eitaa logo
طلسم / حسین سنگری
229 دنبال‌کننده
249 عکس
28 ویدیو
0 فایل
روزمرگی نویس‌های حسین سنگری شعر - داستان - رمان - موسیقی - فیلم - روانشناسی - فلسفه - عرفان ارتباط با من: @hossein_sangari اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari ارتباط با من بصورت ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17334114478618
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم من از تمام این دنیا بعد تو می‌شود خراب شدن برف بودن مقابل خورشید از تب دوری تو آب شدن روح من تکه‌تکه می‌میرد از تکاپوی دشنه‌ی یاران خشکی یک کویر بی‌تابم وسط روزهای بی باران از خدایی که نیست دلگیرم کاش دستم به آسمان برسد کفر گفتن چقدر آسان است کارد وقتی به استخوان برسد هی نشستم به حرف مفت زدن تشنگی در گلوی من گل کرد کفر گفتم از این‌همه سختی و خدا هم فقط تحمل کرد و خدا در سکوت ممتد خود روی زخمم فقط نمک می‌ریخت می‌نشست و برای دلخوشی‌ام هی رسولان تازه می‌انگیخت گیج بودم درون این میدان شده بودم چکیده‌ای از درد عمر ما را مجال بازی نیست آه ای مرگ! زودتر برگرد حجم تابوت، بر سر شانه خانه بر دوش می‌روم از شهر به همین سادگی: «خداحافظ» سرد و خاموش می‌روم از شهر... 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضمانت کن مرا آقای خوبی‌های بی‌منت که آدم آمدم اینجا و آهو باز می‌گردم... @hosseinsangari
قلعه حیوانات، شاهکار جرج اورول، داستانی نمادین و گزنده است که تار و پود قدرت، انقلاب و فساد را با ظرافتی مثال‌زدنی به تصویر می‌کشد. این رمان کوتاه، که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد، به سرعت به یکی از مشهورترین و پرمخاطب‌ترین آثار ادبی جهان تبدیل شد و تا به امروز ترجمه‌ها و تفسیرهای متعددی از آن ارائه شده است. این رمان کوتاه انعکاسی تمثیلی از انقلاب روسیه و ظهور رژیم استالینی است. اورول با ظرافت و هوشمندی، پوچ‌گرایی و تناقضات ذاتی هرگونه ایدئولوژی تمامیت‌خواه را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه آرمان‌های آزادی و برابری در دام قدرت‌طلبی و فساد به تباهی کشیده می‌شوند. درس‌های قلعه حیوانات فراتر از مرزهای زمان و مکان است. این رمان هشدار می‌دهد که هرگونه تمرکز قدرت در دستان یک گروه یا فرد، تحت لوای هر ایدئولوژی‌ای که باشد، می‌تواند منجر به سرکوب، تبعیض و استثمار شود. شخصیت‌های قلعه حیوانات، مانند خوک‌ها، اسب‌ها و سگ‌ها، نماد گروه‌های مختلف اجتماعی با ویژگی‌ها و انگیزه‌های خاص خود هستند. مطالعه این شخصیت‌ها به خواننده کمک می‌کند تا انگیزه‌ها و رفتارهای مختلف انسانی را درک کند. اورول نشان می‌دهد که چگونه افراد می‌توانند توسط رهبران فاسد فریب خورده و به اطاعت کورکورانه از آنها تن در دهند. خواندن قلعه حیوانات در هر برهه از تاریخ، به ویژه در دوران‌های پرتلاطم سیاسی و اجتماعی، می‌تواند به خواننده کمک کند تا با دیدگاهی انتقادی به رویدادها نگاه کند و در برابر فریبکاری‌ها هوشیار باشد و از آزادی و عدالت دفاع کند. @hosseinsangari
