eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
322 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک من از تربت اعلاست، مال کربلا دورم اما زنده ماندم با خیال کربلا از قدیمی‌های خاک؛ از ایلِ تربت‌زاده‌ها از تبار روضه‌ام؛ هم‌سنّ‌وسال کربلا نوحه‌ی تسبیح تربت را لبم دَم می‌دهد «ربنا صَلّوا علیٰ ارباب و آل کربلا» @hosenih از تبار سینه‌سرخانِ صفوف روضه‌ام جای دستم شد کبود و شد مدال کربلا زائری؛ پس در حرم از روسیاهی دم نزن ! جز سپیدی نیست، حتی در زغال کربلا کعبه صاحب‌خانه‌اش را کنج باب‌القبله دید داد زد با اشک حسرت؛ «خوش بحال کربلا» @hosenih بعد عمری؛ خاک خوبان «مُهر تربت» می‌شود در دکان کوزه‌گرها؛ من «سفال کربلا» زیره آوردم به کرمان پیش ثاراللهیان سر به زیرم از دَم «خونم حلال کربلا» اشهدش را سر به دامان امامش گفت و رفت کاش بودم لحظه‌ای جای بِلال کربلا شاعر: @hosenih
هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش به طعنه گفت سنان در کنار پیکر او: شفا گرفته مَگر می برید پیرهنش !!! @hosenih نیاز نیست بگوییم دیگر از غسلش نیاز نیست بگوییم دیگر از کفنش بساط گریه ی ما می شود فراهم با خیالِ روضه ی سنگین زیرو رو شدنش به پایِ دشمن دین رفت کفش های امام به دستِ دشمن دین رفت خاتم یَمنش @hosenih غلامِ شمر سرش را به روی نیزه گذاشت رها شده ست ولی روی خاک ها بدنش هنوز نغمه ی هَل مِن مُعین او بر پاست به گوش عاشق دلداده میرسد سخنش شاعر: @hosenih
چهل روز مانده به مَحرم شدن گرفتار یک غصه و غَم شدن حسینی شدن غرق ماتَم شدن عزادار ماه مُحرَم شدن دل مضطرم پر بزن تا حسین چهل روز مانده، بگو يا حسين @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ✅ مخمسی تضمینی با تضمین از غزل جناب لسان الغیب حافظ شیرازی چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست تمام عمر نشیند کنار معبر دوست بخواند از غم هجران روی انور دوست: "صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست" بدون یار، سراپا زیان و خسرانم نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم فراق، حق من بی وفاست می دانم "به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست" @hosenih بگو برای نگار از ارادت بسیار سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار "و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار* برای دیده بیاور غباری از در دوست" من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات "من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست" @hosenih سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است که گفته است فراق نگار آسان است؟! "دل صنوبری ام همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست" نمی دهند به مجنون وصال لیلا را نمی دهند به او رخصت تماشا را به سرورش نرسانند عبد رسوا را "اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست" *بار: اذن، اجازه، رخصت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تشنگان عشق را باران نمي آيد به كار عاشقان تشنه را هم نان نمي آيد به كار درد وقتي ميكند ما را به تو نزديك تر پس نميخواهم دوا،درمان نمي آيد به كار @hosenih پس فراق از آتش سخت جهنم بدتر است بي تو ما را روضه ي رضوان نمي آيد به كار نوكرت را نوكري زنده نگه دارد فقط بي مدال نوكري هم جان نمي آيد به كار رتبه ي عاشق كجا و رتبه ي زاهد كجا زهد در دلداگي چندان نمي آيد به كار @hosenih با تو كار خلق سمت رو به راهي ميرود تا نيائي پس سر و سامان نمي آيد به كار افضل اعمال امروز انتظار واقعي ست پس زباني خواندنت يك آن نمي آيد به كار ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فقط ۲۷ روز مانده تا امیرالمومنین از زبان امام رضا علیهما السلام: ...الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَى الظَّمَإِ وَ الدَّالُّ عَلَى الْهُدَى وَ الْمُنْجِي مِنَ الرَّدَى الْإِمَامُ النَّارُ عَلَى الْيَفَاعِ الْحَارُّ لِمَنِ اصْطَلَى بِهِ وَ الدَّلِيلُ فِي الْمَهَالِكِ مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِكٌ... ِ ...امام آب گوارا به كام تشنگان و راهنماى هدايت و رهاننده از گمراهى است. امام آتشى بر بلندى و گرمابخش سرمازدگان و دليل در مهالك است كه هر كس از آن مفارقت كند هلاك خواهد شد... 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۱ ص ۲۱۸ 🌹🌹🌹 ادامه شعر دوم 🌹🌹🌹 علی است حبل متین و علی است حصن حصین علی است ناجی مظلوم و همدم مسکین علی است سینه ی غمدیده ی مرا تسکین فقط به نام علی کام من شود شیرین نوا و ذکر علی بهترین مناجات است دعا بدون علی لاجرم خرافات است شاعر: مهدی علی قاسمی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فقط ۲۶ روز مانده تا امیرالمومنین از زبان امام رضا علیهما السلام: ...الْإِمَامُ السَّحَابُ الْمَاطِرُ وَ الْغَيْثُ الْهَاطِلُ وَ الشَّمْسُ الْمُضِيئَةُ وَ السَّمَاءُالظَّلِيلَةُ وَ الْأَرْضُ الْبَسِيطَةُ وَ الْعَيْنُ الْغَزِيرَةُ وَ الْغَدِيرُ وَ الرَّوْضَةُ... امام ابر بارنده و باران سيل آسا و خورشيد درخشنده و آسمان سايه افكننده و زمين گسترده و چشمه جوشنده و بركه و باغ سرسبز است... 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۱ ص ۲۱۸ 🌹🌹🌹 ادامه شعر دوم 🌹🌹🌹 بگو به هرکه به دنبال اولی باشد: فقط خلیفه ی بعد از نبی علی باشد ز محکمات کتاب، این بیان جلی باشد هر آن کسی که به او مرتضی ولی باشد... پیامبر به خدا گفته "وال من والاه" به شأن منکر او گفته "عاد من عاداه" شاعر: مهدی علی قاسمی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جز عشق علی(ع) آب حیاتی نَبُوَد جز راه علی (ع) راه نجاتی نَبُوَد یک فاطمه(س) شد فدا که تفهیم کند والله به جز علی(ع) صراطی نَبُوَد شاعر: @hosenih
حیدر و ما حیدر و ما ادراک ما حیدر کعبه شود پا‌ می گذارد هر کجا حیدر @hosenih جبریل در آتش به ابراهیم می فرمود: آتش گلستان می شود با ذکر یا حیدر هیزم برای آتش دوزخ شوند آری! آنها که در دنیا در افتادند با حیدر من پهن کردم سفره ی بی آب و نانم را آخر شنیدم می نشیند با گدا حیدر زهرا که جای خود، ملائک جای خود،گویی با خنده اش دل برده حتی از خدا حیدر در زندگی هر چند پایم بارها لغزید برداشت اما بار من را بارها حیدر @hosenih ای کاش عزرائیل از من بگذرد،شاید بیرون کشاند از تنم جان مرا حیدر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن روز که پدر ز پسر می‌کند فرار.. مارا ولای شاه نجف می‌دهد قرار تقدیر‌ نه!