eitaa logo
مدرسه علمیه حضرت خدیجه الکبری(س)پرند
289 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
176 فایل
امام_حسین_علیه_السلام : "ای فرزند آدم! یاد کن مرگ خویش را، وخوابیدن خود را درقبرت، و ایستادن خود در برابر خدا را،درحالیکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند." 📚 ارشادالقلوب، ج۱، ص۲۹ @yakhadijekobra96
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 شب جمعه به عشق ڪربلایت دیده بر هم می گذارم دلم را دست رویا می سپارم ڪه شاید بر ضریحت یابن الزهرا سر گذارم ♥️ ... https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
✅ شهید زین الدین: 🔸هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید، 🔸آنها شما را نزد اباعبدالله‌الحسین‌علیه‌السلام یاد می‌کنند... 🌹شادی روح شهدا صلوات🌹 https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
🔴 شهدا ثابت کردند که در این دنیای آلوده... https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادی روح درگذشتگان، فاتحه و صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_71017373.mp3
17.82M
شب جمعه ها دل من هم پیش حسینِ شب جمعه ها آرزوم بین الحرمینِ منم باید برم... https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
توییت معاون دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب درباره وضعیت جسمانی رهبری https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. 🌸زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. 🌸 هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. 🌸چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. 🌸 تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. 🌸میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. 🌸رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: 🌸خدایا، ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی 🌸پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra
ما کتاب کهنه ای هستیم ... سرتا پا غلط! خواندنی ها را سراسر خوانده ایم ... امّا غلط! سال ها تدریس می کردم ... خطا را با خطا سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط! بی خبر بودم ... دریغا ... از اصول الدین عشق! خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط! دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط ... الّا غلط ! روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب ... روز آخر ... مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط! گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود شیخــنا فرمود ... امّا یا خطا شد ... یا غلط..! گفتم از فرط غلط ها ... دفتر دل شد سیاه! گفت می دانم ... غلط داریم آخر تا غلط ! روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت دیده ی من یک غلط می دید و او ... صدها غلط! یا رب ... از تو مغفرت زیباست ،از ما اعتراف... یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط.. https://eitaa.com/hazratkhadijekobra