هدایت شده از طب اسلامی🌱گنجینه سلامت
شوكه شده بودم که اینبارغريد:_ بجنب يه #آرایشگر بيرون منتظر تا آمادهت كنه وقت نداريم.
وقتي ديد خشكم زده نزديكم شد:
_ چيكار داري مي كني #ديوونه؟!
موهايم را گرفت و كشيد._ هي دختر حواست باشه داري چطوري حرف مي زني. فكر نكن #عاشقت شدم. قراره فقط نقش زن منو بازي كني. وقتي حال اون رفيق عوضيتو گرفتم تورو هم از زندگيم #پرت مي كنم بيرون! اگر اين بازي بود من هم بازي مي كردم.
در دلم گفتم" كاري مي كنم #عاشقم شي علی معتمد"در برابر چشمان #حيرت زده اش لباس عروس رو تنم کردم.
_ بگو آرایشگرم بياد.🔥🔥😳😱🤩
https://eitaa.com/joinchat/1422131222C528f8e0905