ص بستاک:
📝روایتی از گزیدهی چهارمین همایش بانوان فعال در عرصه هیأت به "میزبانی جامعه ایمانی مشعرِ کشور" و "حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم".
2⃣/3⃣
با پخش صلوات خاصه حضرت، دستها روی سینههای مشتاق مینشیند و مراسم به طور رسمی آغاز میشود. بانویی که قاری است، حضار را به شنیدن چند آیه از کلامالله مجید دعوت میکند و صدای الله الله، ماشاءالله از جمعیت بلند میشود. دقایقی بعد مجریِ خانم، پشت میکروفون قرار میگیرد و برایمان روضه میخواند. بانوانی که آمدهاند علم هیأت را اینبار با تکیه بر قدرت و مهر زنانه خود بر دوش بکشند، آرامآرام زیر چادرهاشان اشک میریزند و دست خود را با درخواست مجری به نشانه بیعت بالا میگیرند. آنها عهد میبندند که زیر سایه علم و کتل و بیرق، نگذارند چراغ هیئتی حتی در دورافتادهترین شهرها خاموش بماند. مهمانانِ مطرحِ کشوریِ همایش میآیند و هرکدام یک ساعتی را از اهداف و برنامههای این گردهمایی و سیاستگذاریهای خرد و کلانِ محرم امسال را به سمع حضار میرسانند.
نوبت میرسد به آیین تجلیل از نویسنده و راوی زنانهترین کتاب مقاومت یعنی حوض خون. اینبار خانم صغری بستاک از وظیفهها میگوید. از زنانی که بعد از دفاع هشتساله هنوز فعالانه در عرصه جهاد نقش میآفرینند و با همان شجاعت زمان جنگ در خط مقدم مبارزات قرار دارند.
وی یکی از راویان اصلی کتاب حوض خون و نقش اصلی کتاب نعمت جان است...
پ.ن:الهی الحمدلله از داشتن توفیقِ نشانِ خادمیِ بانوانِ هیأتیِ کشور...انشاءالله به نگاه ویژه حضرت مــ❤️ــادر، به بهترین نحو، محتوایی،اجرایی،فرهنگی و... برای محرم امسال مهیای خدمت و نوکری شویم...باشد که گردخاکی از چادر مادرِ دو عالم روزیمان شود که برای این دنیا و آن دنیا مارا بس است...
چادرت را بتکان....
🔻ادامه روایت همایش را میتوانید در پست بعد بخوانید:
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
@golabbaton95
💠 آدرس پیج پشتیبان حسینیه انقلاب اسلامی:
https://instagram.com/hosseiniyeh_enghelab2
#همایش_بانوان_فعال_هیئتی
#همایش_بانوان #هیئت #هیأت
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم
هدایت شده از bostak1337
خدا ما را قدردان نعمت وجود این مرد الهی قرار دهد. وجودش عامل اقتدار و اتحاد ما و مهمترین مانع برای تحقق اهداف دشمنان اسلام و انقلاب است.
تا ظهور حضرت ولی عصر أرواحنا فداه سایهاش برسرمان مستدام باد.
ماشاء الله ولا قوة إلا بالله
✅سلام و عرض ادب به همه اعضای محترم کانال: نماز شب اول قبر برای مرحوم علی فرزند مراد / اخوی حاجیه خانم بستاک فراموش نشود
سلام علیکم ممنون از همدردیتون ان شاءالله در شادیهایتان جبران کنم التماس دعا
شادی روح همه رفتگان و علی الخصوص مرحوم تازه گذشته فاتحه مع الصلوات
🔴روایت عشق و جانفشانی زنان اندیمشکی در «حوض خون»
✍️حجت الاسلام محمدحسین انصاری، فعال فرهنگی و طلبه حوزه علمیه قم:
🔻از ویژگیهای خوب این کتاب، زاویهای است که به جنگ پرداخته است؛ بیشتر خاطرات و کتابهای دفاع مقدسی معمولا به عملیاتها و مردان جنگ پرداختهاند نه به حوادث پشت جبهه و زنان جنگ، در این کتاب نه از عملیاتها گفته شده و نه از مردان جنگ، از کسانی گفته شده است که نه در میدان جنگ بودند و نه البته کارشان کمتر از مردان جنگ بوده است. زنانی که فقط شنیده بودیم در پشت جبههها کارهایی انجام میدادند و لباسهایی شُستشو میدادند، ولی وقتی این کتاب را مطالعه کردم فهمیدم آنچه فکر میکردم، با آنچه خواندم، چقدر فرق میکند و حال آنچه در این کتاب میخوانم، با آنچه که این زنان لمس کردهاند، چقدر فرق میکند...
