eitaa logo
نویسندگان حوزوی همدان
438 دنبال‌کننده
109 عکس
56 ویدیو
1 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان همدان است. #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای ✒️✒️✒️ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @S_mohammad_mosavi @allikhosravi #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم‌اکنون در دیدار اقشار مختلف مردم در سخنان پیرامون تحولات اخیر منطقه: «مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محکم‌تر می‌شود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود. هرچه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود و من به شما عرض می‌کنم به حول قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت. آن تحلیلگرِ نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
1117200129_484023680.mp3
49.01M
صوت کامل بیانات امروز در خصوص حوادث منطقه چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ @howzavian_hamedan
✍شناخت "اندیشه مقاومت" یکی از ضروریاتی است که جامعه ما باید به سمت آن پیش از پیش روی بیاورد و شناخت اندیشه مقاومت باعث می‌شود که در لبه ی حوادث گوناگون خط را گم نکنیم و از امتداد دادن این راه ناامید نشویم ... ✍علی بختیاری ✅@Serat1357talabe | صراط @howzavian_hamedan
معیار «مرگ» الْمَوتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَالْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قاهرين (نهج‌البلاغه/خ ۵۱) نابودى شما در آن زندگى است كه محصول‌اش شكست از دشمن است، و زندگى شما در آن مرگى است كه نتيجه‏اش پيروزى بر دشمن است. در فهم تمدن‌ها باید معیار «مرگ» و گونه‌های مردن را در نظر آورد. اساساً سبک مردن، بخشی از سبک زندگی آدمی‌ست. مرگ‌های بزرگ نشان از زندگی‌های بزرگ و معنابخش دارد و مرگ‌های حقیر هم درست در نقطه مقابل آن قرار دارند. در این فقره شاید این بیت ابوطیّب مُتنَبّی، برجسته‌ترین شاعر جهان عرب، متعلق به قرن چهارم هجری بی‌ربط نباشد که: وقتی جان‌ها درخشنده و بزرگ‌اند، جسم به رنج و زحمت می‌افتد: اذا کانـت النفــوس کبــارا تعبت فی مرادها الاجسام ✍️ ┏━━━ °•🖌•°━━━┓   @bahr_dar_koze ┗━━━ °•🖌•°━━━ @howzavian_hamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خون جای کلمه را پر نمی‌کند 🔸 نمی شود ما یک طرح سیاسی نظامی منطقه ای را پیگیری کنیم و جای توضیح و تبیین آن در مدارس و آمورش عمومی ما خالی باشد. 🔹نمی شود شک و شبهه ها را با خون پر کرد. بگوییم حالا می رویم بیشتر شهید می دهیم شبهه ها بر طرف می شود. 🔸شک و شبهه را با کلمه رفع می‌کنند نه خون. حبیب رحیم‌پور ازغدی @naghdname_ir @howzavian_hamedan
🔻به وقت تفکر 🔻علم، چراغ راه و شفای جان 🔻علم، این گوهرِ درخشانِ تاریخ، همان عطیه‌ای است که انسان را از ظلمات جهل به نور معرفت می‌رساند. علم، نه صرفاً دانستنی‌هایی پراکنده، که شورِ جست‌وجو است، شهامتِ پرسیدن است و قدرتِ فهمیدن. انسان، به تعبیر اهل معنا، موجودی است که با علم به‌پا خواسته و با جهل فرو افتاده است. اگر تمدن‌ها قامت افراشته‌اند، از برکت علم بوده است، و اگر ویران گشته‌اند، از فقدان آن. پس علم‌آموزی، نه یک فضیلتِ صرف، که شرط لازم انسان‌بودن است. 🔻علم، اما، تنها چراغی برای روشنایی بیرون نیست؛ بلکه چراغی است که درون را نیز منور می‌کند. انسان، اگرچه از منظرِ زیست‌شناختی موجودی طبیعی است، اما از منظر معرفتی، موجودی بی‌قرار است. این بی‌قراری، همواره او را در جست‌وجوی پاسخ به پرسش‌هایی ژرف کشانده است: از کجا آمده‌ام؟ به کجا می‌روم؟ جهان چیست و من که‌ام؟ علم، پاسخ نهایی به این پرسش‌ها نیست، اما نوری است که مسیر را روشن می‌کند و نقاب از چهره حقیقت برمی‌دارد. 🔻علم‌آموزی، به‌زبان ساده، نوعی آزادسازی است. جهل، زنجیری بر گردن آدمی است، و علم، کلیدی است که این زنجیر را می‌گشاید. علم، ما را از تنگنای خرافات و اوهام به وسعت افق‌های عقلانی می‌برد. هر دانشی که بیاموزیم، پاره‌ای از این زنجیر را از پای اندیشه خود برمی‌داریم و گامی به سوی آزادیِ فکری برمی‌داریم. 🔻اما علم‌آموزی، تنها دانستن نیست؛ بلکه اخلاقِ دانستن است. علم، به تعبیر اهل معنا، بدون اخلاق، تیغی در دست دیوانه‌ای است. علم، بدون عشق به حقیقت، ابزاری برای سلطه می‌شود. بنابراین، علم‌آموزی باید همراه با تهذیب نفس باشد. علم، اگر به دل راه یابد، فروتنی می‌آفریند، و اگر تنها در ذهن بماند، غرور. علم حقیقی، همان علمی است که ما را به کوچک‌بودن خود در برابر عظمت هستی آگاه می‌کند. 🔻علم‌آموزی، در عین حال، یک مسئولیت است. آن‌که آموخت، دیگر نمی‌تواند خاموش بماند. علم، ما را دعوت می‌کند که دانسته‌هایمان را با دیگران در میان بگذاریم، که جهانی بهتر بسازیم و دردی از دوش انسان برداریم. علم، ما را به مقام «خلیفة‌اللهی» نزدیک می‌کند؛ زیرا با علم است که می‌توانیم طبیعت را به تسخیر درآوریم و خیر را در زمین جاری سازیم. 🔻و در پایان، علم‌آموزی، عبادتی است که روح انسان را تعالی می‌بخشد. آن‌که می‌آموزد، گویی با هر پرسش، نقبی به اعماق حقیقت می‌زند و با هر پاسخ، گامی به سوی نور برمی‌دارد. علم، انسان را از چنگال تکرار و روزمرگی نجات می‌دهد و به او بال پرواز می‌دهد. علم‌آموزی، سفر به سوی بی‌کرانگی است؛ سفری که هرگز پایان نمی‌یابد و هر گامی در آن، گشایشی تازه است. 🔻پس علم‌آموزی را نه برای مدرک، نه برای مقام، که برای جان خود بخواهیم. علم، همان نوری است که زمین و زمان را روشن می‌کند و انسان را به شأن والای خویش می‌رساند. و آن‌که علم را دوست بدارد، حقیقت را دوست داشته است، و آن‌که حقیقت را دوست بدارد، در زمره عاشقان است. @qalamro_din @howzavian_hamedan
🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا فاطمة بنت حِزام الکِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمة الله و برکاته. 🏴 و السلام علی اولادکِ الشُّهداء العباس علیه السلام قمر بنی هاشم بابَ الحوائج 🏴 و عبدالله و عثمان و جعفر الذین اِستَشهَدوا فی نُصرَةِ الحسین علیه السلام بکربلاء 🏴 فجزاکِ الله و اجزاهُم اَفضَلَ الجزاءِ فی جنّات النّعیم. 🏴🏴🏴سالروز وفات حضرت ام البنین «علیها السلام» بر تمامی شیعیان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت «علیهم السلام» تسلیت باد 🏴🏴
🔰پرتویی از شخصیت حضرت ام البنین 💠غلامعباس هاشمی همدانی 👌زندگی شرافتمندانه و عزتمندانه هر انسانی در گرو برخی فضائل اخلاقی است که در راس آنها شجاعت و شهامت است. انسان ترسو همواره خوار و ذلیل زندگی می کند. از آنجا که خداوند زندگی را برای مومن عزتمندانه خواسته: وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ(منافقون٨). همگان را به ترس از خود فرا می خواند: وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَٰهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (نحل٥١) و این دستور به همه امت ها صادر شده است چنانکه در باره امت حضرت موسی نیز فرمود: يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (بقره٤٠). دلیل اینکه دستور می دهد تنها از من بترسید این است که هر که از خدا بترسد