عنایت مولا به کار ماست چرخیده زیر پای علی چرخ روزگار @hosenih گر صد هزاربار به دنیا قدم نهم من روی می‌کنم به نجف صدهزار بار گفتند مرگ لحظه تشریف حیدر است مردند عاشقان وصالش به اختیار نان جوین سفره اش آنقدر خشک بود.. که لب نمی‌زدند فقیران روزگار هرکس به یک طریق در ایوان او خوش است یک عده بین سجده و یک عده می گسار با گوشه ی عباش به آتش اشاره کرد ناگاه بر خلیل گلستان شد آشکار وقت سرشتن گِل ما ذات کردگار.. فرمود: بوتراب! تراب از نجف از بیار @hosenih انگورهای روی ضریحش برای خلق مستی ما ز نام علی گشت پایدار تولیت حریم علی دست فاطمه است.. گر پرده را خدا بزند لحظه ای کنار ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو تو را خواندند بی‌همتا و رقصیدند در آتش علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی این‌چنینی تو @hosenih زبان شاعرانت می‌شوم، می‌پرسم از خالق: چگونه آفریدت؟ کاین‌چنین شورآفرینی تو گواهی می‌دهد خاتم، که خاتم‌بخشِ عشّاقی الا یا ایها السّاقی! سخاوت را نگینی تو من از میلاد تو در کعبه، از معراج، دانستم: علیِ آسمان‌‌ها اوست، اعلای زمینی تو تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم، غدیر خم امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟ امینی تو؟ من از گمراهی بعضی به حیرت آمدم، آخر گواهی داد حتی دشمنت، که بهترینی تو فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد چو با «لاسیف الا ذوالفقار»ت در کمینی تو در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد اگر استاد پیکار یل ام‌البنینی تو امیدت شاید از این چاه کندن، آه! روزی بود که از نخلی برای کوثرت، خرما بچینی تو تو را با دست‌های بسته می‌بردند و می‌پرسم: دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟ فراری‌های خیبر، پیش یک زن، نعره زن، اما بمیرم فاتح خیبر! بلاگردان دینی تو @hosenih چه حکمت‌هاست در این قصه؟ ای مولای نازک دل! که هر روز، این در و این کوچه را باید ببینی تو . «یمین» را می‌شمارم، تا صد و ده می‌رسم، یعنی: که معنای یمین، مولای اصحاب‌الیمینی تو تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی صراط‌المستقیمی تو، امام‌‌المتّقینی تو قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو تو شیر حق، تو کراری، ولی‌‌الله و قهاری درِ علم نبی و نفس ختم‌المرسلینی تو یداللهی و سیف‌الله، روح‌الله و سرّالله امین‌اللهی و یعسوبی و حبل‌المتینی تو مع‌الحقی و وجه‌الله، نورالله و عین‌الله چه می‌ماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو @hosenih همه یک سو، تویی ساقی، تو در عین‌البقا، باقی علی! عین‌الحیاتی تو، علی! عین‌الیقینی تو خراب آباد شعر من کجا؟ ناز قدمهایت؟ چرا اینگونه شاها! با گدایان می‌نشینی تو؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🍃اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ🍃 مطلع شدیم شاعر گرامی حجت‌الاسلام ، در بستر بیماری هستند و متأسفانه وضعیت جسمی ایشان وخیم است... لذا از جامعه هیئات مذهبی، مداحان و شعرای اهل بیت(ع) خواهشمندیم برای شفای عاجل این پیرغلام سیدالشهدا(ع) ، به قدر توان خود صلوات نثار مادر سادات حضرت زهرا(س) هدیه بفرمایند. لطفا این پیام را در گروه‌ها و کانال های شعر آئینی و مداحی، منتشر بفرمایید.
اشعار آیینی حسینیه
🍃اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ🍃 مطلع شدیم #پدر شاعر گرامی حجت‌الاسلام #مهدی_علی_قاسمی، در بستر بیم
🌷دوستان اهل مشهد، هر وقت حرم حضرت رضا(ع) مشرف شدند، برای شفای این پدر عزیز دعا کنند...
از روزگار شکوه به دلدار میبرم در محضرش گلایه ی بسیار میبرم صدبار توبه کردم و هر بار هم شکست یک توبه ی نصوح باخودم اینبار میبرم من آن غریب خسته ی دلخورده ام که بار از دست روزگار به اجبار میبرم بارم غم است بر سر دوشم گذاشتم هرصبح باخودم سر بازار میبرم از بس که در به در زدم و ماندبی جواب خسته شدم، تکیه به دیوار میبرم دستم تهیست کاسه ی چشمم ولی پر است انرا برای شاه به دربار میبرم شاهی که هست ملجا درماندگان و من یک کوله بار شوق به دیدار میبرم شاعر: @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هوسم بود حج بیت الله قسمتم شد حریم شاه طوس نرسیدم به ساحل دریا آمدم در میان اقیانوس شرط توحید حُب این آقاست وحده لا اله الا هو دست مارا رها نخواهد کرد آنکه گردیده ضامن آهو @hosenih رسم آقای مهربان این است میهمان را بغل کند آرام پُر کند کاسه های سائل را جلوی در ؛همینکه گفت : سلام السلام ای رئوف تر ز همه باز راهم به خانه ات افتاد از جدا بودن از تو خسته شدم عوضم کن تورا به جان جواد تاکه گفتم مسافرِ حرمم چِقَدَر دل شکست یاد شما کوله باری سلام آوردم همه گفتند التماس دعا پای مارا نَبُر ز خانه‌ی خویش خوش؛ دل ما به رفت و آمد هاست بااجازه ز صحن شاه نجف گنبدت شاه کُلّ گنبدهاست حرف گنبد شد و شکست دلم از مدینه کسی خبر دارد؟ آه از غربت امام حسن فاطمه اینهمه پسر دارد یا امام رضا @hosenih تو که از حال ما خبر داری کوهی از غصه و غمیم همه ای علمدار ِ روضه های حسین نگران ِ مُحرمیم همه به اسیری ِّ زینب کبری گره از کار ِ نوکرت وا کن در سحرهای ماه ذیقعده اربعین مرا تو امضا کن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه روی شانه بارم را به زحمت می کشم از رضا که دوستم دارد خجالت می کشم ای که بوده سایه ات در این بلایا بر سرم آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد من پناه آورده ام آقا به تو در این بلاد @hosenih خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم آمدم مهمانیت با سر به زیری یا رضا دستهایم را سر پیری بگیری یا رضا بازهم نیمه نگاهی کن تو ای سلطان به ما روزهای خوبمان را باز برگردان به ما کاش می شد رزق محتاجان درگاهت زیاد ازدحام جمعیت می آمد از باب الجواد بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا @hosenih یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر * صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین از ته گودال خونین می رود بالا حسین موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر شاعر: @hosenih
از داغِ زهر پیکرم آتش گرفته است گویی تمامِ بسترم آتش گرفته است تر میکند لبانِ مرا کودکم ولی از تشنگی،لب ترم آتش گرفته است @hosenih پا می‌کشم به خاک و نفس میزنم که شهر از آه آهِ آخرم آتش گرفته است حالا کبوتران به غمم گریه می‌کنند از بال و پر زدن،پَرم آتش گرفته است امشب تمام حجره‌ی من کربلا شده یک جرعه آب،حنجرم آتش گرفته است امشب دوباره خیمه‌ی آتش گرفته را می‌بینم و سراسرم آتش گرفته است @hosenih سرها به روی نیزه و سرنیزه‌ها به تَن یک دشت در برابرم آتش گرفته است فریادِ دختری زِ دلِ خیمه می‌رسد عمه کمک که معجرم آتش گرفته است شاعر: @hosenih
کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده @hosenih حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر دادِ گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها آه کسی جامانده از گُردان رسیده چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده امضای تو پای شهادت نامه ها بود با دست تو این فیض بر یاران رسیده @hosenih تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم شاعر: @hosenih