سر می‌زند سپیده‌ی شب زنده‌دارها آوار می‌شود به سر شب حصارها چیزی نمانده تا بدمد صبح دولتت سر رفته است حوصله‌ی انتظارها خون است قلب شهر، یقیناً شکسته است در سینه‌ی تمامی مردم انارها در ایستگاه حادثه جا مانده‌ایم ما رد می‌شوند بی تو تمام قطارها این شاهنامه بی تو به آخر نمی‌رسد از هفت‌خوان قصّه گذشتیم بارها ما را به شوق کعبه امید دوباره‌ای‌ست هر چند پای ما شده زخمی خارها فریاد می‌زنند تو را یک صدا: "بیا" حلاج‌های کشورم از روی دارها یا فارس‌الحجاز، دلم شور می‌زند این جمعه هم نشد خبر از تک‌سوارها... 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
📚 بیگانه 🖊️ آلبر کامو آلبر کامو، نویسنده و فیلسوف فرانسوی-الجزایری، خالق رمان «بیگانه» است که در سال ۱۹۱۳ متولد شد و در سال ۱۹۵۷ درگذشت. کامو به خاطر آثار فلسفی عمیق و کاوش در مفاهیمی مانند پوچی، بیگانگی و آزادی شناخته شده است. بیگانه را می‌توان در ژانرهای مختلف دسته‌بندی کرد، از جمله رمان فلسفی، رمان روان‌شناختی، رمان اجتماعی و رمان اگزیستانسیالیسم. این رمان ترکیبی از عناصر این ژانرها را ارائه می‌دهد و خواننده را به سفری عمیق در ذهن شخصیت اصلی می‌برد. در مرکز داستان، مرسو، شخصیت اصلی، قرار دارد که با جامعه و هنجارهای آن بیگانه است. او به لحاظ عاطفی بی‌تفاوت به نظر می‌رسد و در برابر رویدادهای زندگی، از جمله مرگ مادرش و قتل یک عرب، واکنشی غیرمعمول نشان می‌دهد. این بی‌تفاوتی و فقدان همدلی، مرسو را به شخصیتی منزوی و طردشده تبدیل می‌کند. از دیدگاه روانشناسی، رمان بیگانه را می‌توان به عنوان کاوشی در مورد روانشناسی بیگانگی و انزوا در دنیای مدرن تفسیر کرد. مرسو نماد فردی است که نمی‌تواند با جامعه و ارزش‌های آن ارتباط برقرار کند و در نتیجه به پوچی و ناامیدی عمیقی دچار می‌شود. رمان بیگانه، با وجود اینکه در دهه ۱۹۴۰ نوشته شده است، پیامی عمیق و همیشگی دارد. مضامین بیگانگی، انزوا، پوچی و جستجوی معنا در دنیای مدرن، همچنان برای خوانندگان امروزی در صدر است. در دنیای پیچیده و اغلب بی‌رحم امروز، بسیاری از افراد خود را در موقعیتی مشابه مرسو می‌بینند، جدا از جامعه و در جستجوی معنای زندگی. @hosseinsangari
غبار خستگی از تن تکاندی و رفتی قرار بود بمانی، نماندی و رفتی چقدر واژه به تشییع پیکرت آمد به سوگ خویش، غزل را نشاندی و رفتی تمامی کلماتم سیاه پوشیدند تو درد را به نهایت رساندی و رفتی تو ای زلال‌ترین، چشم‌های خشکم را به آسمانی باران، کشاندی و رفتی زمین برای تو تنگی صد قفس را داشت کبوترانه دلت را پراندی و رفتی سفر بخیر مسافر، خدانگهدارت قرار بود بمانی، نماندی و رفتی... 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
Mehdi Tafakori - Eshghe Alast (320) (1).mp3
11.37M
با هجر غمگینم مکن محتاج تسکینم مکن کافر به آیینم مکن عاشق تر از اینم مکن… 🟢 عشق الست 🎤 مهدی تفکری @hosseinsangari