از غیر خدا نمی هراسد؛ زیرا ترس نیز مانند عاطفه و شهوت و شکم و مانند آن از غرائز است و اگر در راه معقول و مشروع خرج شود در راه نامشروع صرف نمی گردد. در زندگی قبیلگی حجاز، رابطه ترس و ذلت، و شجاعت و عزت، ظهور بیشتری دارد. به همین جهت در بین فضائل انسانی، این شجاعت است که بیش از بسیاری از فضائل مورد اهتمام است. از همین رو امیر المومنین علیه السلام به عقیل که نسب شناس ماهری بود فرمود: زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع به دنیا آورد. عقیل، حضرت ام البنین از خاندان بنی کلاب را که در شجاعت بى‏ مانند بودند، براى حضرت انتخاب نمود و عرض کرد: با ام البنین کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب، شجاع تر از پدران و خاندان او وجود ندارد. این عزت نفس و آزادگی فرزند که اسدالله الغالب علی بن ابی طالب دنبال آن است باید از مادری مانند ام البنین نیز به ارث برده شود. این مادر دقیقا همان است که توانست خواسته امام علی علیه السلام برآورَد. مادری که خود یقین داشت در دامن خود و در آغوش علی علیه السلام چه عزیزی تربیت یافته است. ام البنین شاعره نبوده چرا که از وی تنها چند بیت در کتب معتبر در رثای قمر بنی هاشم نقل شده است و این اشعار بیانگر نگاه حقیقی و توقع بدون تردید وی از عزت نفس و شرافت و حریت فرزندی است که در دامنش تربیت یافته است: وَیْلی علی شِبْلی اَما لَ بَرَأْسِهِ ضَرْبُ العَمد لَوْ کَانَ سَیْفُهُ فِی یَدَیْهِ لما دَنَا مِنْهُ اَحَدْ وای بر شیر زاده من که بر سرش ضربت عمود فرود آمده. اگر فرزند من، دست در تن و شمشیر در کف داشت، هیچ کس را یارای آن نبود که به فرزندم نزدیک شود؟ ام البنین در این دو بیت، اوج عزت و شرافت و حریت میوه وجودش را به تصویر کشیده است. یعنی فرزندی که میوه وجود من است کسی بود که در برابر ۳۰هزار سپاهی مسلح و به تنهایی نه تنها فرار نمی کرد و نه تنها خود را نمی باخت بلکه اگر دستانش در بدن بود و شمشیر در دست داشت کسی توان و جرات نزدیک شدن به او را نیز نداشت. @howzavian_hamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴| السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ عَلَیهَا السَّلام ♦️نذر حضرت ام‌البنین (س) 🔻اگر بزرگ‌ترین گره‌ها به کارتون خورد، وضو بگیر، دو رکعت نماز بخون بگو این برای حضرت ام‌البنین، حاجتت برآورده میشه...! 📮موسسه بین‌المللی حضرت زینب (س) وبگاه | اینستاگرام | تلگرام @hazratzainab_com @howzavian_hamedan
✍️ احمدحسین شریفی 🔻وقتی علیرغم همه ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها و پیشرفت‌ها، ناگهان دائماً از «نمی‌شود»، «نداریم» و «نمی‌توانیم» سخن گفته می‌شود، دو دلیل ممکن است داشته باشد: یک. بیان وضعیت واقعی مدیران و مسؤولان و تصمیم‌گیران کشور باشد. دو. به هدف آماده‌سازی افکار عمومی برای پرداخت هزینه‌ای بزرگ باشد. در این صورت باید امیدوار بود که آن هزینه، «عزت»، «امنیت» و «استقلال» کشور نباشد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹 @howzavian_hamedan
