eitaa logo
حلقه وصل
3.5هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
7هزار ویدیو
185 فایل
هر روز درجریان تازه‌ترین اخبار فرهنگی و هنری و مطالب برگزیده سایت حلقه وصل قرار بگیرید. @ad_hvasl ارتباط با ادمین #تلگرام 🔺 T.me/hvasl #سروش 🔺 sapp.ir/hvasl.ir #بله 🔺 ble.ir/hvasl #اینستاگرام 🔺 www.instagram.com/hvasl.ir #سایت 🔺http://hvasl.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ روایتگر شهید مدافع حرم محسن حججی؛ 💢 «سربلند» به چاپ هجدهم رسید 📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم، محسن حججی در کتاب «سربلند» به قلم محمدعلی جعفری توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ هجدهم رسید. http://hvasl.ir/news/174622 🆔 @hvasl_ir
حلقه وصل
‍ ▪️برای ما فرقی نمی کنند بیمارها؛ پیر، جوان، زن، مرد، با لهجه ها و زبان های مختلف. خیلی از بچه ها مشتاقند به صاحب چهره های نورانی خدمت ویژه تری کنند. من اما همه شان را نورانی میبینم. حتی صاحب این عکس را. 🔻چهره اش واقعا نورانی بود؛ البته من معمولا در تشخیص ماهیت آدمها اشتباه میکنم. این بار هم جزو آن "معمولا" ها بود. چهره اش داد می زد که ایرانی نیست. نامش را پرسیدم گفتند "مایکل وایت". خنده ام گرفت. نام کوتاهش نمی دانم چرا به نظرم مسخره رسید. انگار از این نامهای الکی است که یک نفر ایرانی میخواهد به یک شخصیت خارجی بدهد: میکائیل سفید! از این دست نامها هزار تا میشود ساخت؛ جبریل بلک، دیوید براون، ژوزف بلو ... 🔻با خنده ای از روی تمسخر به پرستار گفتم نکند آمریکایی است؟ - بله! - واقعا؟ آمریکاییه؟ اینجا چیکار میکنه؟ 🔻آنطور که به ما گفتند افسر سابق ارتش آمریکاست. بعد از خروجش از ارتش به بهانه ملاقات با دوست سبزواری اش در قالب یک تاجر به ایران می آید و توسط سپاه دستگیر می شود. ظاهرا خراب کار بوده و به او حکم ابد می دهند. در این مدت هم کرونا میگیرد و مهمان ما می شود. 🔻برای ما فرقی نمیکنند بیمارها. اما استثنائا هیچ رغبتی برای پرستاری از یک تروریست آمریکایی ندارم. البته نه به خاطر آدم کشی اش. به خاطر مراقبت های ویژه ای که سفارت سوئیس از او میکرد شاید احساس میکردم دیگر نیازی به پرستاری مثل من ندارد. گفتم که: برای من چهره های نورانی ملاک نیست؛ شاهدش همین مایکل وایت که از وقتی فهمیده ام آمریکایی است چهره اش با آن همه نور، خیلی هم کدر شده! 🔻سعی میکرد بخندد اما حس میکردم ته قلبش یک غم حاصل از تحقیر وجود دارد. البته بچه ها الحق خوب از او پرستاری میکردند؛ انگار همین محبت ها او را تحقیر میکرد. از اینکه محتاج سربازان حاج قاسم شده بود احساس حقارت میکرد. زمان خیلی زود به او بزرگی حاج قاسم را نشان داده بود. 🔻سفارت سوئیس چند روز بعد مایکل وایت را از بیمارستان امام خمینی مرخص و در یک هتل بستری کرد. 💬 محمد رسول رستمی 🆔 @hvasl_ir
✅ مسابقات مهدوی ویژه خانواده های مشهدی برگزار می شود؛ 💢 نیمه شعبان؛ هر خانه یک مهدیه می شود 📌 مجمع تشکل های مهدوی در خراسان رضوی به مناسبت نیمه شعبان مسابقات مهدوی را ویژه خانواده ها با عنوان «هر خانه یک مهدیه» راه اندازی کرده است. http://hvasl.ir/news/174605 🆔 @hvasl_ir
♦️شهید آوینی در آینه خاطرات 🔹کتاب روایت 151 خاطره متفاوت از دوره‏‌های مختلف زندگی شهید سیدمرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم است که توسط بستگان، دوستان، همکاران، همراهان و همفکران شهید بیان شده است. در ابتدای کتاب هم زندگی خودنوشت و در انتها گزیده سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده شهید آمده است. 🔹ویژگی خاص این کتاب، تنوع و تکثر خاطرات از این شخصیت برجسته و نظریه‏‌پرداز فرهنگی است که هر کدام روایتگر وجوه مختلفی از حیات طیبه این شهید را بیان کرده‌‏اند. 20فروردین؛ سالروز شهادت او، به عنوان روز هنر انقلاب اسلامی نامیده شده است. ⭕️ «شهید فرهنگ» را با می‌توانید از سایت عماریار تهیه کنید: b2n.ir/raheyar 🔶 25درصد: raheyarpub 🆔 @hvasl_ir
✅ در حرم حضرت معصومه(س)؛ 💢 مناجات خوانی میثم مطیعی در احیای شب نیمه شعبان 📌 ویژه برنامه حرم حضرت معصومه(س) به مناسبت نیمه شعبان با عنوان «قرار عاشقی» امشب 20 فروردین ماه همراه با مناجات خوانی میثم مطیعی برگزار و به صورت زنده از شبکه سه سیما پخش می شود. http://hvasl.ir/news/174638 🆔 @hvasl_ir
