اگر به نیت انـجام کار مهمی از منزل خارج شوید و دلتان میخـواهد که کارتان بگیرد و موفق شوید #قبول درخواست می توانـید از این دستور مجرب استفاده کنید قبل ازخروج از منزل دستهایتان رو رو به آسـمان بگیـرید و اینـها را بـخوانیدو سپـس از خدا حـاجت بخـواهید 🌻 سـوره جـن ۱ مـرتبہ  🌻 آیـت الکرسـی ۵ مـرتبہ  🌻 صلـوات ۵ مـرتبہ  🌻لَقَدْ جاء کُمْ رَسولٌ مِنْ‌ اَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُم بِالْمومنینَ رَؤفٌ رَحیم ۵ مـرتبہ 🌻تَوَکَّلْتُ عَلیٰ الله لاحَوْلَ و لاقُوَّةَ اِلّآ بِاللهِ‌ العَلیِّالعَظیم ۶مـرتبـه ‌‌@hussainiyah135

🎥 فضائل حضرت علی اکبر علیه السلام 🎙حجت الاسلام #رفیعی ‌‌@hussainiyah135

محمود کریمی: از مدل نقدم درباره برنامه معلی استغفار می‌کنم+فیلم محمود کریمی گفت:بین ما رفقایی که در عرصه ستایشگری کار و تلاش می‌کنند، یک قرارداد نانوشته وجود دارد که اگر کسی نقد دارد، تلفنی یا حضوری بگوید و جواب بگیرد. محمود کریمی مداح اهل بیت که نقدش درباره برنامه تلویزیونی حسینیه معلی در فضای مجازی حواشی بسیاری میان موافقان و مخالفان ایجاد کرد، شب گذشته سه‌شنبه اول اسفندماه در مراسم جشن میلاد حضرت علی اکبر(ع) در هیأت رایةالعباس با بیان اینکه در رابطه نقد اخیری که درباره برنامه حسینیه معلی داشتم نکته‌ای عرض کنم اظهارداشت: صادقانه می‌گویم بین ما رفقایی که در عرصه ستایشگری کار و تلاش می‌کنند، یک قرارداد نانوشته وجود دارد که اگر کسی نقد دارد، تلفنی یا حضوری بگوید و جواب بگیرد.وی افزود: من بدون اینکه تلفنی بگویم در جلسه مطرح کردم [البته] دوستان رو نه، برنامه رو نقد کردم و تخلف مرتکب شدم و استغفار می‌کنم.کریمی گفت: بین ما روضه‌خوان‌ها هیچ زمان گل‌آلود نخواهد شد که کسی بخواهد ماهی بگیرد. این برادران عزیزم سیدمجید بنی‌فاطمه، میثم مطیعی، سید رضا نریمانی و نزار القطری خیلی در عرصه ستایشگری کار کردند و از مردم اشک گرفتند. بی‌ادبی کردن به آنها بی انصافی است. فردای قیامت باید جواب بدهیم.وی در پایان گفت: بر آتش بیار معرکه‌ها لعنت. خدایا به آبروی امام حسین رفتار ما را طوری قرار بده که مورد رضایت تو باشد.#محمود_کریمی#حسینیه_معلی#مداح 👇 ‌‌@hussainiyah135

محمود کریمی: از مدل نقدم درباره برنامه معلی استغفار می‌کنم. ‌‌@hussainiyah135

#میلاد_حضرت_علی_اکبر #روز_جوان #روز_جوان_مبارک باد ‌‌@hussainiyah135

✨﷽✨ 🌼تحفه ای از حضرت مولا علیه السلام ✍جناب حجة الاسلام و المسلمين آقای حاج سید علی رضوی کشمیری نقل کردند: یک شب زمستانی به اتفاق اخوی و عموزاده خدمت آقای مجتهدی مشرف شدیم. ایشان تنها بودند و به علت تمام شدن نفت، اتاق آقا سرد شده بود. از قضا در ماشین، ظرف نفتی داشتیم، لذا نفت را آوردیم و اتاق را گرم کردیم. لحظاتی بعد متوجه شدیم ایشان شام نخورده اند. در داخل ماشین مقداری شیر موجود بود، به سرعت شیر را آوردیم و پس از جوشاندن، مقداری نان در آن ریختیم، سپس همگی نان و شیر خوردیم. بعد از صرف غذا آقا فرمودند: 《آقاجان! تا دست نگیری، دستت را نخواهند گرفت.》ما از ایشان درخواست کردیم که تحفه ای از حضرت مولا برایمان بگیرند. آقا برای لحظاتی به حالت خلسه فرو رفته و بیان داشتند: 《 حضرت می فرمایند : هر وقت کارد به استخوان رسید، یک حمد و سه قل هو الله بخوانید و بیست و یک صلوات بفرستید؛ مشکل به خواست خدا حل می شود.》 📚 لاله ای از ملکوت ج ۲ ص١۵۰ ‌‌@hussainiyah135

🇮🇷 سردار رحیم نوعی اقدم: کل هشت سال دفاع مقدس و دفاع از حرمم را با یک رأی عوض می‌کنم! ‌‌@hussainiyah135

💌داستان عاشقی الهی إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ و إن اَخَذْتَنی بِذُنُوبی اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ إن أدْخَلْتَنِی النّارَ أَعْلَمْتُ أهْلَها انّی اُحِبُّکَ. خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری من از عفو تو سخن می گویم و اگر گناهانم را بشمری، دست به دامان آمرزشت می شوم. ای خدای بزرگ! اگر مرا وارد آتش جهنم کنی به اهل آنجا هم می گویم که من عاشق خدا هستم❗️ 🔆از این عشق‌بازی‌ها جا نمونید!؟ شاید نظری کرد ... 📧#مناجات‌شعبانیه ‌‌@hussainiyah135

عاقبت وحشتناک فکر و حسرت گناه مردي در كنار درب خانه اش نشسته بود. بانوئى به حمام معروف (( منجاب)) مى رفت ، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مى كرد چشمش به مردی افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد:حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت : حمام منجاب همين جاست . آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست ، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى گناه كرد.زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است ، حيله اي به ذهنش رسيد و گفت : من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم ، ولى چون كثيف هستم و گرسنه ، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم . مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت ، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى خواند:   ... اين الطريق الى حمام منجاب؟(( چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست ))؟ مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه ((لا اله الا الله محمد رسول الله ))تلقين مى كردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مى خواند، و با اين حال از دنيا رفت و عاقبت به شرشد. 📚نفل از كتاب عالم برزخ ص 41  يا كشكول شيخ بهائى 1/232 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎ ‌‌@hussainiyah135