خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد
خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد
#یاحیدرکرارع✋🏻
#یکشنبه_های_علوی💚
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
@iavaranezohor
🕊 شهید گمنام:
غریب ترین کلمه است...
مظلوم ترین کلمه...
کلمه ای که هزارن هزار درد دارد...
دردهای ناگفته...
حرف های نزده...
بغض های سرخورده...
شهید گمنام یعنی:🕊
هنوز مادری منتظر است...
هنوز پدر شکسته ای امیدوار است...
شهید گمنام یعنی دلتنگی فرزندی برای پدرش که حتی مزار هم ندارد...
یعنی اشک های سرد زنی برای گمنام بودن مرد زندگیش...
شهید گمنام یعنی فقط چند استخوان...
یعنی غربت...
یعنی پلاکی گم شده...
شهید گمنام یعنی مزاری خلوت...
یعنی بی سروصدا اوج گرفتن...
شهیدگمنام یعنی پسرم دیگه بیا...
یعنی پدرم به چند استخوانت هم راضیم فقط بیا...
شهید گمنام یعنی معلوم نیست چگونه شهید شده است؟😭
شهید گمنام یعنی دیگر برنمیگردد...
یعنی بی خبری...
🌷شهید گمنام یعنی:
فدایی ولایت
@iavaranezohor
[💛🐥]∞😷
.
پرسیدم:
قله افتخار یک ملت کجاست⁉️
آرام دستم را گرفت و بر سر قبر یک شهید مهمانم کرد.❤️
روی سنگ قبرش نوشته بود:↶
📝 قله افتخارم "شهادت" است
••••••••••••••••••••••••••••••••
#امام_زمان
••@iavaranezohor
#تلنگرانه💡
-مگهامامزمان'عج'امامجمعهاست؟!
+نه…!امامِزمانه!
-پسچرافقطجمعههابیادشمیاُفتید؟!
+سکوت…💔(:
#بدونشرح .../:
#امام_زمان
#اللهمعجللولیڪالفرج 🌿
•@iavaranezohor
#حاج_حسین_یکتا:
امروز وقتی شما در #فضای_مجازی قرار می گیرید #شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر «ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای دکل #دیده_بانی قرار گرفتهاید و بخواهید یا نه، #وسط میدان هستید.
#شهدا_می_بینند...☔️
@iavaranezohor
#خودت_بخور_خودت_پاسخگو_باش🍃🌼
💫چند روز بود كه صبح زود تا ظهر پشت خاكريز مى رفت و محور عملياتى لشگر را تنظيم مى کرد. هواى گرم جنوب؛ آن هم در فصل تابستان، امان هر كسى را مى بريد. يكى از همين روزها نزديك ظهر بود كه آقا مهدى به طرف سنگر بچه ها آمد و با آب داغ تانكر، گرد و خاك را از صورت پاك كرد و سر و
🍁صورتش را آبى زد و وضو گرفت و به داخل سنگر رفت.
☘آقا رحيم با آمدن آقاى باكرى سر پا ايستاد و ديده بوسى كردند. در همين حين آقا رحيم متوجه لب هاى خشك آقا مهدى شد. رحيم به سراغ يخچال رفت و يك كمپوت گيلاس بيرون آورد، در آن را باز كرد و به آقا مهدى داد. آقا مهدى خنكى قوطى را حس كرد، گفت: امروز به بچه ها كمپوت داده اند؟ آقا رحيم گفت: نه آقا مهدى! كمپوت، جزء جيره
🌹امروزشان نبوده.
باكرى، كمپوت را پس زد و گفت: پس چرا، اين كمپوت را براى من باز كردى؟ رحيم گفت: چون حسابى خسته بوديد و گرما زده مى شديد. چند تا
🌔كمپوت اضافه بود، كى از شما بهتر؟
آقا مهدى با دلخورى جواب داد: از من بهتر؟ از من بهتر، بچه هاى بسيجى هستند كه بى هيچ چشم داشتى مى جنگند و جان مى دهند. رحيم گفت: آقا مهدى! حالا ديگر باز كرده ام. اين قدر سخت نگير، بخور. آقا مهدى گفت: خودت بخور رحيم جان!
🍂خودت بخور تا در آن دنيا هم خودت جوابش را بدهى....!!
🌸خاطره اى به ياد سردار رشيد اسلام شهيد🌸
#مهدىباكرى
#شهدا
🌹راه شــــــــــهدا ادامه دارد...
@iavaranezohor