📚 وارث ارغوان‌ها 🖊️ دکتر محمدرضا سنگری وارث ارغوان‌ها، آخرین اثر عاشوراپژوه روزگار ما، دکتر محمدرضا سنگری با موضوع حضرت زین العادین، امام سجاد (ع) است که به سفارش ستاد شب شعر عاشورای شیراز و به عنوان پیش‌درآمدی بر سی و نهمین سال برگزاری این شب شعر به رشته‌ی تحریر درآمده است. این کتاب در پنج فصل با عناوین زیر نوشته شده است: - فصل اول: سجادیه (مجموعه‌ای مختصر از شرح زندگی حضرت زین‌العابدین با تکیه بر حوادثی که در کربلا بر وی گذشته است.) - فصل دوم: خطبه (در این قسمت به خطبه‌خوانی امام سجاد علیه‌السلام در مجلس یزید‌بن‌معاویه پرداخته شده است. بیان خطبه‌ها به همراه شرح و تحلیل و تطبیق با دنیای امروز نیز از ویژگی‌های بارز این فصل است.) - فصل سوم: صحیفه (این بخش شامل شرح، تحلیل، خلاصه و چکیده‌ای از همه‌ی پنجاه و چهار خطبه‌ی صحیفه‌ی سجادیه است. این بخش حاوی نکاتی است که خواندن و تأمل کردن در آنها ما را در پیوند عمیق‌تری با صحیفه‌ی سجادیه قرار می‌دهد.) - فصل چهارم: ملجأ (این فصل به بیان علم و دانش حضرت امام سجاد و توانایی پاسخگویی وی به مسائل و مشکلات کسانی پرداخته است که برای یافتن حقیقت به وی مراجعه کرده‌اند.) - فصل پنجم: رقعه (آخرین بخش کتاب حاوی تعداد کمی از نامه‌های امام به دیگران است که همانند بخش‌های پیشین، حاوی نکات ارزشمند و کمتر شنیده شده‌ای است که می‌‌توانند ما را در برپایی یک زندگی صالحانه یاری کنند.) در کنار خواندن وارث ارغوان‌ها، خوانش ترجمه‌ی صحیفه‌ی سجادیه به قلم دکتر علی موسوی‌گرمارودی نیز می‌تواند به فهم دقیق‌تر این مجموعه کمک کند. @hosseinsangari
📚 جنون قدرت و قدرت نامشروع 🖊️ دکتر محمدرضا سرگلزایی کتاب "جنون قدرت و قدرت نامشروع" اثر دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک و نویسنده‌ی نام آشنا، به واکاوی یکی از تاریک‌ترین و جذاب‌ترین زوایای وجود انسان، یعنی "میل به قدرت" می‌پردازد. این کتاب با نگاهی عمیق و تحلیلی، به بررسی ریشه‌ها، انگیزه‌ها و پیامدهای قدرت‌طلبی در افراد پرداخته و تصویری جامع از این پدیده‌ی پیچیده ارائه می‌دهد. دکتر سرگلزایی در این کتاب، با ظرافت و دقت مثال‌زدنی، انواع مختلف قدرت‌طلبی از جمله قدرت‌طلبی فردی، اجتماعی و سیاسی را مورد بررسی داده و با استفاده از مثال‌های متعدد تاریخی، ادبی و روان‌شناختی، نشان می‌دهد که چگونه میل به قدرت می‌تواند افراد را به سمت رفتارهای مخرب و ضدانسانی سوق دهد. این کتاب صرفاً به واکاوی جنبه‌های تاریک قدرت‌طلبی نمی‌پردازد. بلکه به جنبه‌های مثبت قدرت نیز اشاره می‌شود و نشان می‌دهد که چگونه قدرت می‌تواند در خدمت اهداف والای انسانی نیز باشد. لحن روان و خواندنی کتاب، در کنار عمق و جامعیت مطالب، آن را به اثری ارزشمند برای درک عمیق‌تر ماهیت قدرت و تأثیر آن بر انسان‌ ها تبدیل کرده است. 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
اما شعر کجا نیست؟ هر جا که درشتی و زمختیِ سنگلاخ‌وار باشد، خواه در زبان، خواه در جهان. 📚 🖊️ @hosseinsangari