⚛️۲۰ فروردین، روز ملی فناوری هسته‌ای گرامی باد. 🆔 @hvasl_ir
📸نیمه شعبان، گذشته و حال 🆔 @hvasl_ir
✅ در محضر قرآن و عترت 🆔 @hvasl_ir
✅ استاد اصغر طاهرزاده: 💢 زبان آوینی پاسخ به ندای هستی است/ طلوع انقلاب اسلامی در شخصیت «آوینی» 📌 اصغر طاهرزاده گفت: زبان آوینی پاسخ به ندای هستی است و به واقع این هستی است که در کلمات او برای هم‌سخنی با آیندگان، در حال آشکار شدن است. http://hvasl.ir/news/174676 🆔 @hvasl_ir
حلقه وصل
‍ ▪️ناگفته شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید حاج احمد متوسلیان 🔻چند وقتی بود که شدیدا دنبال این بودم تا چند نفر که مطمئن بودم و هستم کامل ترین اطلاعات را از حاج احمد متوسلیان فقط آنها دارند، حضوری ببینم و در این رابطه سوال کنم تا اطمینانم از اطلاعاتی که تا امروز داشتم، کامل شود.   🔻حاج قاسم سلیمانی یکی از آنها بود که اطلاعات و نظرش خیلی برایم اهمیت داشت و به نوعی ختم کلام بود.   🔻دوست عزیزم "احسان محمدحسنی" - رئیس سازمان هنری رسانه اوج - با حاج قاسم ارتباط کاری زیادی داشت. یکی دو بار به او گفتم ترتیبی دهد با حاج قاسم جلسه ای کوتاه داشته باشم.   🔻یک بار قرار شد هنگامی که حاج قاسم به شهرک سینمایی دفاع مقدس برای بازدید از صحنه های فیلمبرداری "به وقت شام" می رود، برویم آن جا که به دلایلی جور نشد.   🔻گذشت تا اینکه بنده و خانواده ام برای جشن عروسی دختر  آقا احسان که جمعه شب 24 اسفند 1397 در تالار طلائیه بود، دعوت شدیم.   🔻ساعت حدود 8 شب، دور میز کنار دوستان نشسته بودیم که ناگهان چشمانم از تعجب گرد شد.   🔻حاج قاسم سلیمانی، یکّه و تنها، با لباس شخصی و خیلی معمولی، وارد سالن شد. از همان اول به ذهنم رسید بروم سراغش، ولی مانده بودم چطور؟ نمی دانم چرا کم آوردم؟!   🔻احسان حسنی لطف کرد، دستم را گرفت و برد سر میزی که افرادی خاص نشسته بودند. مرا برد جلوی حاج قاسم. حاجی محترمانه و با ادب همیشگی، سریع از جا برخاست. تا احسان گفت: - ایشون آقای داودآبادی هستند که ... حاج قاسم لبخند زیبایی زد و گفت: - بله، ایشون رو که می شناسم ... قند در دلم آب شد. چه کیفی کردم از این حرف سردار.   🔻همین طور که روی صندلی سمت راستش می نشسستم، با خنده گفتم: - خب خدا رو شکر که بنده رو می شناسید، پس نیازی به معرفی نیست. و با خنده جوابم را داد.   🔻دور میز گرد، از سمت چپِ حاج قاسم، ابراهیم حاتمی کیا کارگردان، گلعلی بابایی نویسنده، مرتضی سرهنگی رئیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت، و محسن مومنی رئیس حوزه هنری، که پهلوی من قرار داشت، نشسته بودند.   🔻حاجی داشت با آقای سرهنگی درباره نوشتن کتاب زندگی سردار شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) صحبت می کرد که ظاهر برای این کار دو تن از نویسندگان معروف حوزه هنری را برده بودند پیش حاج قاسم.   🔻آقای سرهنگی که فهمید با حاجی کار دارم، لطف کرد، زود حرفش را تمام کرد و به صحبت با محسن مومنی مشغول شد.   🔻سعی کردم از فرصت پیش آمده که معلوم نبود مجددا نصیبم شود و نشد! در کمترین زمان، بیشترین و بهترین بهرۀ ممکن را ببرم!   آرام دهانم را بردم دم گوشی حاجی و گفتم: - حاج آقا، من تقریبا 25 ساله که در ایران و لبنان پی گیر قضیه حاج احمد متوسلیان هستم ...   🔻نگاهش به روبه رو بود. همان طور حرف می زد. جرات نکردم به چشمانش نگاه کنم. با همان لبخند روی لبش، رو کرد به من و گفت: - خب، ببینم تو که 25 سال روی این پرونده کار کردی، به چه نتیجه ای رسیدی؟! آرام گفتم: "به این رسیدم که همون روز اول همشون شهید شده اند." با لحنی ملایم گفت: "درسته. دقیقا. تا همون شب اول همشون شهید شدند."   🔻با تعجب گفتم: "پس این حرفها که بعضیا می زنند که زنده اند و در زندان های اسرائیل هستند چیه؟" لبخند تلخی زد و گفت: "این حرف ها رو ول کن."   🔻و ادامه داد: خب دیگه به چی رسیدی؟ جرات نمی کردم بگویم. نه این که از حاج قاسم بترسم، نه اصلا. بلکه از ادعای خود هراس داشتم. دهانم را به گوشش نزدیک کردم تا آن که بغلش نشسته بود، نشنود. ... و صحبت ادامه داشت و من، ساکت، ولی مات و مبهوت، مانده بودم!   💬حمید داودآبادی ۲بهمن ۱۳۹۸ 🆔 @hvasl_ir