بسم الله الرحمن الرحیم
✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش
بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال اصلی است که بخش بخش شده است، درست مانند کیکی که تکه تکه می کنیم که اگر همه آن اجزاء را در کنار هم قرار دهیم باز هم همان کیک اولیه می شود. در این حالت سوال اصلی غیر از سوالات فرعی و به نوعی جامع آنها باید باشد. این تلقی عمومی از سوالات فرعی است.
در برخی موارد سوال اصلی ما به گونه ای است که خود سوال قابل تفکیک و شکستن است. مثلا اگر بخواهیم یک مطلب را از سه زاویه مختلف بررسی کنیم هر کدام از آنها می توانند یک سوال فرعی باشند. در این صورت ما سوال را می شکنیم و از میان سوال اصلی چند سوال فرعی را استخراج می کنیم.
در مقابل گاهی پاسخ به سوال اصلی به یک فرایند نیاز دارد. به تعبیر دیگر گاهی ما برای پاسخ به یک سوال اصلی باید یک مسیر را طی کنیم. در اینجا اگر بخواهیم پژوهش را تبدیل به چند بخش کنیم هر بخش، پاسخ به قسمتی از سوال فرعی نیست بلکه گاهی این بخش ها مقدماتی هستند برای پاسخ به سوال اصلی. در این حالت ما سوال اصلی را نمی شکنیم بلکه پاسخ را تکه تکه کرده و هر مرحله را به مثابه یک فصل یا بخش ارائه می کنیم. بنابراین هر بخش از پژوهش های این گونه، بخشی از جواب به سوال اصلی است نه جواب به بخشی از سوال اصلی (دقت)
در حالت اول ما سوال اصلی را شکسته ایم لذا مناسب است که با چیزی به نام سوال فرعی روبرو باشیم. سوال فرعی بخشی از سوال اصلی است. اما در حالت دوم حداقل در برخی موارد بخش ها و فصلهای پژوهش پاسخ به سوالات مقدماتی هستند. لذا ما در اینجا با سوالات فرعی روبرو نیستیم بلکه با سوالات مقدماتی روبرو هستیم. اگر چنین باشد در این صورت ممکن است بخش آخر یا یکی از فصلهای نهایی پژوهش جمع بندی موارد گذشته و پاسه به سوال اصلی باشد. طبیعی است که این بخش بدون پاسخ به آن سوالات مقدماتی قابل پاسخ نیست لذا این فصل در واقع پاسخ به سوال اصلی است مشروط به اینکه آن فصلهای مقدماتی هم وجود داشته باشد. طبق این بیان در برخی پژوهش ها ما سوالات فرعی نداریم. لذا پیشنهاد این است که در بخش سوالات فرعی و ساختار پژوهش به جای نوشتن سوالات فرعی روال حل مساله بیان شود و کیفیت پاسخ به سوال اصلی مطرح شود اعم از اینکه این پاسخ با شکستن سوال اصلی همراه است یا یک فرایند مرحله به مرحله که در آخر آن به حل سوال اصلی می رسیم.
پ.ن.1: البته برای هر کدام از این موارد ان شاء الله مثالهایی باید زده شود که سعی می کنم به زودی تقدیم کنم.
پ.ن.2: این مطلب را با یکی از اساتید خوب و مطرح پژوهش (حفظه الله) هم مطرح کردم و ایشان هم اشکال را پذیرفتند و آن را نیازمند دقت و تامل دانستند. ان شاء الله منتظر تاملات بزرگواران هستیم.
#آموزش_پژوهش
#مساله_تحقیق
#سوال_اصلی
#سوال_فرعی
#طرحنامه
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
مؤسسه حیات طیبه
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال ا
بنده در چندین مقاله با چنین مشکلی مواجه بودم. اگر در این زمینه تجربه ای دارید خوشحال می شویم که آن را با ما به اشتراک بگذارید. منتظر تاملات بزرگواران و اساتید محترم هستم.
مؤسسه حیات طیبه
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال ا
✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش
#دیدگاه
نوشته جناب آقای مازنی حفظه الله مدیر ترویج پژوهش حوزه علمیه و سردبیر مجله رهنامه پژوهش در مورد متن "تاملی در سوالات فرعی پژوهش"
👇👇👇
سلام علیکم و رحمت الله
دقت نظر شما در تبیین سوالات فرعی، نوع بندی و تمایز بین انواع آن جالب توجهه و با آن موافقم و چند نکته خدمت شما تقدیم می کنم.
۱. فهم سوال تحقیق، چیستی و ماهیت آن و نقشی که در ساختار تحقیق دارد و نیز کارکرد آن مهم است.
اینکه سوال تحقیق چگونه متولد می شود؟ مساله تحقیق (و بیان مساله)چه نقشی در شکل گیری آن دارد؟ و مانند آن.
می دانیم که مساله از طریق طرح آن و تبیین مساله، اهداف، فرضیه و سوالات تحقیق به خواننده منتقل می شود. با سوال زوایای مجهول مساله روشن می شود و ابعاد مه آلودش ابهام زدایی می شود.
یعنی صورت مساله با سه بیان جملات مصدری(هدف)، خبری(فرضیه)و استفهامی تبیین می شود.
اما اینکه سوالات فرعی آیینه تمام نمای سوال اصلی است یا فرایند حل مساله نکته دیگری است.
