eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
322 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لطف تو بی ‌واسطه دریای جودت بی‌کران عالمی از فهم ابعاد وجودت ناتوان صورت و سیرت... نه اصلاً عمرت از مضمون پر است ماه گندمگون! غریب خانه! مولای جوان! @hosenih چاه‌های خشک با دست تو جوشان می‌شدند ای نگاهت مثل چشمه! ای دلت آتشفشان! روز حسرت هیچ‌کس حسرت نخواهد خورد تا بخشش ابن الرضایی تو باشد در میان داستان عمر تو کوتاه بود اما نبود لحظه‌ای تاریخِ نور از ردپایت بی‌نشان یوسفی اما عزیز خانه‌ات هم نیستی یا سلیمانی که شأنش را نمی‌فهمد زمان دوستانت بی‌وفایی... دشمنانت خون دل... آشنای طعنه‌ای از کودکی... از این و آن @hosenih نامتان را شیعیان گاهی به قصد... بگذریم ما چنین گفتیم تا وا شد دهان دیگران از قضا من هم جواد بن الرضایم گر چه باز بین ما فرق است مولا از زمین تا آسمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم شهيد ▶️ من جوادم که خدا خوانده جواد من چه کردم به تو اى بد بنیاد عوض آنکه مرا یار شوى بر دل غم زده غم خوار شوى @hosenih رفتى و در به روى من بستى با کنیزان همگى بنشستى گفتى از آب مرا منع کنند شادى و هلهله آن جمع کنند تو که آتش به دلم افکندى حال استاده اى و مي خندى! حجره در بسته و من تنهايم به خدا من پسر زهرايم تن بى تاب مرا تاب بده جگرم سوخت مرا آب بده @hosenih بدن زارِ منِ تشنه جگر بعد قتلم به روي بام ببر تا که لب تشنه به زیر خورشید جان سپارم چون حسین شاه شهید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هرچه جوان از دست و پا افتاده باشد زشت است پیش چشمها افتاده باشد ای کاش با افتادنش طشتی نکوبند روی زمین بی سر صدا افتاده باشد @hosenih تلخ است همسر زهر همسر را بنوشد مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند در حجره اش آقای ما افتاده باشد در راه پشت بام میبیند مصیبت پیکر که بین پله ها افتاده باشد هرجا بیوفتد روزگارش کربلاییست فرقی ندارد که کجا افتاده باشد @hosenih ای وای اگر در ازدحام سخت گودال روی تنی سرنیزه ها افتاده باشد این آبرودار قبیله ست و روا نیست عریان در این صحرا رها افتاده باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم بر دل مظلوم شرر افتاده باز هم شعلۀ زهری به جگر افتاده اینهمه زجر بر این جسم جوانش ندهید وسط حجره جواد است به سر افتاده @hosenih دست و پا میزند و هادی خود را خواند جوهر صوت رسایش ز اثر افتاده آب شد پیکرش از زهر به دادش برسید به خدا جان امامت به خطر افتاده هلهله نیست جواب نفس آخر او به چه جرمی گل زهرا ز نظر افتاده حجت حضرت سبحان به تمسخر انگار گیر بی حرمتی چند نفر افتاده صاحب عرش الهی ست شده خاک نشین یاد آشفتگی جدش اگر افتاده... جگر تشنه او ذکر انا العطشان داشت از دل حجره به گودال گذر افتاده این بدن زیر سم اسب نرفته اما نظرش بر تن مظلوم دگر افتاده زیر لب روضه شمشیر و سنان میخواند یاحسین گوید و با دیدۀ تر افتاده بعد کشتن چه کند با تن بی جان جواد بر زبان همه یک تازه خبر افتاده اهل کوچه خبر از نعش سر بام دهند چقدر بر بدنش سایه پر افتاده کربلا روضه اش اما بخدا بر عکس است چقدر بر بدنش تیغ و تبر افتاده @hosenih ریختند از همه سو بر تن صد چاک حسین گذر فاطمه بر نعش پسر افتاده خواهرش آمد و با پیکر بی سر میگفت: بر تنت نیزه شکسته چقدر افتاده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ارث قبیله است که هرکس جوان تر است مویش سفید گشته و قدش کمان تر است @hosenih این بیست و پنج سال که سنی نمی شود اما بهار عمر شما پر خزان تر است تو مجتبای خانه ی موسی بن جعفری با همسری که از همه نامهربان تر است @hosenih زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد زهری که چوب نیست ولی خیزران تر است... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم پیرو جوان نداشت که یک نور واحدید در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم @hosenih کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم گودال و بام ، مرز قبول شهادتند راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم @hosenih در روضه هی کرببلا جانگدازتر داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سر را ز خاك حجره اگر بر نداشتي تو رو به قبله بودي و خواهر نداشتي خواهر نداشتي كه اگر بود مي شكست وقتي كه بال مي زدي و پر نداشتي @hosenih از طوس آمدم كه بِگِريَم در اين غمت ياري به غير چند كبوتر نداشتي وقتي كه زهر بر جگرت چنگ مي كشيد جز يا حسين ناله ي ديگر نداشتي ختمي گرفته اند برايت كبوتران لبخند مي زدند و تو باور نداشتي تو تشنه كام و آب زمين ريخت قاتلت چشمت به آب بود و از آن بر نداشتي كف مي زدند دور و برت تا كه جان دهي كف مي زدند و تاب به پيكر نداشتي كف مي زدند وليكن به روي دست دست ز تن جداي برادر نداشتي @hosenih شكر خدا كه پيرهني بود بر تنت يا زير نيزه ها تن بي سر نداشتي شكر خدا كه لحظه ي از هوش رفتنت خواهر نداشتي، غم معجر نداشتي ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتش رسیده است که عرض ادب کنیم وقتش رسیده حال بکایی طلب کنیم وقت عزا و گریه و اندوه و ماتم است امشب عزای اشرف اولاد آدم است @hosenih شور قیامت است که گویا به پا شده زیرا عزای حضرت ابن الرضا شده او که برای عالم و آدم طبیب بود حتی میان خانه ی خود هم غریب بود خواهر نداشت تا برسد پیش پیکرش مادر نبود تا که کند گریه در برش از درد زهر کل تنش تیر می کشید خونابه از لبش به کف حجره می چکید در وقت احتضار کسی کف نمی زنند هنگام دست و پا زدنش دف نمی زنند اما امان ز ظلم و جفای کنیزها گم شد صداش بین صدای کنیزها در لحظه های آخر خود بی شکیب بود او غصه دار روضه ی شیب الخضیب بود با اینکه تشنه بود ولی نیزه ای نخورد در بام خانه پیرهنش را کسی نبرد شکر خدا که دختر او را کسی نزد با کعب نیزه خواهر او را کسی نزد @hosenih خیلی حسین در ته گودال خسته بود قاتل به روی سینه ی آقا نشسته بود شمر از صدای ناله ی زهرا حیا نکرد در قتلگاه گیسوی او را رها نکرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام می دهم از دور من به محضرتان چه کرده با دل من مرقد منورتان تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت شده است عادت من هم گداییِ درتان @hosenih تو جنس غربتت از جنس غربت حسن است میان خانه و غربت ؟ امان ز همسرتان عجیب بود که یک زهر دو هدف را سوخت نخست جسم تو و بعد قلب مادرتان دلیل همهمه کردن به پشت در این بود به گوش ها نرسد تا صدای آخرتان خدائی باز هم این غیرت کبوترها که مرهمی شده بر زخم جسم پرپرتان به روی بام به جسم تو سایه گستردند که لااقل نخورد آفتاب پیکرتان به خاک دید تو را فاطمه خدا را شکر ندید حداقل روی نیزه ها سرتان مسیر روضه به کرببلا مشخص شد سخن ز نیزه شد و رأس جد اطهرتان @hosenih مصیبت دو جوان اهل بیت را سوزاند یکی غم تو و دیگر علیِ اکبرتان عطش نصیب تو شد جای شکر آن باقیست که خنجری نشد آقا نصیب حنجرتان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تویی که جود و عطا بر امام ها داری چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟! جواد فاطمه ارث از کریم او بردی غریب خانه شدن را ز مجتبا داری @hosenih اگر که زهر زمینت زده است، می دانم به سینه مثل حسن داغ کوچه را داری صدای هلهله و رقص و پایکوبی ها نمی گذاشت بگویی به دل چه ها داری شرار زهر لبت را چقدر خشکانده! به حجره روضه ی عطشان کربلا داری تنت رها شده است پشت بام خانه، بناست سه روز روضه ی ارباب را به پا داری @hosenih سلام ای تن بی سر، سر بدون بدن چرا درون تنور و به نیزه جا داری؟ تو روی نیزه حواست به عمه ها بوده تو سایه بر سر بی سایبان ما داری... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هرکه با اعتقاد می‌آید سمتِ باب‌المراد می‌آید خیلِ بسیارِ آرزومندان از تمامِ بلاد می‌آید @hosenih روی لب‌های زائران ذکرِ یا امامِ جواد می آید شیعه و سنی و سیاه و سفید عالِم و بی‌سواد می‌آید آن‌که یک عمر رو به هرکس زد حاجتش را نداد... می‌آید تا بگیرد شفا و برگردد با مریضیِ حاد می‌آید حاجتِ اولی اجابت شد دومی مثلِ باد می‌آید @hosenih معنیِ واژه‌ی "جواد" این است: کم بخواهی، زیاد می‌آید ... این چه سرّی‌ست در خراسان هم کاظمینش به یاد می‌آید زائر مشهدالرضا اول سمتِ باب الجواد می‌آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ كبوترانه نگاهش به سمت بالا بود سفر براى دل خسته اش مهيا بود كبوترى كه فقط شوق پركشيدن داشت ميان خانه خود هم غريب و تنها بود @hosenih خزان ،كنار نفس هاى او قدم مى زد بهار، گمشده در چشم هاى دريا بود چه حس و حال عجيبى دوباره باران داشت كه سوز حنجره از ناله اش هويدا بود نماز غربت خود را شكسته برپا كرد اگرچه يك دلِ سير آشناى غم ها بود در آن فضاى نفس گير بى وفايى ها كه انعكاس صدايش به حجره پيدا بود- @hosenih مراد اهل نظر ،لحظه هاى آخر را ميان بستر خود بى قرارِ زهرا(س) بود چراغ عاطفه با موج اشك روشن شد نگاه ماه نهم ،سمت عرش اعلى بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بردار از خاک کف حجره سرت را از بی کسی کمترصدا کن مادرت را اینجا جواب ناله هایت نیشخند است اصلاً نمی فهمند چشمان ترت را @hosenih آه جگر سوزت امانت را بریده اتش زدی با سرفه ات دوروبرت را حتی توان ایستادن هم نداری قوّت نداری وا کنی بال و پرت را @hosenih باید که تنها در غریبی بگذرانی در خانه ی خود لحظه های آخرت را در پیش رویت آب را روی زمین ریخت می بینی آقا دشمنی همسرت را ؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه ظلم بود که در حق تو روا کردند ببین که حق نمک را چطور ادا کردند به دست همسرِ تو زهر را به تو دادند چنان امام حسن بر تو هم جفا کردند @hosenih برای آنکه صدایت به گوششان نرسد به پشت در همه با هم سر و صدا کردند دعا برای کنیزان همیشه کارت بود برای آنکه دهی جان همه دعا کردند جفا و ظلم در این حد شنیدنش سخت است به روی بام ، تو را برده و رها کردند نشست بر بدنت سایۀ کبوترها در آفتاب نسوزد تنت ، چها کردند پرنده ها که رسیدند از همان بغداد مسیر روضۀ ما سمت کربلا کردند رها شدی به روی بام خانه ات اما کجا دگر سرتان را به نیزه ها کردند سلام عالمیان بر مُقَطَعُ الاعضاء کجا نُسوجِ تنت را جدا جدا کردند؟ @hosenih کجا بگو تو، که با نعل تازه با مرکب به روی مصحف جسمت برو بیا کردند به پیکر تو جسارت شده ولی آیا تن تو را به نوکِ چکمه جابجا کردند؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عمری گدای صاحب این خانه ماندیم خود را درون مجلس روضه رساندیم پا را میان این مجالس باز کردیم دل را به پایِ روضه و منبر نشاندیم گاهی بلند از پردهء دل گریه کردیم گاهی به زیر لب زیارت نامه خواندیم مشمول الطاف زیادِ اهل بیتیم گریه کنِ داغ جواد اهل بیتیم @hosenih شاهِ وفا بود و شریکش بی وفا بود تنهای تنها حضرت ابن الرضا بود در خانه غربت داشت باید گفت از این حیث خیلی شبیهِ به امامِ مجتبی بود وقتی کنیزان هلهله کردند بی شک در شام یاد شامیان و عمه ها بود هنگام جان دادن اسیرش کرده این غم گر چه جوان بوده است پیرش کرده این غم @hosenih سخت است وقتی خسته و بی جان که باشی مظلوم بین جمعی از خویشان که باشی مسموم باشی و تنت در تب بسوزد دردش دو چندان می شود عطشان که باشی حالا تجسم کن چه حالی داری آنجا با یادِ میخ و سینه ای گریان که باشی مادر میان شعله ها میسوخت میسوخت با روضه اش ابن الرضا میسوخت میسوخت @hosenih هم گریه حیدر کرده هم زهرا برایت هم ابتدای کودکی بابا برایت (1) هم شیعه ات آنقدر بر تو گریه کرده قطره به قطره تا شده دریا برایت هم که خدا دیده تدارک زیر خورشید یک سایه با بال کبوترها برایت اما تنِ جدِّ غریبت زیر خورشید این داغ را باید که از زینب بپرسید @hosenih پشت در بسته عطش بال و پرت سوخت هم که دلت هم که تمام پیکرت سوخت چشمان تو سمت خراسان بود انگار دلها برای آن نگاه آخرت سوخت تب داشتی فکر مدینه بودی آخر عالم به ذکر وای مادر مادرت سوخت زهرا به بالین تو آمد با قد خم بر جسم و جان خسته ات گردید مرهم @hosenih این چشمها بی اشکها لطفی ندارد بی گریه بر آل عبا لطفی ندارد دنیا خدا داند برای لحظه ای هم بی اهل بیت مصطفی لطفی ندارد پای تمام روضه ها بودیم اما بی روضۀ کرببلا لطفی ندارد امشب که غمگینِ جواد ابن الرضاییم یک بارِ دیگر روضه خوان کربلاییم @hosenih ای وای از آن وقتی علمدارت نباشد ای وای اگر غم دست بردارت نباشد سخت است بین عده ای بیگانه باشی اما به همراهت کس و کارت نباشد وقتی که سرها روی نی ها شد نمایان ای کاش روی نی سرِ یارت نباشد ختم کلامِ منبرِ روضه حسین است یعنی نمک در آخر روضه حسین است 1 . در کتابِ در سوگ آل آلله آیت الله نظری منفرد نقل شده راوی برای تبریک ولادت امام جواد ع خدمت امام رضا ع رسید و تهنیت گفت . امام ع گریه کردند . راوی دلیل را جویا شد امام فرمودند که این طفل را در جوانی می کشند و اهل زمین و آسمان بر او گریه خواهند کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم رهبر معظم انقلاب: شهيد حججی، در مقابل چشم همگان شد به مناسبت سالگرد شهادت مدافع حرم شاعر: ▶️ خوش آنکس را که رهبر می ستاید نه رهبر بل پیمبر «ص» می ستاید به میدان عمل با ذکر یا هو تو را سردار خیبر می ستاید @hosenih چه کردی در میان لجه ی خون تو را زهرا ی اطهر «س» می ستاید چنان کردی تو خدمت در بر دوست تو را فضه ´و قنبر می ستاید نشان دادی تو اهلا من عسل را تو را سبط پیمبر «ص» می ستاید سرت را هدیه دادار کردی تو را ارباب بی سر می ستاید چنان کردی علیت را وصیت تو را ششماهه اصغر«ع» می ستاید بمانند زهیر و مسلم و جون تو را عباس حیدر می ستاید اسارت را چه زیبا نقش کردی تو را موسی ابن جعفر«ع» می ستاید @hosenih عزیز رهبرم هستی عزیزم خوش آنکس را که رهبر می ستاید تمام واژه ها از فعل تو مات تو را «عاصی» به دفتر می ستاید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان @hosenih یک قدم محض رضای تو نشد بردارم اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان در بساط غمتان مدعی ام اما حیف غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان پروبالم شده زخمی به زمین افتادم کمکی کن که به سویت بپرم آقاجان @hosenih غیر این خانه پناه دگری نیست مرا باز کن دربه رویم پشت درم آقاجان تا به اینجا که رسیدم مدد سلطان است راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان بعد مشهد سفر کرببلا میچسبد یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان @hosenih در شب اول قبرم به شما محتاجم گر نیایی بخدا در خطرم آقاجان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ به سوی یار از ندارها سلام می رسد خوشیم این سلام ها به آن امام می رسد شدیم بی نصیب از نظاره ی رخش ولی نگاه لطف او به ما علی الدوام می رسد @hosenih عطای یار و منعِ بخشش اش یکی است باطنا صلاح ماست هر دوتاش... هر کدام می رسد بریده می شود نخ توسل اهالی اش به پای سفره ای که لقمه ی حرام می رسد از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید از آن طرف همیشه لطف و احترام می رسد همین که بر دعا دو دست خود بلند می کند به قلب ما همان دقیقه التیام می رسد دل شکسته از غریبی عقیله صبر کن می آید آن امام و وقت انتقام می رسد فدای دختر علی که با قد خمیده اش محله ی یهودیان شهر شام می رسد @hosenih چقدر کارِ این بزرگ زاده سخت می شود در آن زمان که کاروان به ازدحام می رسد گرسنه اند کودکان و رو به کس نمی زنند اگرچه بوی نان تازه بر مشام می رسد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مرغ بی بال و پر غمکده ی بغدادیم روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم سال ها با جگر پاره چنین سر دادیم: ما عزادار دل خون جوادیم همه با دل خون شده مجنون جوادیم همه @hosenih عرش را غربت او یکسره غمناک کند رخت مشکی به تن پهنه ی افلاک کند گریه بر روضه ی او صاحب لولاک کند خواهری نیست که خون از لب او پاک کند این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است @hosenih مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است وسط خانه ی خود زهر چشیدن سخت است از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است نیست یک مرد، کمی یاری مظلوم دهد قطره ای آب به این تشنه ی مغموم دهد @hosenih بی وفا خواست که آقای مرا پیر کند غصه را در دل محزون شده تکثیر کند پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند خواست او را وسط حجره زمین گیر کند بی حیا بر جگر سوخته اش می خندید با کنیزان جلوی حجره ی او می رقصید @hosenih پسر شاه خراسان جگرش می سوزد از غم زهر جفا چشم ترش می سوزد دست و پا می زند و بال و پرش می سوزد وسط حجره، تن شعله ورش می سوزد باورم نیست که این ها به کمک برخیزند آب را پیش نگاهش به زمین می ریزند @hosenih گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است نگذارید تنش را به تماشا خوب است نکشیدش به سوی بام، همین جا خوب است چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟! حمل او روی سر چند نفر، دردسر است تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است @hosenih خوبی بام به این است مصیبت نکشد بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد آخر روضه ی او کار به غارت نکشد تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد @hosenih شاه عالم به زمین خورده و بی حال شده پیکرش در ته گودال لگدمال شده بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده شمر با خنجر خود وارد گودال شده داشت با خنجر خود ضربه به آقا می زد ناگهان صوت فراگیر "بُنَیَّ" آمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اشكي بُود مرا كه به دنيا نمی‌دهم اين است گوهری كه به دريا نمی‌دهم گر لحظه‌ای وصال حبیبم شود نصيب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم @hosenih عمری بود كه گوشه‌نشيـن محبتم اين گـوشه را به وسعت دنيا نمی‌دهم در سينه‌ام جمال علی نقش بسته است اين سینه را به