🔹تعصب، زنجیر بر اندیشه و تفکر منطقی، کلید رهایی 🔻تعصب، این واژه آشنا که در زبان‌های ما جاری است، چیزی جز زندانی‌شدن اندیشه در حصار جهل نیست. انسان، به تعبیر اهل معنا، موجودی است که با عقل زیسته و با عشق پرواز کرده است، اما چه می‌شود که بال‌های او به زنجیر تعصب بسته می‌شود؟ چه می‌شود که گوهر حقیقت در سایه‌روشن این زنجیرها گم می‌شود؟ این پرسش‌ها، اگر از سر صدق پرسیده شوند، آغازِ سفری است به سوی آزادی. 🔻تعصب از کجا می‌آید؟ گویی از دل تاریکی‌های تاریخ. هرگاه انسان از تأمل بازمی‌ماند، هرگاه پرسش‌گری از او ربوده می‌شود، زمین حاصل‌خیز تعصب پدیدار می‌گردد. همان‌جا که فرهنگ‌ها، سنت‌ها و منافعِ مادی، دامی می‌شوند بر پای عقل. انسان در چنین شرایطی به جای آن‌که چراغ به دست گیرد و راه را بپوید، در غبار باورهای موروثی گم می‌شود و هر آن‌چه را با آن آشناست، حقیقت مطلق می‌پندارد. این است که تعصب نه نشانه قدرت، که نشانه ضعف است؛ نه از علم، که از جهل برمی‌خیزد. 🔻اما رهایی از این زنجیر چگونه است؟ پاسخ، به زبان ساده، تفکر منطقی است. تفکری که از دشتِ پرسش‌گری می‌گذرد و در دامنه نقد خود متوقف می‌شود. تفکر منطقی، انسان را از عرش یقینِ خام به فرشِ شکِ مولّد می‌آورد. حقیقت، جز با تیغ نقد آشکار نمی‌شود. نقد، همان شمشیری است که تعصب را دو نیم می‌کند و انسان را از زندان خودساخته‌اش آزاد می‌سازد. 🔻تفکر منطقی، اما، آدابی دارد. نخست، انسان باید به جهل خویش اذعان کند. همین اذعان، فروتنی‌ای را در او پدید می‌آورد که کلیدِ درهای بسته است. دوم، باید آماده باشد تا صدای دیگران را بشنود؛ چراکه حقیقت، چون آیینه‌ای شکسته، در دست همگان پراکنده است. سوم، باید تجربه‌های زیسته خود را از چارچوب‌های محدود بیرون بکشد. سفر به فرهنگ‌ها و اندیشه‌های گوناگون، نه برای تقلید، که برای دیدنِ دیگرگونه جهان ضروری است. 🔻و در نهایت، باید عشق به حقیقت را در دل خود بپرورد. آن‌کس که به دنبالِ حقیقت است، از شکست نمی‌هراسد، از خطا نمی‌گریزد، و هرگز به چیزی کمتر از حقیقت خرسند نمی‌شود. چنین انسانی، در میانه گفت‌وگوهای بی‌پایان، به جایی می‌رسد که دیگر نه خود را مطلق می‌بیند و نه دیگری را مطرود. او، "عقلِ عاشق" می‌شود؛ عقلی که در عین تعقل، عاشقانه در جست‌وجوی حقیقت است. 🔻تعصب، زندان ذهن است و تفکر منطقی، راهِ رهایی. اگر انسان امروز بخواهد از چنگال خشونت و کینه و نادانی نجات یابد، باید دل به این حقیقت سپارد: آزادی، چیزی جز آمادگی برای دیدنِ جهان از چشم دیگران نیست. و این آمادگی، همان نقطه آغاز سفرِ بی‌پایان انسان به سوی نور است. @qalamro_din @howzavian_hamedan
چرا هنگام برخاستن می گوییم؟ ابو نعیم اصفهانی و ابن عساکر روایت کرده اند: كَانَ لَا يَقُومُ أَحَدٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ إِلَّا سَبَّ عَلِيًّا؛ هرگاه فردی از از جای خویش بر می‌خاست، (علیه السلام) را لعن می‌کرد. ابونعیم الاصبهانی، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج5، ص322. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۰، ص ۹۶. l در مبارزه با این فرهنگ دشمنان، هنگام برخاستن «یا علی» می‌گویند ‌‌╭┈─── ╰─┈➤@sheikh_mahdi_shahbazi315 @howzavian_hamedan
فردا دیدار رهبری با اقشار بانوان است اما امسال حتی مثل دو سال گذشته تکاپو و شوق خاصی در کار نیست. دو سال گذشته از یکی دو هفته قبل از دیدار درگیری‌های اهل فکر و فرهنگ و سیاست در این حوزه بسیار بیشتر بود. اما حالا انگار بلانسبت دیدار شهردار تهران با اقشار زنان پیش رو است. گرد مردگی پاشیده‌اند بر حوزه زنان. آن‌قدر که خرج کردن از رهبری برای تظاهر به حیات و جوشندگی و مصرف سبک‌سرانهٔ ایدهٔ «دیدار» هم این جسم زمین‌مانده را از جای بلند نمی‌کند. این ایده که می‌توانست هر بار (نه هر سال) خون تازه‌ای در جامعه تزریق کند به یک برنامه تشریفاتی و زینتی تبدیل شده است. وقتی خونی نیست، چه فایده از رگ‌های مکرر؟! خدا کند که ما بدبین‌ها و سخت‌گیرها خطا گفته باشیم و سیاه‌روی باشیم که قلبا به این راضی‌تریم و الا به هر اندازه که در کلام ما حقیقتی است بانیان این وضع مشمول هدایت یا اگر نشد لعنت الهی باشند. ان‌شاءالله دیدار فردا برخلاف این مقدمه‌ی تاریکش حسابی روشنی بیافریند و رهبری برای ایراد فرمان‌ها و راهبردهای بعدی دلگرم باشند. و الا که صحبت از اینکه چه کسی ظرف‌ها را بشوید بلایی است که ما رهبری را مجبور به آن کرده‌ایم. و لله الحمد. 🥀 مهدی تکلّو | @Mahdi_Takallou
