#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
روزی که از تجسم امکان خبر نبود
روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود
حتی مجال لحظه برای گذر نبود
جز نور احمد از دم خالق اثر نبود
در ظلمتی که صبرِ ملک را ربوده بود
شد نورِ پاکِ فاطمه روشنگرِ وجود
زهرا رسید و نور جهان را فرا گرفت
در آسمان، تجلی توحید پا گرفت
ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت
این نورِ محض را به بغل مصطفی گرفت
احمد که بوده نورِ رخش روح کائنات
کامل نبود بی گل او گلشن حیات
عالَم در انتظار هبوط فرشته بود
حوریهای که نور، گِلش را سرشته بود
خاکی که از شعاع الهی بِرِشته بود
دست قضا به نامهی این گُل نوشته بود
این آفتاب، جلوهای از نورِ سرمد است
این نسترن، ملیکهی باغِ محمد است
کوثر، یکی از آن همه الطاف داوریست
او مریم است و لایق شأن پیمبریست
چون آفتاب، سُنت او ذرهپروری است
قرآن ناطق است که از هر بدی، بریست
قدّیسه هست و بانوی مُلکِ قداست است
قدرش فراتر از شب قدرِ رسالت است
دختر که بود، اُمّ اَبیها لقب گرفت
همسر که شد، حبیبهی یکتا لقب گرفت
مادر که گشت، سرور زنها لقب گرفت
در زندگی یگانهی دنیا لقب گرفت
با آنکه درک شوکت او کار خاتم است
فرصت برای شرح مقامات او کم است
دنیا مجال نیست که او بی نهایت است
هر نکته از کرامت او صد حکایت است
این شاعرانگی سندش در روایت است
روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است
آن روز قدر فاطمه فهمیده میشود
با حکم او بساط جزا چیده میشود
روزی که چشمها همه حیران رحمتاند
یک مشت دلسپرده به دنبال فرصتاند
حتی پیمبران که بزرگان امتاند
چشم انتظار شافع روز قیامتاند
زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست
آری که اختیار قیامت به دست اوست
ای سیبِ دلرُبا که نصیب علی شدی
محبوب مصطفی و حبیب علی شدی
با گوشهی نگاه، طبیب علی شدی
در شورش زمانه، شکیب علی شدی
نامت کنار نام خداوند خورده است
جان علی به جان تو پیوند خورده است
در مردمی که جهل به آنها سوار شد
دختر به گورکردنشان افتخار شد
تو آمدی و عزت زن آشکار شد
این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد
در مکتبی که نام تو در صدرِ نامهاست
یک زن، تجلی صفت رحمت خداست
خورشید، سر گذاشته بر پای شوکتت
جبریل پر کشیده به بام ارادتت
سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت
ایّاکَ نَعبد است گواه عبادتت
مادر ندیدهایم به این اوجِ بندگی
در بندگی نمونه و در کار زندگی
تیغ علی که شهره به هر کارزار شد
خم شد به پایبوسی تو، ذوالفقار شد
برخاست موج و در قدمت آبشار شد
پاییز سمت خانهات آمد بهار شد
در هر چمن طراوت گلها به بوی توست
حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست
تو آن ملیکهای که سراپا وقار بود
حوریهای که چادر او وصلهدار بود
همسایه با دعای شبت برقرار بود
آل عبا به محور تو استوار بود
قرآن ناطقی تو و قرآنِ داورت
بوده است همچون آینهای در برابرت
ای رشکِ ساکنینِ جنان بیت سادهات
دست قضا و پای قَدَر در ارادهات
زرین رکاب چرخ، غلام پیادهات
صبر و حیا دو ویژگی فوق العادهات
صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود
سعی تو دادخواه امیرِ غدیر بود
روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت
جان دادی و به سعی تو، اسلام جان گرفت
آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت
آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت
این ننگ بر حکومتشان ماند تا ابد
باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد
* *
میسوختی هر آینه، پروانه شاهد است
دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است
بر غربت تو گریهی مردانه شاهد است
از چاه آب آوری و خانه شاهد است
وقتی به سمت چاه میافتاد راه تو
بالا میآمد آب، به شوق نگاه تو
روزی که کارنامه ی اسلام دود شد
سکّان دین اسیر هوای یهود شد
بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد
دستت به دستگیری امت کبود شد
راه علی گرفتی و گشتی فدای او
بودی در اوج غربت او آشنای او
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_موید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
در آن غروب آخرین، حماسه شد، سرود شد
شهادتین بر لبش، هر آنچه گفته بود شد
چه گوشها که تیز شد، به انتظار پاسخش
چه کرد هُرم شعلهها، در آن سپیده با رُخَش
قرار ماندنش نبود و سخت بی قرار بود
که در غلاف صبر و اشک و آه، ذوالفقار بود
چه بی خبر، چه ناگهان، چه بی صدا، چه بی امان
چه کرد خون پاک او، در آن زمین، در آن زمان
کمال معرفت فنا، فنای در مسیر او
که حکم عشق گفته مَن عَشِقتُهُ قَتَلتُهُ
خطاب میکنم تو را، مخاطب شهید من
در این جهان بی کسی، تویی فقط امید من
مجاهدت مسیر تو، مقاومت مرام تو
تو حاج قاسمی و شد، شهید قدس نام تو
لطیفِ واژهی تنت، چو لاله واژگون چرا؟
حروف تن مقطّعه، میان خاک و خون چرا؟؟
نگاه کن نگاه کن، به جوش من، خروش من
علَم نخورد بر زمین، یل علَم به دوش من
در آخرین نفس چه شد، که سوخت زخم حنجرت؟!