دعا كنيد شب گريه آورش نرسد و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد هنوز هم كه جوادش نيامده از راه دعا كنيد نفسهای آخرش نرسد @hosenih بدون سرفه‌ی خونين جگر نمی‌ريزد دعا كنيد كه زخمی به حنجرش نرسد هزار شكر كه معصومه با برادر نيست وگرنه داشت دعايی كه خواهرش نرسد چنان به رویِ زمين می‌خورَد قدم به قدم گمان كنم كه به حجره به بسترش نرسد نفس نفس زدنش سخت‌تر شده ای داد خداكند كه صدايش به مادرش نرسد جوادش عاقبت آمد ...گريز روضه رسيد پسر رسيد كه روضه به آخرش نرسد.... *** حسين بر سرِ زانو،جوانش اُفتاده نمی‌شود نزند داد،بر سرش نرسد بغل كشيده تنش را ولی زمين می‌ريخت به خيمه‌گاه گمانم كه اكبرش نرسد چقدر هلهله دارند اراذلِ كوفه دعا كنيد كه ای كاش خواهرش نرسد @hosenih علی كه رفت عمو رفت دختری ترسيد دويد آتشِ خيمه به پيكرش نرسد دويد عمه كه پيش از سنان به او برسد كه دستهایِ حرامی به معجرش نرسد شاعر: @hosenih
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا رزق مرا می دهد دست کریم رضا نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی بال زدم روز و شب دور حریم رضا شد پر زخمی من مثل پر جبرئیل بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا @hosenih هشت در از جنتش وا شده بر آسمان می وزد از این بهشت باز نسیم رضا می پرم از مرقدش اینطرف و آنطرف در همه جا می برم عطر و شمیم رضا خاک کف پای او سرمهء چشم همه مرهم بالم شده خاک گلیم رضا اینهمه راه آمدم تا بشوم جَلد او با همه راه آمده قلب سلیم رضا سقف گدایی من زیر همان گنبد است هر دل آواره ای هست مقیم رضا هر که شبی رد شد از گوشهء باب الجواد با همهء کاهلی گشته سهیم رضا باز دو تا جلوه کرد آینه های حرم اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا @hosenih سائل این سفره ام زود بلندم نکن سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا حرف ندارد رضا حرف مرا می خرد یک شب جمعه مرا کرببلا می برد شاعر: @hosenih
یارمن وقتی تو باشی یار میخواهم چکار دل به تو دادم فقط دلدار میخواهم چکار کاشی فیروزهء قلبم تراش دست توست پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار @hosenih خار گل های ضریحت دستهایم را گرفت خوارشد غم پیش من غمخوار میخواهم چکار باز هم در این زیارت دست خالی آمدم خانهء تو هست کوله بار میخواهم چکار جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر من گدایم این همه اصرار میخواهم چکار گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف حرز رفت و آمد معمار میخواهم چکار میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار @hosenih کار من را سهل کرده یا سریع و یا رضا در حریمش ذکر یا غفّار میخواهم چکار کوچه و پس کوچهء دور حرم یعنی بهشت سائل باب الجوادم کار می خواهم چکار شاعر: @hosenih
در ابتدای وصف تو پایان مرا گرفت حالم کویر بود که باران مرا گرفت نان تو مزه کرد مسلمان تو شدم به به چه خوب،نان کریمان مرا گرفت! @hosenih من مور دشت بودم و در قصر آمدم از ان شبی که چشم سلیمان مرا گرفت دیشب قرار بود بیوفتم به قعر چاه دست کریم شاه خراسان مرا گرفت گفتند حکم سوختنم مهر خورده است! اصلا محل نداد دوچندان مرا گرفت @hosenih هرچند کیسه های مرا غرق سکه کرد پولش نبود،مردی سلطان مرا گرفت گوشم‌ نبود هیچ بدهکار هیچ اسم از ان زمان که اسم رضا جان مرا گرفت شاعر: @hosenih
‏عکس از شاهد
فقط ۲۵ روز مانده تا امیرالمومنین از زبان امام رضا علیهما السلام: ...الْإِمَامُ الْأَمِينُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِي الدَّاهِيَةِ الْإِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بِلَادِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ... ...امام رفیقی امين و پدرى مهربان و برادرى دلسوز و پناهگاه بندگان در حوادث ناگوار است امام امين خداى تعالى در ميان خلايق و حجّت او بر بندگان و خليفه او در بلاد و داعى به خداى تعالى و مدافع از حريم خداى تعالى است... 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۱ ص ۲۱۸ 🌹🌹🌹 ادامه شعر دوم 🌹🌹🌹 زمانه بر سر جنگ است و من گرفتارم ولی غمی به دلم نیست تا علی دارم گره زدم دل خود را به زلف دلدارم اگر که آبرویم رفته و گنهکارم... ...دلم خوش است محب علی و فاطمه ام علم به دوش ولایت بدون واهمه ام شاعر: مهدی علی قاسمی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e