هدایت شده از تریبون مستضعفین
⭕️آیا ایران با برجام از ذیل فصل هفتم خارج شده است؟+مستندات
🔹پاسخی به یک ادعای بی مبنا
🔺یکی از ادعاهایی که پس از تصویب برجام تاکنون از طرف دولتی ها و حامیان برجام مکرر مطرح شده این است که اگر برجام هیچ دستاوردی نداشته باشد حداقل ما را از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج کرده است. اخیرا و پس از خروج آمریکا از برجام و عدم حصول دستاورد اقتصادی در فضای پسابرجام این گزاره بدون هیچگونه استناد منطقی بیشتر از قبل تکرار می شود تا بلکه یک دستاورد برای خسارت محض برجام بتراشند.
🔺در آخرین نمونه حسن روحانی می گوید : « زمانی که آقای ظریف و همکارانش عازم مذاکره هستهای بودند، آنها را فرا خوانده و اعلام کردم که در روند این مذاکرات یک خط قرمز دارم که اگر مراعات نشود هیچ توافقی را نخواهم پذیرفت و آن خارج شدن از فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد و لغو قطعنامهها است و این شرطی بود که بر روی آن کاملاً تأکید داشتم.»
🔺نکته قابل توجه این است که قطعنامههای صادر شده از سوی شورای امنيت يا ذيل «يک يا چند» ماده از منشور ملل متحد قرار دارند (مثل قطعنامه ۱۹۲۹ و ۲۲۳۱) يا ذيل يک فصل از منشور قرار میگيرند (مثل قطعنامه ۱۹۷۳ که به حمله به لیبی منجر شد.)
🔺لذا از منظر حقوقی زمانی یک کشور ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار می گیرد که عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی در قطعنامه درج شود. یعنی بصورت عام و کلی ذیل فصل هفتم قرار گیرد.
🔺برای نمونه قطعنامه 1973 شورای امنیت در 17 مارس 2011 که منجر به حمله نظامی به لیبی شد ، یک قطعنامه فصل هفتمی محسوب می شود چرا که در ابتدای آن بدون هیچ قید و محدودیتی آمده است :
«Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nation »
و یا قطعنامه فصل هفتمی 2216 شورای امنیت در 14 آوریل 2015 ، علیه یمن که دوباره همان عبارت منحصرا آمده است
🔺لذا در مورد فوق شورای امنیت مجوز استفاده از گزینه تحریم و نظامی را علیه دو کشور لیبی و یمن صادر نمود و به اقدام نظامی نیز عمل مباردت کرد.
اما بررسی قطعنامه 1929 شورای امنیت علیه ایران که سخت ترین و شدیدالحن ترین قطعنامه علیه ایران است و حامیان برجام به استناد آن مدعی هستند ایران ذیل فصل هفتم شورای امنیت بوده است نشان می دهد ، ایران اصولا هیچگاه ذیل فصل هفتم نبوده که حال با برجام از آن خارج شده باشد و صرفا ذیل بند 41 آن بوده است نه ذیل فصل هفتم که در صورت عدم سرپیچی از اقدامات الزام آور آن منجر به اقدام نظامی بشود.
🔺در قطعنامه 1929 صرفا به بند41 اشاره شده است تا به الزام آوربودن آن اشاره کند و اگر بنا بود علیه ایران اقدام نظامی صورت گیرد باید قطعنامه ای ذیل کلیت فصل هفتم و بدون قید و شرط صادرمی شد یا بطور مشخص ذیل بند 42 به تصویب می رسید. در عبارت مورد اشاره قطعنامه 1929 آمده است : «اجرای بند 41 فصلVII از منشور سازمان ملل متحد»
«Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations»
🔺لذا همانطور که ملاحظه می شود برخلاف قطعنامه های فصل هفتمی 1973 و 2216 ، که کشورهای لیبی و یمن بطور کامل ذیل فصل 7 قرار گرفتند و تمامی بندهای فصل 7 برای آنها اجرایی شد و در صورت اینکه آن کشورها اقدامات الزام آور بند41 را انجام ندهند بصورت خودکار و بدون نیاز به تصویب قطعنامه جدید اجرای بند42 یعنی حمله نظامی در دستور کار قرار می گیرد. در قطعنامه 1929 علیه ایران ، عبارت مذکور محدود و مقید شده و ایران تنها ذیل یک بند از فصل هفتم یعنی بند41 قرار گرفته است.
