eitaa logo
کانال حسینیه مجازی اباعبدالله الحسین ع
5.1هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
14.9هزار ویدیو
784 فایل
کانال آموزش فرهنگ ایرانی اسلامی سیاسی اجتماعی وابسته به مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی عج کمک نقدی بشماره 6037697429548081 حسینیه مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
ترتیل سعیدیان ص۳۶۵ آیات۵۶تا۶۷فرقان https://eitaa.com/hosiniya
🌿🌿🌿🌿🌿 ✍تولّد ۴۷ نوزاد از برادران اهل‌سنّت طیّ یک روز در بیمارستان حضرت علی ابن ابی طالب علیه‌السّلام زاهدان‼️ ⚠️دختران شیعه و ولایی و مذهبی پرادّعا هم دنبال گرفتن فوق‌لیسانس و دکترا هستند‼️ ⛔️تازه بعدش هم حقّ طلاق و مهریهء ۱۱۰ سکّه‌ای می‌خواهند. خواستگارهایشان هم حتماً باید شغل دولتی داشته باشند و همسن باشند تا اجازه بدهند بیایند‼️ ⚠️کاش بصیرت، فهم و آگاهی را جوانان شیعه می‌داشتند. https://eitaa.com/hosiniya
  ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ برای ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍوند ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ است؛ زﯾﺮﺍ ﺗﻮ نمی‌دانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و ﻏﻤﮕﯿﻦ نباش ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ… ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، پس سعی کن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ باشی… ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ پول‌هایت ﺭﺍ ﻧﺸﻤﺎﺭ… ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﻜﻰ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ… ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺗﻮﺳﺖ. جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمودند: «می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجز ترین مردم را به شما نشان دهم؟» اصحاب گفتند: بلی یا رسول الله! حضرت فرمودند: 🔘۱-کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید. 🔘۲-دزد ترین انسان کسی است که از نمازش میکاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می‌شود. 🔘۳-بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می‌افتد ولی به او سلام نمی کند. 🔘۴-ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می‌شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد. 🔘۵-و عاجز ترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد. 📚 بحار، ج ۸۴، ص ۲۵۷. https://eitaa.com/hosiniya
داستان واقعی 😔 ۵سالی بود ازدواج کرده بودیم ،همسرم رو خیلی دوست داشتم. تو این مدت بچه دار نشدیم . از زخم و زبون اطرافیامون دیگه به ستوه اومدیم .دوا و درمون شروع کرده بودیم .دکترا میگفتن جای امیدواری هست و بچه دار میشیم . همسرم وقتی ازم سوال میکرد دوست داری بچه مون چی باشه به شوخی میگفتم هر چی باشه فقط پسر باشه . چهره اش میرفت تو هم و من میخندیدم .فکر میکردم میفهمه دارم شوخی میکنم. بعد از یکسال رفت و امد پیش این دکتر و اون دکتر بالاخره همسرم باردار شد. از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم . تو خلوتم خدا رو شکر میکردم و دعا میکردم . شرایط بارداری همسرم حساس بود و باید خیلی مراقبت میکردیم . همسرم مرتب میگفت یعنی بچمون پسره؟ منم طبق عادت شوخی میگفتم هر چی باشه فقط پسر باشه و میخندیدم بالاخره از زخم زبون دور و بریا راحت شدیم. احساس خوشبختی میکردم ، زن داشتم ، یه خونه نقلی هم داشتم ،درامدمم خوب بود دیگه با اومدن بچه خوشبختیم تکمیل تکمیل میشد. مرتب با شوخی به زنم میگفتم من پسر میخاماااا رفتیم سونوگرافی بچه دختر بود ، اما زنم حرفهای منو جدی گرفته بود.قبل خواب ازم پرسید حالا که پسر نیست بچمونو دوستش نداری. در دهنمو گِل بگیرن که به مسخره گفتم نه که دوستش ندارم بعد زایمانت خودت و دخترتو جا میذارم توی بیمارستان و فرار میکنم خودم! چیزی نگفت، ته دلم میخندیدم که سر به سر زنم میزارم ولی نمیدونستم اون نمیفهمه من دارم شوخی میکنم. صبح که بیدار شدم احساس کردم خوابیدن همسرم غیر طبیعیه. عادت داشت صبح زودتر بیدار میشد و صبحونه میخورد ولی بیدار نشده بود حتی منو صدا کنه تا برم سرکاریه نگاه به ساعت کردم گفتم وای دیرم شده ، سریع از جا بلند شدم ،رفتم دست و صورتم شستم و زیر لب غرغر کردم :امروز چقدر زیاد میخوابی ؟چرا منو صدا نکردی دیرم شده...داشتم تند تند لباسهام میپوشیدم و برم سر کار برگشتم سمت اتاق و یه نگاهی به زنم انداختم پیش خودم گفتم عجیبه چرا این همه حرف زدم حتی تکون هم نخورد. وارد اتاق شدم دستش رو گرفتم برگردوندم سمت خودم دیدم بدنش یخ کرده . صداش زدم ولی چیزی نمیگفت . قلبم داشت از توی سینه ام کنده میشد . یعنی زنم مرده بود. نه واقعیت نداشت اخه اون که چیزیش نبود . چرا باید بمیره . تکونش میدادم ولی فایده ای نداشت . اشک جلو چشمام حلقه زد فقط داد میزدم بلند شو . گوشی برداشتم زنگ زدم اورژانس. تمام دست و تنم میلرزید ،طپش قلب گرفته بودم ،روی پاهام نمیتونستم بایستم ، دلم میخواست خواب بودم و با صدای زنم از این کابوس لعنتی بیدار میشدم . بهت و اشک سراسر وجودم گرفت رفتم سمت اتاق نه تکون میخورد نه حرفی میزد . صدای زنگ در اومد اورژانس بود . پاهام یاری نمیکرد برم در باز کنم،با زحمت خودمو به سمت در رسوندم داد زدم و گفتم: زنم ....زنم .... تو اتاق تو رو خدا بدادش برسید.جرات نداشتم به سمت اتاق برم همونجا کنار در نشستم و زار میزدم . زنم رو روی برانکارد گذاشتن و بردن بیمارستان انگار یک روزه پیر شدم جرات نداشتم سوالی بپرسم ، حتی پرستار اورژانس هم با دیدن حال من انگار جرات نداشت حرفی بزنه . ولی از چشماش میخوندم که همسرم تموم کرده ..نه واقعیت نداشت اخه اون چیزیش نبود . حتما بیهوش شده . وقتی رسیدیم پرستار اورژانس سمتم اومد و گفت : از کی متوجه شدید همسرتون بهوش نیست . با پته پته پرسیدم : زنده است؟؟؟؟! گفت: متاسفیم... متوجه شدم زنم توی خواب خون ریزی کرده ، درد داشته ولی صداش در نیومده، جفت از رحم جدا شده بود، تا رسیدن به بیمارستان هم زنم از دست رفته ، هم بچه م..." "یه حرفایی رو نباید زد، هیچ وقت! نه به شوخی، نه جدی... منه خر آخه از کجا میدونستم دلش اونقدری از یه حرفم میشکنه که سر مرگ و زندگیشم باهام لج کنه و از درد بمیره ولی بهم نگه! صدام نکنه! "آخرین بار نشد بهش بگم چقدر دوستشون دارم، هم خودشو، هم دخترمونو... فکر میکردم حالا حالاها فرصت هست، ولی یهویی خیلی دیر شد، خیلی" برای گفتن یه حرفایی همیشه زوده، خیلی زود ... برای گفتن یه حرفائیم همیشه دیره، خیلی دیر... حواست به دیر و زودای زندگیت باشه همیشه؛ عقربه های ساعت با اراده ی تو به عقب برنمیگردن
