eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
309 دنبال‌کننده
7هزار عکس
7.7هزار ویدیو
69 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 رونمایی از شعار سال اعتکاف ۱۴۰۳ با عنوان "اعتکاف، معنویت و مقاومت" 🔹 همزمان با برگزاری نهمین هم اندیشی راهبری اعتکاف سراسر کشور در حضور نماینده حزب الله، دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت و نمایندگان ولی فقیه در استان ها از شعار اعتکاف سال ۱۴۰۳ رونمایی شد. 🔹 به گفته رئیس ستاد اعتکاف این شعار بر اساس راهبرد اعتکاف در بسترسازی برای رشد جوانان و تربیت انسان‌های مقاوم و تبیین اندیشه مقاومت انتخاب شده است. ✅موثق|سریع|جذاب در 👇 https://eitaa.com/joinchat/4980736Cc3a5724030
پيامبر گرامی اسلام صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: «إنَّ اللّهَ تَعالی نَصَبَ فِي السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَكا يُقالُ لَهُ: الدّاعي، فَإِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ يُنادي ذلِكَ المَلَكُ كُلَّ لَيلَةٍ مِنهُ إلَی الصَّباحِ: طوبی لِلذّاكِرينَ! طوبی لِلطّائِعينَ. ويَقولُ اللّهُ تَعالی: أنا جَليسُ مَن جالَسَني، ومُطيعُ مَن أطاعَني، وغافِرُ مَنِ استَغفَرَني، الشَّهرُ شَهري، وَالعَبدُ عَبدي، وَالرَّحمَةُ رَحمَتي، فَمَن دَعاني في هذَا الشَّهرِ أجَبتُهُ، ومَن سَأَلَني أعطَيتُهُ، ومَنِ استَهداني هَدَيتُهُ، وجَعَلتُ هذَا الشَّهرَ حَبلاً بَيني وبَينَ عِبادي؛ فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إلَيَ» (۱)؛ خداوند متعال، در آسمان هفتم، فرشته ای گماشته است كه به آن، «داعی» می‌گويند و چون ماه رجب فرا رسد، آن فرشته، هر شبِ آن ماه را تا صبح، ندا می‌دهد: «خوشا بر ذاكران، خوشا بر طاعت‌كنندگان.  خداوند متعال نيز می‌فرمايد: «من، همنشين كسی هستم كه با من، همنشين باشد و مطيع كسی هستم كه اطاعتم كند و آمرزنده كسی هستم كه از من، آمرزش بخواهد. ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من. هر كه مرا در اين ماه بخوانَد، پاسخش می‌گويم و هر كه از من [چيزی ]بخواهد، عطايش می‌كنم و هر كه از من هدايت جويد، راه نمايش باشم. اين ماه را رشته ای بين خودم و بندگانم قرار داده‌ام. هر كس به اين رشته (ريسمان) چنگ زند، به من می‌رسد». (ا) الإقبال: ج ۳ ص ۱۷۴، بحار الأنوار: ج ۹۸ ص ۳۷۷ ح 
یکی از دعاهای امام موسی كاظم عليه السلام در اعمال نخستین شب ماه رجب و در سجده پس از اقامه نماز شب این بود که: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ الأَئِمَّةِ يَنابيعِ الحِكمَةِ، واُولِي النِّعمَةِ، ومَعادِنِ العِصمَةِ، وَاعصِمني بِهِم مِن كُلِّ سوءٍ، ولا تَأخُذني عَلی غِرَّةٍ ولا غَفلَةٍ، ولا تَجعَل عَواقِبَ أعمالي حَسرَةً، وَارضَ عَنّي فَإِنَّ مَغفِرَتَكَ لِلظّالِمينَ وأنَا مِنَ الظّالِمينَ، اللّهُمَّ اغفِر لي ما لا يَضُرُّكَ، وأعطِني ما لا يَنقُصُكَ، فَإِنَّكَ الوَسيعُ رَحمَتُهُ، البَديعُ حِكمَتُهُ (۱)؛ بار خدايا! بر محمّد و خاندان او، [يعنی] امامان، چشمه‌های حكمت و صاحبان نعمت و معدن‌های عصمت، درود فرست و به حقّ خاندان آنان، مرا از هر بدی و گزندی نگه دار، و بی‌خبر و غافلگير، بر من متاز، و عاقبت كارهايم را مايه دريغ و افسوس من، قرار مده و از من خشنود باش، كه آمرزش تو برای ستمكاران [ـِ بر خويش] است و من هم از ستمكارانم. بار خدايا! مرا بيامرز، كه آمرزيدن من، به تو زيانی نمی‌رساند، و به من عطا كن، كه عطا كردن، از تو چيزی نمی‌كاهد؛ زيرا تو كسی هستی كه رحمتش بی‌انتهاست و حكمتش نو [و بی مانند] است. (۱) مصباح المتهجّد: ص ۷۹۹ ح ۸۵۹، الإقبال: ج ۳ ص ۱۸۷ كلاهما عن عليّ بن حديد، بحار الأنوار: ج ۹۸ ص ۳۸۱ ح ۲. نام کتاب: نهج الذكر با ترجمه فارسي۴ - جلد ۴ صفحه: ۳۰۴
پيامبر خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم همچنین در حدیثی فرمودند: «إنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ وتَعالَی ـ اختارَ مِن كُلِّ شَيءٍ أربَعَةً: اِختارَ مِنَ المَلائِكَةِ جَبرَئيلَ وميكائيلَ وإسرافيلَ ومَلَكَ المَوتِ عليهم السلام.  وَاختارَ مِنَ الأَنبِياءِ أربَعَةً لِلسَّيفِ: إبراهيمُ وداودُ وموسی وأنَا.  وَاختارَ مِنَ البُيوتاتِ أربَعَةً، فَقالَ: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی ءَادَمَ وَنُوحًا وَءَالَ إِبْرَ هِيمَ وَءَالَ عِمْرَ نَ عَلَی الْعَــلَمِينَ.  وَاختارَ مِنَ البُلدانِ أربَعَةً، فَقالَ عز و جل: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ * وَ طُورِ سِينِينَ * وَ هَـذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ (۱)»، فَالتّينُ المَدينَةُ، وَالزَّيتونُ بَيتُ المَقدِسِ، وطورُ سينينَ الكوفَةُ، وهذَا البَلَدُ الأَمينُ مَكَّةُ.  وَاختارَ مِنَ النِّساءِ أربَعا: مَريَمُ وآسِيَةُ وخديجَةُ وفاطِمَةُ.  