نشست تیر حرمله، یکی یکی به پیکرت
* *
سرم فدای آن سری، که از قفا بریده شد
فدای آن تنی که بین نیزهزار دیده شد
به پیش چشم خواهری، سکوتِ خنجری شکست
سری به روی نیزهها، حرم به خاک و خون نشست
علَم که خورد بر زمین، تمام خیمه غصب شد
تن شریف بی سری، نصیب سُمّ اسب شد
چه کرد شمر بی حیا، به پیش چشم شاهدین
چه زخمها که از سنان، نخورد قلب شاهِ دین
به اشک چشم گفتهام، که ای رفیق دائمی
مکن دریغ چون که تو، نثار حاج قاسِمی
✍ #اسماعیل_شبرنگ
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
وقتی قدم به خاک زدی، خاک جان گرفت
آئینهای ز نور تو هفت آسمان گرفت
چشمت که باز شد، به خدا جز خدا ندید
هفت آسمان ز نور تو رنگینکمان گرفت
گلزار وحی با تو نه تنها بهشت شد
عطر بهشت از تو تمام جهان گرفت
کعبه ز یمن آمدنت غرق شور شد
بطحا ز شوق، رونق باغ جنان گرفت
زیباترین پدیدهی تاریخ شد پدپد
وقتی رسولِ نور، تورا در میان گرفت
یک فاطمه به خلقت خود داشت کردگار
او را ز حق، خدیجه کنون ارمغان گرفت
حوا به پاس دیدن رخسارت از بهشت
در دست خویش، دسته گل ارغوان گرفت
جبریل آن پرستوی قدسی، به پاس تو
بر بام بوستان نبوّت مکان گرفت
فضّه زفیض خدمت این آستان نور
از ابر رحمت تو به سر، سایبان گرفت
با دیدن جلال تو هرگز عجیب نیست
انگشت حیرتی که فلک در دهان گرفت
قرآن کتاب نور خدا در مدیح توست
باید تو را ز مصحف قرآن نشان گرفت
ای آفتاب عصمت کبرای حق! دلم
در سایۀ محبت تو آشیان گرفت
چون خط نور میگذرد از پُل صراط
هرکس که از ولای تو خط امان گرفت
هر دل که شمع محفل زهرا و آل شد
پروانۀ بهشت از این خاندان گرفت
دیگر چه میتوان به مدیحت نوشت و گفت
وقتی قلم ز دست فتاد و زبان گرفت
امشب شبی خوش است «وفایی» که میتوان
حاجات خویش را ز امام زمان گرفت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
محبتی که دو عالم نمیشود جبران
یقین محبت زهراست در دلِ یاران
نبودهایم بِوالله شئِ مذکوری
که یادِ ما ز ازل بودهاند این خوبان
صراط، چادرِ زهرا و سایۀ مولاست
به ریشههای همین چادریم آویزان
به او امامِ زمان گفت: اُسوة حَسَنَه
که هست، الگو و سرمشقِ زمرۀ نیکان
برآورندۀ آمالِ انبیا زهراست
هم اوست سلسلۀ اولیاء را میزان
اساسِ معرفتِ خلقت است این بانو
معارفِ همه خلقت بنا شد از ایشان
نه افضل است مقامش ز بانوان تنها
که برتر است شئونش ز جملۀ مردان
سیادتش ز از ازل فوقِ اول و آخر
سیاستش همه را تا ابد کند حیران
مقامِ عصمتِ او قلّهایست لا یُدرَک
علُوِّ حجّیَتاش حجة الحجج هر آن
ولای اوست مسلّط به کلّ موجودات
خلافتش ز خدا مستقیم بر همگان
چه رهبری که به حکمش خدا چنین فرمود:
اطاعتش به همه واجب است هر دوران
وجودِ اوست تمامِ حقیقتِ ثَقَلِین
خلاصۀ همۀ آلِ عترت و قرآن
هم اوست دختِ نبی و هم اوست کفوِ علی
هم اوست جلوۀ توحید و آیتِ سبحان
تمامِ وصفِ جمال و جلالِ حق زهراست
همه ظهور و بُروزش مبیّنِ مَنّان
* *
ز کوثرِ برکاتش رسید خیرِ کثیر
به هیبتِ وَجَناتش ز دین بلاگردان
حلولِ زهرۀ زهرا طراوتی جوشان
طلوعِ جلوۀ رویش نجابتی رخشان
به رقص آمده هر کهکشان ز مقدمِ او
به وجد آمده خیلِ فرشته زین رُجحان
زکیّه، راضیه، مرضیّه آمده دنیا
خدیجه شادیِ خود را به سجده داد نشان
چه دختری که پدر را به سانِ مادر اوست
که نامِ اُمِ ابیها به شأنِ او شایان
حیا و عفتِ آن ناز دخترِ خورشید
نمود پشتِ حجاب، آفتاب را پنهان
نخورد رایحۀ او به مردِ نابینا
ندید سایهای از قامتش، بجز نِسوان
گواهِ طولِ نمازش تَوَرًَمَ قَدَماه
دعا و صوم و صلاتش به دوستان غفران
نمود محورِ آلِ کساء را زهرا
به نامِ نامیِ خود ثبت در بهار و خزان
* *
همینکه بهجتِ قلبِ رسول شد زهرا
چه نقشهها که کشیدند دشمنان هر آن
شدند قومِ یهود و منافق و مشرک
ز بوسه های پیمبر به دستِ او نِگران
ز شرحِ فَقدَ نَبیِّک، همین اشاره بس است
ندید روی خوشی بعدِ مصطفی، یک آن
تنِ شریفِ پیمبر، هنوز روی زمین
سقیفه بارِ خودش بست و شد عیان، عصیان
قیامِ فاطمی از این به بعد شد آغاز
امامِ جامعه چون گشت، کاتبِ قرآن
دو دستِ فاتحِ خیبر به ریسمان بسته
شکست بازوی زهرا، ز حملۀ عدوان
نه از مهاجر و انصار، یارِ حیدر ماند
نه اوس و خزرج و نه مابقیِ مدعیان
ز عَهدِ خُمِّ غدیر آن زمان که برگشتند
فتاد دین و خلافت به دستِ نامردان
فدک ربوده شد و بابِ غم گشوده شد و
ز رعدِ سیلیِ ابری سیاه، شد طوفان
* *
و ما ز خویش بپرسیم در طریقِ علی
که ما کجای مسیریم با امام زمان؟
چقدر یارِ وصایای فاطمه شدهایم
چقدر یاورِ مولا شدیم، ای یاران؟
✍ #محمود_ژوليده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
صبح طلوع زهرۀ زهرا رسیده است
پایان ظلمت شب یلدا رسیده است
ای روزگار، دورۀ هجران تمام شد
یعنی برات وصل به امضا رسیده است
بگشای چشم شوق به سوی فرشتگان
ای باغ گل، زمان تماشا رسیده است
عطر گل محمدی از مکه میوزد
فصل گل و تبسم گلها رسیده است
تا آنکه غرق نور شود آسمان وحی
ماهی به نام اُمّ اَبیها رسیده است
آمد ندا: «فَصَلِّ لِرَبِّک» حبیب ما
محبوب ما! حبیبۀ دلها رسیده است
بر دفتر تبسم کوثر نوشتهاند
آیینۀ تجسّم طاها رسیده است
قفل حدیث قدسیِ لولاک باز شد
امشب کلید حلّ معما رسیده است
امشب سروش غیب به گوش خدیجه گفت:
مام دو مریم و دو مسیحا رسیده است
مرضیهای که سورۀ انسان مدیح اوست
انسیهای به جلوۀ حورا رسیده است
هر کس رسیده است به هر رتبه و مقام
از پرتو ولایت زهرا رسیده است
یعنی که آدم صفیالله از این طریق
کمکم به عِلمِ «عَلَّمَ الاَسما» رسیده است
از چشمۀ کرامت زهرای اطهر است،
فیضی اگر به مریم و حوّا رسیده است
تا بنگرد کلیم، تجلّای طور را
اشراق او به سینۀ سینا رسیده است...