پژوهش فرایند حل مساله و تولید علم است. از این رو کل تحقیق در فرض نخست مورد اشاره شما به دو بخش مقدمات و فرایند تولید علم اشاره دارد
یعنی بخش نخست در قالب کلیات و طرح مساله و بخشهای بعدی حل مساله از طریق کنکاش علمی و پاسخ به سوالات تحقیق به دست می آید.
سوالات فرعی در راستای حل مساله است و با توجه به مولفه هایی نظیر سادگی و دشواری پژوهش به دو صورت می تواند باشد.
۱. به خودی خود اصالت داشته و پاسخی اصلی برایش محسوب شود. مثلا اگر بخواهید نقش یک مفهوم اخلاقی(مانند راهبرد فریب در نظریه 5p مینتزبرگ) را در مواضع سیاسی مرحوم آخوند بشناسید فصلی به مبانی اخلاقی آخوند می پردازید. که ای بسا استخراج این مبانی جنبه اصطیادی داشته باشد. یعنی باتوجه به اینکه هیچ اثر اخلاقی از ایشان منتشر نشده کار محقق دشوار بوده و فصل مستقلی( که البته کاربرد آن در فصل نهایی تحقیق روشن می شود)، به آن اختصاص می یابد. این فصل اگر چه تبعی است ولی مستقل نیز هست.
۲. و چه بسا این فصل جنبه تدوینی(به قدر حاجت برای محقق) ایفا نماید. مثلا اگر همین عنوان تحقیق برای استخراج مواضع اخلاقی مرحوم امام(که آثار مستقل اخلاقی دارد)، باشد.
هر دو صورت به دنبال پاسخ به این سوال فرعی است: مبانی اخلاقی آخوند/امام خمینی کدام است؟
در صورت دوم جنبه مقدمی برای سوال اصلی خواهد داشت. پس در دومی هم اگر چه تدوینی است، اما مانند کلیات تحقیق بی جان نیست، بلکه ریتم تحقیق کمی تندتر می شود. البته نه به تندی ریتم صورت نخست که جنبه تولیدی دارد.
تمایز ظریف مورد اشاره شما به تفاوت مساله در فرایند حل مساله مرتبط است.
نکته دیگر اینکه نفی و اثبات برخی از مولفه ها نظیر فرضیه تحقیق ناظر به نوع تحقیق متفاوت خواهد شد. ما ملزم به داشتن فرضیه در همه پژوهش هایمان ولو بلغ مابلغ نیستیم. کما اینکه درباره سوالات فرعی اینچنین است. البته اصل بر داشتن سوالات فرعی است.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
مؤسسه حیات طیبه
✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش #دیدگاه نوشته جناب آقای مازنی حفظه الله مدیر ترویج پژوهش حوزه علمیه و
#تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش
#پاسخ
گاهی آنچه به عنوان مقدمه مطرح می شود خود می تواند یک سوال مستقل اما کوتاه پژوهشی باشد که البته فی نفسه چندان ضرورت و جذابیتی برای حل آن متصور نیست الا اینکه حل آن، راه را برای حل همین مساله اصلی پژوهش فراهم کند. گاهی حل مساله پژوهش دقیقا به حل همین مساله مقدماتی مربوط است. چه بسا حل خود مساله و ابتکاری که در آن وجود دارد مجموعا 3 صفحه شود اما برای رسیدن به این مساله باید آن مساله مقدماتی را به خوبی حل کرد. غرض اینکه چه بسا حل مساله پژوهش به حل یک یا چند مساله مقدماتی مربوط باشد. یا اینکه محقق مسیری را برای حل معرفی کند که در این مسیر چند ایستگاهش همین مسائل مقدماتی باشند.
نکته دیگر اینکه به نظر می رسد ما هم در طرحنامه ها و هم در فعالیت ذهنی پژوهشگر پیش از شروع پژوهش باید از جهت وجود سوالات فرعی تجدید نظر کنیم. به نظر می رسد ما نیازمند سوالات فرعی نیستیم بلکه محقق وقتی مساله اش را شناخت و ضرورت انجام آن را درک کرد باید به این سوال پاسخ دهد که چگونه قرار است به این مساله پاسخ دهد. در واقع فرایند پاسخ گویی به مساله اصلی چیست. طبیعتا این فرایند از چند مرحله تشکیل می شود که در گزارش تحقیق خود را به صورت فصول مختلف نشان می دهد. این مراحل ممکن است از شکستن سوال اصلی به دست آید و ممکن است به صورت دیگری باشد که برخی مراحل جنبه مقدمی برای برخی مراحل دیگر باشد. به نظر می رسد توجه به چیستی، چرایی و چگونگی حل مساله پژوهش باید در طرحنامه مطرح باشد و بقیه مطالب مانند عنوان، ساختار، سوالات فرعی در طرحنامه ضروری نیست.
مؤسسه حیات طیبه
#تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش #پاسخ گاهی آنچه به عنوان مقدمه مطرح می شود خود می تواند یک سوال مستقل
ادامه:
این مثال هم به ذهن می رسد که وقتی قرار است مثلا ماشینی ساخته شود ابتدا باید قطعات آن به طور جداگانه ساخته شوند و در مرحله نهایی این قطعات مونتاژ شوند. در برخی پژوهشها فصل آخر کار مونتاژ را انجام می دهد و مراحل دیگر کار قطعه سازی را. در این صورت عنوان کلی پژوهش با عنوان فصل آخر به لحاظ ماهوی (نه صرفا لفظی) یکی خواهد بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
نکته ای از یکی از اساتید بزرگ و از شاگردان مرحوم آیت الله بهجت (رضوان الله علیه)
در روایت عنوان بصری حضرت صادق علیه السلام در جواب سوال از حقیقت عبودیت سه چیز را مطرح می فرمایند که اولین آن چنین است:
✅ أن لا یری العبد لنفسه فیما خَوَّله الله تعالی ملکا ✅
خوّل به معنای اعطا کردن است یعنی عبد در آنچه خداوند به او عطا کرده برای خود ملکیتی نبیند و خود را مالک هیچ امری از امور خود از جمله سلامتی، بدن قوی، ذهن قوی، علم، مال، خانواده و غیره نبیند. بنده هیچ ندارد.
نکته ای که ایشان می فرمودند در مورد همین خول است. چرا خول فرمودند و اعطی نفرمودند. ایشان معتقد بودند که چه بسا از باب اشتقاق کبیر، خول با خیل و خیال دارای معنای نزدیک باشد و با این کلمه به این اشاره دارند که آنچه که به شما داده شده را شما خیال می کنید که مال شما است و به شما داده شده است. مال شما نیست. به خیال نیفتید که علمی که دارم یا تیزهوشی یا مال و اولاد و غیره مال من است. این بخش از روایت می خواهد بفرماید که بنده این خیال و پندار را نمی کند که مالک چیزی است.
پ.ن: چقدر تواضع ساده خواهد بود اگر همین یک روایت در جان ما بنشیند. چقدر بود و نبود برخی چیزها و افراد در نزد انسان ساده خواهد بود اگر بدانیم آنچه هست و نیست مال ما نیست. البته که می دانیم اما در این روایات و روایات و آیاتی از این دست نیازمند دانستنی از جنس دیگری هستیم. باید همه وجودمان همین سخن را فریاد بزنند. تا به این حد نرسیدیم بدانیم به توحید و بندگی نرسیده ایم.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
686.3K
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔊 #پادکست_صوتی
⏰ زمان: ۴:۴۷
✅ نوشتن چه مواردی در یک طرحنامه الزامی است؟ چه توجیهی برای نوشتن این موارد وجود دارد؟
🔹هر طرحنامه فقط باید دارای سه بخش چیستی، چرایی و چگونگی باشد.
#طرحنامه
#پژوهش
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم
#تولید_علم
نیاز به تولید علم در حوزه پسا انقلاب یک ضرورت انکار ناشدنی است. اما تولید علم به چه معناست؟ نوشتن یک مقاله یا پایان نامه پژوهشی که ممکن است جایزه ای هم دریافت کرده باشد لزوما به معنای تولید علم نیست. ما امروز نیازمند طلبه ای هستیم که توان حل مساله و بیان راهکار جدید در مسائلی داشته باشد که قبلا به هیچ عنوان مطرح نشده است. اگر کسی خودش را پژوهشگر می داند نگاه کند در مقالات و نوشته جاتش و از خود بپرسد من کدام مساله و مشکل علمی را حل کرده ام و کدام پیشنهاد من زمینه های علمی جدیدی را باز کرده است.
تولید علم زمانی شروع می شود که طلبه در پایه اول و دوم، احساس کند فلان مطلب کتاب را صحیح نمی داند و شروع به دادن راه حل کند. طبیعتا راه حل او یا نقدش لزوما صحیح نیست و ممکن است با مختصر مشورتی با استاد فن، باطل بودنش آشکار شود. اما طلبه ای که روحیه اش منفعلانه است و هر چه در کتاب است را وحی می پندارد و اگر از او بپرسیم کدام نقطه از کتاب ابهام یا اشکال دارد (البته این سوال از طلبه ای است که کتاب را جویده است نه هر طلبه سطحی و کم عمق) او نتواند جایی را نشان دهد می توان گفت که چنین طلبه ای روحیه نقد و اشکال و حل مساله و در نهایت تولید علم را ندارد.
انسان یک شبه تولیدگر علم نمی شود. طلبه ای که ده سال در دوره سطح تمام همّش مصروف فهم دیدگاه شیخ و آخوند رضوان الله علیهما شده است در درس خارج هم مشغول فهم نظریات حضرت امام و شهید صدر و محقق عراقی و کمپانی و نائینی و حاج آقا رضا همدانی و دیگر بزرگان رضوان الله علیهم اجمعین خواهد بود. طلبه منفعل تا آخر درس خارج هم منفعل است.
زیاد کتاب خواندن و زیاد کلاس رفتن نه تنها کمکی به تولید علم نمی کند بلکه مضر است. کسانی که زیاد مطالعه می کنند و زیاد کلاس می روند ذهنشان فرصت حلاجی و فهم عمیق را از دست می دهد. در این حالت ذهن هر مطلبی که می شنود یا می خواند سعی می کند درست فهم کند و سپس قانع می شود که تمام شد. در حالی که ذهن انسان تولید گر پس از فهم دقیق یک سخن تاره به فکر نقد و بررسی دقیق و تصدیق فعالانه است.
برای اینکه تولید گر علم باشیم کمتر کتاب بخوانیم، کمتر کلاس برویم، کمتر درس بگوییم و بیشتر فکر کنیم.
#روش_درس_خواندن
#بایسته_های_علمی_عالم_دینی_عصر_انقلاب
#تولید_علم
#حوزه
#اجتهاد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
پرونده علمی - مجتبی قربانی همدانی.ppsx
3.83M
اسلایدهای درس پرونده علمی (اجرا)
این اسلایدها برای یک درس خیلی کم است اما یک دورنمایی از کل کار را نشان می دهد.