🔺در تمامی قطعنامه های صادرشده از ابتدا تاکنون نیز ، ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد نبوده است که با برجام از آن خارج شده باشیم و تمامی قطعنامه ها علیه ایران، صرفا ذیل بند 41 منشور سازمان ملل متحد بوده است.
🔺در قطعنامه 2231 شورای امنیت که ضمیمه برجام شد و به عنوان افتخار و خروج از ذیل فصل 7 از آن یاد می شود اشاره به بند 41 فصل هفتم ، 11 بار تکرار شده که دقیقا مانند قطعنامه های قبلی صادر شده، ایران صرفا ذیل بند41 قرار گرفته است و تغییری در این مساله ایجاد نشده است.
🔺حامیان برجام که مرگ تدریجی آن را نظاره می کنند...به عجزافتاده اند تا با دوقطبی جنگ و صلح و اینکه برجام سایه جنگ و فصل هفتم منشور را از سرکشور دور کرد برای خود راه نجاتی بیابند؛ حال آنکه نه سایه جنگی وجود داشته نه فصل هفتمی بوده که اینان بخواهند آن را از بین ببرند. بقول معروف ببرکاغذی می سازند و آن را شکار می کنند و جشن پایکوبی! حال آنکه اساسا نه ببری بوده و نه شکاری!
✍️ #علیرضا_فقیهی_راد
🔹متن کامل یادداشت + مستندات در لینک زیر:
https://www.teribon.ir/archives/336686
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️گام چهارم در برابر هیچ اروپا!
🔺دولت که از برجام و اعتماد به غرب درس نگرفته بود، فورا از 24 اردیبهشت 97 مذاکرات جدیدی را با اتحادیه اروپا انجام داد تا بلکه برجام را بتواند حفظ کند و شاید بهره اقتصادی نیز نصیبش گردد. اما اتحادیه اروپا که طبق ضمیمه 2 برجام 11 تعهد از جمله تضمین فروش نفت ایران و تسهیل تبادلات بانکی را پذیرفته بود تا به امروز کاری جز وعده و البته همسویی با راهبرد فشار حداکثری آمریکا نکرده است.
🔺به گونه ای که ابتدا در مذاکرات چهار وعده به ایران دادند که عبارتند از: فعال سازی قانون مسدودسازی، اجرای فرایند رسمی برطرف سازی موانع برای بانک سرمایه گذاری اروپایی (EIB) ، تقویت همکاری بی وقفه در زمینه های مختلف با ایران شامل بخش انرژی و شرکت های متوسط و کوچک و نهایتا بررسی امکان تراکنش های بانکی موردی با بانک مرکزی ایران، که هیچکدام در عمل محقق نشد و تمامی شرکت های اروپایی ایران را ترک کردند، تبادلات بانکی کشورهای اروپایی با ایران در تبعیت از سیاست های تحریمی آمریکا قطع شد و حتی از ترس تحریم های آمریکا تراکنش های مربوط به غذا و دارو را نیز انجام ندادند و فروش نفت ایران به اروپا نیز به صفر رسید.
🔺در ادامه اتحادیه اروپا وعده راه اندازی کانال ویژه مالی موسوم به SPV را داد که آن هم محقق نشد اما اروپا که از همین انفعال و امید ایران به غرب نهایت سوءاستفاده را می کرد همین روند را ادامه داد و در ادامه مجددا وعده ای جدید را به ایران داد که آن هم نسخه تعدیل شده و نازل تر از SPV یعنی اینستکس یا همان سازوکار حمایت از تبادلات تجاری (INSTEX=INstrument for Supporting Trade EXchanges) بود که در بیانیه ای سه کشور اروپایی به صراحت گفتند که این ابزار برای «حمایت از تجارت مشروع با ایران که ابتدا بر روی بخشهای حیاتی برای مردم ایران مانند دارویی، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی تمرکز دارد» راهاندازی شده است. اینستکس که در حقیقت یک دفتر حسابداری مبتنی بر عدم رابطه بانکی ایران و اروپاست نه تنها مساله فروش نفت ایران به اروپا که ماههاست به صفر رسیده را نمی تواند حل کند، بلکه از سازوکار نفت در برابر غذا نیز تحقیرآمیزتر است که البته همین هم محقق نشده و آن را هم در بیانیه صریح خود مشروط به تصویب و تکمیل برنامه اقدام FATF توسط ایران کرده اند و یکی از دیپلمات های فرانسوی نیز صراحتا می گوید: «یک ساختار متناظر ایرانی در حال کار وجود ندارد. روزی که آنها شرایط ضروری FATF را امضا کردند درباره آن صحبت میکنیم.» که خود نشان از آن دارد که اروپا دقیقا در چارچوب سیاست تحریمی آمریکا حرکت می کند.
