eitaa logo
هویت ما
213 دنبال‌کننده
76 عکس
28 ویدیو
2 فایل
نقد تاریخ جعلی که بر ما تحمیل نموده اند. با ما همراه باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴تناقض با 📛پرده اول - كوروش می‌گويد: «منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکد، شاه چهارگوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه [شهر] انشان، نوه کورش، شاه بزرگ، شاه [شهر] انشان، از نسل ، شاه بزرگ، شاه شهر انشان. دودمان جاودانه پادشاهی که (خدایان) بل و نَبو فرمانرواییش را دوست دارند...» 📛پرده دوم - داريوش می‌گويد: «من داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه در پارس، شاه کشورها، پسر ویشتاسب، نوه ارشام هخامنشی. داریوش شاه گوید: پدر من ویشتاسب، پدر ویشتاسب ارشام، پدر ارشام آریامن، پدر آریامن چیش پیش، پدر هخامنش. داریوش شاه گوید: بدین جهت ما هخامنشی خوانده می‌شویم [که] از دیرگاهان اصیل هستیم. از دیرگاهان خاندان ما شاهان بودند. داریوش شاه گوید: هشت [تن] از نیاکان من شاه بودند. من نهمین [هستم] ما ۹ [تن] پشت اندر پشت ( در دو شاخه ) شاه هستیم» 🎴در لوح زرین که توسط شاهان هخامنشی (به احتمال بسیار زیاد در اواخر عصر هخامنشیان نوشته شده است) نیز تأکید شده که (پدربزرگ داریوش)، شاه بزرگ و حتی شاه شاهان بوده است! 📛پرده سوم - اجداد من (كمبوجيه اول و كوروش اول)، شاه، بلكه شاه بزرگ، شاه انشان بودند. ⁉️داريوش و فرزندان او نيز می‌گويند اجداد ما (آرشامه و آريارمنه) شاه بودند، آن هم شاهانی بزرگ و شاهِ شاهان! ‼️اين در حالی است كه كمبوجيه اول و كوروش اول (اجدادِ كوروش) مصادف و هم ‌عصر با آرشامه و آريارمنه (اجداد داريوش) بودند. ❓ به راستی اجداد شاه انشان بودند؟ يا اجداد ؟! آيا ممكن است در يك سرزمين، چند شاه وجود داشته باشد و در عين حال همه آن‌ها شاه بزرگ باشند؟! امروزه بر دانشمندان روشن شده است كه نام ديگر سرزمين پارس است و شهر انشان، در نزديك دژ سپيد Dež-e Espīd (بيضاء كنونی) واقع شده بود و حداقل از قرن ۷ پيش از ميلاد، انشان نام ديگر پارس بود. و از این قرار يا سخن كوروش در منشور، صحيح است، يا سخن داريوش و فرزندان او. به هر تقدير يكی از دو طرف (يا كوروش، يا داريوش) دروغ گفته اند. 📚منابع: [1]. منشور كورش بزرگ، بند ۲۰-۲۲، ترجمه فارسی از متن اصلی بابِلی، پروفسور شاهرخ رزمجو، بخش خاور میانه موزه بریتانیا، همچنين بنگريد به ترجمه پروفسور عبدالحميد ارفعي، و همچنين: The British Museum , Translation of the text on the Cyrus Cylinder, by Irving Finkel [2]. ترجمه کتیبه داریوش در بیستون، خبرگزاری میراث فرهنگی، کلیک کنید... (link is external)همچنین بنگرید به: The Behistun inscription, translation by L.W.‎ King and R.C.‎ Thompson, The sculptures and inscription of Darius the Great on the rock of Behiston in Persia, 1907 London, by livius.org Excavating an empire Achaemenid Persia in Longue Duree, Edited by Touraj Daryaee & other, Mazda Publisher, Costa Mesa, California, 2014, Chapter 4: Darius the First, the Ninth King Matt Waters [3]. بنگرید به «پیرامون لوح زرین آریارَمنَه» [4]. بنگرید به: Shahbazi.