در سالروز نامگذاری موسسه، به نام مبارک شهید جواد زیوداری، به رسم هر سال گرد مزارش جمع شدهایم تا تجدید میثاقی دوباره کنیم با آرمانهای شهید.
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام
@shahre_zarfiyatha
هدایت شده از موسسه فرهنگی هنری شهید جواد زیوداری اندیمشک
سردار شدی که سر ببازی آری
سردار شدن برای سر باختن است
پایان انتظار
زیارت علمدار انقلاب...
سردار دلها
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
رهروان زینبی
رهروان حسینی
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام
@shahre_zarfiyatha
هدایت شده از موسسه فرهنگی هنری شهید جواد زیوداری اندیمشک
🔰دومین سالگرد عروج آسمانی پزشک جهادگر و مردمی استاد دکتر سیدشیرمرد میرعالی و همسر فداکارش کربلائیه پروانه میری گرامی باد.
#بسیجی_جهادگر
#پزشک_فوق_تخصص
#دکتر_سیدشیرمرد_میرعالی
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام
@shahre_zarfiyatha
هدایت شده از موسسه فرهنگی هنری شهید جواد زیوداری اندیمشک
آمادهسازی بروشور دکتر سید شیرمرد میرعالی و توزیع آن بین زائران استان بوشهر در کرمان
جهادگر خستگیناپذیر دکتر سیدشیرمرد میرعالی، فلوشیپ فوق تخصصی موسکولواسکلتال (MSK)، متخصص رادیولوژی و سونوگرافی، CTS، MRI و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود که در تاریخ ۶اردیبهشت۱۴۰۰ همراه با همسرش بانو پروانه میری در سانحهٔ تصادف آسمانی شدند.
هدیه به روح دکتر میرعالی و همسرش فاتحه و صلوات 🌷
اردوی کرمان
رهروان زینبی
رهروان حسینی
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام
@shahre_zarfiyatha
راننده پیک موتوری و واسه مشتریا پیتزا میبره عکس شهید تهرانی مقدم را روی باکس موتورش زده تا به مردم بگه اگر الان راحت تو خونه نشستید و پیتزا میخورید مدیون این شهدا هستید که برای امنیت کشور خون دادند
شادی روح شهدا صلوات محمدی بفرستید
#پدر_موشکی
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
🍂 توی عملیات بیت المقدس دو تا از خواهرزاده هایم اسیر شدند. ده پانزده روز درگیر خبرها و رفت و آمد ها به خانه خواهرم شدم و رختشویی نرفتم. تا اینکه شنیدم بیمارستان از همیشه شلوغ تر است. رفتم.
جلوی رختشویی ملافه و پتو و لباس تلنبار کرده بودند. صدای صلوات خانم ها از بیرون شنیده میشد. چادرم را در آوردم و آویزان کردم و رفتم تو حوض.
ملافههایی که با هلیکوپتر از بیمارستانهای صحرایی و جبهه میآوردند مچاله و خشک شده از خون بودند. سوزن و تکه استخوان و حتی سنگریزه لای آنها بود. وقت نداشتیم آنها را باز کنیم و تکان بدهیم و بعد بیاندازیم توی حوض. آنها را مچاله بغل میزدیم و میرفتیم توی حوض چنگ می زدیم و در می آوردیم تا خانمها تاید بزنند. چیزهایی زیر پایمان حس میکردم. ولی آب سرخ بود و کف حوض دیده نمی شد. یکدفعه کف پایم سوز زد. نتوانستم آن را بگذرم روی زمین. دست گرفتم لب حوض و خودم را کشیدم بالا و نشستم. کف پایم را نگاه کردم دیدم یک نیدل رفته توی پایم. آن را در آوردم و برگشتم توی حوض.
با صدای آژیر خطر و بمباران از جایم بلند نمیشدم.
عصر دست می گرفتم به کمرم و خمیده راه میرفتم. شبها از شدت کمردرد خواب نداشتم. اما هر چی بیشتر میرفتم بیشتر امیدوار میشدم به برگشتن منصور. اصلا میرفتم که منصور سالم برگردد. انگار داشتم با خدا معامله میکردم. برادرهایم نعمت و حمید هم جبهه بودند. نمیدانستم غصه نبودن منصور را بخورم یا دلشوره آن دوتا را داشته باشم. هنوز منتظر منصور بودم که نعمت هم مجروح شد...
طاهره نقی نمدمال
#حوض_خون
#خاطرات_کوتاه
@defae_moghadas
🍂
هدایت شده از آرشیو تولید محتوای حوض خون
اولین یادواره استاد دکتر سیدشیرمرد میرعالی همزمان با روز استاد در بیمارستان گلستان اهواز برگزار می شود.
زمان:چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ساعت:۱۰صبح
مکان:سالن کنفرانس بیمارستان گلستان اهواز
#اسوه_ایثار_وخدمت
#استاد_دکتر_میرعالی
روابط عمومی مرکزآموزشی،پژوهشی گلستان
مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید جواد زیوداری
ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام
@shahre_zarfiyatha