🔴 چند پرسش عالمانه استاد غلامعباس هاشمی از قائم مقام مدیر حوزه های علمیه👇👇 قائم مقام مدیر حوزه‌ علمیه قم: 🔸درحال حاضر بیش از ۴ هزار نفر طلبه فاضل نزدیک به اجتهاد داریم./ این اتفاق با نیت جهادی مدیران مدارس محقق شده است. 🔸 آمادگی داریم در سال ۱۴۰۳ تحول دیگری را حوزه‌های علمیه رقم بزنیم. ____________________________ 💠 استاد غلامعباس هاشمی: پیرو فرمایش قائم مقام محترم مدیر حوزه های علمیه (حفظه الله) چند سوال در این میان به ذهن می آید و ممکن است طرح این پرسش ها و تامل حوزویان و اساتید و فضلاء و مدیران مکرم حوزه، در یافتن پاسخ آنها، در تعالی و تحول حوزه مقدسه راهگشا باشد. از این رو لازم دانستم این پرسش ها را طرح نمایم. 🔸این تعداد طلبه قریب الاجتهاد که از نظر کمّی بسیار مبارک و امیدوار کننده است در چه فضایی تربیت شده اند؟ آیا تنها در فقه و اصول به مرز اجتهاد نزدیک شده اند یا در تفسیر، کلام، تبلیغ و نیازهای ضروری جامعه نیز مانند فقه و اصول شمار قابل توجهی در میان این ۴۰۰۰ نفر می توان دید یعنی لا اقل پانصد متکلم مسلط بر قرآن و حدیث و مسائل عقلی داریم که می توانند در شبکه های ماهواره ای و محافل آکادمیک و میادین رقابت رقبای مذهبی در جهان عرض وجود نمایند؟ 🔸 اگر آن گونه که به نظر می رسد که این۴۰۰۰ نفر، قریب به اتفاق در فقه و اصول خشک قاعده محور، مرزها را فتح کرده اند آیا آنها در کنار توان استنباط فقهی، مهارت طلبگی یا استادی یا تبلغی و مهم تر از اینها مهارت ارتباط با مردم با سلائق و افکار مختلف را نیز آموخته اند یا توان آنها در قبولی در آزمون مکاسب و کفایه خلاصه می شود؟ 🔸عالم قریب الاجتهاد تراز حوزه شیخ عبدالکریم حائری (اعلی الله درجاته) باید لا اقل یک قرن جلو تر از زمان خود بیندیشد طراحی کند و اقدام نماید، آیا عالمان تربیت شده ما حداقل متناسب با زمان خود تربیت شده اند یا ده ها سال نیز از زمان خود عقب هستند؟ جواب به این سوالات با ملاحظه تناسب خروجی آموزش و تربیت حوزه ها با نیازهای نظری و عملی دنیای امروز و لا اقل کشور ایران آسان است. 🔸 سوال مهم تر اینکه آیا ۴۰۰۰ هزار فاضل قریب الاجتهادِ آزاداندیش و شجاع داریم که در یک شیوه آموزشی و تربیتی و الگوگیری از بزرگان خود و نیز زانو زدن در کرسی های آزاد اندیشی پرورش یافته اند یا خیر افرادی که تربیت کردیم در مسائل علمی، اجتماعی و جهانی افرادی دگم با جمود فکری و در عین اجتهاد عین مقلدند؟ 🔸 اگر با امیدواری فراوان و لزوم حسن ظن به ثمره چند دهه تشکیلات زحمتکش حوزه مقدسه، نسبت به همه سوالات با نگاه مثبت جواب دهیم سوال اساسی دیگر که این متن کوتاه بدان خاطر نوشته شد این است که این ۴۰۰۰ نفر طلبه قریب الاجتهاد و مهارت آموخته و آشنا به مسائل جهان و از همه مهم تر شجاع و آزاداندیش چه اندازه در تحولات کلان و تصمیم های مهم در حوزه علمیه قم نقش بازی می کنند؟ البته میزان تاثیر در تحولات جامعه پس از تاثیر در خانه است حوزه خانه ما و جامعه جامعه ماست. حوزه علمیه قم غلامعباس هاشمی همدانی @howzavian_hamedan
35.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️مقاومت در برابر اسرائیل را از اینجا شروع کنید... ✅@Serat1357talabe | صراط @howzavian_hamedan
🔹تقلید از مجتهدِ زن / ۱۴۰۳,۹,۲۷ «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan @howzavian_hamedan
🔰نیاز به استاد 👌 غلامعباس هاشمی 🔸فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﭘﺲ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ [ ﺯﻥ ] ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﺷﺮم ﻭ ﺣﻴﺎ ﮔﺎم ﺑﺮﻣﻰ ﺩﺍﺷﺖ ، ﻧﺰﺩ موسیﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭم ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻃﻠﺒﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻳﻨﻜﻪ گوسفندان ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺩﺍﺩی ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﺪ . ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩ ، ﮔﻔﺖ : ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺘﺮﺱ ﻛﻪ تو ﺍﺯ ظالمان ﻧﺠﺎﺕ ﻳﺎفتی .(قصص۲۵). 🔹داستان حضرت موسی و حضرت شعیب از یک نگاه، داستان استاد و شاگرد است. شعیب نسبت استادی به موسی دارد و بعنوان ولیّ خدا اسرار فراوانی را به موسی آموخت. این است که اگر انسان به استادی که او را با مراتب سلوک و موفقیت آشنا می سازد واصل شود در حقیقت از هر چه خوف و حزن و نگرانی است نجات پیدا می کند. 🔹هیچ کس در رسیدن به موفقیت و کمال، مستغنی از درک محضر اساتید صاحب نفس و صاحب بصر نیست. اگر چه برخی از دانش ها و فنون را انسان های ذهین و پرتلاش می توانند بدون استاد نیز فرا گیرند ولی بسیاری از اسرار و فنون در دفتر ها و کتاب ها پیدا نمی شود بلکه سینه به سینه به عقول و قلوب حکیمان و دانشمندان منتقل می شوند. گاهی یک سرّ از اسرار و یک فن از فنون، با سال ها تعلیم و تعلم برابری می کند. این است که گفته اند اگر انسان نصف عمر را دنبال استاد بگردد و استاد خوب را پیدا کند و نصف دیگر را بهره ببرد، آن نصف اول جبران خواهد شد. شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد که چند سال به جان خدمت شعیب کند @howzavian_hamedan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام استاد سیدعباس موسوی مطلق: ذکر چی بنویسم پشت انگشتر؟ بنویس من خر هستم... پ.ن: قرآن، دین و معارف برای انسان‌سازی هست، اما مادامی که انسان فلسفه وجودی خودش را درک نکرده باشد، دائما به حاشیه می‌پردازد، یکی از مهم‌ترین حواشی هم همین مسئله عدم اهمیت به واجبات و پیگیری ظاهری و آبکی مستحبات و ذکر‌های مختلف است. @naghdname_ir @howzavian_hamedan
🔵به وقت عشق 🔻کربلا تنها یک مکان نیست؛ یک مکتب است، دانشگاهی برای آموختن عشق، ایثار، و حقیقت. سرزمینی که در دل آن، خون خدا جاری شد و جویبار عدالت از رگ‌های حسین به ابدیت پیوست. کربلا آینه‌ای است که هر انسان تشنه‌ای را به تماشای خویش فرامی‌خواند، جایی که می‌توان معنای زندگی را در قطره‌های اشک و گام‌های زیارت یافت. 🔻زیارت کربلا، صرفاً قدم گذاشتن در جغرافیای یک شهر نیست؛ زیارت یعنی سفر به عمق دل خویش، پیوند زدن جان با حقیقتی که در عاشورا تجلی یافت. هر زائری که بر این خاک قدم می‌گذارد، به جستجوی نوری آمده که تاریکی‌های جهان را در هم می‌شکند. این سفر، بازگشت به خویشتن است؛ جایی که عشق به اوج می‌رسد و جان از زنگارهای دنیا پالایش می‌یابد. 🔻در کربلا، هر آجر و هر سنگ، حدیثی از وفاداری و آزادگی دارد. اینجا، سقای تشنه‌لبان با چشمانی بسته، خستگی عشق را از شانه‌هایت برمی‌دارد، و کودکانی با لب‌های خشکیده به تو می‌آموزند که امید را حتی در سخت‌ترین لحظات زندگی حفظ کنی. 