سينه‌ی سینا نمی‌دهم تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌كشم دامان او ز دست تمنّا نمی‌دهم سرمايه‌ی محبت زهراست دين من من دين خويش را به دو دنيا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا يک ذره از محبّت زهرا نمی‌دهم @hosenih امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست اين نقد را به نسيه‌ی فردا نمی‌دهم در سايه‌ی رضايم و همسايه‌ی رضا اين سايه را به سايه‌ی طوبی نمی‌دهم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی‌مهر فاطمه دل ما ارزشی نداشت بی‌اشک‌های او گل ما ارزشی نداشت با گریه‌های اوست که ما گریه‌کن شدیم ورنه حیات باطل ما ارزشی نداشت @hosenih او مادرانه زحمت ما را کشیده است بی‌باغبان که حاصل ما ارزشی نداشت از برکت ولایت زهرای اطهر است دنیا اگر مقابل ما ارزشی نداشت گمراه می‌شدیم اگر نور او نبود سیر و سلوک جاهل ما ارزشی نداشت زهرا اگر نبود در این سیر بندگی طی کردن مراحل ما ارزشی نداشت @hosenih بی‌نور نام فاطمه در بین عرشیان زینت نداشت منزل ما ارزشی نداشت نام حسین گر شده گرمی بزم ما بی‌فاطمه محافل ما ارزشی نداشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟ قلم قناری گنگی ست در سرودن او کشاندنش به صحارّی شعر ممکن نیست کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او @hosenih چه دختری ، که پدر پشت بوسه ها می دید کلید گلشن فردوس را به گردن او چه همسری ، که برای علی به حظّ حضور طلوع باور معراج داشت دیدن او چه مادری ، که به تفسیر درس عاشورا حریم مدرسه ی کربلاست دامن او بمیرم آن همه احساس بی تعلق را که بار پیرهنی را نمی کشد تن او @hosenih دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد پیام می چکد از چلچراغ شیون او از آن ز دیده ی ما در حجاب خواهد ماند که چشم را نزند آفتاب مدفن او ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ساگرد شهادت ، شاعر: ▶️ غزل بی سر آورده ام در رثایش که آن بی سر اینگونه بهتر پسندد چه عاشق! شهیدی که از دار دنیا تنی مثل معشوق بی سر پسندد دلم عافیت را پسندیده و او پسندد همان را که دلبر پسندد @hosenih خوشا این که عمری برای برادر غلامی کنی تا که خواهر پسندد سرانجام هم پیش چشمان خواهر بمیری چنان که برادر پسندد بشر سر نخواهد درآورد از این کوچ که عاقل کجا غیر بستر پسندد؟ اگر خشک باشد هم آبی ننوشد لبی که فقط می ز کوثر پسندد اگر جون باشی و نوکر بمانی تو را شاه مانند اکبر پسندد @hosenih شهادت اگر گوهر و مرگ اگر سنگ خردمند ازین بین گوهر پسندد ** شها! دلبرا! نازنینا! دعا کن مرا هم خدا چون تو پرپر پسندد خدا که تورا کشته در خون پذیرفت غلام تو را نیز بی سر پسندد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
۱۴- یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً این (مثل ) را در شعر بیاورد؛ این یک است، یک است؛ چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالی‌ای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، (مثل‌) همین ، ، ، ، از و است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید. ۱۵- کاری کنیم که یک مجموعه‌ای از (علیهم السلام) باشد؛ یعنی وقتی‌که این شعر را شما دادید به مدّاح و فرض کنید این را در جلسه خواند، این به‌قدر چند خوب بگذارد. ۱۶- - البتّه یک است- لکن () فقط این نیست. ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال و و مانند اینها درباره‌ی ائمّه (علیهم‌السّلام) گفتند، ببینیم آنها چه‌جوری می‌گفتند، چه می‌گفتند، چه مضامینی را در آن می‌گنجاندند؛ اگر انسان بخواهد شعر خوب بگوید باید این‌جور شعری را بگوید. © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
