🚨در جایی که ولی فقیه با مسئلهای مخالف است و شرایط به شکلی است که ایشان نمیتواند اعمال قدرت کند، بر عهدهٔ دیگران است که با روشنگری و تبیین حقایق به ولی فقیه در اجرای قوانین اسلام کمک نمایند
علامه ای که بخاطر برنامه کاهش جمعیت در ایران دق کردند و از دنیا رفتند
علامه محمد حسین حسینی طهرانی (ره) یکی از مجاهدین و مبارزین انقلاب و از یاران امام خمینی بودند. ارادت بسیار بالایی هم نسبت به امام خامنه ای داشتند . این عالم بزرگوار در بصیرت و ولایتمداری از بسیاری از علمای هم طراز خود جلوتر بودند . داستان خانه نشینی و مخالفت ایشان با برنامه کاهش جمعیت در دهه هفتاد با شعار فرزند کمتر زندگی بهتر الگوی خوبی برای جوانان انقلابی است.
وی در پی اجرای سیاستهای کاهش جمعیت در دههٔ هفتاد مقطعی درس خود را تعطیل و به تدوین کتاب «کاهش جمعیت ضربهای سهمگین بر پیکر مسلمین» پرداخت. او در این کتاب بحث کاهش جمعیت را نقشهٔ استعمار برای مسلمانان دانست.
وی میگفت: «محرز است که آیتالله خامنهای با این طرح [کاهش جمعیت] موافق نیستند و افراد موثقی از خود ایشان نقل کردهاند که ایشان از این مسئله پشتیبانی نمیکنند و لذا مخالفت با این طرح وظیفهای شرعی است. در جایی که ولی فقیه با مسئلهای مخالف است و شرایط به شکلی است که ایشان نمیتواند اعمال قدرت کند، بر عهدهٔ دیگران است که با روشنگری و تبیین حقایق به ولی فقیه در اجرای قوانین اسلام کمک نمایند.»
سید محمدصادق حسینی طهرانی فرزند ارشد وی در پیامی به بزرگداشت بیستمین سالگرد درگذشت او آوردهاست: «در همین مسئله کاهش جمعیت همواره به شدت ابراز ناراحتی و تأسف مینمودند خصوصاً پس از آنکه شنیدند مجلس تصویب نمودهاست که خانوادههای پرجمعیت از بسیاری از مزایای اجتماعی محروم هستند. در ماههای آخر عمر شریفشان هر روز در منزل و مجالس و محافل خصوصی با عصبانیت ناراحتی خود را از این مسئله ابراز میکردند و میفرمودند که دشمنان اسلام آن کاری را که میخواستند بکنند کردند و نسل شیعیان عقیم شد و این امر دیگر به این زودیها قابل اصلاح نخواهد بود و هر بار این مطلب را میفرمودند صورتشان از غصه چنان سرخ میشد که حقیر نگران میشدم که عارضه سکته ایشان عود نماید و گمان حقیر این بود که ایشان از غصه این مسئله دق کردند و این معنا در سکته نهائی ایشان دخیل بود.
#پویش_فرزند_آوری
هدایت شده از 🇮🇷بیاد شهیدین سربازان
حلقه صالحین (۹۹/۷/۲۰)
موضوع: احترام به پدر و مادر
پایگاه شهدای شیخ مهدی
*پلان اول :*
*مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.*
*کیان: این کار را نکنی امیر*
*مختار: برای چه؟*
*کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد]*
*پلان دو :*
*عمار در میانه های جنگصفین به شهادت میرسد.امام علی علیه اسلام تنها شده ،*
*در میان لشکریان قدم میزند ، اشک میریزد و ندا میدهد :*
*«أین عمار؟ ...... أین عمار؟»*
*عمار کجاست؟*
*عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد .*
*تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ،*
*اما حالا ..*
*پلان سه :*
*چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛*
*💥حمله ی فرهنگی ،*
*💥ناتو فرهنگی ،*
*💥شبیخون فرهنگی ،*
*همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم .*
*⚡کار به جایی میرسد که ندای«أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم .*
*حالا خودش یک تنه به میدان می آید ، حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد،*
*برجام دو و سه و چهار، دنیای گفتمان ،همه را رد میکند،*
*ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند .*
*اما ....*
*حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده .*
*تنها شده ،*
*خودش یک تنه به جنگ میرود .*
*خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم .*
*میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟ یعنی حال و اوضاع لشکر خرااب است .*
*کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد ...*
*أين عَمّار ؟*
*تکرار تاریخ*
*معلم تاریخمان میگفت:*
*که امیرالمومنین (علیه السلام) جنگ را در صفین برده بود ...*
*❗❗در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!*
*❗❗امام علی (علیه السلام) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!*
*❗❗و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!*
*❗👈هر چه امام علی (علیه السلام) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ...کسی گوش نکرد !!*
*❗📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده ی امام علی (علیه السلام) بود به مذاکره بفرستند !!!*
*❗👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!!*
*❗👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ...*
*📌امام علی (علیه السلام) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم...*
*❗👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!*
*📌امام علی (علیه السلام) گفت:من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که از این مذاکرات دارید نمیرسید.*
*❗👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!*
*📌امام علی (علیه السلام) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ...*
*👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد.*
*❗👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!*
*امام علی (علیه السلام) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است...*
*❗👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:*
*شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.*
*اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!*
*❌⭕👈روز اعلام نتیجه ی مذاکرات حکمیت فرا رسید.*
*👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، امام علی (علیه السلام) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.*
*❗👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!*
*❗👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت*
*❗❗و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد.*
*❗👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی علیه السلام را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!*
*❗❗ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست ....*
🌑🌑
👇👇👇👇👇
*📌امام علی (علیه السلام) از همان ابتدا خوشبین نبود ...چون دشمن شناس بود ...*
.
*❗❗👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد......*
*باشد که از تاریخ درس گیریم*
✅اهمیت موضوع ولایت و ولایتمداری
💠 خدا با ماست...
🔻وقتی حضرت موسی به دستور الهی فرمان کوچ به بنی اسرائیل داد و شبانه👀 از شهر خارج شدند و با پای پیاده👣 و با زن و کودک و پیر و... حرکت کردند با سرعت ضعیفی حرکت می کردند و به همین دلیل سربازان فرعون🤴 با اسب و سواره🐎 که در پی آنها بودند از دور دیده شدند اصحاب موسی گفتند ما گیر افتادیم😱
♦️ قالَ كَلّا إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ﴿۶۲-شعرا﴾ حضرت موسی فرمود ابدا هرگز! خدا با من است، او هدایت می کند او می گوید که چکار کنیم. و نصرت الهی به حضرت موسی و پیروانش در دشواریهای مسیر هدایت رسید آنجا که به اذن خداوند با عصای حضرت، دریا🌊 شکافته شده و راه برای آنان هموار شد. و قبل از اینکه فرعونیان به قوم بنی اسرائیل دست یابند از طرف خداوند به موسی وحی رسید که عصایت را به آب بزن... ♦️فأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿۶۳- شعراء﴾ با خوردن عصای موسی به آب ، آب شکافته شد و زمین خشک زیر پای قوم موسی پدیدار گردید وبه دستور الهی بنی اسرائیل از آن عبور کردند وبه دنبال آنها که فرعونیان وارد آب شدند به یکباره آب فرونشست وهمگی غرق شدند در اینجا نجات قوم موسی به خاطر ولایت حضرت موسی بود باعث شد که قوم موسی از دست فرعون نجات یابند.
🔷رهبر معظم انقلاب نیز با الهام از روایت قرآنی موسی علیه السلام، ضمن اشاره به داستان چگونگی نصرت الهی بر حضرت و پیروانش تاکید کردند خداوند بندگان مخلصش را یاری خواهد کرد. به ولایت حضرت موسی اشاره نمودند که این ولایت موسی بود که باعث نجات قومش شد. 95/9/3
#متن
#ولایتمداری
#تاریخ_انبیاء
#اربعین_بستر_ظهور
#الحسین_سفینة_النجاة
🔰با قافله مجازی#اربعین همراه باشید.
🆔 @ghafele_asheghan