زهرا که هر شب از دل محراب تا سحر
نورش به عرش «ربّی الاعلی» رسیده است
زهرا که سر به سجدۀ شکر خدا گذاشت
آوازهاش به مسجدالاقصی رسیده است
زهرا که چون به خطبه صدایش بلند شد
پژواک او به عالم بالا رسیده است
زهرا که «اِنَّ اَکرَمَکم» ترجمان اوست
در بندگی به قلّۀ تقوا رسیده است
زهرا که در مقام رضا، مجتبای او
تا بیکرانِ صبر و مُدارا رسیده است
زهرا که در مقام شهادت، حسین او
از کربلا به «لیلةالاسری» رسیده است
زهرا که در جبین درخشان زینبش
ایمان به رتبههای تجلّا رسیده است...
ما مثل قطره، دست به دامان کوثریم
دریاست قطرهای که به دریا رسیده است...
تنها نه مِهر فاطمه آرام جان ماست
عشق علی به دادِ دلِ ما رسیده است
ای دل، نظر به پنجرههای بقیع کن
پایان کار عشق به اینجا رسیده است...
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
باز در گوش عالم و آدم
بانگ هل من معین طنین انداخت
دست تکفیر با اشارۀ کفر
شعله در خیمهگاه دین انداخت
خیمهها باز هم محاصره بود
به حریم حرم جسارت شد
شعلهها تا دم حرم آمد
باز هم صحبت از اسارت شد
در مسیر حسین جان دادن
با شهیدان کربلا عشق است
هر کجاییم کربلا برپاست
راه ما اوست، مرز ما عشق است
روز و شب دور خیمههای حسین
هر قدم گرم جانسپاری بود
اشک او پا به پای تسبیحش
هر سحر دانه دانه جاری بود
حاج قاسم که در دل میدان
غرش رعد و خشم طوفان بود
وقت رحمت نسیم بود نسیم
دست او بر سر یتیمان بود
گوشه گوشه شنیده است این صحن
خواهش و گریه و دعایش را
این حرم میدهد شهادت که
بارها دیده اشکهایش را
بارها پا به صحن این مرقد
با دلی شعلهور گذاشته بود
بارها روی شانههای ضریح
با دلی تنگ سر گذاشته بود
مهربان بود مثل باد بهار
سرو این خاک بید مجنون بود
پاسدار حریم خون خدا
جاننثار رقیه خاتون بود
تن به مردن نداد و بیسر شد
کشتۀ راه سیدالشهداست
دستش افتاد روی خاک ولی
حرم اهلبیت پابرجاست
✍حجتالاسلام #سیدمحمدمهدی_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
تمام خلق را در سایهی نام تو جا دادهست
تویی کاملترین خیر کثیری که خدا دادهست
به وصف خُلق و خویت کنیهی اُمُّ الْهَنا دادهست
دليل خلق دنيا را به دست مرتضی دادهست
و ما ادراک ما حیدر و ما ادراک ما زهرا
مَتىٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهوىٰ، دَعِ الدُّنيا وَ اَهْمِلْها*
خدا غرق تماشا میشود راز و نيازت را
شميم عرش دارد بوى عطر جانمازت را
نصيب شيعيان كردی دعای چارهسازت را
ندیده هیچکس در حجب و عفت همترازت را
کلیمیها ز نور چادرت اسلام آوردند
پس از آن بر ولی اللهِ اعظم اقتدا کردند
به چشمش دیده «اُمِّ اَیْمَن» اعجاز اجابت را
همیشه بردن نامت روا کردهست حاجت را
روایت گفته روزی میدهی بر ما شفاعت را
قیامت میکند روزی جلال تو قیامت را
تو را مادر صدا کردم برایم مادری کردی
تمام عاشقانت را حسینی بار آوردی
تویی زهرای مشتقگشته از نور خداوندت
به جنت روشنی بخشیده زیبایی لبخندت
برای اهل عالم نیست الگویی همانندت
به ما درس کرامت داده خیرات گلوبندت
هزاران حاتم طایی فدای وقفهای تو
گره وا میكند از كار عالَم ربناى تو
✍ #مهرشاد_واحدی
*مصراع از جناب حافظ (ترجمه: هرگاه میخواهی ملاقات كنی كسي را كه دوست میداری، دنيا را ترک و رها كن)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد
نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم،
کسی همرتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد
تو را «کوثر» لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تأویل «أعطینا» نخواهد شد
فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد
نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین، روشن بدون زُهرۀ زهرا نخواهد شد...
«بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر»
که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد...
علی که نام او رمز ورود در سماوات است
بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد
دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم
بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد
به وقت کارزارِ مرگ، تنها دلخوشی این است
که هرکس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد
زمانی که همه لالاند در محشر، زبانِ ما
به جز با ذکر «زهرا و علی» گویا نخواهد شد...
✍حجتالاسلام #سیدعلیرضا_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
سلام خدا و رسول گرامى
به اوج مقام تو كه مستدامى
سرآغاز حُسنى و حُسن ختامى
تو حجی، منایی، تو بیت الحرامی
فراتر ز توصيف ما در كلامى
سلام اي مُطهر، سلام اى طهورا
سلام اى تولا، سلام اى تبرا
سلام اى كنيز تو حوا و سارا
سلام و تحيات ما بر تو زهرا
به اميد لطف و جوابِ سلامى
به منظومهی وحى بارى تعالى
عيارى تو بر ليلة القدر و طاها
عيانى تو در كوثر و نور و اسرا
تو شأن نزولى به إنّا هَدَيْنا
تو منظورش از يُطْعِمُونَ الطَعامى
روا شد پس از تو، همه آرزوها
شكسته شد از شوق، بُغض گلوها
شده بسته لبهاى آن ياوهگوها
صدا زد پيمبر فداها ابوها
صدا زد كه تو واجبُ الاحترامى
به تو عارفانى كه مشتاق نورند
به تو عاشقانى كه مست حضورند
به تو ديدگانى كه از غم بهدورند
به تو دخترانى كه زنده بهگورند
فرستادهاند عاشقانه پيامى
بيا تا درخشان كنى انجمن را
بيا تا نمايان كنى شأن زن را
بگو راه و رسم مقرب شدن را
ولاى على و حسين و حسن را…
تو روحِ قوام و تو اصلِ دوامى
زدى پرچم اقتدار على را
سبب مىشوى افتخار على را
تو چرخاندهاى ذوالفقار على را
بنازم كه خواندى شعار على را
عليٌّ اميرى، عليٌّ امامى
نگيرى زما لذت خادمى را
بنوشان به ما خدمت دائمى را
عنايات سبز بنى هاشمى را
نوشتى اگر مصحف فاطمى را
بياور ز ما هم درآن زمره نامى
دعا میكنيم و اجابت گرفتيم
براى قيامت ضمانت گرفتيم
همه از تو برگ شفاعت گرفتيم
درِ خانهی تو اقامت گرفتيم
براى كنيزی، براى غلامى
الا ای فراتر ز پندار دلها
بگو چیست جز عاشقی کار دلها
پر از عطر یاس است گلزار دلها
شهید نگاه تو سردار دلها
سرافراز شد با تو در هر قيامى
نرفته غم از سینه یک لحظه بیرون
بشارت به دلهاى ما داده اين خون
بهزودى شود كاخ ظالم دگرگون
به فرمان تو لشگر فاطميون
به وقتش بگیرد چنان انتقامى
شب و روز ميلادت ابر بهاريم
از آرامگاهت نشانى نداريم
چه مىشد بياييم و قدرى بباريم
كنار مزار شما گُل بكاريم
كه بر زخم دلها شود التيامى
به ياد تو هستيم بانوى اسلام
كنار مزار شهيدانِ گمنام
دعا كن نمانيم اينگونه ناكام
شود جان ما هم فدايت سرانجام
تو مام شهيدانِ والا مقامى
✍ #محمدجواد_پرچمی ، #احمد_بابایی و #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
به نام نامی زهرا، به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمهست همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانهی زهرا حسابمان کردند
برای نوکریاش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانهی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقهی درش باشیم
به روی شانهی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمهایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدمهای مادرانهی اوست
بهشت گوشهی دنجی ز آشیانهی اوست
بهشت زمزمههای شب و شبانهی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانهی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشستهایم سر سفرههای احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش میارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجدهی شب او
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غمهای شاهمان دادند
شدیم گریهکنِ روضهی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن...
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
حدیثی نقل باید کرد از لولاک بالاتر
که نورش لیلهی قدر است و از ادراک بالاتر
طهورای وجودش قبل از این عالم زبانزد شد
طلوع نور او سوغاتی معراج احمد شد
قدم رنجه نموده در جهان تأثیر بگذارد
قدم بر روی چشم آیهی تطهیر بگذارد
جهان پُر نور شد از روشنای صبح لبخندش
مه و خورشید حیران کرامات گلوبندش
خدیجه در سلوک نور، وقتی رهسپارش شد
در آغوشش گرفت و سالها خدمتگزارش شد
خدا بر گنج عصمت دُرُّ و مروارید بخشیده
به یُمن فاطمه بر عالمی توحید بخشیده
کسی که از ازل در آسمان ام ابیها شد
همان آیینهای که مادر اسماء حسنی شد
خدا پردهنشین منزلش کرده است عصمت را
به او بخشیده بین رقعهای حکم شفاعت را
بهشت از عطر بانو وام میگیرد شمیمش را
پیمبر بوسه میزد دائماً دست کریمش را
قَدَر را مشت کرده ریخته در بین دستاسش
قضا تقدیر شد بین قنوت گرم احساسش
گلی نازکتر از گل، خلق کرده خیل حورا را
همان نوری که بخشیدهست معنا لفظ "زهرا" را
تلألو داشته روزی سه دفعه زُهره بر حیدر
تجلی میکند کوثر فقط بر ساقی کوثر
سپیدهدم سپید و ظهر، زرد و عصرها حمرا
بخوان روح القدس ذکرِ: "وَ ما ادراک ما زهرا"
چه اشراقی جمالش بر امیرالمؤمنین دارد
که از نور حسینش این تجلی در جبین دارد
نگین بارگاه عرشیاش یاقوت حمرا شد
زبرجد میوهی این شاخسار سبز طوبی شد
شده او حجت الله علی الاطلاق معصومین
تمام دردها را نام بانو میدهد تسکین
خبردار است زهرا از "بما کان" و "بما کائن"
تجلی کرده واجب گوییا در قالب ممکن
"الهی بعلیٍ" را صد و ده بار میخواند
قنوتش نیمه شب "الجار ثم الدار" میخواند
خدا هر لحظه در عرشش به این قدیسه مینازد
که با اکسیر چشمش از غباری فضه میسازد
به زیر پای او فرش از پَرَش جبریل گسترده
یهودی رو به سوی چادر او سجده آورده
پناه آسمان وقتی که باشد چادر زهرا
نباشد واژگان خاکی ما در خور زهرا
سیاه چادرش باشد شب شعر غزلخیزی
به غیر از چادرش هرگز نباشد دستآویزی
بگو نورٌ علی نور است، چون چادر کند بر سر
شکوه ریشههای چادر او پهن در محشر
تمام عالم هستی، شبیه مرد نابینا
همیشه دور از درک وجود نوری زهرا
عوالم مثل تسبیحی که باشد در کف بانو
ظهور علم یعنی صفحه صفحه مُصحف بانو
مَلَک از مریم چشمان او انجیل میخواند
نبی با مصحف پیشانیاش ترتیل میخواند
نگو که سرور مریم بگو که "بل هیَ اعظم"
همان که خلقتش بودهست قبل خلقت آدم
برای خاکبوسی درش روح الامین آمد
به حال "اُدخلوها بِسلامٍ آمنین" آمد
ملائک صف به صف خدمتگزار خانهی بانو
که عزرائیل هم اذن شرفیابی گرفت از او
مقامات نبوت با کراماتش شود کامل
به نانِ دستْپخت او تمام انبیا سائل
حکایت میکنم آن جود مافوق تصور را
بگویم از عنایاتش، بخوانم روضهی حُر را
به این درگاه هر کس منتسب شد، مرتبت دارد
که فرمودند صد جا مِهر زهرا منفعت دارد
قیامت خواب دیده شب به شب فصل حضورش را
که تشریفش گلستان میکند راه عبورش را
شفیعی که سوار ناقهای از نور میآید
رخش زیر پَر حوریهها مستور میآید
* *
شفق، ناخوانده مهمان رُخِ آن ماه طلعت شد
چنان که ماه، روی خاک افتاد و قیامت شد
جلال گوشواره بر زمین افتاد و خاکی شد
شکست و ابتدای ماجرای دردناکی شد
لگد میخورد بر احساسِ مانند گل یاسش
امان از دست آن همسایههای قدرنَشناسش
خبر از ماجرای کوچه تنها قاصدک دارد
حسن با کوچه و دیوار رازی مشترک دارد
✍حجتالاسلام #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
...صبح شور آفرین میلادت
لحظهها چون فرشتگان شادند
چار تن بانوی بهشتی هم
گل فشاندند و دل ز كف دادند
داد فرمان، خدا به پیغمبر
كه: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَر»
مثل «حوا» شمیم جنّت را
«مریم» آنجا به یك اشاره گرفت
بوسه بر خاك پایت «آسیه» زد
دامنت را به شوق، «ساره» گرفت
جز تو ای معنی «كلام الله»
كیست شایستۀ «سلام الله»؟
ای وجودی كه در كمال شهود،
هستیات نورِ عالَمِ غیب است
نام پاک تو بیوضو بردن
نزد اصحابِ معرفت، عیب است
با علی نُه بهار پیوستی
دَرِ خواهش به روی خود بستی
به خدا، خانۀ گِلین تو را
اشتیاق حبیب، پُر كردهست
عطر ناب «لِیُذْهِبَ عَنكُم»
بوی«امَّن یُجیب» پُر كردهست
حلقه زد گرد چهرهات چون ماه
هالۀ «اِنَّما یریدُ الله»
لطف سرشارت، ای عصارۀ وحی
خستگان را به مهر، تسكین داد
تا سه شب، قوت خویش را هرشب
به یتیم و اسیر و مسكین داد
در شگفت از تو قدسیان ماندند
سورۀ نور و هل اتی خواندند
چه كسی میبَرد گمان كه خدا
به كنیز تو رتبۀ كم داد؟
فضه شد میهمان مائدهای
كه خدا پیش از این به مریم داد
میتوان با محبت تو رسید
به رهایی، به روشنی، به امید
نیمهشبها كه در دل محراب
ذكر آیات نور داشتهای
ای نمازت نهایت معراج!
عرش را پشت سر گذاشتهای
باغ سجاده غرق عطر تو بود
همه آفاق، زیر چتر تو بود
صلح سبز «حسن» كه جاری شد
چشمه در چشمه از پیامت بود
نهضت سرخ روز عاشورا
شعله در شعله از قیامت بود
خطبه را زینب از تو چون آموخت
سخنش ریشۀ ستم را سوخت
ای دلت در كمال بی رنگی
از همه كائنات، رنگینتر!
بود بار امانت از اول
روی دوشت ز كوه، سنگینتر
تو منزّهترینِ زنهایی
بر بلندای نور، تنهایی
با همان دست عافیتپرور
كه پرستاری پدر كردی،
از امام زمان خود، یاری
در هیاهوی پشت در كردی
سُرمۀ دیده، خاک پایت باد
همۀ هستیام فدایت باد...
✍استاد #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
سلام بر تو که هممعنیِ سلام تویی
دوام مذهب شیعه علیالدوام تویی
دخیل یک نخ چادرنماز تو هستیم
به استناد روایات «فیضعام» تویی
گرهگشای دوعالم فقط تو هستی و بس
اگر که بر لب ما ذکر مستدام تویی
تویی تمام نبی و تویی تمام علی
به حیرتیم که از این دوتا کدام تویی؟
قسم به ساحت «اُمُ الأَئِمَّةُ النُّجَبا»
که بر تمام امامانمان امام تویی
حماسهی تو که همسنگ خطبهی فدک است
نشانهایست که احیاگر قیام تویی
به روز حشر شفاعت فقط به عهدهی توست
چرا که صاحب این اختیار تام تویی
خوش آمدی به جهان ای تمام جان جهان
فدای مقدم تو جان شاعران جهان
بدون لطف تو شادی به فکر غم شدن است
وجود یکسره در معرض عدم شدن است
به جلوه آمده در تو تمام "کن فیکون"
جواب خواستههای تو لاجرم "شدن" است
به بودن تو گره خورده است بودن ما
به شوق توست که دم فکر بازدم شدن است
برای از تو نوشتن درختهای جهان
تمام حسرتشان کاغذ و قلم شدن است
تویی که آینهی کعبهای و آن عملی
که در برابر تو واجب است، خمشدن است
کمال مرتبهی شاعرانِ دورهی ما
در آستان تو عمان و محتشمشدن است
عزیز میشود از همنشینی گل، خار
که فضّهی تو سزاوار محترمشدن است
رسیده است به لطف تو تا خدا زهرا
کسیکه ذکر لبش بوده است: "یازهرا"
خبر رسیده به شب، موقع سپیده شده
که روح صبح به جانِ سحر دمیده شده
گناه راه ندارد به هردلی که بر آن
نسیم مرحمت فاطمه وزیده شده
کدام فاطمه؟ آن فاطمه که با لطفش
گناهکارترین بندهها خریده شده
کدام فاطمه؟ آن فاطمه که در معراج
صدای شوهرش از هر طرف شنیده شده
کدام فاطمه؟ آن فاطمه که بیمَثَل است
همان که هیچکجا مثل او ندیده شده
کدام فاطمه؟ آنکه برای اهل زمین
غبار معبر او سُرمهی دودیده شده
فضائل تو زیادند، کم نباید گفت
به این دلیل غزلهای ما قصیده شده
همینکه نام تو در شعر شاعران آمد
تمام قافیههایش از آسمان آمد
برای بُردن نامت وضو گرفت قلم
که از قبال تو نام نکو گرفت قلم
تو را ندیده و یکعمر از تو دم زده است
اگر سراغ تو را کو به کو گرفت قلم
همین که نام تو را تا همیشه یاس سرود
برای ساحت خود رنگوبو گرفت قلم
به هیچ واژهی دیگر نمیشود آرام
که از همان اول با تو خو گرفت قلم
از آن زمان که به اجبار از غم تو نوشت
چه بغضهای بدی در گلو گرفت قلم
به نام دشمن تو میرسید و میدیدم
که از نوشتن آن نام رو گرفت قلم
به روسیاهی خود راه چاره پیدا کرد
نوشت فاطمه و آبرو گرفت قلم
در آسمان امامت وجود تو بدر است
که درک فضل تو درک فضیلتِ قدر است
بهجز تو رَختِ محبت به تن نداشت کسی
توجهی به مقامات زن نداشت کسی
اگر تو همسر مولا علی نمیبودی
در این جهان پسری چون حسن نداشت کسی
به سینه سنگ تو را میزنند عاشقها
وگرنه مستمع سینهزن نداشت کسی
قسم به آیهی فصلالخطاب خطبهی تو
که در حضور تو طبع سخن نداشت کسی
اگر تقاص ستمهای رفته بر تو نبود
به زیرلب دم یابنالحسن نداشت کسی
به نیّت فرج عاجل امام زمان
دعا کنیم برای دل امان زمان
زمانهایست که شأن امام گم شده است
هزار رکن در این یک مقام، گم شده است
غبار شبهه نشستهست روی آینهها
چرا که فرق حلالوحرام، گم شده است
چه روزگار بدی شد که فیض گمنامی
میان این همه "دنبال نام" گم شده است
چنان بدون تو بیارزش است این دنیا
که بین پیر و جوان احترام، گم شده است
نشستهایم که صبح رسیدنت برسد
نشستهایم و شکوه قیام، گم شده است
مگر که چشم امید زمین به غیر از تو
در انتظار ظهور کدام گمشده است؟
بیا که بی تو شب عید را نمیدانیم!
که ماه بر سر این پشتِبام، گم شده است
به شامِ تار، پگاهِ ظهور، خاتمه است
میآید آنکه دعایِ قنوتِ فاطمه است
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح
زهـــرا کــه عـنایتش به دنیا برسد
بــاشد که به فــریاد دل ما برسد
یا رب! سببی ساز که در روز جزا
پروندهی ما بــه دست زهرا برسد
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_مدح
و خـداونـد اگر "وَاعتَصِمو" میگوید
از کـرامـات نَـخِ چــادر او میگوید
✍ #مجید_تال
↳ @hosenih
↳ @dobeity_robaey
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
همراه نسیمی و هماورد غباری
تو اخم زمستانی و لبخند بهاری
در محضر گلها چه خضوعی، چه خشوعی
در نزد تبرها چه شکوهی، چه وقاری
سر شد همهی عمر تو در سینهی میدان
هرگز نَنِشینند دلیران به کناری
میریخت حیا از در و دیوار نگاهت
قربان تو ای صاحب چشمان اناری
یک عمر دویدی پی آهوی شهادت
دیدیم که هر لحظه به دنبال شکاری
گفتیم چگونه به خداوند رسیدی
گفتی که ندادیم به این نفس سواری
فرمود که: ما از تو به جز خیر ندیدیم
فرمود: تویی مکتب آزادگی آری
هیهات که از خون ترت بگذرد این شهر
ای در رگ ما داغ غمت جاری و ساری
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام #حاج_قاسم_سلیمانی
هوای چشم همه، ابری است و بارانیست
که روز ما همه از دودِ آه، ظلمانیست
گرفته بُهت عجیبی فضای دلها را
نفس به سینهی سنگینِ خلق، زندانیست
چراغ گریهی ما روشن است در این داغ
شرار سینه، غم قاسمِ سلیمانیست
کسی که عمر خودش را نثار دین کردهست
کسی که شیوهی او شیوهی مسلمانیست
کسی که دشمن از او مثل بید میلرزید
کسی که همنفس رهبری خراسانیست
کسی که ملک عراق و عجم به او نازد
چراغ و جلوهی نامش، همیشه نورانیست
کسی که مثل ابالفضل پیکرش پاشید
کسی که در ره محبوبِ خویش، قربانیست
مدافعان حرم را خبر کنید اکنون
میان بزم شهیدان دوباره مهمانیست
اگر که اشک، کمی فرصت و امان میداد
نوشته بود «وفایی»، فراق طولانیست
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!
لیلةالقدر محمد، فاطمه!
ای خدا مشتاقِ یارب یاربت
ای سلام انبیا بر زینبت
عالم خاکی، محیط غربتت
آفرینش، گشته گم در تربتت
کاروانِ دل، روان در کوی تو
قبلۀ جان محمد، روی تو
مشعل شبهای احیای علی
نقش لبخندت مسیحای علی
خلق عالم، سائل و روزیخورت
لیف خرما وصلههای چادرت
ای سه شب بیقوت و، از قوت تو سیر
هم یتیم و هم فقیر و هم اسیر
وحی، بی ایثار تو کامل نشد
هل اتی، بینان تو نازل نشد
آن که خاک مقدمش جان همه...
گفت: جان من، فدای فاطمه!
ای که در تصویر انسان زیستی
کیستی تو؟ کیستی تو؟ کیستی؟
فوق هر تعریف و هر تفسیر هم
پاکتر از آیۀ تطهیر هم
ای سجود آورده بر پای تو سر
ای خدا هم از نمازت مفتخر
مرتضی را محو صحبت کردهای
غرق در دریای حیرت کردهای
مدح تو کی با سخن کامل شود
وحی باید بر قلم نازل شود
آسمانیها مسلمان تواند
بندۀ مقداد و سلمان تواند
آنچه هست و نیست فیض عام توست
خوشترین ذکر امامان، نام توست
از نبی تا حضرت مهدی، همه
ذکرشان یا فاطمه یا فاطمه
ای گدا با کوه غم، خرسندِ تو
حلِّ صد مشکل ز گردنبندِ تو
شمع جمع اهل محشر چهر توست
مُهر هر پرونده مُهر مِهر توست
جز تولای تو دستآویز نیست
بی تو رستاخیز، رستاخیز نیست
دستگیر خلق در محشر تویی
منجی و بخشنده و داور تویی
محشر از فیض تو گلباران شود
عفو، مشتاق گنهکاران شود
صحنۀ محشر همه پابست توست
اختیار نار و جنت دست توست
مِهر تو روز قیامت هستِ ماست
ریشههای چادرت در دست ماست
روز محشر کار ما با فاطمهست
نقش پیشانی ما یا فاطمهست
بیکسیم و جز تو ما را نیست کس
روز وانفسا تو را داریم و بس
از کرامت بر جبین ما همه
ثبت کن «هذا محبُ الفاطمه»...
✍استاد #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
سلام مادر باران... سلام عطر نسیم
سلام روضهی رضوان... سلام خُلقِ عظیم
کرامتی و نشسته به دامنِ تو کریم
فرشتگان مقرّب به خانهی تو ندیم
تو ریسمان زمین را به آسمان بستی
بنای عرش خدا را تو پلکان هستی
تو ماورای بهشتی و کوثری بانو
در آسمان هدایت منوری بانو
تو ذوالفقارِ امیر دلاوری بانو
به کارزارِ ولا، از همه سری بانو
به صدقِ خطبهی طوفانی فدک... زهرا
قسم که دستِ خدایی بدون شک... زهرا
دلیل خلقت عالم... اصول ایمانی
محبت تو شده... ضامن مسلمانی
بروج و طارقی و انشراح و فرقانی
تو شرحِ منزلتِ آیههای قرآنی
نشان به آیهی کوثر، به هل اتی و دخان
که آیه آیهی مدحت شکفته در قرآن
منم همان که تورا نور ماسوی داند
همان که نام تو را دافع البلا داند
مریض عشق فقط، عشق را شفا داند
تو کیستی و که بودی؟! فقط خدا داند
"بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد"
مگر دعای تو تأثیر تازه بگذارد
کسی زِ نسل شما انقلاب خواهد کرد
تمام عالمیان را مجاب خواهد کرد
دعای ما همه را مستجاب خواهد کرد
ستون کاخِ ستم را خراب خواهد کرد
"ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد"
تمامِ دار و ندارت، نصیبِ نرجس شد
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت #روز_مادر
🍃تقدیم به همه مادران آسمانی فاطمی، صلواتی بفرستیم🍃
چیزی نمانده خاطرم از نان مادرم
چیزی بهغیر تاول دستان مادرم
تنها اتاق خلوت رؤیای کودکی...
شاهانه بود چادر ارزان مادرم
قایم که میشدیم، کسی کارمان نداشت
در چادر گرفته بهدندان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
اقساط ماهیانهی بابای کارگر
کم بود در مقابل ایمان مادرم
غیر از دعا به حال من و خواهران من
چیزی نبود در تب و هذیان مادرم
یادش بهخیر... شانه به موهام میکشید
قربان گیسوان پریشان مادرم
یک سفرهی پُراَز برکت پهن کردهام
با پول تانخوردهی قرآن مادرم
هرگز قسم به جان عزیزش نخوردهام
دلتنگ مادرم شدهام... جان مادرم
کو شانهای که سر بگذارم بهروی آن
حالا که آمدهست سر شانه مادرم
از روزگار درس فراوان گرفتهام
اما هنوز طفل دبستان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
فقط میخوانمت: دریا، که شوری بیکران داری
چرا دریا؟! که در قلبت حدودی بیش از آن داری
برای رفت و آمدهای اهل آسمان گویا
به سمت عرش از هر جای خانه پلکان داری
تمام روز گردانندهی چرخ سماوات است
همان دست دعا که شب به سمت آسمان داری
دلیل خلقتِ عالَم! به خاکِ چادرت سوگند:
که بیش از آسمان دستی پُر و روزیرسان داری
نه تنها سورهی کوثر که در وصف مقام توست
که آیات فراوان در جواب کافران داری
سراپا مست میگردد زمین و آسمان وقتی
که تو نامِ امیرِ مؤمنان را بر زبان داری
به شوق اَشهدُ اَنَّ عَلیٌ حُجتُ اللهَت
عجب شوقی ازآن درسینهات وقت اذان داری
تو مقصود خدا از خِلقتی و مادر هستی
تو حق مادری بر گردن کل جهان داری
منم آنکه کریمی چون تو را در زندگی دارم
تو هم آنی که همچون من گدایی ناتوان داری
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
🌸تقدیم به وجود نوری حضرت زهرا 🌸
نوری از خود در شبی شورآفرين
آفريد از نور خود نورآفرين
در وجود ذرّهها شوری فكند
بر زمين و آسمان نوری فكند
نور را بر تيرهگیچها چيره كرد
آسمان را مات كرد و خيره كرد
قدسيان ديدند نوری منجلیست
آسمانها غرقِ در نوری جلیست
سجده آوردند بر نور مبين
روی آوردند بر عرش برين
يک صدا گفتند با نورآفرين:
آفرين بر خلقت نوری چنين
سيّد و آقای ما! اين نور چيست؟
آفرينش روشن از انوارِ كيست؟
وحی آمد سوی آنان از خدا
كای همه مبهوت اين نور هُدا
آفريدم نوری از قدر و شرف
تاكه در دلها فتد شور و هدف
در زمين و آسمان شور من است
اين تجلی، جلوهی نور من است
ای ملائک! "نور" نوری اعظم است
در حريم حُرمت من مَحرم است
در دل هر ذرّهای گر همهمهست
آفرينش غرق نور فاطمهست
فاطمه يعنی: تجلی بخش عرش
نور او يعنی: عمود عرش و فرش
فاطمه يعنی: صراط مستقيم
فاطمه بانوی جنّات نعيم
فاطمه آئينهی تقوا بود
فاطمه انسية الحورا بود
فاطمه نورست و مهر عصمت است
مادر خورشيدهای خلقت است
از همين آئينهی غيب و شهود
يازده خورشد میآيد وجود
هريكی خورشيد او نوری جلیست
كز تجلايش جهانی منجلیست
هريكی شمس ولايت میشود
مشعل راه هدايت میشود
در شب ميلاد او، با های و هو
ای «وفایی!» بر بَنی الزّهرا بگو:
گركه در شعرم فروغی ظاهرست
اين روايت از امام باقرست
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
مشکاتِ ذاتِ قدسی و نورِ اِله، تو
هم روشنیّ صبح و طلوعِ پگاه، تو
بر ذاتِ پاکِ حیّ تعالی گواه، تو
از هولِ رستخیزِ قیامت، پناه، تو
جانِ نبی و کُفو علی، بانوی بهشت
تا حشر از کرامتِ تو میتوان نوشت
از ساقِ عرش، از طرفی دیگر آمدی
در مُصحفِ کریمِ خدا کوثر آمدی
حوریهای به هیئتِ انسان در آمدی
بینِ زنانِ برترِ عالَم سرآمدی
اُمُّ الفضایلی و نداری نهایتی
«ای قصهٔ بهشت ز کویت حکایتی»
ای در بیانِ قدر تو الکنْ زبانِ ما
بیرون ز درکِ کُنه مقامت، توانِ ما
«ای برتر از خیال و قیاس و گمانِ» ما
محتاجِ توست در همه عصری جهانِ ما
گوییم هرچه، حوصله را سر بیاورد
باید خـدا به شـرحِ تو محشر بیاورد
سارا و مریم، آسیه و هاجر آمدند
خیلِ فرشته از طرفِ داور آمدند
در زادْروزِ تـو همگی یکسـر آمدند
بهرِ طوافِ شافعهی محشر آمدند
سِّرِ خَفی در عالَمِ ایجاد شد عیان
گنجینهای گشوده شد از غیبْ بر جهان
کوثر، کریمه، مهدیه، راضیّه، فاطمه
نجمه، زکیّه، صالحه، عالیّه، فاطمه
عَذرا، صفیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه
حَورا، علیمه، فاضله، مرضیّه، فاطمه
در شأن و جایگاهِ تو ای مظهرِ وَدود
"لَولا لَمـاخَلَقْتُکُمـا" آمده فرود*...
✍ #وحید_دکامین
*بخشی از متن حدیث لولاک:
يا أَحْمَدُ! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما.
ترجمه: ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمیکردم.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
وحی، خیرالنساش میگوید
خود مدیحش خداش میگوید
آنکه وحی است منطقش صد بار
"جان بابا فداش" میگوید
مصطفی بر جلال او قائل
مرتضی از وفاش میگوید
در تکامل کمال، حیرانش
نقص، از خود جداش میگوید
کعبه آیینهدار رخسارش
مروه هم از صفاش میگوید
وحی حق را ز بعد ختم رسل
جبرئیل از براش میگوید
روز از کارِ خانه و دستاس
نیمهشب از دعاش میگوید
کوه از بار درد او به ستوه
ابر از گریههاش میگوید
وصف او گرچه گفتهاند بسی
آنچه شاید، نگفته است کسی
✍ استاد #علی_انسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
دریایی و دل دادی، یک روز به دریایی
این شد که پدید آمد، از عشق تو دنیایی
هم سرّ خدایی تو، هم باغ حیایی تو
هم نور دل ساقی، هم مادر سقایی
شیدای شکوه تو، تنها دل حیدر نیست
عالم همه مجنونند، وقتی که تو لیلایی
از نور تو یا کوثر! تا کور شود ابتر،
دارد دل پیغمبر، چه ام ابیهایی!
مرضیه و راضیه، ریحانه و حانیه
منصوره و مستوره، گلخانهی أسمائی
معصومهای و "عصمت" از نام تو میجوشد
هم کوثر و تسنیمی، هم سدره و طوبایی
باغی شده پر برکت، بهتر شده از جنت
حالا که زمین دارد، انسیهی حَورایی
آن روز چرا "محشر" نامش نشود؟ آخر
آن روز تو میآیی، ای جلوهی زیبایی!
هم دختر طاهایی، هم همسر مولایی
قدر تو ولی این نیست، اینست که زهرایی
گفتند که پنهانی، اما به خدا دیدم
هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی
در خواندن تو سوزیست، با ما تو بخوان مادر!
«ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی»
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e