🔺در آخرین وعده های پوچ اروپا برای معطل کردن جمهوری اسلامی، فرانسه پیشنهاد خط اعتباری 15 میلیارد دلاری بصورت وام به ایران را طرح کرده است که با مخالفت آمریکا وضعیت آن نامشخص است. استیو منوشین در همین راستا صراحتا اعلام کرد که پاریس بدون موافقت واشنگتن قادر نخواهد بود تا خط اعتباری 15 میلیارد دلاری با ایران را فعال کند و در عین حال بر تداوم راهبرد فشار حداکثری بر ایران تاکید کرد.
🔺لذا همانطور که بیان شد اتحادیه اروپا نه تنها به تعهدات 11 گانه خود ذیل برجام عمل نکرده است، بلکه با تبعیت از تحریم های آمریکا عملا در نقش تکمیل کننده راهبرد فشار حداکثری آمریکا بوده است.
🔺اتحادیه اروپا سعی می کند اولا با دادن وعده های پوچ ایران را در برجام زیر شدیدترین نظارت های آژانس و محدودیت های برجامی نگه دارد دوما برای انجام تعهدات خود از ایران مذاکره برای سر مسائل منطقه ای و موشکی یعنی آنچه خواست آمریکاست طلب کند. اروپا همسو با راهبرد فشارحداکثری آمریکا نه تنها در حوزه تحریم ها با آمریکا همراهی کرده است، بلکه با متهم کردن ایران در حمله به آرامکو، توقیف نفتکش ایرانی توسط انگلیس و امثالهم فشار رسانه ای و سیاسی بر ایران وارد می کند.
🔺 بنابراین باتوجه به عدم انجام تعهدات توسط اتحادیه اروپا و همسویی و همراهی با راهبرد فشارحداکثری آمریکا و خسارت محض بودن باقی ماندن در برجام، انتظار می رود دستگاه سیاست خارجی کشور و هیئت نظارت بر اجرای برجام گام چهارم از اقدامات متقابل را نه مانند گام سوم نمادین و بی خاصیت، بلکه جدی و اساسی بردارند تا پیام عزت و مقاومت فعال به طرف های غربی مخابره بشود نه پیام انفعال و کماکان امید به وعده های پوچ اروپایی. دو اقدام حذف نظارت های ویژه آژانس و توقف تعهدات داوطلبانه پروتکل الحاقی می تواند اقدامی درخور باشد که زمینه ساز محکمی برای خروج از برجام در گام های بعدی باشد و طرف های غربی را نیز به هوش بیاورد که انجام تعهدات بصورت یکطرفه تداوم نخواهد داشت.
✍️ #علیرضا_فقیهی_راد
🔹متن کامل در لینک زیر👇
https://nasimonline.ir/Content/Detail/2338457
🔻کانال حوزه انقلابی 🔺
@howzehenghelabi
حوزه انقلابی
⚠️ مراقب باشید! ⭕️ عملیات فریب، با سناریوی تکراری! 1️⃣← #رئیس_جمهور که قبلتر گفته بود ⟨آبخوردنما
📌
⚠️ خطر کرهٔ شمالی شدنِ ایران❗️
🔺 چهار ضلعِ کرهٔشمالیکردنِ ایران را بشناسید!
🔹 حامیان تصویب لوایح استعماری FATF که از منظر کارشناسی دستشان خالی است، روی به اظهارنظرهای سیاسی همچون ⟨اگر ایران به کنوانسیونهای پالرمو و CFT نپیوندد مانند کره شمالی در لیست سیاه FATF قرار میگیرد⟩ آوردهاند. حالآنکه بررسی تجربهٔ کرهٔشمالی نشان میدهد که اتفاقاً جریان غربگرا با فشار و تحمیل لوایح استعماری FATF قصد دارند ایران را در مسیرِ غلط کرۀ شمالی بیندازد. چرا که یک بررسی ساده نشان میدهد با وجود پیوستن کرهٔشمالی به پالرمو و CFT، نام این کشور از لیست سیاه FATF خارج نشده است!
🔹 کره شمالی در ۲۵ جولای ۲۰۱۳ عضو کنوانسیون CFT شده و از ۱۷ ژوئن ۲۰۱۶ نیز رسما عضو کنوانسیون پالرمو شده است، اما امروز کماکان در لیست سیاه FATF قرار دارد و تغییری در وضعیت این کشور ایجاد نشده است!