🔻چه مقدس است خاک آن رختشویخانه که خون و گوشت و استخوان جانبازان و شهدا در آن به یادگار مانده است و چه فداکاریهایی که مادران و زنان اندیمشکی کردهاند. این خاک و این مکان میتواند نماد و الگویی بزرگی برای جوانان و زنان دنیا شود که میتوان با تمام مشکلات، در کنار هم بود ....
🔹بیشتر:
shabestan.ir/detail/News/1220412
✅ @Raheyarpub
....ولی اکثر خانم ها با خودشان از خانه تاید و دستکش و چکمه می آوردند. تاید کم می ریختیم و بیشتر چنگ و لگد می زدیم تا خوب شسته بشود،
آب رودخانه روان بود و پتوها خیلی راحت تمییز می شدند. وقتی آن ها را می شستیم ، لول می کردیم و با پا می رفتیم رویشان تا آبشان گرفته بشود. بعد همه را می گذاشتیم روی سنگ ریزه ها یا سکو، پهن کردن جلوی آفتاب و جمع کردنشان با آقایان بود .چهل نفر خانم، از صبح تا غروب ، یکسره کنار رودخانه پتو میشستیم. هر چه می ماند می گذاشتیم برای روز بعد، دوسه روز در هفته می رفتیم. صبح تا شب توی آب سرد بودیم. خیس آب می شدیم و بدن درد می گرفتیم آب برایمان شادی هم داشت. وقتی همه با جدیت و بدون استراحت در حال شستن بودند، شیطنت ما گل می کرد. خم میشدیم، مشت ها را پرآب میکردیم و پرت میدادیم سمت بقیه. آنهاهم ما را بی نصیب نمی گذاشتند. عین موش آب کشیده می شدیم، اما کلی می خندیدیم ولذت می بردیم. با اینکه آن همه پتو را توی پلاژ میشستیم، بازهم برای خیلی از مساجد و منازل پتو و لباس می بردند تا بشویند...
⭕ حوض خون ؛
⭕ روایتی اصیل از رختشویی بانوان مبارز و ایثارگر در سالهای دفاع مقدس و پشتیبانی جبهه
⭕ با حضور بانوی ایثارگر صغری بستاک از راویان اثر
🌐https://eitaa.com/joinchat/485032128C2c842244f4
🔴غرق در«حوض خون» خاطرات
✍️طاهره مشایخ-مروری بر کتاب «حوض خون»- ضمیمه قفسه کتاب روزنامه جامجم:
🔻کتاب حوض خون را که دست میگیرم همان اول بسما... در مقدمه کتاب با عبارت فعالیت خانمها در پشتیبانی جنگ و مخصوصا خانمهای رختشویخانه خلعسلاح میشوم و ذهنم خودبهخود میرود پی نمونههای مشابه. بدون اینکه قادر باشم سلولهای جستوجوگر مغزم را کنترل کنم، حافظه تاریخیام به سرعت زیرورو میشود و آژیر اولین نمونه مشابه به صدا درمیآید و بینامتنیت شکل میگیرد.
🔻سه چهار ساله هستم. چند جوان زنگ خانه مامانجان را میزنند و پتو و ملحفه خونی میآورند برای شستوشو و در عوض ملحفه و پتوی تمیز با خودشان میبرند. حیاط خانه همسایه غلغله است و زنها دور حوض، پتو و ملحفه خونی میشویند. تشتها پر از خون است و زنها ناله و نفرین میکنند بر باعث و بانی این ماجرا. پشت در را انداختهاند و مدام مراقبند کسی وارد خانه نشود. بچههایی که به خاطر مادرهایشان گریه و زاری میکنند و کسی ساکتشان نمیکند. زنها میگویند نکند ساواک بو ببرد ما اینجا لباس و پتوی انقلابیهای مجروح و زخمی را میشوییم.
🔹بیشتر:
jamejamdaily.ir/Newspaper/item/150739
⭕️سفارش آنلاین:
raheyarpub.ir
instagram.com/raheyarpub.ir
✅ @Raheyarpub