. گفت عشق‌را‌برایم‌معنا‌ڪن زیر‌لب‌آرام‌گفتم‌‌ح‌ُس‌ی‌ن...(: #حسین‌جانم

گناهـ ، خاڪ ڪرده مرا زیر خودش... حتے نمیفهمم صداے توراڪه مراصدا میزنے به سوے من #برگرد..؛

برای #دلت ؛ و ؛ بی قراری هایش ؛ وَالْعَصْرِ ؛ میخوانم و ؛ تکرار میکنم ؛ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ..

『♡』 [ وَراحَمُ‌ڪُݪِّ‌ضارِعٍ ] اۍ‌مهربان‌نسبتــ به‌هر‌نالان‌و‌خسته #دعاۍ‌عرفه♥️

خدایا مرا خوددار کن .. :) #دعای_عرفه #همین !

" حسین "است‌ دیگر عالم‌ همه،به‌‌ دور او میگردند ومیوه‌ۍ دل‌ حضرت‌ مادر چه‌ رسد به ما که محبتش از آغاز خلقت با گِلمان سرشته‌شده در عید قربآن باید قربان آل علی شد عید قربان که سهل است هر لحظه از زندگی جان به قربان اباعبدالله...♥️

گفت از دلت چه خبر؟ گفتم : خوش است به بودَنَت ... #رب ...

بزرگترین اشتباه زندگی ما این بود که نبودن شما برامون عادت شد ... أین صاحبنا...؟🍃

『♡』 تـو حُسنت را مخفی کن..! #خـدآ آشکار میکـند :) | حاج اسماعیل دولابی | #رزق_معنوی♥️

| يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ‌|(نساء/۱۴۲) خدایا ما را ببخش کہ اینقدر بـراۍِ چشـم‌ها و حرفهاۍِ دیگران زندگے مۍکنیم...:)✨🌱

بهش میگفتن واسه چیbmv رو ول ڪردی اومدی"مدافع حرم" شدی!؟ نونت کم بود!آبت کم بود! میگفت: ...|عشقم| ڪم بود #شھیدمدافع‌حرم ° احمد محمد مشلب ° ِ عاشقاݩ مدافعاݩ حرݥ

اکبر که خواست برود... هر کدام از اصحاب که می رفتند امام حسین علیه‌السلام حرفی می‌زد، دعایی می‌کرد... اما اکبر که خواست برود فقط گفت: مقابلم راه برو.... و اشک ریخت