eitaa logo
حسینیه الزهرا ،خانه مادری
403 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
32 فایل
•{﷽}• شکرخدا که درپناهِ مادرساداتیم🌱 . . . . السَّلام عَلیک یافاطمَه الزَّهرا(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منزل کوچک و ساده مادر رئیس جمهور، شهید سید ابراهیم رئیسی در محله ایثارگران ٢٠ مشهد @hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
💞عشاق الرضا علیه السلام ♨️تشکر از خداوند بابت نعمت خواندن نماز 🔸امام رضا علیه السلام می فرمایند: حداقلِ تشکر بنده از خداوند برای توفیق خواندنِ نماز واجبش این است که در سجده بعد از نماز بگوید : 《 شكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه》 🔸 از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده می‏گوید این تشکر من است از خدا به جهت اینکه موفقم کرد تا به خدمتش برسم و نماز واجب را به‏ جای آورم. 📚وسائل الشيعه، ج‏7، ص 6 @hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
تصویری از اقامهٔ نماز شب آقای رئیسی در هواپیما مؤمنین و نماز شب خوان های عزیز، برای شادی روح رئیس جمهور عزیزمان فاتحه ای اهدا کنیم. ‌@hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🌼🌸 حزب۱۵ آیه ۱۷۱ آل عمران تا ۲۰۰👇
3.1M
🍃🌸 💫💎 دُرِّ یکتا بیان یک نکته ی قرآنی ازحزب ۱۵ آیه ۱۸۵ آل عمران ▫️لطیفی ‌@hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
هر روز صبح که چشم می‌گشایی یعنی هنوز باید نقشت را در این صحنه شگفت زندگی بازی کنی ! و هر روز جدید، آغازی جدید است ‌@hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌼🍀 خاطره ای شنیدنی و خاص از تشرف حاج رضا انصاریان(صاحب اثر معروف صلوات خاصه) به محضر حضرت علیه السلام در خواب 👌بسیار زیبا ، پیشنهاد دانلود 💌حتما ببینید و برای عاشقان امام رئوف ارسال کنید. ‌@hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
❤️🍃 تشرف در راه مانده ای از زائران امام رضا علیه السلام ✨تشرّف شیخ حسین خادم مسجد سهله 🔰 شیخ آقا بزرگ تهرانی از شیخ حسین، خادم مسجد سهله، نقل می‌کند: 🕌 در سفر اوّلی که با جناب شیخ اعظم، شیخ محمّد طه اعلی اللّه مقامه به مشهد مقدّس مشرّف شدیم؛ نزدیک مشهد یعنی میامی رسیدیم من بر حیوان سواری خود طیّ مسافت می‌کردم. چیزی از راه را طیّ نکرده بودیم که آن حیوان از حرکت باز ماند و کم‌کم عقب افتادم بطوری‌که اثری از قافله دیده نمی‌شد. پیاده شدم و قدری پیاده با حیوان راه رفتم؛ ولی حیوان به‌خاطر ورمی که در دستش پیدا شده بود، نمی‌توانست راه برود و من هم از حرکت عاجز شدم. در این‌جا بارم را فرود آورده و فرشم را بر زمین پهن نمودم و در وسط صحرا مثل این‌که در خانه‌ام باشم، نشستم و مدّت مدیدی در فکر بودم و به حضرت رضا علیه السّلام خطاب می‌نمودم و عرایضی را عرض می‌کردم و می‌گفتم: 🔹 مولاجان من زائر شمایم و از کاروان عقب افتاده‌ام و دست حیوانم شل شده است. ▫️ و امثال این مطالب را ذکر می‌کردم. ناگاه دیدم شخص عجمی که بر حیوان قویّ سفیدی سوار است، از راه می‌آید. گفتم: 🔹 لابد این شخص از زوّار است. ▫️ وقتی رسید، سلام کرد. جواب سلامش را دادم. خیال کردم که او هم به واسطه امری از کاروان عقب‌ افتاده است. بعد از جواب سلام، ایشان به فارسی مشغول صحبت شد و من هم فارسی بلد بودم. مرا به اسم نام برد و گفت: 🔸 ای شیخ حسین، طوری نشسته‌ای مثل این‌که در خانه خودت نشسته باشی آیا نمی‌دانی این‌جا چه جایی است؟ ▫️ گفتم: 🔹 بلی؛ امّا قضیه من چنین و چنان است. ▫️ گفت: 🔸 برخیز بارت را روی حیوانت می‌گذاریم و می‌رویم شاید خداوند ما را به قافله برساند. ▫️ گفتم: 🔹 آیا نمی‌بینی که دستش چه شده و نمی‌تواند راه برود؟ ▫️ اصرار کرد. گفتم: 🔹 لا حول و لا قوّه الّا باللّه ▫️ و برخاستم. بار بر روی حیوان قرار گرفت من هم به اجبار او، حیوان را می‌راندم و ایشان نیز کم‌کم راه می‌رفت. در بین راه گفت: 🔸 ای شیخ حسین، بار من سبک‌تر از بار تو است؛ بارت را روی حیوان خودم می‌گذارم و بار خودم را روی حیوان تو. ▫️ گفتم: 🔹 میل خودتان. ▫️ بار مرا گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من و به همین کیفیّت می‌رفتیم. گفت: 🔸 ای شیخ حسین، نمی‌خواهی حیوان خودت را با حیوان من مبادله کنی تا سربه‌سر شود؟ ▫️ گفتم: 🔹 ای برادر، تو عجمی و من عرب؛ گمان می‌کنی من نمی‌فهمم که مرا مسخره می‌کنی! حیوان شما ده برابر حیوان من می‌ارزد؛ با این‌که من در این صحرا در معرض هلاکتم و چاره‌ای ندارم جز این‌که مال و بارم را بگذارم و بروم تا خود را از هلاکت خلاص کنم. معلوم است که این حرف تو جز برای مسخره کردن من نیست. ▫️ گفت: 🔸 از استهزاء کردن، به خدا پناه می‌برم. تو چه کار داری، من می‌خواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه کنم. ▫️ هرچه می‌گفتم: 🔹 ای برادر مرا مسخره نکن، ▫️اصرار می‌کرد، تا اصرارش بحدّی رسید که قبول کردم. گفت: 🔸 پس سوار شو. ▫️ من بر حیوان او سوار شدم دیدم انگار مثل مرغی می‌پرد. آن مرد گفت: 🔸 تو به قافله ملحق شو من هم ان شاء اللّه تعالی ملحق می‌شوم. ▫️ زمان کمی گذشت که دیدم به قافله رسیده‌ام. آن هم در نزدیکی منزل و مثل آن‌که از آن مرد غافل شدم. همین‌که به منزل رسیدم، پیاده شده و مشغول رسیدگی به حیوان گردیدم و وقتی کارم تمام شد برای خوردن قهوه خدمت شیخ محمّد طه رسیدم. وقتی داخل شدم، سلام کردم. فرمود: 🔸 شیخ حسین، چرا امروز در راه با ما نبودی؟ ▫️ چون بنای من بر این بود که هر روز حیوانم را جلوی محمل شیخ یک ساعت یا بیشتر راه می‌بردم و ایشان برای من حکایاتی را نقل می‌فرمودند. عرض کردم: 🔹 شیخنا قضیّه من این بود ▫️ و جریان را نقل کردم. فرمود: 🔸 آن مرد کجا است؟ ▫️ عرض کردم: 🔹 خودش را به ما می‌رساند؛ ولی هنوز نرسیده است. ▫️ فرمودند: 🔸 بلکه او قبل از تو رسیده است؛ آیا گمان می‌کنی که این‌طور کارها را در چنین مکانی کسی غیر از ائمّه معصومین علیهم السّلام انجام می‌دهد؟ ▫️ بعد شیخ به‌خاطر این جریان قصیده‌ای در مدح حضرت رضا علیه السّلام انشاء نموده و قضیه را در آن درج نمود. ♦️ جناب شیخ آقا بزرگ تهرانی فرمودند: ▪️ شیخ حسین بعضی از ابیات آن قصیده را برای من خواند؛ ولی من فراموش نموده‌ام. و گفت: ▫️ آن شخص را هم دیگر ابدا ندیدم و با آن حیوان تا تهران برگشتم. در آن‌جا مریض شدم و آن را به قیمت گزافی فروختم و در معالجه مرض و مراجعتم، مصرف کردم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۲۰۳ ‌@hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🕊 ماجرای شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» که خیلی محبوب شده چیست؟