‎ A.‎ Sh (1986)‎, Ariyāramna Old Persian proper name, Encyclopædia Iranica, Vol.‎ II, Fasc.‎ 4, pp.‎ 410-411, In Iranica online: Last Updated: August 12, 2011.‎ به نقل از: D. Stronach, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration of Fars,” Iraq 34, 1974, pp. 239-48 esp. p. 248; J. M. Cook, The Persian Empire, New York, 1983, p. 8 عين متن نوشتار شاپور شهبازی چنين است: it is now established that the city of Anshan was on the site of Tepe Malīān (near Dež-e Espīd/Bayżā) in Fārs, and that at least from the middle of the seventh century B.‎ C.‎, the term Anshan was an alternative name for Fārs;‎ and since Anshan/Persis was ruled by Cyrus I, Ariaramnes could nothavereigned there [5]. امپراتوری هخامنشیان ، پیر برایان ، ج اول ، ص 268 - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat
🔴چرا تا این اندازه دروغ می‌گویند؟ ‼️میزان دروغ‌هایی که کوروش‌ پرستان پیرو حقوق بشر و پیرو راه راستی گفته‌اند و می‌گویند، بیش از آنست که مجدداً نیاز به آوردن نمونه باشد و تاکنون در باره برخی از آنها سخن گفته‌ایم. ⁉️اما سؤال اینجاست که اصولاً چه نیازی به این حجم از ادعاهای واهی وجود داشته و چرا آنان تا این اندازه تاریخ را جعل می‌کنند؟ 🔰یکی از پاسخ‌های این پرسش، ساده و کوتاه است: چون دستشان از اسناد و منابع تاریخی خالی است. چون هنگامی که اولین ادعاهای فاش شد، بجای آنکه متنبه شوند و روش بهتری به غیر از و و نابودی فرهنگ و هویت مردم را در پیش گیرند، برای جبران آن دروغ‌های برملا شده، دست به ساختن و بافتن جعلیات تاریخی تازه یازیدند. دروغ‌هایی که بصورت تصاعدی و انگل‌وار به اندازه‌ای فراوان شده و رشد کرده که چونان ریسمانی سفت و سخت و چونان تارهای در هم تنیده بر دست و پای خودشان بسته شده و اینک چاره‌ای ندارند جز آنکه پاسخ هر منتقد منصف و واقع‌گرا و متکی به منابع را با بدهند. اما این نیز ریسمان سخت‌تر دیگری بر دست و پای آنان خواهد شد و راه واقع‌گرایی را هموار خواهد کرد. چنانکه امروزه چشم‌انداز امید بخش آن از همه سو پیداست و نوید روزهایی را می‌دهد که مردمان این سرزمین ستم ‌کشیده به دام و عنکبوت‌های استتار کرده و ماران خوش خط‌ و خال دیگری نیفتند. - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat
🔴برخی از و ، رایج درباره زنان در عهد 📛در دوره چیزی که بیش از همه دستخوش تغییر، توسط گردید «حقوق شخصی» بود. مخصوصا و ارث به اندازه‌ای پیچیده و مبهم بود که هر چه می‌خواستند می‌کردند و در این زمینه اختیاراتی داشتند که در هیچ به نداده‌اند. 📛در تاریخ آمده‌است که یکی از شاهان ساسانی دارای ۳۰۰۰ زن داشته‌است، و هرگاه که دلش می‌خواست تجدید حرم کند به فرمانروایان اطراف نامه‌ای می‌نوشت و ویژگی‌های زنان دلخواهش را بازگو می‌کرد. آنان نیز هرکجا زنانی با ویژگی‌ های دلخواه او می‌یافتند، به دربار او می‌بردند. 