#آموزش_پژوهش
#پرونده_علمی
#پژوهش
#اسلاید
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
نگارش علمی - مجتبی قربانی همدانی.ppsx
4.01M
اسلایدهای درس نگارش علمی (گزارش تحقیق)
این اسلایدها برای یک درس خیلی کم است اما یک دورنمایی از کل کار را نشان می دهد.
#آموزش_پژوهش
#نگارش_علمی
#پژوهش
#اسلاید
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم
#نخبه کیست؟
پس از انقلاب اسلامی، به علم و عالمان توجه ویژه ای شد و سعی شد تا حدودی برای این قشر امکانات و شرایط مالی و غیر مالی ای فراهم شود تا بتوانند مشکلات کشور را بیش از پیش حل کنند. در این میان، سازمانهایی چون بنیاد نخبگان تشکیل شد که وظیفه آن حمایت از این قشر فرهیخته است. اما به راستی نخبه کیست؟
ما چه کسی را نخبه می دانیم؟ به خصوص در حوزه علمیه به چه کسی نخبه گفته می شود و چه شرایطی برای نخبگی لحاظ می شود؟
متاسفانه شاهدیم که با وجود تلاش برای حمایت از نخبگان، ظاهرا شاقول نخبه سنجی ما در موارد متعددی چندان میزان نیست. امروز اگر طلبه یا دانشجو یا دانش آموزی معدل 20 داشته باشد بنده به شخصه اصلا تعجب و تحسینی نسبت به او ندارم. معدل 20 یعنی این شخص شب امتحان یا نهایتا چند هفته قبل از امتحان، مواد امتحانی را خوب مطالعه کرده و آنها را به خوبی حفظ کرده است و چه بسا نشان از حافظه خوب وی دارد. نه اینکه کسی که معدل 20 است حتما نخبه نیست اما معدل بالا یا رتبه تک رقمی و امثال آن ملاک صحیحی برای نخبگی نیست.
گاهی ما در مقابل اطلاعات وسیع افراد و اصطلاحات فراوانی که استفاده می کنند منفعل می شویم. گاهی این چنین افرادی پژوهش های زیادی را نیز انجام داده اند و چه بسا کتابهایی را هم نوشته اند. اما متاسفانه صدای خود این فرد در پژوهش هایش به گوش نمی رسد. گاهی درس خارج یا دروس در سطح دکتری چنین افرادی نیز به بیان اقوال و مقایسه آنها و نهایتا داوری بین آنها ختم می شود. اینها هم ملاک نخبگی را ندارند البته با توجه به تذکری که در بند قبل داده شد.
پس نخبه کیست؟؟
نخبه به خصوص نخبه علمی عبارت است از فردی که در یک رشته علمی، توان حل مساله دارد به طوری که این حل مساله از عهده غالب دانش وران آن علم، خارج است. وقتی قرار است ببینیم که یک فرد نخبه است یا خیر نه معدل و نه وسعت اطلاعات او را نمی سنجیم بلکه قدرت او در حل مساله و ارائه راهکارهای مبتکرانه او ملاک صحیح نخبگی است. کسی که پس از سالها مطالعه در یک علم خودش به عنوان یک بازیگر در یک علم وارد نشده و همیشه تماشاچی یا نهایتا داور بوده است نمی تواند نخبه لقب گیرد.
البته فراوان اند طلابی که استعداد نخبگی دارند اما روش غلط آموزشی و دور از دسترس کردن بزرگان علمی و ارزش دادن به مواردی مانند معدل و تعداد آثار پژوهشی و غیره مسیر نخبگی ایشان را تغییر می دهد. برای نخبه شدن باید قوه تفکر و خلاقیت و ابتکار را زنده کرد. چقدر نظام آموزشی و به طور کلی قوانین حوزه ما چنین مسیری را برای طلاب فراهم می کند؟
پ.ن: نخبه منتظر هیچ فرد یا سازمانی نمی ماند.
#تولید_علم
#حوزه
#باسته_های_علمی_عالم_دینی_عصر_انقلاب
#نخبگی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
مؤسسه حیات طیبه
بسم الله الرحمن الرحیم #نخبه کیست؟ پس از انقلاب اسلامی، به علم و عالمان توجه ویژه ای شد و سعی شد ت
#دیدگاه یکی از اساتید عزیز
باسلام و ارادت و سپاس.
فرمایش شما کاملا درست است و بنده هم موافقم. علاوه از حل مسائل تاثیرگذار بودن افراد در جامعه هم از جمله مولفه های نخبگی است.
چندین سال پیش(حدودا 15 سال پيش ) از حضرت آیت الله جوادی آملی بدون واسطه در یکی از سخنرانی هاشون شنیدم فرمودن شیخ انصاری ها و شیخ مفید ها علمای بزرگی هستند که افتخار عالم تشیع می باشند اما ما خیلی کوچک هستیم که ایشان را بزرگ و در قله می بینیم در حالیکه باید تلاش کنیم و از آنها عبور کنیم....
هدایت شده از رهنامه پژوهش
🌿قرآن به صاحبان «تفکر انتقادی» مژدۀ هدایت می دهد!