آرزوهای درازی داشتم اما نشد هیچ‌کس بعد از تو در غم‌خانه‌ی من جا نشد ایستادم بر بلندی‌های این دنیای پست پیش رویم جز غبار وهم چیزی پا نشد وقت رفتن وعده‌ی فردا به من دادی ولی - روزها رفتند و هرگز نوبت فردا نشد در انارستان داغ بوسه‌های نیمه شب غنچه‌ی لب‌های تو روی لب من وا نشد قلب؛ نه دیگر، که کوهستان غم‌های بزرگ قلب من در وسعت این سینه دیگر جا نشد روزگاری من به این دنیا تعلق داشتم آه از این دنیا که بعد از تو دگر دنیا نشد دیدی و نشناختی، پرسیدی از من کیستی؟ گفتمت: آنم که در تو گم شد و پیدا نشد... 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
🟢 قدمی چند با حافظ: حافظ همیشه برای من یک شاعر خاص بوده است. شاعر رندی که از هرگونه مطلق‌گویی پرهیز می‌کند و با نگاهی جامع به پدیده‌ها و مسائل، مخاطب را در گستره‌ی دنیای ذهنی خودش به حیرت وا می‌دارد. بخواهم دقیق‌تر بگویم حافظ شاعری نیست که حکم قطعی بدهد. او به هر دو نیمه‌ی پر و خالی لیوان نظر دارد و شاید دلیل اینکه بسیاری از ما - با اندیشه‌ها و مرام‌های متفاوت - با شعرهای او همذات‌پنداری می‌کنیم همین باشد. حافظ کسی است که اومانیست‌ها، اگزیستانسیالیست‌ها، نهلیست‌ها، مارکسیست‌ها و خلاصه مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها را روی یک سفره می‌نشاند و هرکس به اندازه‌ی ظرفیت روحی و روانی خودش سهمی از این سفره برخواهد داشت و نکته‌ی جالب این است که هیچ‌کس از سفره‌ی اندیشه حافظ، دست خالی بازنمی‌گردد.  بگذارید با یک مثال از خود حافظ، آنچه را گفته آمد روشن‌تر کنیم: دوستان در پرده می‌گویم سخن گفته خواهد شد به دستان نیز هم چون سر آمد دولت شب‌های وصل بگذرد ایام هجران نیز هم هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنهان نیز هم اعتمادی نیست بر کار جهان بلکه بر گردون گردان نیز هم سخنی در پرده که بزودی در مثل یک داستان، دهان به دهان پخش خواهد شد. حال این سخن در پرده چیست؟ در قرآن و روایات بسیار به این نکته اشاره شده که بعد از هر سختی آسانی پدیدار می‌شود: «ان مع العسر یسری» اما حافظ پا را از این هم فراتر می‌گذارد و می‌گوید: همان‌طور که شب‌های وصل پایان می‌پذیرد، ایام هجران هم تمام خواهد شد. نکته‌ای که در این بیت مهم است همان مصراع اول است: چون سرآمد دولت شب‌های وصل اگر اندکی تأمل می‌کنیم می‌بینیم که حافظ هم برای خوشی به پایان اعتقاد دارد و هم برای ناخوشی و این دقیقا شاه‌کلید فهم این ابیات است. حیرت‌انگیزتر این است که او در بیت بعد این خوشی و ناخوشی پایان‌پذیر را یکی می‌داند. هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنهان نیز هم این همان چیزی است که در روان‌شناسی بسیار بدان پرداخته شده است که هرچیزی با ضد خودش معنا پیدا می‌کند: وصل با هجران، شب با روز، خنده با گریه و ... . بیت چهارم بیت عجیبی است: اعتمادی نیست بر کار جهان بلکه بر گردون گردان نیز هم انگار آرامش در این دنیا بی معنی است آنجا که می‌گوید: هیچ اعتمادی بر دنیا نیست و چقدر این بیت مرا به یاد شعر تخته‌سنگ اخوان ثالث می‌اندازد. 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70