📚بارتلو مه از شرق شناسان به‌نام پیرامون در دورهٔ ساسانیان چنین می‌نویسد: «تمایل مرد و موقعیت مالی او بود که تعداد زنان را معین می‌کرد. یک مرد معمولی باید به یک زن قناعت کند، در حالیکه مرد ثروتمند و اشرافی می‌توانست با تعداد زیادی از زنان ازدواج نماید. گزارشات یونانی حتی از صدها زن در این رابطه صحبت می‌کنند.» 📚کریستن سن پژوهشگر دانمارکی در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» می‌گوید: تعدد زوجات، اساس تشکیل خانواده به شمار می‌رفت. در عمل عده زنانی که مرد می‌توانست داشته باشد به نسبت استطاعت او بود. ظاهرا مردان کم بضاعت به طور کلی بیش از یک زن نداشتند. 📛رئیس خانه ( کذگ خوذای = کدخدا) از حق ریاست دودمان بهره مند بود. یکی از زنان را و صاحب حقوق کامله « پادشاه زن» یا « زن ممتازه » میخواندند. از او ، زنی بود که عنوان داشت و او را « زن خدمتکار» میگفتند. حقوق قانونی این دو نوع زوجه مختلف بود. و جزء طبقه ی « چاکر زن» بوده اند. زوجه هایی که عنوان زن داشته اند ، فقط اولاد ذکورشان در خانوادهی پدری پذیرفته میشده است 📛اهتمام در نسب و خون خانواده یکی از صفات بارز جامعه پارسی به شمار می رفت تا حدی که را جایز می شمردند و چنین وصلتی ( در اوستا خوایت ودث ) می خواندند ، این رسم از قدیم معمول بود ، حتی در عهد ، در بغ نسو و ورشتمان سر نسک اشاره به اجر این عمل رفته ، مثلا این که مزاوجت بین و به وسیله روشن می شود و را دور می راند . 📚نرسی برزمهر مفسر ادعا کرده معاصی کبیره را محو می کند . 📛در زمان ساسانیان نه تنها در کتب معاصر مثل آگاثیای و کتاب منسوب به ابن دیصان ، ذکر این عمل رفته ، بلکه در وقایع آن دوره هم شواهدی چند می بینیم ، مثل ازدواج که خود را به زنی گرفته بود ، چوبین خواهر خود گردیک را گرفت و گشنسب خواهرش را عقد کرده بود و بسیاری موارد دیگر... 📛انوشیروان در کتاب که راجع به ازدواج است گوید : "عدالت به نحوی جاری می شود که مرد مجاز است با مادر و دختر و خواهد خود مزاوجت کند" 📛با وجود اسناد معتبری که در منابع و کتب خارجی معاصر عهد ساسانی دیده می شود ، کوششی که بعضی پارسیان جدید برای انکار این عمل ، یعنی وصلت با اقارب می کنند ، بی اساس و سبکسرانه است ، و برای توجیه این اعمال آن را به مذهب نسبت می دهند نه زرتشتیان، ولی باید دانست که با اقارب به هیچ وجه زنا محسوب نمی شده، بلکه عمل ثواب بوده که از لحاظ داشته است 📚منبع : بارتلمه ، دادستان ، ص 8 ؛ حقوق ساسانی ، ج 1 ، ص 21 و 31؛ آمیانوس ، کتاب 23 ، بند 6 ، فقره 76؛ دینکرد ، کتاب نهم ، فصل 60 ، فقره 2-3؛ لانگلوا ، ج 1 ، ص 83 ؛ ویراف نامه، ص 1 تا 4 ؛ متون پهلوی ، ج 2 ، ص 389 و ما بعد؛ اینوسترانتزف ، مطالعات ساسانی ، مجله کاما ، شماره 7 ، ص 60؛ شایست نا شایست ، 8 و 18؛ هوفمان، ص 98 ؛ ایران در زمان ساسانیان، پروفسور کرستین سن ، ترجمه رشید یاسمی ، ص 341 تا 345 - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat