🖇🎀#طنز_جبهه
🤓درس خواندن در شب عملیات😳
🍃در عملیات فاو، ما در گردان حبیب در حالت آماده باش ⚔️و در حالت انتظار ایستاده بودیم🤯 که هر لحظه دستور حمله صادر شود و ما حمله را آغاز کنیم📯، گردان های عمل کننده قبل از گردان حبیب به خط دشمن زده بودند 💣و در خط مقدم درگیری شدید بود.🌪🔥🌪 دشمن دائماً منطقه را که در حالت تاریکی مطلق بود با منور روشن می کرد✨، در همان لحظه دیدم که یکی از شهدا که نامش در خاطرم نیست و در چند متری من بود کتابی در دستش گرفته و مطالعه می کند🧐📗، با کنجکاوی پرسیدم :
چه می خوانی، قرآن است یا دعا؟
جواب داد:
کتاب درسی است😳، چند روز دیگر در مجتمع رزمندگان باید امتحان بدهم🤕،
تعجب کرده و پوزخندی😏 به ایشان زده و گفتم:
حالا ببین تا چند ثانیه دیگر زنده ای که درس آماده می کنی؟ عجب حوصله ای داری، تو دیگه کی هستی 😯بابا!!!
خنده ای کرد ☺️و با چهره ای بسیار آرام گفت:
اگر که شهید شدیم الحمدالله😇، اگر نشدیم لااقل نمره خوبی بگیریم که آبروی رزمنده ها را نبریم. 😅
📔کتاب «یک قدم تا بهشت»
🖊اسدالله نگاری
📚نوید شاهد
┈••✾•☘🦋🌸🦋☘•✾••┈
@iavaranezohor
#ضرب_المثل
#مرغش_یک_پا_داره
✨روزی بود ، روزگاری بود .
در یکی از روزها دوستان ملانصرالدین با عجله در خانه ی ملا را زدند و به او گفتند : حاکم شهر عوض شده و حاکم جدیدی آمده . ملا گفت : حاکم عوض شده که شده ؟ به من چه ؟ دوستانش گفتند ، یعنی چه ؟ این چه حرفی است ؟ باید هر چه زودتر هدیه ای تهیه کنی و برای حاکم جدید ببری . ملا گفت : آها ؛ حال فهمیدم پس من باید هدیه ای تهیه کنم و ببرم پیش حاکم جدید تا اگر فردا برای شما گرفتاری پیش آمد ، واسطه بشوم و از حاکم بخواهم کمک تان کند ؟ دوستانش گفتند : بله همین طور است . ملا گفت : این وسط به من چه می رسد ؟ دوستانش گفتند : بابا تو ریش سفیدی ، تو بزرگی . یکی از دوستان ملا ، گفت : ناراحت نباش ، هدیه را خودمان تهیه می کنیم . یک مرغ چاق و گنده می پزیم تا تو مزد آن را به خانه ی حاکم ببری . ملا گفت : دو تا بپزید . یکی هم برای من و زن و بچه ام . چون من باید فردا ریش گرو بگذارم آنها قبول کردند و فردا با دو مرغ بریان به خانه ی ملا آمدند . ملا یک مرغ را به زنش داد و مرغ بریان دیگر را در سینی گذاشت تا نزد حاکم ببرد . در راه اشتهای ملا تحریک شد و سرپوش سینی را برداشت و یکی از پاهای مرغ را کند و خورد و دوباره روی آن را پوشاند و نزد حاکم برد . حاکم سرپوش را برداشت تا کمی مرغ بخورد . دید که ای دل غافل . مرغ ملا یک پا دارد . سوال کرد چرا مرغ بریان یک پا دارد . ملا گفت : مرغ های خوب شهر ما یک پا دارند . حاکم فهمید که ملا بسیار زرنگ و باهوش است و به او گفت : ناهار میهمان ما باشید از آن به بعد هر کسی که روی حرف نادرست خود پافشاری کند می گویند :
#مرغ_ایشان_یک_پا_دارد .
@iavaranezohor
✅زغال هاي خاموش را
کنار زغال هاي روشن ميگذارند
تا روشن شود
چون همنشيني اثر دارد
ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم
اگر کنار افرادي بنشينيم
که روشنند
که گرما و حرارتي دارند...
ما هم به طبع آن ها
نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم.
پس آدمی انتخاب کنید
که بشما انرژی ببخشد!
@iavaranezohor
#تلنگرانه🌿
‴هر وقتاحساسکردید
‴ ازامامزماندورشدید
‴ ودلتونبرایآقـاتنگنیست
‴ ایندعاےڪوچڪڕوبخونید
‴ بخصوصداخلقنوٺهاتون
《الهےلـَیِّـنْقَـلبےلِـوَلِـیِّأَمـرِڪْ 🍃》
خدایا
دلموبرایاماممنرمکن...|'♥️'|
@iavaranezohor
2.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 گناهی که بخشش نداره!
حتی اگر هفتاد بار پیامبر استغفار کند!😳
🎙 حجت الاسلام #قرائتی
#تلنگرانه
#شبیه_یار🌿
-----------------✾✾✾-------------------
@iavaranezohor
🍃﷽🍃
💠مرحوم دولابی:
❣️ دو رڪعٺ نماز بخوان و بہ خدا عرض ڪن:
❣️خدایا هر ڪس را ڪہ بہ من بدے ڪرده اسٺ، بخشیدمــ
❣️تو هم مرا ببخش آنوقٺ ببین با تو چہ مےڪند...
💚 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💚
@iavaranezohor
📛توجہ توجہ📛
شـــــمابانــوۍعزیزهممیتوانيبراۍمدافع حرم شــدن
ثبت نام کنے⇦
مدارڪـ📋ـ مورد نیاز:
1_یک چـ💛ـادر زهــرا پسـ♥️ــند🌸
2_حیــ🧕🏻ـا و عفـ🌹ـت مقابل نامحرم.
😍👇🏻 #ثــبــټنـاممیڪنید؟!💭♥️
@iavaranezohor
بهشت، همیشہ نباید
درختانے داشته بـــــاشد ڪہ
رودهایے از پـــایینش جـــــریان دارند..!
گاهے بیــــابانیست ڪہ #خون_شهـدا
در آن جاریست...
#داداش_حمید
@iavaranezohor