مۍ گفت : آخرش هم معلوم نشد که مآ خیلۍ بهش نزدیک شدیم، یا اون خیلۍ از ما دور شد؟! هرچۍ کہ بود ، یه دفعہ چشم بآز کردیم دیدیم مآ اینجا وایسادیمُ اون اونطرفِ دنیآ .. صدآمونم بهش نمیرسید حتۍ ! دیدنش کہ دیگہ هیچۍ..! :]

#دیوار_نوشت :]

...♥️ پای سگ بوسید مجنون خلق گفتند این چه بود؟ گفت این سگ، گاهگاهی کوی لیلی رفته‌ بود! #نظامی @Ah_hay_sard

خسرو شکیبایی میگفت : فرید بابا عشق اون نیست که وقتی دیدیش دلت بلرزه.. عشق اونه که وقتی نمیبینش دلت میخواد کنده شه..! :]

میگفتم : اگه وقتی پیر شُدَم اومدم پیدات کردمو دیدمت چی ؟! اونموقع که منو یادِت نمیـاد . . می‌گفت : بازَم بهم بگو " یه دنیـآ عَسَل‌ پُشتِ‌ پِلکاته ‌" هَمه ‌چی یادم میاد ! آخه هیشکی جُز تُو از اینحرفـآ به چشمام نمیزنه ..! :]

بہ سربازها بگویید نامہ ے معشۅق‍‍ہ هایشان را اگر بلند بلند بخۅانند.. "جنگ" تمام مے شود..! :]

#دیوار_نوشت :]

در خانه راه می‌روم، به گلدان ها آب می‌دهم، تلویزیون تماشا می‌کنم و به روی خودم نمی‌آورم که دوستم نداری..! :]

150 :]

‏کوچکترین لبخندِ تو ‏مرا از تمام بدبختی ها نجات میدهد..! :] - احمد شاملو

نامه خودکشی ب جا مانده از سال 1970 به سمت پُل میرم... اگر در مسیر حتی یک نفر... به من لبخند بزند،نخواهم پرید..! :]