🔻زیارت کربلا، نیازی است که از اعماق جان برمی‌خیزد. تو را به جایی می‌برد که انسان بودن معنا می‌یابد. کربلا، چراغ راهی است برای گمشدگان، مرهمی برای دل‌های زخمی، و عهدی دوباره برای ایستادن در برابر ظلم و دروغ. 🔻این زیارت، سفری است که تو را به جاده‌ی معرفت می‌کشاند و آغوشت را به سوی آسمان می‌گشاید. هر قدم که در راه حرم حسین برمی‌داری، قلبت سبک‌تر می‌شود، و چشمانت حقیقت را روشن‌تر می‌بیند. کربلا، دعوتی است که از درون جان شنیده می‌شود؛ ندایی که تو را می‌خواند به سوی حق، به سوی نوری که از گنبد طلایی آن تا ابد می‌تابد. ✋اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ @qalamro_din @howzavian_hamedan
. ⭕️🔻حدیثی که سبب شد آیت الله شیخ جعفر سبحانی تبریزی (حفظه الله) از جوانی، دست به شوند! ⚡️قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : اَلْمُؤْمِنُ إِذَا مَاتَ وَ تَرَكَ وَرَقَةً وَاحِدَةً عَلَيْهَا عِلْمٌ ، تَكُونُ تِلْكَ اَلْوَرَقَةُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ سِتْراً فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلنَّارِ ، وَ أَعْطَاهُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِكُلِّ حَرْفٍ مَكْتُوبٍ عَلَيْهَا مَدِينَةً أَوْسَعَ مِنَ اَلدُّنْيَا سَبْعَ مَرَّاتٍ . ترجمه 🔺️اگر مؤمن از دنیا برود و یک‌ورقه از خودش باقی بگذارد که بر آن علمی نوشته شده باشد، روز قیامت این ورقه بین او و آتش حائل می‌شود، و نه تنها مانع از آتش است، بلکه خداوند تبارک و تعالی در عوض‌ هر‌حرفی که بر آن ورقه نوشته است، شهری وسیع‌تر از دنیا به اندازه هفت برابر به او اعطا می‌فرماید! 📗 الأمالي ، جزء ۱ ، صفحه ۳۷ . ⚡️بنده در دوران جوانی این حدیث را مشاهده کردم و سبب‌ شد که به دست گرفته و آثاری را از خود به جای بگذارم. 📚 برگرفته از سخنان آیت الله سبحانی در درس خارج اصول ـ @howzavian_hamedan
💠 استاد غلامعباس هاشمی همدانی: 👌مبلّغین باید به این نکته توجه داشته باشند که در گفتگو با غیر مسلمانان، اثبات جذابیت اسلام و قرآن از راه الهیات و فلسفه، نه در محافل آکادمیک و نه در محافل عمومی نتیجه ای ندارد؛ زیرا دست ادیانِ دیگر از الهیات و فلسفه خالی نیست. مسیحیت دو هزار سال الهیات دارد و محتوای الهیات مسیحی چندین برابر کلام اسلامی است. در این میان تبیین آموزه های کاربردی اسلام، از مسائل حقوقی تا اخلاقیات و حتی مستحبات و مکروهات و سیره عملی حضرات معصومین و مکتب علمی آنها، و مقایسه این آموزه ها با آموزه های دیگر ادیان و مکاتب، بسیار راهگشا می باشد. @howzavian_hamedan
. محقق را مقلد کِی توان گفت؟! (به بهانۀ هفته پژوهش) خوی پژوهش و دانش‌طلبی، کمترین فایده‌ای که دارد، بر کشیدن انسان از چاه تقلید، و نشاندن آن بر مسند آزادگی در فکر و اندیشه است. اما، با این حال سطر سطر تاریخ حاضر، زخم‌های لاعلاجی را می‌گِرید که دشنه تقلید بر پشت و پهلوی او آورده است. مبالغه شاعرانه نیست اگر شاگرد محقق ترمذی و معلم عرفان تحقیقی، مولانای روم و ایران گفته است: خلق را تقلیــــــدشان بر باد داد ای دوصد لعنت بر این تقلید باد از تقلید چه زاید، جز خوش باشی در بی‌خبری؟ همه آنان که برای یافتن مقصود، شمع دانش افروخته‌اند، هرگاه که تاری از تقلید بر پود تحقیق ایشان تنیده است، راهی به دهی نبرده‌اند و بوریای آنان را نشستن نشاید. تقلید بندی است که دل را در حبس نگاه می‌دارد و فرصت بیرون شدن از حصار تنگ باورهای پوسیده را، از او سلب می‌کند. تقلید چنان بی‌ارزش و سست بنیان است که اگر هیبت کوه داشته باشد، به کاهی نمی‌ارزد. مقلد کوری را می‌ماند که قهر و مهر او، پایدار نیست و هیچ یک را نباید به چشم جِدّ نگریست. اگر از زبان مقلدی، نکته‌های باریک‌تر از مو شنیدی نباید به این گمان اُفتی که جان او را از این اسرار غوغایی است و در سر او از هر گوشه این عالم، خبری است؛ چه، مقلد را اگر آشوب و هیجانی هم باشد، در دهان است و بر زبان، و نه بیرون از آن. از همین رو است که بر دانسته‌های تقلیدی نمی‌توان نام علم نهاد و آن را به سرای تحقیق راه داد. هرچند این محققین مقلد را که در سرزمین تقلید، بیرق اجتهاد و اندیشه افراشته‌اند، این روزها بازاری پر رونق است. دریغ بر تحقیقی که سمت و سوی مقلدانه داشته باشد و دریغ بر مقلدی که نام محقق را یدک کشد و خرقه مُرادی بر تن کند: علم تقلیـــــــدی بود بهر فِروخت تا بیابد مشتری خوش برفُروخت مشتری علـــم تحقیقی حق است دائمـــا بازار او پــــــر رونق است علم تحقیقی اگرچه جانکاه است اما، مشتری آن جانان است. باری، به قول خواجه شیراز: روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم در لباس فقــــر، کار اهـــــــل دولت می‌کنم واعظ ما، بوی حق نشنید، بشنو کاین سخن درحضورش نیز می‌گویم، نه غیبت می‌کنم «در لباس فقر، کار اهل دولت» کردن، حکایت همان مقلدان است که قلم به تقلید می‌چرخانند و از صنعت تحقیق جز این نمی‌دانند که اوراقی چند از کتاب‌هایی چند، برچینند و برهم دوزند و در بازار حقیقت ‌جویی، حجرهای محقر را صاحب شوند و چشم به راه مشتریانی از خود مقلدتر دوزند: ای که در معنا ز شب خامــش‌تری گفت خود را چند جویی مشتری؟ در روزگار ما، بسیاری از نوشته‌ها [چون بسیاری از گفته‌ها]، به گزارشی آشفته و بی‌قاعده، نزدیک‌ترند تا تحقیق، اگر کسی، آرای تنی چند از بزرگان را بر هم زد و گفته و نوشته خود را از نقل قول‌های بلند و کوتاه آکنَد و آنگاه خواننده را به اجبار، نتیجه‌ای خُوراند که از مقدمات کتاب بسی دور و بیگانه است، جز آن که زحمتی به خود داده و لقمه‌ای را چند صد سر گردانده است، برگی بر کتاب تحقیق نیفزوده و قطره‌ای آب بر کام عطشناک حق‌جویان نیفشانده است؛ سهل است، که آنان را به سرگشتگی بیش‌تر افکنده است. آری، شهوت نوشتن [چون شهوت گفتن]، کم از شهوت‌های دیگر نیست. تالیف و کارنامه خویش از عناوین انواع کتاب‌ها و مقالات انباشتن، بیماری صعب‌العلاجی است که زودا به مرگ نام و یاد مولف می‌انجامد. فروغی بسطامی که دستی در ذوق و پایی در سرزمین معرفت داشت، تقابل محقق و مقلد را همان تقابلی می‌داند که میان دانا و نادان افتاده: یکی راه دان است و یکی گمراه؛ یکی می‌داند آنچه را که می‌داند و دیگری نمی‌داند آنچه را که به گمان خویش می‌داند: خدا خوان تا خدا دان فرق دارد که انسان تا به حیوان فرق دارد محقق را مقلد کـــــی توان گفت که دانا تا به نادان فـــــــرق دارد مخوان آلوده دامن، هرکسی را که دامان تا به دامان فرق دارد. ✍️ علی‌خسروی @bahr_dar_koze @howzavian_hamedan
بهار مومن از شب یلدا آغاز میشود 🍉 ‌ 🔸پیامبر خدا (ص): زمستان بهار مؤمن است، از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد. 📙وسائل الشیعه،ج7،ص302 از سویی شب یلدا در آستانه ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر و زن، بهانه ای است تا بیشتر از حال هم باخبر باشیم و دلی را شاد کنیم. انشاالله هر کجاهستید عمرتون مثل شب یلدا طولانی و با برکت، زندگیتون سراسر پر از سربلندی و عزت، تنتون بی بلا و مزین به سلامتی و صحت و در پایان، دنیا و آخرتتون پر خیرو سعادت انشاالله. اعزکم الله جمیعا. ✍غلامعباس هاشمی همدانی @howzavian_hamedan