🌹 پنج بار مجروح شد ولی هیچکدام از مجروحیتها باعث نشد تا جبهه را رها کند. برخی از زخمهای خود را پنهانی میبست و سعی میکرد تا کسی از آن اطلاع پیدا نکند.
مرتضی پس از انجام عمل جراحیهای مختلف بر روی استخوان کتف و... مجبور بود تا از مواد آرامبخش قوی استفاده نماید، اما با وجود درد شدیدی که در بدن داشت از استفاده داروها سرباز میزد و درد را تحمل میکرد.
پدرش در بیمارستان ساسان تهران از او میخواهد تا از رفتن مجدد به جبهه صرفنظر کند. پدرش میگوید:
صبح بود به ایشان گفتم برائت فرش خریدهام و انشاءالله تو را بهزودی داماد خواهم کرد و باید در تبریز بمانی. در جواب گفت: «آقاجان! چهحرفهایی میزنید، باید شما را به سوسنگرد ببرم تا ببینید دشمن چه بلایی بر سر ما میآورد. و تا وقتیکه انتقام خون آن عزیزان را نگیرم برنخواهم گشت و حرف دیگر اینکه حتماً این فرش را بفروش و پولش را بفرست بیاید جبهه.»
🌹📕 #خاطره
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
🌹همیشه مرتب و منظم بود و لباسهای تمیز میپوشید. دائم شانه در جیبش بود و برای پاکیزگی ارزش خاص قائل بود. در هنگام غذا خوردن قناعت میکرد.🍃
🌺 یاغچیان پنج بار مجروح شد ولی هیچکدام از مجروحیتها باعث نشد تا جبهه را رها کند. برخی از زخمهای خود را پنهانی میبست و سعی میکرد تا کسی از آن اطلاع پیدا نکند. مرتضی پس از انجام عمل جراحیهای مختلف بر روی استخوان کتف و... مجبور بود تا از مواد آرامبخش قوی استفاده نماید، اما با وجود درد شدیدی که در بدن داشت از استفاده داروها سرباز میزد و درد را تحمل میکرد.🍃
🌺 با وجود اینکه به معاونت تیپ انتخابشده بود ولی هیچوقت تغییری در رفتار و اخلاقش احساس نکردم. هر وقت در جلسات و عملیاتها شرکت میکرد خود را بهعنوان نیروی ساده بهحساب میآورد و هر کاری که پیش میآمد، انجام میداد. در منطقه، آقا مرتضی ازجمله افرادی بود که اصلاً به مرخصی رفتن فکر نمیکرد.🍃
🌸یاغچیان همواره به تمام امور خود رسیدگی میکرد و گزارش مسئولان طرح و عملیات را مکفی نمیدانست و تا شخصاً از نزدیک مواضع دشمن را نمیدید، راضی نمیشد. در این دوران، قسمت اعظم حقوق خود را به آشپز پیری میداد تا برای فقرا غذا تهیه کند. در عملیات والفجر 1 پس از شکسته شدن خط دفاعی دشمن، یاغچیان یکتنه بهپیش رفت و با هر وسیلهای که در دست داشت به دشمن شلیک میکرد. یاغچیان هیچگاه به فکر خود نبود، هنگامیکه غذایی به جبهه میرسید بلافاصله آن را بین رزمندگان تقسیم میکرد و خود برنج مانده و خشک میخورد.🍃
#زندگینامه
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia