eitaa logo
حسین نبوی نسب ( خانواده و کودک)
364 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
96 فایل
https://eitaa.com/amoomehraban لینک شخصی جهت تبادل اطلاعات 🌹 استفاده از مطالب کانال و ارسال مطالب به نام خودتان هم باشد ، اشکالی ندارد . 🌱 زکات العلم نشره🌱 زکات علم انتشار دادن آن است 💝 تا می توانید سخن دین را نشر دهید💝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_352456049.mp3
7.62M
🌲🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌲 🕌 هر موقع گرفتار شدی بگو ... 🚦 خیلی عالی گفته حاج آقا عالی
❤️ خبر آمده، از راه بیا سر بزن از دل یک ناگاه بیا ماه کامل نشود🌖 تا تو نیایی آقا تا که کامل بشود نیمه این ماه عهدکردیم و شکستیم وگذشتی صدبار باز هم با دل آلوده ما♥️ راه بیا نفس آلوده زمین‌گیر ولی دیگر ازدست همه خسته شدیم آه بیا راه‌گم‌کرده این جاده پر پیچ و خمیم ای هر بنده گمراه بیا چاه غفلت شده سهم همه ما یوسف قافله یک سر به لب چاه بیا😔 جمعه‌ها رفت ولی موعود نشد جمعه‌ها می‌رود ای جمعه دل‌خواه بیا گفت شاعر: خبر آمد خبری در راه است خبر آمدنت آمده از راه 🌸🍃 ‌
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💈💈💈💈💈💈💈💈💈 💐 چه زیبا گفته این پیرمرد اصفهانی 👆 حتما تا آخر گوش کنید
کمرویی۱.mp3
1.3M
🌸🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌸 🏡 خانه های بهشتی 🏡 🙄 کمرویی و خجالت فرزندان 🎙 قسمت اول
سلام بر ابراهیم(ج اول)_1
10.62M
🌈🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌈 💐 شهیدان را شهیدان می‌شناسند 🌹 سلام بر ابراهیم 🎚 قسمت دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🕯🕯🕯🕯🕯🕯🕯🌹 ⛱ سبک زندگی حضرت موسی 🍎 زنانی که با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها محشور می شوند 📽 قسمت۳۵
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵 🙋‍♂🙋‍♂ دو برادر دوقلویی که یکی ۵۰ سال و دیگری ۱۵۰ سال عمر کرد!! 🌺 یکی از پیامبران بنی اسرائیل حضرت عُزیر(ع) بود که نام مبارکش یک بار در قرآن آمده است و نامش در لغت یهود،عذرا گفته می شود.پدر و مادرش در منطقە بیت المقدس زندگی می کردند. 🌸 خداوند دو پسر دوقلو به آنها داد که نام یکی را عزیر و نام دیگری را عُذره گذاشتند.عزیر و عذره با هم بزرگ شدند تا به سی سالگی رسیدند.عزیر(ع) پس از آنکه ازدواج کرد به قصد سفر از خانه بیرون آمد.پس از خداحافظی با بستگانش،اندکی انجیر و آب و میوە تازه با خود برداشت تا در سفر از آن بهره بگیرد. 🏚 در بین راه به آبادی رسید که به طور وحشتناکی درهم ریخته و ویران شده بود و حتی استخوان های ساکنان آنجا نیز پوسیده شده بود. 🏜 هنگامی که عزیر(ع)با دیدن این منظره وحشتناک به فکر معاد و زنده شدن مردگان افتاد و با خود گفت:چگونه خداوند این مردگان را زنده می کند؟البته او این سخن را از روی انکار نگفت بلکه از روی تعجب گفت. 🤔 او در این فکر بود که خداوند جانش را گرفت و در ردیف مردگان قرار داد.پس از صد سال،خداوند عزیر(ع) را زنده کرد. 🎤فرشته ای از جانب خدا آمد و از او پرسید: چقدر در این بیابان خوابیده ای؟ 🌞او که گمان می کرد ساعاتی بیش در آنجا استراحت کرده باشد در جواب گفت:یک روز یا کمتر! 💫فرشته به او گفت:تو صد سال در اینجا بوده ای. 🍛 اکنون به غذا و آشامیدنی خود بنگر که چگونه به فرمان خدا در تمام این مدت سالم مانده و هیچ آسیبی ندیده است.اما برای اینکه باور کنی به الاغ خود بنگر و ببین که چگونه با مرگ ،اعضای آن از هم متلاشی شده است و اینک ببین که خداوند چگونه اجزای پراکنده و متلاشی شده آن را دوباره جمع آوری کرده و زنده می کند. 🍲با دیدن این منظره عزیر گفت:می دانم که خداوند بر هر چیزی توانا است.اینک مطمئن شدم و مسأله معاد را با تمام وجودم حس کردم و قلبم سرشار از یقین شد. 🏠آنگاه عزیر سوار بر الاغ خود شد و به سوی خانه اش حرکت کرد در مسیر راه می دید که همه چیز تغییر کرده است. 🏭وقتی به زادگاه خود رسید دید که خانه ها و آدمها تغییر کرده اند با دقت به اطراف خود نگاه کرد تا مسیر خانه خود را یافت و به نزدیک منزل خود آمد. 🤶در آنجا پیرزنی لاغر اندام و خمیده قامت و نابینا را دید از او پرسید:آیا منزل عزیر همین جا است؟ پیرزن گفت:آری همین جا است.سپس به دنبال این سخن گریه کرد و گفت:دهها سال است که عزیر مفقود شده و مردم او را فراموش کرده اند چطور تو نام عزیر را به زبان آوردی؟ 🌼عزیر گفت:من خود عزیر هستم.خداوند صد سال مرا از این دنیا برد و جزء مردگان در آورد و اینک بار دیگر مرا زنده کرده است. 💐آن پیرزن مادر عزیر بود که با شنیدن این سخن پریشان شد و گفت:صد سال قبل عزیر گم شد.اگر تو واقعا عزیر هستی و راست می گویی(او مردی صالح و مستجاب الدعوه بود) دعا کن تا من بینا شوم و ضعف پیری از من برود. 🤲عزیر دعا کرد.پیرزن بینا شد و سلامتی خود را بازیافت و با چشم تیزبین خود پسرش را شناخت و دست و پای پسرش را بوسید و سپس او را نزد بنی اسراییل برد. 🕵‍♂بزرگ قوم بنی اسراییل به عزیر گفت:ما شنیدیم هنگامی که بخت النصر،بیت المقدس را ویران کرد و تورات را سوزاند فقط چند نفر انگشت شمار حافظ تورات بودند.یکی از آنها عزیر(ع) بود. 📗اگر تو همان عزیر هستی تورات را از حفظ بخوان.عزیر تورات را بدون کم و کاست و از حفظ خواند.آنگاه او را تصدیق کردند و به او تبریک گفتند و با او پیمان وفاداری به دین خدا بستند. 🤝🤝🤝🤝🤝🤝🤝🤝🤝 🎏در روایتی دیگر گفته شده عزیر و عذره هر دو از یک مادر؛دوقلو بدنیا آمدند.عزیر در سی سالگی از آنها جدا شد و صد سال به مردگان پیوست و سپس زنده شد و نزد خاندانش بازگشت.او بیست سال دیگر با برادرش زیست و سپس باهم از دنیا رفتند در نتیجه عزیر پنجاه سال و عذره صد و پنجاه سال عمر کردند.
°○°○°○°○°○°○°○°○°○ 🌷خجالت میکشم..😢 اسمم را گذاشتــــــه ام : منتظر اما زمـانی که دفـــــتر انتظارم را ورق میزنی می بینی؛ فضای مجــــازی رابیشتر ازامامم میشناسم!😔 حتی گاهی صبح آفتاب نزده آنها را چِـــک میکنم. امــــا عهــدم را نــــه...! 💗در قنوت نمازهایمان برای مهدی فاطمه دعا کنیم اللهم عجل لولیک الفرج °○°○°○°○°○°○°○°○°○