❤️ ✨گزیده ای از مصاحبه استاد چایچیان اشعارم عنایتی است که از سوی ائمه اطهار علیهم السلام به من می شود. به طور مثال شعر «ای شاه پناه بده» که درباره امام رضا علیه السلام است زمانی به من الهام شد که با مادرم به مشهد رفته بودیم. مادرم همیشه ارادت ویژه ای به چهارده معصوم علیهــم السلام داشت؛ مادر 2بار پشت سر هم و در فاصله زمانی نزدیک به هم سکته کرد. دکتر به من گفت: فردی که اینگونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند. آن موقع به مادرم گفتم که چه آرزویی دارد. او گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا علیه السلام را زیارت کنم. با اینکه راه رفتن برایش دشوار بود و حال خوبی نداشت، دو بازویش را گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند و به مشهد رفتیم. حرم مثل همیشه خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم مشکل و برای مادرم غیرممکن بود. گفتم: مادرجان از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: ما قدیمی ها تا ضریح را نبوسیم به دلمان نمی چسبد گفتم: دل چسبی اش به این است که حضرت جواب بدهند. بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم که در همین حال این شعر را سرودم: آمدم ای شاه، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده/ ای حَرمَت ملجأ درماندگان، دور مران از در و راهم بده/ ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده/ لایق وصل تو که من نیستم، اِذن به یک لحظه نگاهم بده. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی توانست برود خودش را به ضریح رساند و ضریح را بوسید؛ من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است. ‌@hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨🍀 🎥شاه پناهم بده، خسته‌ی راه آمدم💔 زیارت نصیبتون ان شاءالله @hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤🌱 میخوای تو ۶ ماه تغییر کنی؟! فقط شیش ماه برای بهتر شدن روحیه ات؛ ورزش کن! برای اینکه دنیارو بهتر بشناسی؛ هر ماه حداقل یه کتاب بخون! برای اینکه خودت رو بهتر بشناسی؛یه دفتر داشته باش و به هرچی که فکرت رو درگیر میکنه بنویس! یه ساعت هایی تو طول روز رو برای تفریحایی که دوست داری اختصاص بده! هدف های روزانه-هفتگی و ماهانه برای خودت تعیین کن! این استایل و راز موفقیت آدمای موفقه! @hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🕊 💔خادم الرضا در آغوش امام رضا تو رسیدی به آرزوی خودت چه کند این جهان تباهی را @hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
برخی چهره ها انگار باید شهید شوند آقای @hussainiyah135 انتشارحداکثری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬛️ رئیس جمهور من کسی که برای وجب به وجب خاک این مملکت دلش بسوزه ! برای آرامش دونه دونه مردمش حاضر باشه جونشو بده...
⬛️و بالأخره آمدند... صدای گریه در میدان شهدا پیچیده و فریاد «یا حسین» زنان و مردان به پاخاسته است. همه حال عجیبی دارند. یکی از بانوان با گریه می‌گوید : «ای مظلوم!» نمی‌دانم منظورش کیست فقط با شنیدنش اجازه می‌دهم اشک هایم جاری شوند... اینجا فقط گریه است که آرامت می‌کند... لااله الا الله... ادامه دارد...
⬛️بازگشت آیت الله سید ابراهیم رئیسی از آخرین سفر استانی اما این‌بار شهید برمی‌گردد 😭
🔴نکته دیشب یارانه‌ها واریز شد امروز دلار به کانال ۵۶ هزار بازگشت... حقوق‌ها هم طبق برنامه یا واریز شد یا درحال واریز هستند(بازه واریز حقوق همیشه ۲۸ تا ۵ هرماه هست متناسب با هر دستگاه) آری، در کشور هیچ خللی ایجاد نشد و نخواهد شد. اینجا جمهوری اسلامی ایران است و ساختار پویا و زنده‌اش، به برکت ولایت مطلقه فقیه استوار و مقاوم است...