۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#تقویم_روز
🔆ولادت امام حسن عسکری (ع)
🦋 دوستای خوبم لطفا برای بهتر دیده شدن کانال، ما رو به دوستاتون معرفی کنید🙏🏻
📌لینک عضویت در کانال 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#انگیزشی
🔆 باور داشته باش
پیروزی این نیست که هیچ وقت زمین نخوری…
پیروزی اینه که بعد از هر زمین خوردنی بلند شی …
#امروزت_بهترین_روز
🔆#صبحت_بخیر😇
🦋 دوستای خوبم لطفا برای بهتر دیده شدن کانال، ما رو به دوستاتون معرفی کنید🙏🏻
📌لینک عضویت در کانال 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#هرروزیک_حدیث
🔆 امام عسكرى عليه السلام :
چه زشت است براى مؤمن كه خواسته اى داشته باشد كه او را به خوارى كشاند .
تحف العقول ، ص 489 .
🦋 دوستای خوبم لطفا برای بهتر دیده شدن کانال، ما رو به دوستاتون معرفی کنید🙏🏻
📌لینک عضویت در کانال 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#پدرانه
🔆مقام معظم رهبری:
🔆 اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیتهای زن در داخل خانواده تکیه میکند، بههیچوجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیتهای عمومی مردم منع کند. عدهیی بد و یا کج فهمیدند؛ یک عدهی مغرض هم از این کجفهمی استفاده کردند؛ کانه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاشها و فعالیتهای اجتماعی شرکت کند؛ قضیه اینطوری نیست؛ هم باید مادر خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمهی زهرا (سلامالله علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شوون مختلف
🦋 دوستای خوبم لطفا برای بهتر دیده شدن کانال، ما رو به دوستاتون معرفی کنید🙏🏻
📌لینک عضویت در کانال 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#پیام_مدیر
🔆سلام به دوستای خوبمون عصر پاییزیتون بخیر
دوستان نمیدونم اینترنت شهر شما چطوره ولی شهر ما (آمل) از دیروز کلا قطعه حتی گوگل😕
برای همین برای تهیه مطالب و عکس و گذاشتنش برای شما تو کانال یه مقدار دچار مشکل شدیم🥲
کم کاری ما رو ببخشید
تمام تلاشمون رو میکنیم تا با همین اینترنت محدود مطالب روزانه مون رو
داشته باشیم منتهی در حجم کمتر😔✋🏻
🔆باتشکر
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#باهم_بخندیم
🔆 فقط یه ایرانی می تونه بعد از اینکه جواب آزمایششو گرفت و سالم بود بگه :این همه خرج کردیم و هیچیمونم نبود
😂😂
🦋 دوستای خوبم لطفا برای بهتر دیده شدن کانال، ما رو به دوستاتون معرفی کنید🙏🏻
📌لینک عضویت در کانال 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#آشپزی
🔆 حلوای ساده
آرد گندم 1 کیلوگرم
شکر 750 گرم
روغن 750 گرم
زعفران نیم مثقال
آب 4 لیوان
گلاب یک دومه لیوان
روغن را در یک تابه بزرگ ریخته و روی گاز می گذاریم تا داغ شود.بعدآرد را می ریزیم و حرارت را کم می کنیم و مرتب هم می زنیم تا آرد کامل سرخ شود (مهمترین نکته برای یک حلوای خوب سرخ شدن آرد آن به مقدارِکافی است)(. سپس شکر را با آب مخلوط می کنیم و می جوشانیم تا به فرم شربت در آید. آنگاه گلاب و زعفران ساییده شده را در شربت می ریزیم و آرد سرخ شده را از روی اجاق گاز بر می داریم و کنار می گذاریم و شربت را به آن اضافه می کنیم و خوب به هم می زنیم تا شربت جذب حلوا شود. توجه داشته باشید که آرد و روغن داغ است و به محض اضافه کردن شربت می پاشد و ممکن است دستتان را بسوزاند؛ پس احتیاط کنید. بعد از اضافه کردن شربت مخلوط آرد کمی جمع می شود و شکل حلوا را به خود می گیرد؛ باز هم 5 تا 10 دقیقه روی حرارت کم دائم هم بزنید تا حلوایتان آماده شود.دقت کنید که بعد از ریختن شربت، حلوا نباید زیاد روی شعله قرار گیرد، زیرا شربت آن می سوزد و حلوا خشک و سفت می شود
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#مشاورخانواده
🔆مضرات ازدواج با فردی که زود وابسته می شود؟
وابستگی وقتی اتفاق می افتد که ما به فرد دیگری اجازه می دهیم که روی رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم
از این نظر وابستگی همیشه یک فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف ماجرا حاضر در ایجاد وابستگی موثرند
بی تو می میرم!!
افرادی که دچار وابستگی می شوند یا اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»
زندگی با یک فرد وابسته، کار وحشتناکی است. شاید در روزهای آشنایی یا نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد. بنابراین باید وابسته ها را بشناسید و از آنها دوری کنید.
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#سرگذشت_واقعی
🔆#بی_تو_هرگز
🔆#قسمت_پنجم
🔆 اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم غذا درست کنم ... من همیشه از ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم ... برای همین هر وقت اسم آموزش آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم ... بالاخره یکی از معیارهای سنجش دخترها در اون زمان، یاد داشتن آشپزی و هنر بود ... هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم ... از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت
غذا تقریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت ... بوی غذا کل خونه رو برداشته بود ... از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید ...
- به به، دستت درد نکنه ... عجب بویی راه انداختی ...
با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم ... انگار فتح الفتوح کرده بودم ... رفتم سر خورشت ... درش رو برداشتم ... آبش خوب جوشیده بود و جا افتاده بود ... قاشق رو کردم توش بچشم که ...
نفسم بند اومد ... نه به اون ژست گرفتن هام ... نه به این مزه ... اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود ...
گریه ام گرفت ... خاک بر سرت هانیه ... مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر ... و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد ...
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#بی_تو_هرگز
🔆#قسمت_پنجم
خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟ ... پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت ...
- کمک می خوای هانیه خانم؟ ...
با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم ... قاشق توی یه دستم ... در قابلمه توی دست دیگه ... همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود ...
با بغض گفتم ... نه علی آقا ... برو بشین الان سفره رو می اندازم ...
یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد ... منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون ...
- کاری داری علی جان؟ ... چیزی می خوای برات بیارم؟ ... با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن ... شاید بهت کمتر سخت گرفت ...
- حالت خوبه؟ ...
- آره، چطور مگه؟ ...
- شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه ...
به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم ... نه اصلا ... من و گریه؟ ...
تازه متوجه حالت من شد ... هنوز قاشق و در قابلمه توی دستم بود ... اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ... چیزی شده؟ ...
به زحمت بغضم رو قورت دادم ... قاشق رو از دستم گرفت ... خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید ... مردی هانیه ... کارت تمومه
چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشم هام ... واسه این ناراحتی، می خوای گریه کنی؟ ...
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...
با صدای بلند زد زیر خنده ... با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم ... رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت…
غذا کشید و مشغول خوردن شد ... یه طوری غذا می خورد که اگر یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه ... یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم ...
- می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ... چطوری داری قورتش میدی؟ ...
از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت ...
- خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...
- مسخره ام می کنی؟ ...
- نه به خدا ...
چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ... جدی جدی داشت می خورد ... کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ... گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه ... قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ...
سریع خودم رو کنترل کردم ... و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم ... نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود ... مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ... حتی سرش رو بالا نیاورد
- مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ... برای بار اول، کارت عالی بود
اول از دستم مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ... برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد…
👈ادامه دارد…
۱۲ آبان ۱۴۰۱
🔶🔹#نوستالژی
🔆 کیا این درس رو یادشون میاد 😭😍
🦋 دوستای خوبم لطفا برای بهتر دیده شدن کانال، ما رو به دوستاتون معرفی کنید🙏🏻
📌لینک عضویت در کانال 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1094189264C457f933ca8
۱۲ آبان ۱۴۰۱