💄‼️آرايش ملايم
🔷سوال: آیا اصلاح ساده ابرو و #رنگ_کردن_اَبرو و #هاشور اَبرو جزء #زینت محسوب میشود و باید از نامحرم پوشانده شود؟ (با توجه عادي شدن #آرايش_ملايم)
✅جواب: در هر حال اگر عرفاً زینت محسوب شود، باید از #نامحرم_پوشانده شود.
#احکام_حجاب
#احکام_زينت #پوشاندن_آرايش
💄‼️مصداق آرایش‼️💄
🔷سوال: مصداق آرایش چیست؟
✅جواب: مصداق آرایش را باید عرف تعیین کند؛ یعنی عموم مردم -افرادی که در محل زندگی شخص هستند- اگر کاری را آرایش بدانند و خانم آن آرایش را داشته باشد باید از نگاه نامحرم بپوشاند. مثلاً کرم ساده و معمولی را کسی آرایش نمیگوید.
📕منبع: khamenei.ir
https://eitaa.com/howzeh1399
4_5902007890520050006.mp3
5.65M
⚘﷽⚘
❌ شبهه
چرا یه زرتشتی میتونه بره مسلمون بشه
ولی یه مسلمون نمیتونه بره زرتشتی بشه؟
جواب : چون مسلمونا به معنای واقعی ، بی منطق و نفهم و زورگو هستند.
👇✅ پاسخ:حجت الاسلام قربانی مقدم
مجازات مرتدان در اسلام، ابزاری است برای تأمین امنیت اعتقادی شهروندان است که تنها زمانی اعمال میشود که شخص از دین برگشته، با اعلام و اظهار آن موجب شک و شبهه در توده های مردم شود.
لذا اگر کسی پس از تغییر دین، به تبلیغ اعتقاد خودش نپردازد و در اعتقادات دیگران تزلزل ایجاد نکند، صرفاً به خاطر اعتقادش مجازات نخواهد شد.
🔹 اما اینکه گفته میشود این مجازات در ادیان دیگر به خصوص دین زردشت وجود ندارد سخن اشتباهی است.
🔹 بر اساس متن پهلوی اِمید اشَوَهیشتان (که در قرن چهارم هجری توسط موبد بزرگ زرتشتیان نوشته شده است)، اگر یک زرتشتی، مسلمان شود و دیگر به دین سابقش بازنگردد (یعنی اگر مرتد شود)، جان و مالش مباح خواهد بود، یعنی اعدام شده؛ و زرتشتیان حق دارند اموالش را به زور مالک شوند
(روایت اِمید اشَوَهیشتان، ترجمه و پژوهش دکتر نزهت صفای اصفهان، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶، ص ۱۶۹)
🔹در شاهنامه هم در مورد مجازات مرتد از نظر زردشت، چنین آمده است:
که زردشت گوید به استا و زند
که هر کس که از کردگار بلند
بپیچد، به یک سال پندش دهید
همان مایه سودمندش دهید
پس از سال اگر او نیاید به راه
کشیدش به خنجر به فرمان شاه
https://eitaa.com/howzeh1399
این روزها، روزهای رجب. وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم آن نزدیک میشود، دوباره ثانیهها به فریاد میآیند. از نگاه دیوارهای شهر، غم میچکد. ناله حزین مرغان عاشق است که به گوش میرسد
ای کاش کبوتری بودم در حریم حرم کاظمین تا بالهای خود را آنقدر در آسمان گرفتهاش میتکاندم که تمام غمهایم در پنجره فولادش گره بخورد
کاش پرندهای بودم و بالهایم آنقدر وسعت داشت تا به اوج آسمانها میرفتم و پرده سیاه غم را از صورت گرفته خورشید کنار میزدم تا شاید این طرفتر، دل گرفته دختری آرامتر شود!