eitaa logo
حسینیه
646 دنبال‌کننده
325 عکس
588 ویدیو
6 فایل
سوژه معنوی و شهدایی را به آیدی زیر ارسال نمایید 👇 @binam14 ♨️نیازمند ادمین جهادی هستیم♨️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱دیگه بهونه ای برای رفتن به کربلا نداری!!! @hosiniye
🌱‏ اینطور حاجت نمی گیرند... شخصی میگفت من در سن جوانی از حضرت رضا ع بیست تومان درخواست نموده و دفعات زیاد به حرم رفتم و اثر اجابت حاصل نشد. با خود اندیشیدم که کیسه‌های خود را پر از سنگ نمایم و به حرم بروم و تمام چهل‌چراغ‌های حضرت را بشکنم. امام رضائی که به من بیست تومان ندهد به چه درد می‌خورد؟ ..‏و این کار را کردم؛ یعنی کیسه‌های خود را پر از سنگ نموده، روانهٔ حرم شدم. هوا بارانی بود. عبا را به سر کشیدم. وارد صحن نو شدم. رو به کفش‌کن می‌رفتم. به وسط صحن رسیدم. دیدم یکی دست بر پشت من گذاشت. روی خود را برگردانیدم. دیدم مرحوم سید علی سیستانی است. به من فرمود: .. به کجا می‌روی بچه؟ عرض کردم: به حرم. فرمود: در جیب تو چه می‌باشد؟ بریز این سنگ‌ها را. و جیب مرا خالی نمود و دست کرد و بیست تومان به من داد و گفت: این‌طور حاجت نمی‌گیرند؛ دومرتبه از این غلط‌ها نکنی! میرزا محمّدحسن سروقدی؛ کشکول القصّة و الحکایات ص۲۷ @hosiniye
ما به کربلا نمی‌رویم به کربلا باز میگردیم @hosiniye
🌱نتایج کنکور آمد.رتبه چهارم پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد. دعوت‌نامه‌ای هم از فرانسه برایش آمد. لیاقتش را داشت.می‌توانست یک دانشجوی موفق در دانشگاه‌های پاریس باشد. مشورت کرد. گفتند: «نظر امام این است که بچه‌های انقلاب در ایران بمانند؛ احتیاج می‌شود.» ماند و نرفت. شهید مهدی زین‌الدین @hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱‏برادران عراقی از تمام داشته و سرمایه شون برای اباعبدالله خرج میکنن ببین این آقا چی میگه وقتی گزارشگر می‌پرسه چرا لباست پاره است و وصله داره ‎ @hosiniye
🌱 شهید مجید قربانخانی وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین(ع) خواستی؟ مجید گفته بود یک نگاه به حضرت ابالفضل(ع) کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین(ع)، گفتم آدمم کنید. "به نقل از خواهر شهید مجید قربانخانی" یا امام حسین (ع) از این نگاه ها لطفا... 💔😢🙏 @hosiniye
🌱کارتان را برای خدا نکنید؛ برای خدا کار کنید! تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا ! آسید مرتضی آوینی @hosiniye
🌱ای مالک! بدان اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند،ولی مهربان باش.اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند،ولی شریف و درستکار باش.بهترینهای خودت را به دیگران ببخش،حتی اگر اندک باشد.درانتها خواهی دید آنچه میماند میان تو و خدای توست نه میان تو و مردم. امام علی(ع) / Avin @hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱اربعین تمرین زندگی بعد از ظهور و همراهی با امام زمانه (عج) @hosiniye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کشته ی فتاده به هامون حسین ما ای صید دست پا زده در خون حسین ما @hosiniye
مداحی_آنلاین_توطئه_شورای_سقیفه_بعد.mp3
4.71M
🏴 (ص) ♨️توطئه شورای سقیفه بعد از (ص) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام @hosiniye
مداحی_آنلاین_مرد_بیمار_و_دیدار_با.mp3
2.71M
🏴 ♨️مرد بیمار و دیدار با امام رضا علیه السلام بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام @hosiniye
🌱پیامبر مهربانی : خدای تبارک و تعالی فرشته مرگ عزرائیل را مأمور کرده ارواح را از بدن انسان‌ها جدا کند، مگر شهید دریا که خود خداوند آنها را قبض روح می‌کند. @hosiniye
🌱صدام حسين براي تحقير کردن خلبانان ايرانی در یک مصاحبه تلوزیونی به خبرنگار خارجی گفت: به هر جوجه کلاغ ايرانی که بتواند به 50 مايلی نيروگاه بصره نزديک شود حقوق يک سال خود را جايزه خواهم داد. تنها دو ساعت و نیم بعد پس از اين مصاحبه صدام، عباس دوران و حيدريان و عليرضا ياسينی نيروگاه بصره را بمباران کردند.... غروب همان روز خبرنگار رادیو بی بی سی اعلام کرد: - من امروز با آقای صدام حسین رئیس جمهور عراق، مصاحبه داشتم و ایشان با اطمینان خاطر از دفاع قدرتمند هوایی خود در راه محافظت از نیروگاه ها، تاسیسات و دیگر منابع اقتصادی عراق در برابر حملات و تهاجم ‏خلبانان ایرانی سخن می گفت. ولی من هنوز مصاحبه او را تنظیم نکرده بودم که نیروی هوایی ایران نیروگاه بصره را منهدم کرد. اینک جنوب عراق درخاموشی فرو رفته و چراغ قوه دربازارهای عراق بسیار نایاب و گران شده است چون با توجه به خسارات وارد به نیروگاه، تا چند روز آینده برق وصل نخواهد شد ... @hosiniye
🌱از سوی فرماندهی به پایگاه ششم شکاری ماموریت داده می شود تا پل العماره را بزنند. خلعتبری و چند تن از خلبانان شجاع این پایگاه انتخاب می شوند. پل درست وسط شهر بود. خلعتبری وقتی روی پل می رسد، حملات ضدهوائی دشمن به اوج خود رسیده بود. اتومبیل های مختلف که مشخص بود شخصی است، روی پل درحال حرکت بودند. او با قبول خطر دور می زنند و پس از عبور آنها، پل را منهدم می کنند. وقتی از او سوال کردند که چرا چنین کردی؟ گفت: - فرزندی یک ساله ای دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکن است توی ماشین بچه ای مثل «آرش» من باشد. چطور قبول کنم که پدری بچه سوخته اش را در آغوش بگیرد؟ یادم نمی رود در دزفول بودم. زن لری بچه سوخته اش را گذاشت بغل من و گفت: - بی غیرت تو خلبان مائی؟ بگیر!! خواستم به او بگویم مادر! ما بی غیرت نیستیم لکن دیدم زن خیلی عصبانی است. هنگامی که خبر سقوط خرمشهر را شنیدم و مطلع شدم که به پیرها و بچه ها رحم نکرده و به زن ها هم تجاوز کرده اند، به خدای لایزال و به شرفم قسم خوردم که ‏این بار اگر وارد خاک عراق شدم شهرک «صفوان» را درهم بکوبم ولی وقتی وارد خاک عراق شدم، ابتدای شهر یک مدرسه بود. با چشم خود دیدم مادری بچه اش را در زیر شکم گرفت و روی بچه خوابید در همان لحظه به خود آمدم و بمب هایم را رها نکردم. وقتی رد شدم از شدت خشم چند فشنگ هوائی خالی کردم و به ‏سمت گمرک صفوان پرواز کردم و کامیون های حامل مهمات را منهدم نمودم. @hosiniye