وَاختارَ مِنَ الحَجِّ أربَعَةً: الثَّجُّ وَالعَجُّ وَالإِحرامُ وَالطَّوافُ، فَأَمَّا الثَّجُّ فَالنَّحرُ، وَالعَجُّ ضَجيجُ النّاسِ بِالتَّلبِيَةِ.  وَاختارَ مِنَ الأَشهُرِ أربَعَةً: رَجَبٌ وشَوّالٌ وذُو القَعدَةِ وذُو الحِجَّةِ.  وَاختارَ مِنَ الأَيّامِ أربَعَةً: يَومُ الجُمُعَةِ ويَومُ التَّروِيَةِ ويَومُ عَرَفَةَ ويَومُ النَّحرِ (۲)؛ خداوند متعال، از ميان هر چيزی، چهار [ نمونه] را برگزيد: از ميان فرشتگان، جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل عليهم السلام را برگزيد. و از ميان پيامبران، چهار نفر را برای شمشير و جهاد برگزيد: ابراهيم و داوود و موسی و من. و از ميان خاندان‌ها، چهار خاندان را برگزيد و فرمود: «خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد». و از ميان شهرها، چهار شهر را برگزيد و فرمود: «سوگند به انجير و زيتون *و طور سينا* و اين شهر امن». «انجير»، مدينه است. «زيتون»، بيت المقدس است. «طور سينا»، كوفه است (۱) و «اين شهر امن»، مكّه است. و از ميان زنان، چهار بانو را برگزيد: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه و از ميان [ اعمال] حج، چهار عمل را برگزيد: ثج، عَج، احرام و طواف. ثج، قربانی است و عج، زمزمه لبّيك مردم و از ميان ماه‌ها، چهار ماه را برگزيد: رجب، شوّال، ذی قعده و ذی حجّه  و از ميان روزها، چهار روز را برگزيد: روز جمعه، روز تَرويَه (هشتم ذی حجّه)، روز عَرَفه و روز قربانی». (۱) التين: ۱ ـ ۳. (۲) الخصال: ۲۲۵ / ۵۸ عن موسی بن بكر عن الإمام الكاظم عليه السلام، معاني الأخبار: ۳۶۵ / ۱ عن موسی بن بكر عن الإمام الكاظم عن آبائه عليهم السلام عنه صلی الله عليه و آله وفيه من «إنّ اللّه ـ تبارك وتعالی ـ اختار من البلدان» إلی «مكّة»، روضة الواعظين: ۴۴۴ وليس فيه «للسيف»، بحار الأنوار: ۶۰ / ۲۰۵ / ۲.
در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد!! شهروند ساده هندی برگشت و چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او در اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد!! افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند... پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد!! اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: این 50000 روپیه را بردار و برو به آن هندی بده و در مقابل کاری که انجام دادی از او معذرت بخواه؟! افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذرخواهی کنم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است باید بدون چون و چرا اجرا کنی؟! افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذرخواست هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند!! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد...!! روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد!! او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند!! روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟! افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم. ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند؟! افسر گفت: آن روز که هیچ کس را نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده میگویی برو او را بزن؟! می ترسم افرادش مرا بکشند. ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد. وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش بلند هم نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد؟! افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی!! افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است؟! ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد!! ولی دفعه دوم، او کرامت خود را به پول فروخت!! برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد»!! این داستان حکایت افراد زیادی است از : نیروهای سیاسی ،اختلاسگران،سیاسیون ووو.... آنان با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند‌؟! آنها از ترس باختن اندوخته های کاذب خود سکوت کرده اند زیرا دیگر کرامتی برایشان باقی نمانده که از آن دفاع کنند لذا لال شده اند. آنها همه چیز خود را با پول معامله کردند حالا ترس از دست دادن پول،پست و مقام، اعتبار سیاسی دیگر هیچ چیزی ندارند که بخواهند از آن دفاع کنند!! مراقب کرامت،شخصیت و انسانیت خود باشیم. https://eitaa.com/SoKoOT444
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃رفیق خوشبخت ما ۴ «ای شهید...» شهید حاج قاسم سلیمانی: «من با این پاها در حَرَمت پا گذارده‌ام و دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آن‌ها را ببخشی.» https://eitaa.com/oshaghalhosein_313
  خـدا صلى‌الله‌عليه‌وآله مِن كُنُوزِ البِرِّ: كِتمانُ المَصائب و الأمراضِ و الصَّدَقةِ. پوشيده داشتن مصيبت‌ها و بيماری‌ها و صدقه، از گنج‌هاى نيكى است. 📚 بحار الأنوار، ج٨٢، ص١٠٣، ح۵٠ https://eitaa.com/oshaghalhosein_313