فَبَشِّرْ عِبَادِ الّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتّبِعُونَ أحْسَنَهُ أولَئِكَ الّذِينَ هَدَاهُمُ اللّهُ وَأولَئِكَ هُمْ أولُو الْألْبَابِ
پس به بندگانم مژده ده! آنان که سخنان را میشنوند و از بهترینش پیروی می کنند، اینانند کسانی که خدا هدایتشان کرده، و اینان همان خردمندانند. (زمر: 17ـ18)
🔻بین «استماع» ـ یعنی خوب شنیدن ـ و «پیروی از احسن الاقوال» سه مرحله نهفته است:
1ـ فهم (درک کامل و مطابق ادعا)
2ـ تجزیه و تحلیل (شکستن یک اندیشه به اجزای تشکیل دهندۀ آن و یافتن روابط بین اجزا و نحوه سازمان یافتن آنها)
3ـ نقد و ارزیابی (داوری درباره دلائل، نتایج و ارزش یک اندیشه).
🔹این مراحل سه گانه، همان مراحل #تفکر_انتقادی است. بنابراین خداوند در این آیه صاحبان تفکر انتقادی را بشارت می دهد و با همین اشاره، بندگان خود را به آن دعوت می کند و جایگاه رفیع چنین مهارتی را گوشزد می نماید.
جالب آنکه خداوند در ادامه این مهارت را «هدایتی از جانب خود» می داند و صاحبان آن را مفتخر به دریافت مدال خردمندی می گرداند.
✍️پانوشت: دانشمندان اسلامی بر اساس این آیه، شرایط معلم خوب را نه فقط انتقال دهنده معلومات و محصولات دانشی، بلکه ایجادکننده و یاددهندۀ نقد، ارزیابی و غربالگری می دانند. (شهید مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، مجموعه آثار، ج22، ص 702)
#آیه_پژوهشی
👉@rahnameh
هدایت شده از رهنامه پژوهش
♦️🔹🔸ملاک، زیاد استاد دیدن نیست❗️
✳️شهید مرتضی مطهری:
🔺در میان استادهای ما افرادی با ابتکار بودند که زیاد معلم ندیده بودند. «شیخ انصاری» که یکی از مبتکرترین فقهای صد و پنجاه سال اخیر است، از تمام علمای امروزی کمتر استاد دیده بود؛ یعنی دوره استاد دیدنش بسیار کم بود.
🔺از «آقای بروجردی» ایراد میگرفتند که کم استاد دیده است، اما از نظر ما همین مطلب حُسن ایشان بود. البته ایشان کم استاد ندیده بود؛ ده دوازده سال نزد استادهای درجه اول شاگردی کرده بود؛ یعنی هفت هشت سال نجف و سه چهار سال اصفهان. البته ولی نجفیها قبول نمیکردند و میگفتند که او استاد کم دیده و مثلاً باید سی سال استاد دیده باشد. ولی به همین دلیل که کمتر استاد دیده بود، ابتکارش از اغلب علمای آنجا بیشتر بود؛ یعنی مسائلی را میگفت که خودش فکر میکرد. مجال فکر کردن داشت.
📚رهنامه پژوهش، ش2، ص 28؛ مقاله نواقص حوزه از دیدگاه شهید مطهری
#تفکر
#خلاقیت
#هنجارهای_حوزوی
👉@rahnameh
هدایت شده از رهنامه پژوهش
#یادداشت_مخاطبان
🔴نخبه علمی کیست؟
✅ خوشبختانه در حوزه عصر انقلاب، ضرورت حمایت از نخبگان بیش از گذشته درک شده است. با این حال گاهی در شناخت نخبۀ علمی دچار خطا میشویم و شاقول نخبه سنجی ما، میزان عمل نمی کند!
✅ در فضای فرهنگ علمی ما معدل بالا، اطلاعات وسیع، مطالعه کتابهای فراوان، تسلط بر اقوال و اموری از این دست نشان نخبگی و ممتازی یک طلبه قلمداد می شود در حالی که چنین نیست.
✅ تعداد زیاد مقالات و کتابها نیز ملاک صحیحی برای نخبه سنجی نیست. چه بسا پژوهشگر، در میان اقوال بزرگان مطلبی را می یابد و آن را بسط میدهد. گاهی نیز چند قول را با هم میسنجد و یکی را انتخاب میکند و در پژوهشی دیگر تنها به گردآوری و طبقه بندی اقوال می پردازد. هر چند این تلاشها نیز گاهی پژوهش نام میگیرند اما «پژوهش نخبگانی» چیز دیگری است.
✅ در واقع اگر طلبه ای این توانایی را داشت که وقتی با مساله ای نوپدید روبرو می شود، خودش به حل مساله بپردازد و یا در پاسخ به مسائل پیشین علم، سخن جدید و راه حل تازه ای را ارائه نماید در این صورت میتوان او را نخبۀ علمی نامید هر چند یک صفحه هم از وی مطلبی منتشر نشده باشد.
✅ بنابراین پژوهشهای نخبگانی پژوهشهای قائم به نفس پژوهشگر است نه قائم به اقوال و مکاتب.
✅ افرادی که به خوبی اقوال را میشناسند و چه بسا داوران خوبی در بین این اقوال هستند اما خودشان یا سخن تازه ای ندارند یا ابتکاراتشان در حد بسط، تصحیح یا نقد اقوال دیگران است نخبه علمی نیستند.
✅ امروزه مسائل بیشماری داریم که هیچ پاسخی برای آنها مطرح نیست. نیاز مبرم به تربیت نخبه علمی با تعریف فوق در حوزه پساانقلاب بر هیچ دلسوزی پوشیده نیست.
