فحوا | Fahva
مشارکت اجتماعی نوجوانان دانشمند کوچک یافتنی نیست، ساختنی است! 💎 فحــوا فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشه
دانشمند کوچک یافتنی نیست، ساختنی است!
پیش از این در خصوص مشارکت نوجوانان، اشارهای داشتیم به 3M Young Scientist Challenge در آمریکا و بهکار گرفتن خلاقیت دانشآموزان برای حل مشکلات در آمریکا. اکنون بهتر است آشنایی بیشتری با این چالش داشته باشیم که نوجوانان آمریکایی را برای حل مشکلات کشورشان ترغیب میکند.
طرح دانشمندان جوان چیست؟
3M Young Scientist Challenge
یک مسابقه سالانه است که برای دانشآموزان 10 تا 14 ساله برگزار میشود. در این مسابقه برخی از مسائل و مشکلات کشور مطرح شده و از دانشآموزان خواسته میشود که راهحلهای خود را برای حل این مشکلات، در قالب ویدیو ارسال کنند. این مشکلات میتواند از چالشهای زیستمحیطی و مسائل بهداشتی گرفته تا مسائل روزمره را شامل شود. نوجوانان باید راهکارهای علمی و خلاقانه برای حل آنها ارائه دهند. از میان هزاران ورودی، 10 فینالیست بر اساس خلاقیت، تفکر علمی و مهارتهای ارتباطی انتخاب میشوند. سپس این افراد با یک مربیِ خبره 3M همراه میشوند تا آنها را در فرآیند اصلاح ایدههایشان، تبدیل مفاهیم به نمونههای اولیه و آمادهسازی آنها برای ارائه نهایی راهنمایی کند. اوج این تجربه یک رویداد زنده است که در آن فینالیستها پروژههای خود را به هیئت داوران ارائه میدهند و برای عنوان «دانشمند جوان برتر آمریکا» و جایزه بزرگ 25000 دلاری رقابت میکنند.
نوجوانان آمریکایی در خلال این چالش چه چیزهایی میآموزند؟
تاثیر این مسابقه فراتر از حضور در یک رقابت است. نوجوانان علاوه بر مواجهه با مشکلات واقعیِ زندگی، در کنار مربیان متخصصی قرار میگیرند که ذهنیت آنها را به دنیای واقعی نزدیکتر کرده و باعث پرورش ذهنیت کنجکاوی، انعطافپذیری و حل مسئله در نوجوانان میشود تا آنها یاد بگیرند چگونه با مشکلات مواجه شوند. علاوه بر این، چالش 3M به نوجوانان جسارت بیان ایدههای خود را داده و بر اهمیت مهارتهای ارتباطاتی در بیان ایدههای پیچیده به شکلی ساده و قانعکننده اشاره میکند. البته منافع این چالش صرفا محدود به پرورش و تربیت نوجوانان نبوده و اختراعات ثبت شدۀ فراوانی را به همراه داشته که توانستهاند برخی از مسائل کشور آمریکا را حل کنند؛ مثل گیتانجالی رائو که در سال 2017 دستگاهی اختراع کرد که آلودگی سرب را در آب تشخیص میداد.
