eitaa logo
بانوی ایده آل😍👌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
3هزار ویدیو
25 فایل
🌸قراره با هم یکم پیشرفت کنیم! 🌸در هر زمینه ای : #فرهنگی #هنری #آشپزی #رواشناسی #تجربه #خیاطی و ... ♥️تب و درخواست هرنوع مشاوره: @m_haydarii 💚لینک گروه: eitaa.com/joinchat/4222091472C4859ce0158 🌿تبلیغات و خدمات: @hich_club
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ میدونی چرا به سرعت وابسته میشی؟ ❌️با رویای پیدا کردن نیمه گمشده وارد رابطه شدی نه واقعیت . ❌️بدون شناخت و فقط از روی هیجانات سرمایه گذاری میکنی . ❌️نشناخته ازش در ذهنت بت و ایده آل میسازی . ❌️خودت رو دوست نداری و مستقل بودن رو یاد نگرفتی . ❌️یاد نگرفتی خودت نیاز های عاطفیت رو اول از همه برای خودت تامین کنی.
♨️‏یکی از بدترین رسم‌هایی که تو ایران هست اینه که از قول می‌گیرن که رو خوشبخت کنه!!😐😐 اما بهتره بدونیم که👇 ١- ازدواج یه موضوع دوطرفه‌ست هر دو وظیفه دارن دیگری رو کنن نه فقط پسر!❌ ٢- اینجور حرف‌ها موجب سلب از طرف مقابل میشه😐 🔮بهترین کانال همسرداری و کدبانوگری :🔮 @kadban0_bash 🔮چت کن و خونه داری یاد بگیر و بپرس:🔮 https://eitaa.com/joinchat/4222091472C6c23f9a27a
❌‌با زنان مشاجره نکنید، آنها حافظه دارند!😄 👈به گفته محققان زنان را به صورت در ذهن خود ذخیره می‌کنند و بهتر از مردان می‌توانند بگویند"کی چی گفت!"😳 👈مطالعه روی ۶۱۷ مورد نشان داد که زنان یک خاطره یا حادثه را بهتر به ذهن می‌سپارند. همچنین زنان در "پیدا کردن اشیاء گمشده" تواناترند.👌 👈به طور مثال در حالیکه مردان ممکن است از اتفاق هفته‌ گذشته چیزی به خاطر نداشته باشند، آنان همان اتفاق را با جزئیات در دارند.😱😊 🔮بهترین کانال همسرداری و کدبانوگری :🔮 @kadban0_bash 🔮چت کن و خونه داری یاد بگیر و بپرس:🔮 https://eitaa.com/joinchat/4222091472C6c23f9a27a
❤️موهایش را کن قبل از اینکه سفید شوند زن است دیگر با همه بودنش دوست دارد نوازشت را ولی است فرق با را میفهمد❤️ 🔮بهترین کانال همسرداری و کدبانوگری :🔮 @kadban0_bash 🔮چت کن و خونه داری یاد بگیر و بپرس:🔮 https://eitaa.com/joinchat/4222091472C6c23f9a27a
😍 💠 گاهی بین زن و شوهر سر قضیه‌ای می‌شود و زن یا مرد به همسرش می‌گوید: "مطمئنم فلان مطلب را به من نگفتی" و همسرش نیز با می‌گوید: "گفتم!" و سر همین قضیه، بگو مگو و مشاجره‌ی سختی رخ می‌دهد.😐 💠 پیشنهاد می‌شود با یک تغییر جزئی در خود از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر‌ جلوگیری کنید! مثلاً به همسرتان بگویید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من ." یعنی کلمه‌ی "شرمنده نشنیدم" را بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد.☺️👌 🔮بهترین کانال همسرداری و کدبانوگری :🔮 @kadban0_bash 🔮چت کن و خونه داری یاد بگیر و بپرس:🔮 https://eitaa.com/joinchat/4222091472C6c23f9a27a
🤔همیشه برام سواله که👇👇 ✅چرا خانواده ها موقع پسرشون که میرسه دم از آسون گرفتن و ساختن زندگی میزنن😊 اما موقع دختر شوهر دادنشون توقع دارن پسر همه امکانات رفاهی رو داشته باشه؟😕😕 🔮بهترین کانال همسرداری و کدبانوگری :🔮 @kadban0_bash 🔮چت کن و خونه داری یاد بگیر و بپرس:🔮 https://eitaa.com/joinchat/4222091472C6c23f9a27a
😍به پای هم پیر شدنای قبل این سو تفاهم بود👆 💟 رابطه به همین "" و "" های کوچولو و ریز زنده است... 🔮بهترین کانال همسرداری و کدبانوگری :🔮 @kadban0_bash 🔮چت کن و خونه داری یاد بگیر و بپرس:🔮 https://eitaa.com/joinchat/4222091472C6c23f9a27a
ساعت ۲۰به وقت امام هشتم🕗 دست بر سینه و عرض ادب 🌷بسم الله الرحمن الرحیم ‌🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک... تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام... به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام... خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رضا داری....😍 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا
🌹به وقت رمان🌹
1 از صدای برخورد سنگ به شیشه اتاقم بیدار شدم رفتم لب پنجره پرده رو کنار زدم - وااایی باز این پت و مت اومدن پرده رو گذاشتم روی سرم پنجره رو باز کردم - دیونه ها اینجا چیکار میکنین سهیلا: تنبل خانم ، یه ساعته داریم سنگ میزنیم به پنجره مثل خرس قطبی خوابیدی ،داداش بیچاره ات بیدار شده تو بیدار نشدی - ای وااای با سنگ زدین پنجره اتاق جواد مریم: نه بابا ،از صدای پنجره اتاق تو بیدار شده سهیلا: حالا زود باش بیا بریم دانشگاه - شما برین ،من اول باید گندی که زدین و جمع کنم ، خودم میام مریم: دیدی سهیلا ،نگفتم خل بازی در میاره نمیاد - خل منم یا شما ،مثل دزدا سنگ میزنین به شیشه ؟ سهیلا: باشه بابا... رفتیم ،مریم سوار شو بریم پنجره رو بستم خودمو برای برخورد با جواد آماده کردم «مریم و سهیلا دخترای خیلی خوبی بودن ،از اول دانشگاه باهم بودیم ، ولی چون خانواده من خیلی مذهبی بودن ، دوستی با سهیلا و مریم و برام منع کرده بودن ،ولی من همیشه حرف خودمو میزدم ،میگفتم که ظاهر آدما دلیل بر باطن بدشون نمیشه ، هر چند یه کم شیش و هشت میزنن ولی بازم دخترای خوبی بودن » مانتو مشکی مو پوشیدم ،مقنعه امو سرم کردم کیفمو برداشتم و رفتم بیرون... ادامه دارد..