✅ مروری بر در (۱۳۹۵/۳/۳۱) ✅ : عزیزان من! ، است؛ جزو و سرمایه‌های هر کشوری شاعر است؛ البتّه همه‌ی سرمایه‌اند منتها شاعر یک دارد و در بین انواع‌ و اقسام هنرها یک خصوصیّتی دارد و این خصوصیّات موجب میشود که ارزش شاعر در بالا برود. ✅ : ۱- ،(شاعر) باید در مورد کشور قرار بگیرد. آنجایی که -چه در زمینه‌ی ، ، ، و ، و..- به یک دارد... (باید به درد بخورد). ۲- اگر چنانچه ما شعری داشته باشیم که نسبت به هیچ نداشته باشد، این شعر به کار نمی‌آید؛ باید موضع داشته باشد. این کاری بوده که شعرای خوب ما همواره کرده‌اند؛ یک غزل گفته‌اند، منتها در این غزل ناگهان می‌بینید که دو بیت اشاره به یک مسئله‌ی حسّاس دارد، آن مسئله را میکند، میکند. بالاخره بایستی باشد. ۳- من طرف‌دار این نیستم که حتماً همه‌ی شعری که شماها میگویید، شعر موضع‌دار یا یا یا آن‌چنانی باشد؛ نه، گفتن و هیچ اشکالی ندارد. ۴- امّا حتّی در همان شعر غزلی و عشقی هم بایستی باشد. (یعنی در همه‌ی اشعار، باید جان مایه‌های باشد). ۵- (شعر زنده و جاندار و موضع‌دار را باید) بکنیم، یعنی کنیم؛ افراد ترویج کنند، ترویج کند، و ترویج کنند. من می‌بینم یک‌جاهایی گویا عکسِ این، موردنظر است. ۶- در زمینه‌ی شعر زیاد است؛ یکی‌اش مسئله‌ی است؛ مثلاً برای شعر گفته شده، اگر چنانچه ما این شعر را ترجمه کنیم، بفرستیم برای جایی که آوازه‌ی او به آنجا برسد، یا (مثلا) در زمینه‌ی . خب در همین قضیّه‌ی ، آمریکایی‌ها کم نکردند که اینها باید گفته بشود؛ شما ببینید چقدر میگذارد؛ چقدر می‌دهد! ما در این زمینه‌ها انصافاً داریم. (باید) بشود، منعکس بشود و (به خارج از کشور) برود. ۷- و این (موضع در زمینه ) فقط کار سیاسیّون نیست که بگویند؛ بهتر از کار سیاسیّون این است که اینها را بیان کنند. (که البته) در بین هنرها هم آن‌چیزی‌که از همه و و و است، شعر است. ۸- یک مسئله، مسئله‌ی شعرهایی است که در کاربرد زیادی دارد؛ از جمله و ؛ نوحه خیلی میتواند تأثیر بگذارد؛ (البتّه) اگر در این نوحه‌ها وجود داشته باشد. شما ببینید میلیون‌ها افراد و امروز غالباً جوان، می‌ایستند به یک گوینده‌ای که دارد نوحه میخواند گوش میکنند، این خیلی فرصت مهمّی است؛ ما از این باید استفاده کنیم. ۹- من خواهش میکنم این کسانی که اهل نوحه‌خوانی‌اند، اهل مرثیه‌خوانی‌اند، ( را) بگیرند استفاده کنند و شما شعرای عزیز هم در این زمینه هرچه ممکن است دنبال کنید. ۱۰- ما در ؛ در هستیم، در هستیم، در جنگ_امنیتی_و_نفوذی هستیم؛ فکرها و اراده‌ها دارند با هم میجنگند. امروز ما خیلی احتیاج داریم به مؤثّر و تأثیرگذار؛ یک بخش عمده‌ی این ابزارها، به نظر من شعر است که بایستی مورد توجّه شماها قرار بگیرد. ۱۱- من خواهش میکنم از شعر خود و بخشیدنِ به شعری که بعداً خواهید گفت، دست برندارید. یعنی شعر شما امروز است ما هم می‌پسندیم وهم لذّت می بریم، امّا معنایش این نیست که این در قلّه قرار دارد. نه، خب شعر خوبی است، (امّا) ما میخواهیم شعر شما در قرار بگیرد. ۱۲- یکی از ابزارهای (شعر خوب) است؛ ، و . گاهی انسان می‌بیند شعرها شعرهای خوبی است، (ولی‌) در آنها ای یا به‌کاررفته‌ای وجود دارد؛ اینها خوب نیست. شعر وقتی که الفاظ خوبی در آن باشد انسان (راضی میشود). ۱۳- شعر را باید بخشید؛ هم با است. من شنیده‌ام که حالا بعضی‌ها شعر را در منتشر می‌کنند، (مثلاً) یک نفری یک چیزی نوشته، ارزش (ندارد)، آن‌وقت نسبت به این شعر چند هزار (نفر) می‌کنند؛ آن لایک ارزش ندارد؛ آنچه به شاعر و به شعر ارزش میدهد، است.