طرحها و برنامههای مشابه کشورهای دیگر
برنامهریزی برای افزایش مشارکت نوجوانان به آمریکا ختم نمیشود و کشورهای دیگری نیز هستند که بهصورت فعالانه در این زمینه فعالیت میکنند که در ادامه برخی از آنها را نام میبریم:
-چالش علم و مهندسی برای دانش آموزان دبیرستانی در ژاپن
-نمایشگاه Eskom برای دانشمندان جوان در آفریقای جنوبی
-CASTIC (مسابقه نوآوری علم و فناوری نوجوانان چین) انجمن ملی
-علوم جوانان (NYSF) در استرالیا
-چالش علم و مهندسی برای دانشآموزان پیش دانشگاهی در برزیل
💎 فحــوا
فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشهورزی
@ifahva_ir
تاریخِ یک شیرینیِ تمامنشدنی
بازخوانیِ دو ویژگیِ نامیرایی و اثرگذاریِ زبان فارسی در بزنگاههای تاریخ ایران
#حکمرانی_فرهنگ_در_تاریخ_ایران
💎 فحــوا
فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشهورزی
@ifahva_ir
فحوا | Fahva
تاریخِ یک شیرینیِ تمامنشدنی بازخوانیِ دو ویژگیِ نامیرایی و اثرگذاریِ زبان فارسی در بزنگاههای تاریخ
قند پارسی؛ تاریخِ یک شیرینیِ تمامنشدنی
بازخوانیِ دو ویژگیِ نامیرایی و اثرگذاریِ زبان فارسی در بزنگاههای تاریخ ایران
زبان فارسی را در طول تاریخ ایران، باید بهمثابۀ پدیدهای نامیرا و البته بسیار اثرگذار دانست؛ نامیرا بدین جهت که از گزند حوادث بنیانکَن تاریخ ایران، جان سالم به در بُرد و اثرگذار بدان جهت که نه تنها تهدید متجاوزان، خم به ابرویش نیاورد، بلکه این زبان فارسی بود که بر مهاجمان اثر گذاشت و به مرور زمان از ضرب خشونت آنان کاسته، رنگوبویی فارسی و ایرانی به آنان بخشید.
از مهمترین مقاطع تاریخی که نامیرایی و اثرگذاری زبان فارسی مشهود بوده است، میتوان به دو مقطع زیر اشاره کرد:
1️⃣ حمله اعراب به ایران: در خلال فتوح نخستینِ مسلمانان، بسیاری از سرزمینها از حیث زبانی مغلوب اعراب شد؛ بدین معنا که مهمترین این بلاد یعنی شام، عراق، مصر و شمال آفريقا، به تدریج عربزبان شدند و آنطور که امروز نیز پیداست، عمدۀ این سرزمینها کماکان در زمرۀ کشورهای عربی محسوب میشوند.
برخلاف این جریان، زبان فارسی در ایران، بهرغم اختیار کردن سکوتی به درازای دو قرن (از زمان فتح ایران تا تأسیس حکومت نیمهمستقل طاهریان در اوایل قرن سوم هجری)، در عصر سامانیان با نوعی «رنسانس ادبی» مواجه شد و توانست پس از گذشت بیش از دو قرن، مجدداً سربرآورد و با قوّت به حیات گذشتۀ خود ادامه دهد. ماحصل این رنسانس ادبی، ظهور مشاهیری چون رودکی، دقیقی توسی (نخستین سرایندۀ شاهنامه) و شهید بلخی بود.
در عصر اول عباسیان، ضریب نفوذ فرهنگ ایرانی در دربار عباسی (از حیث زبانی) به حدی بود که فی المَثل در دیوانی که رسماً به زبان عربی بود، واژگان ایرانی زیادی داخل شد. این اختلاط زبانی به حدی بود که در برخی منابع، یکی از ویژگیهای دربار هارونالرشید و نیز مهدی عباسی را «دوزبانه بودنِ» آن ذکر کردهاند!
2️⃣ حمله مغول: حملۀ مغول در قرن هفتم، نه تنها نتوانست گسستی تاریخی در فرهنگ و هویت ایرانی ایجاد کند، بلکه این ایرانیان بودند که توانستند رفتهرفته ادب، تربیت و مدنیت را به مغولان یاد بدهند. به دیگر سخن، هجوم ویرانگر این قوم باعث مغولی شدن جامعۀ ایران نشد، بلکه بهعکس، قوم مغول را ایرانی و بلکه فارسیزبان کرد. نقل است که حتی پادشاهان مغولنژاد، به فارسی شعر هم میگفتند.
📜 از دیگر اثرات جالبتوجه زبان فارسی این بود که اُدبا، عرفا و سخنوران ایرانی، حقایق اسلامی را با جامۀ زیبای فارسی، به نحوی آراسته منتقل میکردند و معانی لطیف قرآنی را به قالب حكایاتی شیرین درمیآوردند که مثنوی معنویِ مولوی بهترین شاهد اين مدعاست.
💡 نکتۀ دیگر آنکه در طول این قرنها (شاید به استثنای دو قرن نخست) توجه به زبان فارسی، به ویژه در دربار سلاطین ایرانی، الزاماً به معنای ایرانیگری و دوری از اسلام نبوده است؛ چنانکه برای مثال امیران سامانی، به عنوانی نخستین احیاکنندگان فارسیِ دَری در لایههای قدرت در ایران (پس از حملۀ تازیان)، سخت تحت تأثیر عالمان دینی بودند و به عنوان سُنیهایی متعصب و پیروان راستین خلفای عباسی شناخته میشدند.
#حکمرانی_فرهنگ_در_تاریخ_ایران
📚 منابع:
- مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران؛
- حسین مفتخری، «ایران و اسلام؛ هویت ایرانی، میراث اسلامی»؛
- ریچارد نلسون فرای، عصر زرین فرهنگ ایران؛
- عبدالحسین زرینکوب، آشنایی با تاریخ ایران؛
- رسول جعفریان، تاریخ ایران اسلامی (دفتر دوم).
💎 فحــوا
فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشهورزی
@ifahva_ir
مروری بر کتاب «افسانه کسری بودجه»
اثر استفانی کلتون
💎 فحــوا
فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشهورزی
@ifahva_ir
فحوا | Fahva
مروری بر کتاب «افسانه کسری بودجه» اثر استفانی کلتون 💎 فحــوا فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشهورزی @ifahva_
مروری بر کتاب «افسانه کسری بودجه»، اثر استفانی کلتون
دولتها برای حل مسائل حیاتی خود - از فقر و نابرابری گرفته تا ایجاد شغل، گسترش پوشش مراقبتهای بهداشتی، مقابله با بحرانهای زیستمحیطی و بازسازی زیرساختهای در حال فروپاشی – هنگام بررسی راهحلهای مختلف، همواره خود را درگیر یک سوال جدی میبینند: چگونه میتوانیم هزینه آن را بپردازیم؟ استفانی کلتون با طرح یک نظریه پولی بدیع، سعی میکند به ما نشان بدهد که این سوال اساساً گمراهکننده است.
استدلالهای کلتون نشان داد جریانهای غالب سیاسی در مورد کسری بودجه و نقش پول و هزینههای دولت در اقتصاد گرفتار این دیدگاه غلط هستند که بودجه دولت مانند بودجه یک خانواده است و در نتیجه کسری بودجه برای دولت دقیقاً مانند بدهی برای یک خانواده، چالشآفرین است: کسری بودجه به نسل بعدی آسیب میرساند، سرمایهگذاری خصوصی را از بین میبرد و رشد بلندمدت را تضعیف میکند. بنابراین دولت باید مانند یک خانواده یا یک شرکت، میان میزان بدهی و درآمد خود تناسب برقرار کند.
اما کلتون به ما گوشزد میکند که در این زمینه دولت با یک خانواده و شرکت، تفاوت اساسی دارد: پس از فسخ قرارداد برتون وودز و کنارگذاشتن طلا به عنوان پشتوانه پول، پول تنها یک اعتبار است و مدیریت این اعتبار بر عهده دولتهاست؛ مدیریت اعتبار پول با مدیریت مقدار پول اساساً تفاوت دارد. برخلاف پدر یک خانواده یا مدیر یک شرکت، دولت هنگام تصمیمگیری لازم نیست موجودی حساب بانکی خود را بررسی کند، بلکه باید منابع طبیعی، منابع انسانی، تجهیزات، منابع ارزی لازم و سایر منابع واقعی را بررسی کند؛ منابع اعتباری با چند ضربه روی کیبورد یک کامپیوتر ایجاد میشود!
اما چالش اساسی، درک و پذیرش این مسئولیت توسط دولتها و اقتصاددانان است. برای مثال مارگارت تاچر 12 سال پس از فسخ برتون وودز چنین جملاتی میگفت: «اگر دولت بخواهد پول بیشتری خرج کند، تنها میتواند با مالیات گرفتن از شما این کار را انجام دهد؛ فکر نکنید کس دیگری وجود دارد که آن پول را پرداخت کند. چیزی به نام «پول عمومی» وجود ندارد، بلکه تنها پول موجود، پول مالیاتدهندگان است.» بر اساس همین دیدگاه است که تصور میشود کسری بودجه ما را به سمت تورم و بحران مالی سوق داده و به عبارتی با مالیات غیرمستقیم از جیب مردم جبران خواهد شد. اما اگر دیدگاه خود را در مورد پول اصلاح کنیم، خواهیم دید کسری بودجه لزوماً منجر به تورم نمیشود.
تورم زمانی رخ میدهد که ظرفیت منابع واقعی مورد نیاز برای انجام یک پروژه یا اجرای یک طرح، کاملاً اشغالشده باشد. برای مثال تصور کنید دولت میخواهد یک پل بسازد و در عین حال تمام کارگران ساختمانی و مهندسان در پروژههای دیگر مشغول به کار هستند، تمام تجهیزات راهسازی در حال فعالیت است و تمام ظرفیت تولید آهن و سیمان هم فعال است و تولیدات آن تماماً در پروژههای دیگر مصرف میشود؛ در این حالت است که اگر دولت بخواهد برای ساخت آن پل هزینه کند مجبور میشود با بخش خصوصی رقابت کند و قیمتها و دستمزدها را بالا ببرد و در نتیجه تورم ایجاد میشود. اما چنان که کلتون میگوید، «ما با حالت اشتغال کامل فاصله درازی داریم»؛ کلتون درباره آمریکا این سخن را میگوید؛ ما در ایران با آن حالت فرضی فاصله بسیار بسیار درازتری داریم.
بنابراین دولت برای جلوگیری از تورم باید تمرکز خود را به جای کسری بودجه و تأمین منابع اعتباری، به نحوه استفاده از کسری بودجه و مدیریت منابع واقعی معطوف کند. از این نظرگاه، کسری بودجه به جای اینکه برای دولت یک خطقرمز باشد، میتواند یک فرصت باشد. منابع واقعی برای حل بسیاری از مسائل حیاتی کاملاً در دسترس ماست و کسری بودجه که به درستی میتوان آن را پول مازاد یا «پول عمومی» نامید، به جای اینکه ما را متوقف کند میتواند یک ابزار نجاتبخش برای تحقق اهداف یا مقابله با بحرانها باشد.
کلتون تأکید میکند که یکی از روشنترین نمونههای این واقعیت، عملکرد مالی دولتها در دوران شیوع کرونا بود: در حالی که بخش بزرگی از اقتصاد تعطیل یا راکد شده بود، دولتها بدون افزایش مالیاتها، حجم عظیمی از پول را برای حمایت از مردم در مقابل این بحران هزینه کردند و اکثر کشورهای دنیا با کسری شدید بودجه مواجه شدند. به نظر میرسید این شرایط منجر به یک ابربحران مالی شده و نظام پولی کشورها منفجر شود، ولی آن چیزی که در واقعیت منفجر شد نظامهای پولی نبود، بلکه نظریههای پولی بود. کلتون در گفتاری که در تد ارائه کرد با اشاره به این ماجرا جمله درخشانی گفت: «وقتی چیزها خراب میشوند، ما یک فرصت داریم: میتوانیم قطعات آنها را برداریم و به همان روش قدیمی سرهمشان کنیم، یا میتوانیم به فکر راههای بهتری برای ساختنشان باشیم.»
https://www.youtube.com/watch?v=FATQ0Yf0Fhc
💎 فحــوا
فرهنگ؛ حکمرانی و اندیشهورزی
@ifahva_ir