2 از پله ها رفتم پایین مامان و جواد در حال صبحانه خوردن بودن ، رفتم روی صندلی میز ناهار خوری نشستم -سلام مامان: سلام مادر جواد( زیر چشمی نگاهم میکرد ،متوجه کلافگیش شدم ) : سلام صبحانه مو خوردمو ، بلند شدم کیفمو برداشتم ، خداحافظ جواد: بهار صبر کن میرسونمت - چشم رفتم کفشمو پوشیدم ،دم در ماشین منتظر جواد موندم تا بیاد بعد چند دقیقه جواد اومد و سوار ماشین شد ،ریموت در و زد و منم سوار ماشین شدم و حرکت کردیم داشتم با کیفم ور میرفتم و استرس داشتم جواد: بهار ، این دوستای دیونه ات و بگو خونه زنگ داره، زنگ خونه رو بزنن - چشم جواد: حیف تو نیست با همچین آدمایی قدم میزنی ؟ - داداش میشه درموردش حرفی نزنیم؟ چون به نتیجه ای نمیرسیم جواد: باشه ،امیدوارم هیچ وقت پشیمون دوستی با اونا نشی چیزی نگفتم و جواد منو رسوند دانشگاه مثل همیشه دیر کردم تن تن پله های دانشگارو یکی دوتا بالا میرفتم در اتاق و باز کردم استاد اومده بود - اجازه استاد استاد: بازم خانم صادقی؟ - ببخشید دیگه تکرار نمیشه استاد: بفرماید داخل به اشاره دست مریم و سهیلا رفتم سمتشون سهیلا آروم گفت: خوبه که نه اهل آرایشی نه مدل مویی اینقدر دیر میکنی ،مثل ما بودی کی میاومدی... مریم: هیسسس استاد میشنوه... ادامه دارد...
3 بعد تمام شدن کلاس رفتیم داخل محوطه یه گوشه نشستیم تا کلاس بعدیمون شروع بشه سهیلا و مریم هم طبق معمول دنبال یه سوژه بودن که مخشو بزنن سهیلا: اوه اوه باز این خانمه داره میاد سمتمون خانم زندی ،جزء افراد بسیج دانشگاه بود ،مسئولیت حجاب دخترا هم دست اون بود خانم زندی: دخترا این چه وضعیه ،چند بار باید تذکر بدم بهتون ... مریم: ععع خانم زندی این همه دختر اینجا ،اد همیشه میای میچسبی به مااااا... زندی: به دخترای دیگه هم تزکر میدم ولی شما دوتا دیگه خیلی از حد گذروندین ،دفعه بعد میفرستمتون کمیته انضباطی خانم صادقی از شما بعیده ،با همچین افرادی دوست باشین سهیلا: ببخشید مگه ما چمونه؟ - ببخشید ،به نظرم دوست بودن با همچین افرادی بهتره از دوست بودن با افراد چادری که معلوم نیست چه گندی دارن زیر چادرشون میزنن زندی: مؤدب باشین خانم صادقی، این چه طرز حرف زدنه ... - مؤدب حرف بزنین ،مؤدب جواب میگیرین ،فعلن برین امر به معروفای دیگه تونو انجام بدین زندی از کنارمون با عصبانیت رد شد و سهیلا و مریم زدن زیر خنده مریم: دمت گرم بهار،خوشم اومد ضایع اش کردی سهیلا: دختره ی پرو ، هر چی دلش خواست بارمون کرد... - بسه دیگه لطفا از این بعد ،یه کم صرفه جویی کنین تو اون وسایل آرایشیتون سهیلا: خوب ،اگه صرفه جویی کنیم چه جوری بریم مخ بزنیم ... - مخ و با زبون میزنن نه با چهره مریم: خودت سفید و لپ قرمزی هستی فک میکنی همه مثل تو هستن ... - وااا نکنه شبیه مادره فولاد زره هستین من نمیدونستم سهیلا: هی مریم طرف اومد ،بهار ببین نزدیک دوماهه میخوایم مخشو بزنیم هیچ خطی نمیده ( سرمو برگردوندم ) - کدومو میگی؟ سهیلا: همونی که تک کت نوک مدادی داره - پسره خوشتیپیه ،فک کنم چشم برزخی داره، قیافه اصلیتونو دیده پشیمون شده... مریم: (با کیفش زد به پهلوم)کوووفت. نمکدون - پاشین بریم،کلاسمون داره شروع میشه ادامه دارد....