چرا طوری تو را می بینم گویا خبر مرگت را می دهی و چشمانت دارد می گردد، برادرم کجاست؟
امام علیه السلام گریه کرد، فرمود: عزیز دلم، او را کشتند.
سکینه سلام الله علیها فریاد زد: «وا أخا، وا عَلیّا» و می خواست از خیمه بیرون بیاید به طرف میدان برود، امام فرمود: عزیزم، تقوای الهی پیشه کن، صبر کن. عرض کرد: چگونه صبر کنم، کسی که برادرش را کشته اند و پدرش غریب مانده است.
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#حضرت_سکینه سلام الله علیها
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #شیخ_جعفر_شوشتری مجتهد و عالم بزرگ نوشته است:
حسین علیه السلام در مصیبت علی اکبر سه بار به حال #احتضار و مشرف به مرگ شد.
🔹 اول: وقتی دید علی اکبر (ع) آماده ی رفتن به میدان است.
🔸 دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب آب کرد، او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه که نمی توانست آب برای او آماده کند، حالت احتضار به او دست داد.
🔹 سوم: وقتی علی اکبر از اسب افتاد و پدر را صدا زد، که حضرت سکینه کبری می گوید:
«لَمّا سَمِعَ أبی صوة وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه» وقتی صدای اکبر را شنید، من پدر را نگاه کردم، «فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت» دیدم مشرف به مرگ شده است. «وَ عَیناهُ تَدورانِ کَالمُحتضَر» دو چشمش مثل آدم محتضر می گردد، «وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِيمَة» اطراف خیمه را نگاه می کند، نزدیک است روح از بدنش برود. «وَ صاحَ مِن وَسَطِ الخِيمَة» وسط خیمه فریاد زد: «وَلَدی قَتَلَ الله مَن قَتَلوک».
#حضرت_سکینه س
#حضرت_علی_اکبر ع
✅ @hosenih_maghtal