🔹 اما چرا کره شمالی با وجود پیوستن به هر دو کنوانسیون مذکور از لیست سیاه FATF خارج نشده است! بیانیههای رسمی FATF حاکی از آناست که پساز پیوستن کرهٔ شمالی به کنوانسیون پالرمو و CFT و حلکردن مسأله پولشویی و تأمین مالی تروریسم، گروه ویژه اقدام مالی(FATF) بهانه جدیدی را به نام اتهام تأمین مالی سلاحهای کشتار جمعی (هستهای و موشکی) آغاز کرده و با این بهانهٔ اجازه خروج کره شمالی از لیست سیاه را نداده است.
🔹 از طرفی براساس بیانیههای رسمی منتشرشدهٔ از سوی FATF در دوسال گذشته، با اجرای کامل برنامهٔ اقدام توسط ایران هیچ تضمینی برای خروج ایران از لیست سیاه و بیانیه عمومی FATF نداده است و FATF صرفاً اعلام کرده: « ایران در بیانیه عمومی باقی خواهد ماند تا زمانی که برنامه اقدام به صورت کامل اجرا شود.»
🔹 و حتی بالاتر از این در بیانیههای عمومی FATF میگوید در صورت اجرای کامل برنامه اقدام توسط کشورمان، پرونده ایران برای بررسی وضعیت به مجمع عمومی ارجاع میشود و بحث گام بعدی (Next Step) مطرح خواهد شد.
🔹 لذا کاملاً روشن است که سرنوشت کره شمالی منتظر ایران است، چرا که با پیوستن به دو کنوانسیون CFT و پالرمو، گروه ویژه اقدام مالی هیچ تضمینی برای خروج ایران از لیست سیاه نمیدهد و از گامهای بعدی سخن میگوید. از طرفی نیز به دلیل اینکه برنامه اقدام ایران در حوزه های پولشویی و تأمین مالی تروریسم است، گام بعدی ایران اجرای یک برنامه اقدام جدید این بار در حوزه تأمین مالی موشکهای ایران است.
🔹حال باید بپرسیم افراد مدافع الحاق به کنوانسیون های استعماری FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام چرا اصرار دارند ایران را تبدیل به کره شمالی دیگری کنند؟! چهار ضلعِ اصلیِ کرهٔ شمالی شدن ایران مجید انصاری، سید محمد صدر، حسن روحانی و علی لاریجانی هستند، که با اصرارهای خود در مجمع تشخیص برای پیوستن به کنوانسیونهای درخواستی FATF نه تنها ایران را مانند کره شمالی گرفتار میکنند بلکه ایران را به سمت گام بعدی یعنی مسأله موشکی خواهند برد.
متن کامل یادداشت در لینک زیر:👇
NasimOnline.ir/Content/Detail/2342687
✍️ #علیرضا_فقیهی_راد
▫️ @Haallaj
🔰 @HowzehEnghelabi
⭕️ فرش قرمز برای جاسوسان آژانس
🔹در جریان توافق برجام، یکی از مسائل اساسی که تیم مذاکره کننده ادعای حل و فصل نهایی و همیشگی آن را داشت، پرونده «ابعاد احتمالی نظامی پرونده هسته ای ایران» موسوم به PMD بود. حسن روحانی 25 آذر 94با تاکید بر مختومه شدن پرونده PMD گفت:«به ملت ایران تبریک می گویم به دلیل موفقیتهای پی در پی در صحنههای مهم داخلی و بین المللی...در نشست شورای حکام در روز گذشته نه تنها موضوع ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای معروف به PMD خاتمه یافت، بلکه ۱۲ قطعنامهای که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ در شورای حکام علیه ایران تصویب شده بود لغو شد»
🔹پس از آن روزنامه های زنجیره ای بزک کننده برجام هم با رپورتاژ خبری ادعا کردند پرونده PMD برای همیشه به تاریخ پیوسته است: «خداحافظ پی ام دی؛ تحریم ها دی ماه لغو می شود»، «پایان پی ام دی؛ آغاز اجرای برجام»، «پی ام دی به تاریخ می پیوندد»،«پرونده پی ام دی سفید بسته میشود»و...