✍️مجتبی قربانی همدانی، استاد حوزه و دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی
#خلاقیت
👉@rahnameh
بسم الله الرحمن الرحیم
✅ بزرگوارانی که کار پژوهشی یا ویرایشی انجام میدهند قطعا میدانند که برخی موارد موردنیاز ما در صفحهکلید وجود ندارد. مثلا نیمفاصله را غالبا با کلیدهای Cntrl+ - میزنیم که صحیح نیست. چندیدن نوع نیمفاصله وجود دارد که اگر شناخته نشوند و ما در نوشتن متن آنها را مراعات نکنیم هم در ویرایش و هم در جستجو ها دچار اشکال میشویم. مضاف بر این برخی موارد مانند ۀ و ة، سکون، ک و ی فارسی و ك و ي عربی، ممیز، درصد و جداکننده سهرقم اعداد فارسی و غیره است که در صفحه کلیدهای موجود دچار اشکال است. یکی از اساتید بسیارخوب ویرایش به نام استاد فصاحت (حفظه الله) زحمت کشیدند و این صفحه کلید استاندارد را تهیه کردند. کافی است از لینک زیر آن را دانلود کنید و نصب نمایید. یک عکس برای آموزش صفحهکلید هم در آن وجود دارد. پس از نصب صفحه کلید این صفحه کلید استاندارد به ویندوز شما اضافه میشود. می توانید باقی صفحهکلیدهای فارسی را حذف کنید.
✅ همچنین به فرموده استاد، فونتهای سری B استاندارد نیستند. فونت استاندارد فارسی، فونت سری IR است که این فونتها را هم میتوانید از لینک زیر دانلود بفرمایید. زحمت هر دو لینک را استاد کشیدیدند و برای انتشار آن هم اجازه فرمودند. لطفا برای سلامتی ایشان و آمرزش امواتشان صلواتی هدیه بفرمایید.
صفحهکلید استاندارد
https://drive.google.com/file/d/1ff5UP6V1cv5PuvqR-buFPowWUJWwaRdH/view?usp=sharing
فونتهای استاندارد
https://drive.google.com/file/d/14cM4LSe-7zJznuD-L0I562gLyQHfI8uM/view?usp=sharing
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
هدایت شده از رهنامه پژوهش
#یادداشت_مخاطبان
📚موانع ذهنی نخبگی
🔻معروف است دانشمندان، آزمایشی بر روی یک ماهی گوشتخوار انجام دادند. در یک آکواریوم این ماهی و ماهی دیگری که غذای اوست را انداختند و بین آنها یک شیشه قرار دادند. ماهی گوشتخوار بارها به سمت غذایش حمله ور شد اما هر بار با دیوار شیشه ای برخورد می کرد. پس از مدتی او از دستیابی به غذایش ناامید شد. دانشمندان، شیشهٔ بین آنها را برداشتند. ماهی گوشتخوار از کنار طعمه اش می گذشت اما تلاشی برای خوردن آن انجام نمی داد.
🔻برای بسیاری از طلبه ها، امکان رسیدن به مراتب بالای علمی و نظریه پردازی و تولید علم وجود دارد اما یک مانع ذهنیِ مهم اجازه این کار را نمی دهد. به دلیل عظمت بزرگانِ حوزوی گاهی آنها را چنان دور از دسترس قرار می دهیم که یک طلبه احساس می کند نهایتِ کار علمی او، فهم سخن بزرگان و نهایتاً بسط و مقایسه و شرح نظرات ایشان است. وی با این مانع ذهنی روبهروست که نمی توان به مرتبه ایشان رسید و در کنار ایشان به عنوان یک بازیگرِ جدیدِ علم به نقد، تولید علم و ابتکارات نو پرداخت.
🌀گاهی خلط تواضع اخلاقی با ناتوانی علمی از سوی طلبه و ندیدن تواناییهایِ نخبگانی طلاب و شیوه های ناصحیح آموزشی و عواملی از این دست از سوی مدیران و اساتید، حوزه ها را از پژوهشهای نخبگانی که منجر به تولید علم و مکتب سازی می شوند محروم می سازد.
«ما میتوانیم» مختص ساختن سد و موشک و غنی سازی اورانیوم نیست. امروز در حوزه ها نیازمند «ما میتوانیم» در تولید علوم اسلامی هستیم.
✍️مجتبی قربانی همدانی، استاد حوزه و دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی
👉@rahnameh
هدایت شده از رهنامه پژوهش
#پیام_مخاطبان
✅پژوهشگر به معنای حرفی و اسمی
💢در تعریف مشهور از اسم و حرف در دانش نحو، معنای اسمی معنای قائم به نفس است اما معنای حرفی قائم به غیر است بهطوریکه اگر اطراف حرف کلمهای نباشد معنای حرف مشخص نیست. معنای «فی» در «علیٌّ فی الدار» و «حسنٌ فی المسجد» متفاوت است زیرا فی در جمله اول رابطه ظرفیت بین علی و خانه را بیان میکند و در جمله دوم، رابطه ظرفیتی که بین حسن و مسجد وجود دارد. رابطه قائم به طرفین آن است و با عوض شدن طرفین رابطه عوض میشود. اگر دو رفیق داشته باشیم رابطه رفاقتی ما با نفر اول غیر از رابطه ما با نفر دوم است. معنای اسمی معنای قائم به نفس است و طرف رابطه است و با ارتباطهای مختلف تغییر نمیکند.