💕💕💕💕💕💕 *دیوان غزلیات حضرت حافظ* 👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻 *با هم غزلی ناب بخوانیم از خواجه اهل راز حافظ شیرازی به نیت صاحبدلان ولذت ببریم** 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻 🔹معاشران گره از زلف یار باز کنید شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید 🔹حضور خلوت انس است و دوستان جمعند و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید 🔹رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید 🔹به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید 🔹میان عاشق و معشوق فرق بسیار است چو یار ناز نماید شما نیاز کنید 🔹نخست موعظه پیر صحبت این حرف است که از مصاحب ناجنس احتراز کنید 🔹هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده به فتوای من نماز کنید 🔹وگر طلب کند انعامی از شما حافظ حوالتش به لب یار دلنواز کنید ☘️تعبیر روزهای خوشی را سپری می کنید بابت این روزگار خوش بیشتر خدا را عبادت کنید. هر چه بیشتر با خدا باشید زودتر از غم رهایی پیدا می کنید. خداوند شما را بسیار دوست دارد و می خواهد که او را زیاد عبادت کنید. از صحبت با نامحرمان پرهیز کنید. امیدوار باشید که به حاجت های خود می رسید. 💓💓💓💓 https://eitaa.com/hosiniya
واقعیت ماجرای شاسی‌بلندها و ارتباطشان با استیضاح وزیر صمت 🔹منابع فارس تایید کردند در ابتدای تابستان ۱۴۰۰ یعنی تنها چند هفته بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری و در زمانی‌که هنوز دولت جدید مستقر نشده بود معاون اجرایی وقت مجلس پیشنهاد تفاهمی را با خودروسازی بهمن‌موتور مطرح کرد تا خودروهای فیدیلیتی و دیگنیتی به‌صورت خرید لیزینگی به نمایندگان و کارمندان مجلس فروخته شود. 🔹این تفاهم‌نامه در تابستان ۱۴۰۰ درحال پیگیری و بنا بود روند اجرایی آن از ابتدای پاییز شروع شود. تفاوت قیمت این خودروها با بازار حدود ۳۰۰ میلیون بوده است. 🔹در ادامه با اطلاع برخی نمایندگان از چنین ماجرایی، اعتراضات به این اقدام شروع شد و با ورود رئیس مجلس، هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان و دیگر نهادهای نظارتی روند این تفاهم متوقف شد. 🔹طبق اطلاع خبرنگار فارس پس از توقف این ماجرا از سوی مدیریت مجلس، روندی در خارج از مجلس برای ادامۀ این ماجرا شکل‌ گرفته و از اینجا به بعد طرف حساب شرکت خودروساز یک شرکت واسط است که در مستندات منتشرشده از سوی علیرضابیگی نیز این مسئله قابل تشخیص است. 🔹برخی از نمایندگان مجلس در پاسخ به این سوال که آیا نمایندگانی بالاخره این خودروها را دریافت کردند یا نه، به فارس گفتند: تا جایی که ما می‌دانیم کسی از نماینده‌ها این خودروها را نگرفته اما کاش اسامی در لیست ادعایی منتشر می‌شد. 🔹هرچند این تفاهم به سرانجام نرسید و برخورد اول را خود رئیس مجلس با عزل معاون اجرایی وقت انجام داده اما برخورد با اصل پیگیری این رانت و شکل‌گیری چنین امتیازات خاصی حتما باید از سوی نهادهای نظارتی پیگیری شود. 🔸اما آیا ادعای رشوه برای رای منفی به استیضاح صحت دارد؟ 🔹تاریخ پیگیری تفاهم دریافت خودرو از شرکت خودروساز نشان می‌دهد این ماجرا پیش از آغاز وزارت فاطمی امین بوده و اتفاقا توقف اجرای این اقدام نیز همزمان با آغاز دورۀ او انجام شده است. @Farsna - Link