🔹در برجام ایران برای جلب رضایت آژانس بین المللی انرژی اتمی و طرف های برجام پروتکل الحاقی را داوطلبانه پذیرفت، نظارت های ویژه و منحصربفردی در دنیا را ذیل برجام متعهد شد، روزانه بطور متوسط 6 بازرس آژانس در ایران حضور فعال دارند و بیش از 20 درصد بازرسی های آژانس در سراسر دنیا، بطور خاص در ایران انجام می شود اما پس از گذشت 7سال از واگذاری بی سابقه ترین امتیازها و با وجود بازگشت تحریمهای آمریکا و همراهی اروپا و صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران، اکنون با ادعای جدید آژانس مبنی بر فعالیت های مخفی هسته ای ایران در دومکان و لزوم بازرسی مستقیم از آنها عملا پرونده ابعاد احتمالی نظامی هسته ای ایران باز شده است.
🔹در مقابل ایران ادعاهای آژانس را رد کرد و اعلام کرد اجازه بازرسی از مکان های اعلام شده به استناد اطلاعات جاسوسی رژیم صهیونیستی را نخواهد داد
🔹در ادامه با ارائه گزارش فصلی آژانس به شورای حکام و با طراحی سه کشور اروپایی، قطعنامه ای در شورای حکام علیه ایران صادر شد. تا اروپایی ها زمینه ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت را آماده کرده باشند
🔹سپس با سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس به تهران، بیانیه مشترکی مابین آژانس و دولت حسن روحانی صادر شد.
🔹این بیانیه بطور آشکاری نشان از عقب نشینی مجدد دولت روحانی از حرف ها و مستندات چندی پیش خود مبنی بر اینکه اطلاعات حاصل از جاسوسی رژیم صهیونیستی مطابق اساسنامه آژانس هیچ تعهدی برای ایران جهت پذیرش بازرسی ها نمی کند، بود. در قسمتی از بیانیه آمده است: «ایران به طور داوطلبانه به دو مکان مشخص شده توسط آژانس دسترسی داده و فعالیت های راستی آزمایی آژانس را برای حل و فصل این موضوعات تسهیل خواهد کرد. تاریخ های مربوط به دسترسی های آژانس و فعالیت های راستی آزمایی، مورد توافق قرار گرفته است.» لذا دولت روحانی مانند گذشته با وادادگی تمام عملا پذیرفت پرونده PMD باز باشد و اجازه بازرسی از دو مکان درخواستی آژانس در اطراف شهر رضا و یکی در اطراف تهران را به بازرسان آژانس داد.
🔹نهایتا گروسی در تازه ترین گزارش خود اعلام می کند بازرسان آژانس از یکی از مناطق مورد مناقشه و درخواستی (محلی اطراف شهررضا) بازرسی و نمونه برداری کرده اند و در ماه جاری نیز از یک مکان هسته ای دیگر( اطراف تهران) بازرسی خواهند کرد.
🔹بنابراین روشن است با وجود اجازه دسترسی های گسترده و واگذاری امتیازات بی سابقه، پرونده ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران (PMD)کماکان روی میز آژانس است و برخلاف ادعاهای مقامات دولتی در یکماه گذشته، اکنون ایران در روند عقب نشینی خود اجازه بازرسی به دومکان درخواستی آژانس را داده است
🔹عقب نشینی های ایران در برابر زیاده خواهی ها و سیاسی کاری های آژانس نه تنها منجر به رفع ابهام طرف مقابل که عملا نقش بازیگر آمریکا را دارد، نخواهد شد، بلکه ایران پس از یک گام عقب نشینی باید گام های بعدی را بردارد. و پرونده هسته ای ایران مجددا تبدیل به مساله تهدید امنیت جهانی شود و درگیر همان روند دهه هشتاد و ابتدای دهه نود شود که در موضع پاسخگویی به سئوالات و اتهامات بی انتهای آژانس قرار گیرد
https://www.instagram.com/p/CE3vJ25gUp6/?igshid=64746t2bp002
🔹با این عقب نشینی ایران عملا وارد پازل بازی سیاسی آژانس شد که قسمتی از پازل راهبرد فشارحداکثری آمریکا علیه ایران است. هرچند آژانس اعلام کرده دیگر ادعای جدید مطرح نخواد کرد اما رجوع به تاریخ همکاری های ایران و آژانس نشان می دهد علی رغم همکاری های گسترده و شفاف ایران، نه تنها سئوالات تمام نشده، بلکه اتهامات جدید و بدعهدی های دیگری از سوی آژانس تکرار شده است. این پروسه بازرسی ها و طرح ادعاهای بی اساس نهایتا منجر به بازرسی (بخوانید جاسوسی) از تمامی اماکن نظامی ایران خواهد شد.
✍️ #علیرضا_فقیهی_راد
@howzehenghelabi