🔹برخی پژوهشگران، به معنای حرفی پژوهشگرند به این صورت که پژوهشهایش دائماً فی غیره است. باید محققینی در یک مسئله نظراتی داشته باشند تا کار او شروع شود زیرا تا غیری نباشد فی غیره هم وجود نخواهد داشت. روحیه برخی پژوهشگران این است که دائماً در میان پژوهشهای دیگران غلت میزنند. ایشان یا در حال مقایسهاند یا در حال کشف مبانی و نکات ناپیدای بحث، یا در حال بسط دادناند یا در حال تضییق.
♦️در مقابل برخی پژوهشگران روحیه اسمی دارند به این معنا که خودشان با مسئله روبرو میشوند. ایشان اگر به پژوهشهای دیگران هم مراجعه میکنند از باب مقدمهای برای فکر خودشان است. به خلاف پژوهشگران به معنای حرفی، اطلاع از اقوال مختلف، متن کار نیست بلکه مقدمه و حاشیه است و اهمیتی درجهدو دارد درحالیکه پژوهشگران به معنای حرفی، متن کارشان، اقوال و نظریات است و پژوهش اینها ذیل اقوال دیگران تعریف میشود.
📚تفاوت این دو نوع پژوهشگر در این است که اگر در مسئلهای، غیری نباشد یعنی مسئله جدیدالتأسیسی باشد که قول و نظریه ای در آن مطرح نشده است گروه اول محو میشوند درحالیکه گروه دوم در این بیابان بینظریه و قول هم میتوانند زنده بمانند و به نظریهپردازی و پاسخ به مسئلهها بپردازند. علاقهمندی به حل مسئلههای نوپدید از ویژگیهای پژوهشگران به معنای اسمی است که امروز سخت بدانها محتاجیم.
✍️مجتبی قربانی همدانی، استاد حوزه و دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی
👉@rahnameh
هدایت شده از حیات طیبه - (عاقلانه ترین عاشقانه انسان)
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا محمد حسین داره میخنده!
یکی از اساتید نقل میکنند اواخر عمر شریف مرحوم علامه طباطبایی( رضوان الله تعالی علیه) سرشان شلوغ شده بود و مراجعات فراوان با وجود پیری و ضعف، به ایشان فشار می آورد.
روزی یکی از شاگردان خدمت ایشان رسید که ظاهراً بعد از یک روز کاری شلوغ بود. نقل میکند وقتی مرحوم علامه (رضوان الله تعالی علیه) به سمت در می آمدند از پشت در صدای ایشان را شنیدم که با آن حال فشار و رنج می فرمایند: «خدایا محمدحسین داره میخنده!»
اظهار خندیدن در آن حالِ فشار و رنج، نشان مقام رضا و حلم ایشان است. رزقنا الله و ایاکم.
#علامه_طباطبایی
#مقام_رضا
#رنج
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
❇️با ما همراه باشید در کانال حیات طیبه (عاقلانه ترین عاشقانه انسان): 👇👇👇
✅ @hayat_tayyebeh
هدایت شده از رهنامه پژوهش
🔹🔷نقش بی بدیل تفکر در پژوهش
⭕️عن علی بن ابیطالب (علیه السلام): مَن أكثَرَ الفِكرَ فيما تَعَلَّمَ أتقَنَ عِلمَهُ و فَهِمَ ما لَم يَكُن يَفهَمُ؛
🔴هر کس درباره آنچه آموخته زیاد فکر کند، علمش را محکم می سازد و آنچه را درنیافته خواهد فهمید. (غرر الحكم: 8917)
✅پانوشت: یکی از مهارتهای پژوهشی، «تفکر فراوان» درباره موضوع و ابعاد آن است. این کار از سویی سبب شناخت عمیقتر ابعاد مختلف بحث می شود و از دیگر سو زوایای مبهم بحث را می گشاید.
پس به جای اینکه بیشتر به دنبال نقل قول باشیم به دنبال «خلق قول» باشیم.
#حدیث_پژوهشی
#مهارتهای_پژوهشی
#تفکر
👉@rahnameh
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔻همراه با صاحب المیزان (۴)؛
✳️ بزرگترین نصیحت علامه طباطبایی (ره)
□ فرزند علامه:
«پدر بیشتر از همه به کار و تلاش و تحقیق توصیه می کرد. خودش در تمام طول سال، فقط یک روز عاشورا را تعطیل می کرد و در بقیه ایام، چهارده تا شانزده ساعت مشغول تحصیل، تحقیق و تعلیم بود و هرگز احساس خستگی نمی کرد. بزرگترین نصیحتش این بود که حق را به مردم بشناسانید، آن هم بطور استدلال و حق کسی را ضایع نکنید.»
□ شهید مطهری، متفکر بلند آوازهی حوزه و دانشگاه درباره او می نویسد:
«علامه طباطبایی سالها از عمر خویش را صرف تحصیل و مطالعه و تدریس فلسفه کرده اند و از روی بصیرت به آراء و نظریات احاطه داشته اند و به علاوه روی عشق فطری و ذوق طبیعی افکار محققین اروپا را به خوبی نیز از نظر گذرانیده اند.»
او بسیار مرد عظیم و جلیل القدری است {...} مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند.»
□ از دیگر شیفتگان علامه، آیت الله جوادی آملی است که چه زیبا می کاود چهره ی عقلی او را:
«از مشخصات بارز سیره ی فلسفی علامه (ره) زیاد اندیشیدن و قسمت مهم وقت را به تفکر پرداختن و کم سخن گفتن و سؤال را بدون دقت جواب ندادن و قبل از تأمل حرف نزدن بود که : اذا تم العقل نقص الکلام/ هرگاه عقل و خرد کامل شود، کلام و سخن کوتاه و گزیده می شود.»
«لذا نه بی جا سخن می گفت و نه سخن بی جا داشت و نیز در بیان درسی و بنان تدوینی آن چنان گزیده گوی و پخته نویس بود که نشانه های رنج درون بینی به صورت گنج های گرانمایه در تمام ابعاد نقد و تحلیل فلسفی معظم له کاملا مشهود بود و هست، و هیچ گاه در ابطال آرای باطل دیگران و تزییف نظرات ناصواب پیشینیان، ادب علمی را فراموش نمی کرد و عفت عقلی را نادیده نمی گرفت».
□ حجت الاسلام امجدی نقل میکند:
«با این که حضور ایشان عظمتی به مجلس می داد، ولی در مجلس سوگواری برای سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام همچون افراد عادی شرکت می کرد و عقیده اش در حدی بود که می گفت این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را شفاعت می کند و حق هم با ایشان بود؛ چراکه إن من شی الا یسبح بحمده، همه ی موجودات شعور دارند، ولی در قیامت پرده ها کنار می رود و این پارچه های سیاه مزین به اشعار مرثیه و سوگنامه، شفیع ما خواهند بود و در مجلس آن چنان شدید گریه می کرد، بطوری که دانه های درشت اشک از چشمانش سرازیر می گردید.»
بیشتر بخوانید:👇
https://hawzahnews.com/news/910565
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
بسم الله الرحمن الرحیم
پژوهش های توصیفی و تبیینی
پژوهش از این جهت که به دنبال شناخت چه چیزی هستند (هدف) به چند قسم تقسیم می شوند که از جمله مهمترین آنها توصیفی و تبیینی است.
#پژوهش_توصیفی
هدف برخی پژوهشها توصیف یک موقعیت یا شرایط است. پرسشهای مانند چقدر، چه کسی، چه اتفاقی در حال رخ دادن است و سوالهایی از این دست با هدف توصیف، بیان می شوند. تصور کنید می خواهیم بدانیم که بهره وری کارمندان یک اداره خاص چقدر است. صرف نظر از اینکه چه شرایطی باعث بهرهوری بالا یا پایین ایشان باشد. همچنین اگر سوال بپرسیم که میزان مطالعه دانشجویان دانشگاه الف در ایام مختلف سال چه تغییراتی دارد نیز هدفمان توصیف یک شرایط است.
#پژوهش_تبیینی
هدف برخی پژوهشها بررسی علت رخداد یک حادثه است. مساله این پژهشها با «چرا» یا «به چه علت» آغاز میشود. مثلا وقتی سوال میپرسیم که به چه علت میزان بهرهوری کارمندان این اداره کم است، به دنبال یافتن علت یک پدیده هستیم. همچنین وقتی می پرسیم که چرا میزان ملتزمان به حجاب در طی ۳۰ سال گذشته کم شده است به دنبال علتیابی هستیم. پژوهشهای تبیینی بعد از پژوهشهای توصیفی انجام میشود و بعضا بر آنها مبتنی است.
توجه: بین چرای تبیینی که به بررسی علت یک پدیده می پردازد با چرای توجیهی که به دلیل آن اشاره دارد تفاوت وجود دارد. پژوهشهای تبیینی به دلیل نمی پردازند بلکه علت یابی میکنند. دلیل یعنی علت فهم. مثلا وجود تب دلیل بر عفونت است یا وجود دود دلیل بر وجود آتش اما علت عفونت وجود ویروس و علت آتش مواد اشتعالزا است.
چند منبع برای مطالعه:
1. مجید طرقی، درسنامه روش تحقیق، ص 26
2. احد فرامرز قراملکی، تدوین پایان نامه، 45-46
3. حسن اسلامپور کریمی، خودآموز مقدمات پژوهش، ص 34-36
4. غلامرضا خاکی، روش تحقیق با رویکردی به پایاننامه نویسی، ص 210-211 ؛ 222
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
کارگاه پایاننامه نویسی - جلسه اول.pdf
1.51M
اسلایدهای کارگاه پایان نامه نویسی
📖جلسه اول (مقدمه)
🔹چیستی و ضرورت پژوهش
🔸گونههای مطالعه نظاممند
🔹مراحل سهگانه پژوهش
🔸تعریف پایاننامه و اهداف نگارش آن
🔹مراحل تدوین پایاننامه
🔸نکاتی در مورد کارگاه
#اسلاید
#آموزش_پژوهش
#پایان_نامه_نویسی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani
کارگاه پایاننامه نویسی - جلسه دوم.pdf
1.49M
اسلایدهای کارگاه پایان نامه نویسی
📖جلسه دوم (مسألهیابی)
🔹ویژگیهای مسأله علمی
🔸ویژگیهای مسأله پژوهش
🔹منابع کشف مسأله پژوهش
🔸روشهای کوچک سازی
🔹مدل خورشیدی
🔸مدل درختی
🔹الگوی سه جزئی
#اسلاید
#آموزش_پژوهش
#پایان_نامه_نویسی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
کانال تأمّلات طلبگی:
@ghorbani_hamedani