eitaa logo
مدرسه علمیه حضرت معصومه س جم
646 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
311 فایل
کانال اخلاقی بصیرتی حوزه علمیه حضرت معصومه سلام الله علیها جم لینک کانال: https://eitaa.com/howzeh1399 ✅راه های ارتباطی با خادمین خود درکانال https://eitaa.com/Tb3248 https://eitaa.com/gomnam66 @Mersad99
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید ابراهیم هادی: 📖 مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند . دائما می گفت ، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند.... 📚 سلام بر ابراهیم 🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️برخی از مستحبات پوشش نمازگزار 🔷برخی از عبارت است از: ✅ باشد؛ ✅ پاكيزه‌ترين لباس باشد؛ ✅ از پنبه يا كتان باشد؛ ✅ استعمال کند؛ ✅ استفاده کند. 📕منبع: رساله نماز و روزه (مسئله ۹۸)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸مسابقه کتابخوانی🌸🍃 🍃معرفی کتاب الغدیر علامه امینی 🌸منبع مسابقه: پی دی اف ارسالی 🍃تاریخ بارگزاری سوالات: 25تیر1400 🍃آیدی جهت ارسال پاسخنامه: https://eitaa.com/o1o1oo 🍃مهلت ارسال پاسخنامه: 5مرداد1400 🌼به پنج نفر از برندگان کارت هدیه اهداءخواهد شد. بسیج طلاب مدرسه علمیه حضرت معصومه سلام الله علیها. جم
1657761375739_الغدیر.pdf
36.72M
پی دی اف منبع فقط 21صفحه مطلب
سوالات.pdf
145.1K
سوالات مسابقه غدیر لطفا مشخصات خود را (نام،نام خانوادگی،سن،شهرمحل،) به آیدی https://eitaa.com/o1o1oo ارسال فرمایید. ❌تذکر: کپی پاسخنامه دیگران جایز نیست https://eitaa.com/howzeh1399
🌱من نمی گویم ولی فقیه معصوم است ولی؛ ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.✨ 🥀💔 🕊 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 روایت یک اسطوره شهید.... 🎙 :اگر ماجراى شهيد دوران را در كتاب‌ها خوانده بوديم يا امروز هر كس مى‌خواند، احتمال مى‌داد كه افسانه باشد...
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷عباس خیلی بچه‌دوست بود. خیلی ذوق بچه‌ها را می‌کرد و با آن‌ها بازی می‌کرد. خیلی دوست داشت ما زودتر بچه‌دار بشویم. ذوق و شوق پدر شدن را از همان روزی که متوجه شد، در چشم‌هایش می‌دیدم. در زمان بارداری، هیچ‌وقت نشنیدم بگوید دوست دارد فرزندش دختر باشد یا پسر، فقط می‌گفت سالم باشد. روز به دنیا آمدن فرزندمان بود. من در بیمارستان بودم.مادرم می‌گفت پشت درب اتاق عمل بوديم، دیدم عباس غیبش زد. دنبال عباس به حیاط بیمارستان رفتم، دیدم نگران پشت فرمان ماشین نشسته است. گفتم: عباس آقا، شما اینجا چه‌کار می‌کنید، همه‌جا را دنبال شما گشتم. عباس گفته بود، اینجا دارم برای سلامتی همسر و سالم به دنیا آمدن فرزندم دعا می‌خوانم و اذان می‌گویم. وقتی بعد از عمل چشمم به عباس افتاد، اشک شوق از گوشه چشمانش روی صورتش جاری بود. اسم پسرش را گذاشت، امیررضا. خیلی امیررضا را دوست داشت، اگر خانه بود، خیلی با امیررضا بازی می‌کرد و خیلی با او صحبت می‌کرد. بااینکه اميررضا نوزاد بود، با او مثل یک دوست و رفیق حرف می‌زد. 🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا