35.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ سخنان آیتالله ناصری، امام زمان عجل الله لحظهای از ما غافل نیستند
حاج قاسم سلیمانی از برخوردهای شهید حسن شفیع زاده فرمانده توپخانه سپاه یک ساعت قبل شهادت میگوید:
🌹در مورد برخورد شهید شفیع زاده با من در جلسات عرض کنم، من با شهید شفیع زاده خیلی رفیق بودم و رفاقتی که با شهید شفیع زاده داشتم از بچه های دیگر بیشتر بود، ما معمولاً در جلسات کنار هم می نشستیم و با هم دیگر بیشتر شوخی می کردیم.
یادم است، در کربلای ۱۰ به همراه برادر عزیزمان سردار اسدی رفته بودیم برای تثبیت خط. چون شب گذشته عملیات بود، رفتیم به بچه ها سر بزنیم، یکی از بچه های بسیجی موجی شده بود، به حالت تعرضی به ما گفت که اینجا شاخ بز هم پیدا نمی شود، با آقای اسدی آمدیم برای خودمان یک سناریو درست کردیم، رفتیم پیش آقای شمخانی بعد پیش آقای شفیع زاده. بین رزمنده ها ما همیشه من باب شوخی چیزهایی داشتیم، ایشان هم منتظر این نکته ها بود و جواب می داد، شروع کردم به صحبت و شوخی کردن.
تقریباً عملیات را در قالب یک فیلم آوردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک، معمولاً در فیلم به ترتیب گفته می شود کارگردان چه کسی است، بازیگران و… بازیگران را خودمان معرفی کردیم، وقتی که رسیدیم به موزیک متن، گفتیم موزیک متن شفیعزاده. خدا رحمت کند، ۱۰ دقیقه حسن می خندید و می گفت بار دیگر بگو و شاید کمتر از یک ساعت قبل از شهادتش بود.
بعد ایشان از همان جا بلند شد و برای سر زدن به منطقه عملیاتی رفت پیش آقای محتاج که در ارتفاع قرارگاه تاکتیکی بود که همان جا توسط اصابت گلوله توپ به خودرویش شهید شد.
🌹📕 #خاطره
🎤#سردارسلیمانی
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
📚#معرفی_کتاب
📕عنوان: یادگاران۲۶
✍مؤلف: منصوره قنادیان
📌ناشر: روایت فتح
مجموعه یادگاران انتشارات روایت فتح دربرگیرنده کتاب های کوچکی ست که با این هدف، به بررسی کوتاهی از خاطره های شهدا می پردازد و بنا دارد تصویرهایی از سال های جنگ را در قالب خاطره های بازنویسی شده، پیش روی آن ها که آن سال ها را ندیده اند، بگذارد
#توضیح_کتاب
❇️کتاب «یادگاران ۲۶» به قلم منصوره قنادیان به خاطرات شهید حسن شفیع زاده می پردازد. نویسنده این جلد از یادگاران، در قالب روایت صد خاطره کوتاه، همانند دیگر مجلدات کوشیده با حرکت در مرز تاریخ و ادبیات اثری مستند و درعین حال جذاب را به مخاطبانارائه کند. مخاطبانی که اغلب به طیف جوانان و نوجوانانی تعلق دارند که آن روزگار را از نزدیک لمس نکرده اند و یا در سنین بسیار پایین بوده اند.
🌷دلت را به شهید بسپار👇
@shahidmedia
ثواب جلسه امروز تقدیم به روح بلند سردار و فرمانده موسس توپخانه سپاه شهید حسن شفیع زاده
🌹 پنج بار مجروح شد ولی هیچکدام از مجروحیتها باعث نشد تا جبهه را رها کند. برخی از زخمهای خود را پنهانی میبست و سعی میکرد تا کسی از آن اطلاع پیدا نکند.
مرتضی پس از انجام عمل جراحیهای مختلف بر روی استخوان کتف و... مجبور بود تا از مواد آرامبخش قوی استفاده نماید، اما با وجود درد شدیدی که در بدن داشت از استفاده داروها سرباز میزد و درد را تحمل میکرد.
پدرش در بیمارستان ساسان تهران از او میخواهد تا از رفتن مجدد به جبهه صرفنظر کند. پدرش میگوید:
صبح بود به ایشان گفتم برائت فرش خریدهام و انشاءالله تو را بهزودی داماد خواهم کرد و باید در تبریز بمانی. در جواب گفت: «آقاجان! چهحرفهایی میزنید، باید شما را به سوسنگرد ببرم تا ببینید دشمن چه بلایی بر سر ما میآورد. و تا وقتیکه انتقام خون آن عزیزان را نگیرم برنخواهم گشت و حرف دیگر اینکه حتماً این فرش را بفروش و پولش را بفرست بیاید جبهه.»
🌹📕 #خاطره
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
🌹همیشه مرتب و منظم بود و لباسهای تمیز میپوشید. دائم شانه در جیبش بود و برای پاکیزگی ارزش خاص قائل بود. در هنگام غذا خوردن قناعت میکرد.🍃
🌺 یاغچیان پنج بار مجروح شد ولی هیچکدام از مجروحیتها باعث نشد تا جبهه را رها کند. برخی از زخمهای خود را پنهانی میبست و سعی میکرد تا کسی از آن اطلاع پیدا نکند. مرتضی پس از انجام عمل جراحیهای مختلف بر روی استخوان کتف و... مجبور بود تا از مواد آرامبخش قوی استفاده نماید، اما با وجود درد شدیدی که در بدن داشت از استفاده داروها سرباز میزد و درد را تحمل میکرد.🍃
🌺 با وجود اینکه به معاونت تیپ انتخابشده بود ولی هیچوقت تغییری در رفتار و اخلاقش احساس نکردم. هر وقت در جلسات و عملیاتها شرکت میکرد خود را بهعنوان نیروی ساده بهحساب میآورد و هر کاری که پیش میآمد، انجام میداد. در منطقه، آقا مرتضی ازجمله افرادی بود که اصلاً به مرخصی رفتن فکر نمیکرد.🍃
🌸یاغچیان همواره به تمام امور خود رسیدگی میکرد و گزارش مسئولان طرح و عملیات را مکفی نمیدانست و تا شخصاً از نزدیک مواضع دشمن را نمیدید، راضی نمیشد. در این دوران، قسمت اعظم حقوق خود را به آشپز پیری میداد تا برای فقرا غذا تهیه کند. در عملیات والفجر 1 پس از شکسته شدن خط دفاعی دشمن، یاغچیان یکتنه بهپیش رفت و با هر وسیلهای که در دست داشت به دشمن شلیک میکرد. یاغچیان هیچگاه به فکر خود نبود، هنگامیکه غذایی به جبهه میرسید بلافاصله آن را بین رزمندگان تقسیم میکرد و خود برنج مانده و خشک میخورد.🍃
#زندگینامه
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia