eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
76 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ در نشست «تحولات نیم‌قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری»: با سیاست انگلیس، مردم از خسته شدند از پست قبل بخوانید https://eitaa.com/iichs_ir/2991 برای آنکه اهمیت انتشار این خاطرات بیشتر مشخص شود، قسمتهایی از جلد ۵ کتاب را خواند و سپس موضوع تاریخ‌سازی را که در شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای رواج یافته است مطرح کرد. او گفت: هدف از این تاریخ‌سازی تطهیر خاندان پهلوی است. آنها برای این کار بر اقدامات رضاشاه در زمینه نوسازی ایران اشاره می‌کنند؛ حال‌آنکه این اقدامات در برابر فضای رعب و وحشتی که او ایجاد کرد و سلب آزادی و مردم‌سالاری در دوره او، ناچیز به‌شمار می‌آید. تصرف املاک مردم (که یکی از آنها میرزا طاهر تنکابنی بود) گوشه‌ای از ظلم و ستمی است که رضاشاه بر مردم روا داشت. محققان تاریخ باید این دست اطلاعات را از خاطرات استخراج کنند. این ادیب بنام در بخش پایانی سخنانش به خاندان علم و محمدابراهیم‌خان (شوکت‌الملک) اشاره کرد و گفت: این خاندان جد در جد حافظان منافع انگلستان در قائنات بودند. در فاصله مشروطه تا کودتای رضاشاه، یعنی در چهارده سال بین ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ که سلطه مرکزی استبداد قاجاری تضعیف شد، انگلیسیها عده‌ای همچون سالارالدوله، شیخ خزعل و شوکت‌الملک علم را به یاغیگری و تشکیل حکومت محلی در ایران تشویق کردند. این حرکتها باعث زایش ناامنی و آشفتگی اوضاع شد و مردم را از حکومت مشروطه ناراضی کرد. درواقع انگلیس با این سیاست، مردم را از مشروطه ناراضی و خسته کرد و بعد با پیدا کردن فردی مثل رضاخان، سلطنت قاجار را کنار گذاشت؛ چون قاجارها کاملا تابع انگلیس نبودند و حکومت خود را برآمده از قدرت شمشیر آقامحمدخان قاجار می‌دانستند، این قدرت استعماری به دنبال حکومتی بود که کاملا به خودش متکی باشد و در پیدایش و استمرار، خود را مدیون آنها بداند. در زمانه‌ای که روسها به دلیل انقلاب بلشویکی از ایران خارج شده بودند، انگلیس به جای حکومتهای محلی که خود به‌وجود آورده بود، رضاخان را قدرت بخشید و آن حکومتها را مجبور کرد تحت انقیاد رضاشاه درآیند. این مسائل در خاطرات و یادداشتهای به‌جامانده بازتاب یافته و از همین روست که آنها را منابع ارزشمندی برای شناخت تاریخ به‌شمار می‌آوریم. ادامه در پست بعد ...
✳️ در نشست «تحولات نیم‌قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری»: با سیاست انگلیس، مردم از خسته شدند شور و شعف مشهود و محسوس در نگاه و کلام شرکت‌کنندگان در نشست «تحولات نیم‌قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری» خبر از به سر رسیدن انتظاری می‌داد که آنها برای ورود جلد ششم کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» به بازار کتاب داشتند. بنا بود تا دقایقی دیگر از این کتاب رونمایی شود، اما بدون شنیدن مطالب سخنرانان نشست شاید اهمیت این کتاب برای کسانی که با ابوالحسن عمیدی نوری و پنج جلد پیشین این یادداشتها چندان آشنایی نداشتند روشن نمی‌شد؛ ازهمین‌رو غلامعلی حداد عادل به عنوان سخنران نخست جلسه، ابتدا از اهمیت مراجعه به خاطرات برای تاریخ‌نویسی سخن گفت. او در این زمینه چنین بیان نمود: نوشتن خاطرات روزانه در جامعه ما چندان رواج نداشته است؛ آن معدود کسانی هم که خاطره می‌نوشتند با نگرانی این کار را انجام می‌دادند؛ چون ممکن بود در حمله‌های ساواک به خانه‌هایشان این نوشته به عنوان مدرک جرم به دست آنها بیفتد؛ از‌همین‌رو خاطرات چندانی از رژیم گذشته وجود ندارد. اما آنچه چاپ شده است هم مورد استفاده درست اهل علم و دانشگاه ما قرار نگرفته و به درستی ارزیابی نشده است. ✅ در دوره سلطنت ، چهل‌هزار سند مالکیت به نام او صادر شد این ادیب و سیاستمدار بنام با اشاره به علاقه‌مندی خود به مطالعه خاطرات، از روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه، یادداشتهای دکتر قاسم غنی و یادداشتهای امیر اسدالله علم یاد کرد و با بیان اینکه کتاب «محض اطلاع» ایشان تحلیلی بر جلد هفتم یادداشتهای اخیر (یادداشتهای اسدالله علم) است به سراغ یادداشتهای ابوالحسن عمیدی نوری رفت. در این بخش حداد عادل به خاطراتی که خود درباره عمیدی نوری داشت اشاره کرد و گفت: من او را ندیده بودم، ولی نامش را از طریق دوست پدرم، غلامرضا نوری‌مقدم، شنیده بودم. غلامرضا نوری‌مقدم مانند پدرم، در کار حمل و نقل و کامیون‌دار بود. افزون بر این، هر دو آنها در اتحادیه کامیون‌دارها حضور داشتند. این اتحادیه درخواستهای خود را از طریق نوری‌مقدم به عمیدی نوری می‌رساندند. غلامعلی حداد عادل سخنان خود را چنین ادامه داد: یادداشتهای عمیدی نوری از چند جهت قابل بررسی و مهم است؛ زیرا این یادداشتها دربردارنده اطلاعات دست اولی درباره انتقال حکومت از قاجاریه به پهلوی است و مطالب مفصلی از اوایل دوره سلطنت رضاشاه و مخصوصا دادگستری و دوره حضور علی‌اکبر داور در آنجا بیان می‌کند. خود عمیدی نوری دانشجوی حقوق بوده و با داور نیز کار کرده است. این روزنامه‌نگار عصر پهلوی با خانواده خلعتبریها، یعنی دختر امیر اسعد، وصلت کرد و از طریق آنها جزء ملاکان و صاحبان اراضی کشور در مازندران درآمد. اهمیت دیگر یادداشتهای عمیدی نوری از خاطرات دست اولی ناشی می‌شود که او از ظلم رضاشاه در گرفتن املاک مردم بیان می‌کند. مسئله املاک و تصرف آنها به‌دست رضاشاه موضوع دیگری بود که این ادیب معروف در بحث از کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» مطرح کرد. او دراین‌باره گفت: در مدت حدود شانزده سال سلطنت رضاشاه، چهل‌هزار سند مالکیت به نام او صادر شده است. این رقم در نظر اول بسیار تعجب‌برانگیز به نظر می‌رسد، ولی وقتی کتاب خاطرات عمیدی نوری خوانده شود این قضیه به خوبی درک می‌شود. عمیدی نوری بعد از فرار رضاشاه در اوایل نخست‌وزیری فروغی به دیدار او می‌رود و از او می‌خواهد در مجلس قانونی بگذارد که املاک مردم به آنها بازگردانده شود. این روزنامه‌نگار و نماینده مجلس تا مدتی بعد از کودتای ۲۸ مرداد 1332 فعال بود. او در اوایل طرفدار سرسخت مصدق بود، اما بعدها به دشمن سرسخت او تبدیل شد. ابوالحسن عمیدی نوری در دوره نخست‌وزیری فضل‌الله زاهدی، مدتی معاون سیاسی او بود و به نظر می‌رسد همین دوره هم باعث محاکمه و اعدام او شده است. در آن دوره که طرفداران مصدق و نهضت ملی در میان انقلابیون نفوذ داشتند و مخالفت آنها با عمیدی نوری در اعدام او تاثیرگذار بود، هنوز یادداشتهای او در دسترس قرار نگرفته بود؛ بنابراین عقاید عمیدی نوری هنوز بر کسی آشکار نشده بود. این یادداشتها نزد خانواده بود و در همین اواخر به پژوهشکده مطالعات معاصر تحویل داده شد. اما نکته تاسف‌برانگیز آن است که در آنها، بخش مربوط به کودتای ۲۸ مرداد و پس از آن، مفقود است و دلیل آن هم بر ما معلوم نیست. ادامه در پست بعد ... https://eitaa.com/iichs_ir/2990
پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️ همراه قوام به مسکو رفت از پست های قبل بخوانید https://eitaa.com/iichs_ir/2991 https://eitaa.com/iichs_ir/2990 ، سخنران بعدی این نشست، ضمن خیر مقدم‌گویی به خانواده عمیدی نوری، اقدام آنها برای در دسترس قرار دادن دفترچه‌های یادداشت این روزنامه‌نگار بنام را خدمت بزرگی به تاریخ ایران خواند و سپس از پژوهشکده تاریخ معاصر و به‌ویژه ریاست این پژوهشکده، موسی حقانی، تشکر کرد که با انتشار این یادداشتها اقدام مهمی در روشن‌سازی بسیاری از زوایای تاریخ پهلویها انجام داده است. پس از آن این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر از اهمیت کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری) سخن گفت و آن را هم‌سطح کتاب «یادداشتهای روزانه اعتمادالسلطنه» دانست. چگونگی چاپ یادداشتهای اعتمادالسلطنه موضوعی بود که در این بخش از سخنان معتضد بیان شد. او در ضمن بیان این موضوع گفت: یکی از علل عصبانیت رضاشاه از داور، خبر او درباره چاپ کتاب یادداشتهای اعتمادالسلطنه بود؛ زیرا مطالب آن را توهین به مقام سلطنت می‌دانست. همان‌طور که رضاشاه از چاپ این کتاب عصبانی شد، سلطنت‌طلبها نیز از چاپ یادداشتهای علم عصبانی شدند؛ چون با چاپ این یادداشتها بسیاری از موضوعات مربوط به زندگی شاه و اطرافیان او آشکار شد. اگر محمدرضاشاه می‌دانست که علم چنین کاری انجام می‌دهد و همه وقایع روزانه را که می‌بیند و می‌شنود ثبت می‌کند، دست او را قطع می‌کرد. این پژوهشگر تاریخ در ادامه به موضوع اعدام ابوالحسن عمیدی نوری اشاره کرد و با سوءتفاهم خواندن آن گفت: عمیدی نوری روزنامه‌نگار جسور و ورزیده‌ای بود که ابتدا در روزنامه «ستاره ایران» می‌نوشت، ولی بعدها «دال» را منتشر کرد. از کنار همین روزنامه بود که مجله «دانشمند» وارد عرصه مطبوعات شد. در این روزنامه نویسندگان بنامی مطلب می‌نوشتند. ابوالحسن عمیدی نوری در عرصه روزنامه‌نگاری به قدری اهمیت داشت که قوام در ماجرای آذربایجان و مذاکرات مربوط به نفت شمال، او را همراه خود به مسکو برد. عمیدی نوری در دولت کودتا فقط در حدود پنج ماه معاون سیاسی نخست‌وزیر بود و این مسئله به گونه‌ای نبود که او محکوم به اعدام شود. موضوع بعدی سخنان خسرو معتضد درباره نقاط قوت کتاب خاطرات عمیدی نوری بود. او دراین‌باره گفت: این کتاب از جذاب‌ترین منابع است؛ زیرا عمیدی نوری به دلیل احاطه بسیار بر مسائل دربار پهلوی و معاملات آنها، اطلاعات ذی‌قیمتی در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد. گفتنی است عمیدی نوری گعده‌های بسیاری با رجال عصر پهلوی داشت و در همین گعده‌ها اطلاعات بسیاری از ابعاد مختلف حکومت و اجتماع کست و در یادداشتهایش ثبت می‌کرد؛ بنابراین کتاب خاطرات او را می‌توان در سطح دایره‌المعارف دانست؛ البته این تعریف‌ها به معنای آن نیست که نباید به مطالب کتاب به دیده انتقادی نگریست و صحت و سقم آنها را بررسی کرد. از نمونه‌هایی که در این کتاب مطرح شده، اما واقعیت ندارد می‌توان به آنچه درباره ترور محمدرضاشاه در بهمن ۱۳۲۷ بیان می‌کند یا مطالب مربوط به بزمهای ملکه مادر اشاره کرد. اما در کل انتشار این یادداشتها، که چیزی در حدود ۱۰ جلد خواهد شد، اقدام بسیار ارزشمندی است و امیدوارم که کتاب «آذربایجان دموکرات» به قلم عمیدی نوری هم به مجلدات دیگر این کتاب اضافه شود. ادامه در پست بعد
پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️ در یادداشتهای خلقیات ما ایرانیها به خوبی منعکس شده از پست های قبل بخوانید https://eitaa.com/iichs_ir/2990 https://eitaa.com/iichs_ir/2991 https://eitaa.com/iichs_ir/2997 پیش از رونمایی جلد ششم کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، ، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، به برخی نکات تکمیلی درباره این کتاب اشاره کرد. او ضمن عذرخواهی از خانواده عمیدی نوری به دلیل بیان نقاط ضعف او، کار تاریخ را بیان واقعیتها ــ چه نقاط قوت و چه نقاط ضعف ــ دانست. پس از آن به‌اجمال شخصیت ابوالحسن عمیدی نوری را معرفی کرد و گفت: او از جوانی وارد عرصه روزنامه‌نگاری شد. از نکات مهم در این حوزه از زندگی او می‌توان به انتشار مطالبی درباره زمین‌خواری رضاشاه اشاره کرد؛ دراقع بعد از شهریور 13۲۰، عمیدی نوری و خلعتبری جزء اولین کسانی بودند که درباره زمین‌خواری رضاشاه مطلب نوشتند و چوب آن را هم بعدها خوردند. کار عمیدی نوری به عرصه روزنامه‌نگاری محدود نبود؛ او همچنین وکیل دادگستری، نماینده مجلس شورای ملی، ملاک و فعال سیاسی بود. ارتباطات عمیدی نوری با برخی از چهره‌ها، به‌ویژه در گعده‌های روز جمعه، سبب اطلاع او از مسائل متفاوتی شده است. مسئولیت دیگر عمیدی نوری معاونت سیاسی فضل‌الله زاهدی طی دوره‌ای کوتاه در دولت کودتا بود. شاید یکی از اشتباهات عمیدی نوری همین مقطع است که با رژیم کودتا همکاری کرد. او معتقد بود مصدق با روندی که در اداره کشور در پیش گرفته است آن را به سمت سقوط می‌برد. شاید با این فکر بود که او با عوامل کودتا همکاری کرد؛ زیرا نطقهای او در مجلس هیجدهم و نوزدهم، که به نمایندگی از بابل در آنها حضور داشت، نشان می‌دهد که فرد مستقلی است. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در ادامه وارد موضوع ابعاد مطالبی شد که در این یادداشتها مطرح شده است. آنچه در این بخش بیان شد چنین بود: کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» منبع بی‌نظیری برای شناخت تاریخ ایران از ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ است؛ زیرا عمیدی نوری همچون یک روزنامه‌نگار ماهر، خیلی خوب اخبار را شکار می‌کرد. در این کتاب، بوروکراسی و فساد اداری، که متاسفانه هنوز ادامه دارد، به خوبی بیان شده است؛ همچنین چون او وکیل دادگستری بود و کار وکالت پرونده‌های مهم را برعهده داشت و نیز در گعده‌های خود با وکلا، اطلاعاتی درباره پرونده‌هایی از این دست کسب می‌کرد، یادداشتهای او توصیف خوبی از وضع محاکم دوره پهلوی به‌دست می‌دهد. اطلاعات او درباره وضعیت کشاورزی و کشاورزان ایران قبل و بعد از اصلاحات ارضی، بخشی از مطالبی است که در توصیف وضع اقتصادی ایران بیان کرده و ازآنجاکه او ملاک بوده این اطلاعات برای پژوهشگر تاریخ بسیار ارزشمند است. نظام بانکداری و مشکلاتی که این نظام ایجاد کرده بود، وضعیت بهداشت، باغداری، وضع قانون‌گذاری در کشور و مسئله دوتابعیتی‌ها از مباحث دیگری است که با مطالعه این یادداشتها می‌توان به ابعاد مختلف آن در دوره پهلوی پی برد. این یادداشتها را یک دوره رجال‌شناسی دانست و گفت: عمیدی نوری نه تنها با رجال دربار پهلوی، بلکه با پزشکان، افسران بازنشسته ارتش، روزنامه‌نگاران، نمایندگان مجلس و علما ارتباط داشت و حین ثبت اطلاعات خود، ویژگیهای شخصیتی آنها را نیز بیان کرده است. در این یادداشتها حتی خلقیات ما ایرانیها به خوبی منعکس شده است. نمونه این مسئله را در شایعاتی که در جامعه منتشر می‌شد می‌توان دید. یکی از این موارد که عمیدی نوری به آن اشاره کرده شایعه مرگ ملکه مادر پیش از برگزاری جشن تاج‌گذاری است. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، پس از اشاره به خبرهای ناب جلدهای 7 تا 9 یادداشتهای عمیدی نوری، که در دست آماده‌سازی است، از مشکلاتی که در کار استنساخ این یادداشتها وجود داشت یاد کرد و گفت: یادداشتهای عمیدی نوری در دفترچه‌هایی در قطع کوچک، آن هم با خودنویس و در خطوطی نزدیک به هم نوشته شده که این کار تشخیص بعضی از واژه‌ها را بسیار دشوار و گاه حتی ناممکن می‌سازد. در انتهای این نشست، جلد ششم کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری) با حضور آقایان غلامعلی حداد عادل، خسرو معتضد، مجید تفرشی و موسی حقانی رونمایی شد. گفتنی است نشست «تحولات نیم‌قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری» سه‌شنبه 13 شهریور 1397 در پژوهشکده تاریخ معاصر برگزار شد. http://yon.ir/a7ap6 @iichs_ir
✳️از کشته شدن کلیه ورزشکاران اسرائیلی در زد و خورد پلیس آلمان با گروگانگیران تا ممنوعیت اجتماعات و تظاهرات از سوی دولت! 15 شهریور ❇️ سال 1332 سرلشکر عبدالله هدايت به سمت وزير جنگ تعيين و معرفي گرديد. ❇️سال 1333 جلسه هيئت رئيسه مجلسين با حضور نخست‌وزير و وزير دارائي و وزير خارجه تشکيل شد و تصميم گرفته شد قرارداد نفت بصورت ماده واحده تقديم مجلسين شود و متن قرارداد ضميمه ماده واحده شود. ❇️سال 1334 ستاد ارتش اداره‌اي بنام اطلاعات تأسيس کرد که همه روزه اخبار محرمانه نيروهاي سه‌گانه را جمع‌آوري و تسليم رئيس ستاد نمايد. ❇️سال 1335 گلشائيان وزير دادگستري با شاه ملاقات و ضمن شکايت از اعضاء کميسيون مشترک دادگستري مجلسين تقاضاي استعفا نمود ولي شاه استعفاي او را نپذيرفت و وعده داد خواسته او را عملي خواهد ساخت. کميسيون از وزارت دارائي منحل شد و کليه وظايف آن برعهده بانک ملي ايران قرار گرفت. ❇️سال 1338 جمعيت دفاع ملي در مسجد شاه نسبت به حملات راديوئي مسکو اعتراض کرد. حکيم‌الملک رئيس جمعيت سخناني ايراد کرد. ❇️سال 1343 دادگاه تجديد نظر ويژه اداره دادرسي ارتش روز 15 شهريور به رياست سپهبد کمال و کارمندي سرلشکر بيگدلي، سرتيپ صلاحي عرب، سرتيپ خوشنويس‌‌راد، سرهنگ کرامتيان و به دادستاني سرهنگ قدرت‌الله غفارپور پس از 26 جلسه رسيدگي، رأي خود را درباره هر يک از متهمين پرونده باطري اعلام کرد: 1. سپهبد بازنشسته احمد وثوق وزير جنگ سابق به چهار سال زندان مجرد. 2. سرلشکر بازنشسته محمد دفتري رئيس سابق تسليحات ارتش به هشت سال زندان مجرد. 3. سرتيپپ بازنشسته علي نوکياني رئيس سابق بودجه وزارت جنگ به يک سال زندان عادي. 4. سرتيپ بازنشسته سياوش سياهپوش معاون فني سابق تسليحات به 6 ماه زندان عادي. 5. سرهنگ بازنشسته عليرضا توکلي واحد به يک سال زندان عادي. 6. سرتيپ علي پرويز تبرئه. 7. غير نظامي سياوش وزيري رئيس سابق حسابداري تسليحات 6 ماه زندان عادي. ❇️سال 1347 دکتر کريم‌پاشا بهادري معاون نخست‌وزير رئيس دفتر فرح پهلوي شد. وزير کشور منوچهر پيروز را سرپرست شهرداري تهران نمود. ❇️سال 1350 در انتخابات هيئت رئيسه مجلس سنا، مهندس به رياست و دکتر سجادي و مسعودي به نيابت رياست تعيين شدند. ❇️سال 1351 چريکهاي عرب سازمان سپتامبر سياه به اقامتگاه ورزشکاران اسرائيلي در مونيخ حمله کردند و آنها را به اسارت گرفتند. در زد و خورد با کماندوهاي آلماني عده‌اي کشته شدند و کليه ورزشکاران اسرائيلي نيز به قتل رسيدند. سرلشکر غفور عليزاده به استانداري کردستان منصوب شد. دکتر حميد زاهدي معاون وزارت علوم به رياست دانشگاه تبريز و کيوان نجم‌آبادي به سمت رئيس دانشکده صنعتي منصوب شدند. ❇️سال 1352 مسابقات کشتي قهرماني جهان با شرکت 436 کشتي‌گير در تهران آغاز شد. ❇️سال 1357 به مناسبت عيد فطر براي مردم ايران پيامي فرستادند. در اين پيام فرمودند: عيد سعيد بزرگ اسلامي را به ملت مسلمان و شجاع ايران تبريک مي‌گوئيم. عيد فطر امسال عيد حماسه و جنبش هر چه بيشتر تمام جناحهاي ملت ايران بود. ملت عظيم‌الشأن ايران[،] نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستي به خود راه ندهيد که نمي‌دهيد. مطمئن باشيد به اميد خدا پيروزي و سرافرازي نزديک است. پس از ماه مبارک رمضان گمان نشود که تکليف الهي فرقي کرده است. به حرفهاي فريبنده شاه و دولت و طرفداران اندک آنان گوش ندهيد که جز براي بدست آوردن فرصت شيطاني چيزي نيست. يک واحد عملياتي از سازمان چريکهاي فدائي خلق به مرکز کماندوهاي شهرباني در ميدان عشرت‌آباد با بمب و مسلسل حمله کردند و تعدادي از افراد مستقر در پادگان را مقتول و مجروح نمودند. دولت اجتماعات و تظاهرات را ممنوع کرد. يک هزار نفر از کارمندان بانک مرکزي ايران اعتصاب کردند. اين کارمندان خواستار 15% افزايش حقوق خود شدند. محمدعلي سفري دبير سنديکاي نويسندگان و خبرنگاران مطبوعات اعلام جرم هيئت مديره سنديکا را عليه داريوش همايون وزير سابق اطلاعات تسليم وزارت دادگستري کرد. وي متهم به برقرار کردن سانسور، ممنوع‌القلم کردن نويسندگان، صدور دستور انتشار مطالب غير واقع در مطبوعات، مجبور کردن مطبوعات به انتشار مقالاتي عليه شخصيتها و مقامات مذهبي مورد احترام مردم [و] کارشکني در انجام امور سنديکا مي‌باشد. پيشنهادهاي حزب توده در 9 ماده اعلام گرديد. تغيير رژيم و محاکمه و مجازات مسئولان عمده رژيم از جمله آنها بود. iichs.ir @iichs_ir
✳️ سرپرست کلوب ایران شد 15 شهریور 1340 ❇️ سرپرست کلوب ایران شد عصر روز گذشته رئیس کلوب روتاری بین المللی که به تهران آمده است به اتفاق منتصر دبیر کلوب های روتاری ایران در سالن پارک هتل و با حضور خبرنگاران روزنامه ها مصاحبه مطبوعاتی کرد. منتصر دبیرکلوب های روتاری ایران گفت : صبح امروز طبق برنامه تعیین شده ژوزف ابی رئیس کلوب روتاری بین المللی با یک هواپیما به نوشهر رفته و به حضور شاهنشاه شرفیاب گردید ، در این شرفیابی طبق تقاضای رئیس کلوب بین المللی روتاری شاهنشاه سرپرستی کلوب روتاری را قبول کردند و علامت مخصوصی از آمریکا بدین مناسبت ارسال خواهد شد. منتصر گفت : شرایط عضویت در این کلوب بسیار مشکل است و از هر صنفی فقط یک نفر می تواند در این کلوب شرکت نماید ، در تهران اکنون دو کلوب وجود دارد که پس از تکمیل کادر کلوب اول کلوب دیگری تشکیل شده و روزهای سه شنبه جلسه دارد. در جلسه ظهر دیروز آقایان علاء و سفیر کبیر هندوستان که عضو کلوب روتاری هستند و شهردار تهران شرکت داشتند. کلوب روتاری یک شعار و یک هدف دارد. شعار کلوب خدمت به جامعه بالاتر از خدمت به خود شخص است و هدف کلوب نیز عمل است و بس! اعضای کلوب به طور سری و ناشناس کمک هایی به مستمندان می کنند بطوری که خود آن ها متوجه نشوند! رئیس کلوب روتاری نیز گفت : امسال اجتماع بزرگی از روتارین های دنیا در کنگره توکیو تشکیل شد و جمعا 23 هزار و 300 نفر در آن شرکت کردند و برای اولین بار در تاریخ امپراطور ژاپن در آن حضور یافت. رئیس روتاری گفت : این کلوب در سیاست و مذهب دخالت ندارد! http://yon.ir/QFFRv @iichs_ir
✳️ نقشه ای که یونسکو برای آموزش و پرورش ایران ، فیلیپین و کامبوج کشیده بود! 15 شهریور 1340 ❇️ نقشه برای 20 سال آموزش و پرورش ایران! « اطلاعات » نوشت : قریب یک سال و نیم پیش یونسکو در کراچی پایتخت پاکستان کنفرانسی مرکب از 15 کشور آسیای جنوبی در خصوص توسعه و تعمیم تعلیمات عمومی ابتدایی تشکیل داد ، در این کنفرانس که دولت ایران نیز شرکت داشت احتیاجات فعلی و آینده مجموع این کشورها از لحاظ فنی و مالی بر اساس اطلاعاتی که جمع آوری شده بود مورد بحث و مداقه قرار گرفت و یک نقشه کلی تهیه و تنظیم و به تصویب یازدهمین کنفرانس عمومی یونسکو رسید. بموجب این نقشه اولا یونسکو مامور شد چند مرکز منطقه ای در آسیا تاسیس کند و هر کدام از آن مراکز درباره یکی از شرایط اساسی تعمیم تعلیمات اجباری و رایگان از قبیل تهیه ساختمان و کتاب به ارزان ترین قیمت ممکن و تربیت معلم و کارشناسان مخصوص برای تنظیم برنامه ها و تصدی امور اداری و بازرسی آموزشگاه های ابتدایی مطالعه و به کشورهای مذکور که عبارتند از « افغانستان ، ایران ، اندونزی ، بیرمانی ، پاکستان ، تایلند ، جمهوری کره جنوبی ، سیلان ، فیلیپین ، کامبوج ، لائوس ، مالزی ، نپال ، ویتنام و هند » کمک های فنی و راهنمایی های لازم بکند. ثانیا مقرر شد دبیرخانه یونسکو بر اساس همان نقشه کلی که برای 20 سال آینده تنظیم شده برای هر کدام از این کشورها متناسب جمعیت و امکانات مالی فعلی و آینده آن ها نقشه جداگانه ای تهیه کند. اخیرا نقشه بیست ساله مربوط به ایران که شامل نقشه های متوالی پنج ساله بوده و با توجه به عوامل و پیش بینی های مختلفه فراهم شده است از طرف یونسکو تنظیم و به وزارت فرهنگ ارسال گردیده است، بموجب این نقشه که موضوع رساله مفصلی است افزایش جمعیت ایران در فاصله سال های 1960 و 1980 میلادی از 21 میلیون و 600 هزار نفر به 32 میلیون و 100 هزار نفر به شرح ذیل پیش بینی شده است : الف : تعداد دانش آموزان مدارس ابتدایی و افزایش آن ها به تناسب افزایش جمعیت و به شرط آماده بودن وسائل در سال 1960 : یک میلیون و 580 هزار دانش آموز در سال 1965 : 2 میلیون و 650 هزار دانش آموز در سال 1970 : 3 میلیون و 930 هزار دانش آموز در سال 1975 : 5 میلیون و 440 هزار دانش آموز در سال 1980 : 7 میلیون و 220 هزار دانش آموز ب ) عده آموزگارانی که در ظرف 20 سال آینده برای جمعیت روزافزون ایران و به شرط فراهم بودن وسائل فنی و مالی جهت مدارس ابتدایی لازم خواهد بود : در سال 1960 : 54800 آموزگار در سال 1965 بموجب پیش بینی ها 87100 آموزگار مورد احتیاج خواهد بود در سال 1970 بموجب پیش بینی ها 119400 آموزگار مورد احتیاج خواهد بود. در سال 1975 بموجب پیش بینی ها 158100 آموزگار مورد احتیاج خواهد بود در سال 1980 بموجب پیش بینی ها 206500 آموزگار مورد احتیاج خواهد بود. در این نقشه برای تهیه ساختمان های کافی جهت مدارس و آموزگاران و ایجاد دانشسراها و تهیه لوازم دیگر بتفضیل پیش بینی هایی شده است، میزان بودجه ای نیز که در هر سال و در هر دوره پنج ساله برای تامین مخارج مختلف مربوط به این مسائل مورد احتیاج خواهد بود در هر فصل مخصوصی به هر کدام از آن ها تخمین و خلاصه آن ها در پایان گزارش درج شده است. بموجب خلاصه مذکور دولت ایران فقط برای تعمیم و توسعه تعلیمات ابتدایی و برای این که مطابق این نقشه در ظرف بیست سال آینده بتواند وسائل تحصیل و معلم و ساختمان جهت کلیه دانش آموزان کشور که در سن تحصیل خواهد بود فراهم کند تخمینا بمبالغ ذیل احتیاج خواهد داشت : در 5 سال اول یعنی از 1960 تا 1965 مبلغ 286 میلیون و 990 هزار دلار در 5 سال دوم یعنی از 1965 تا 1970 مبلغ 447 میلیون و 740 هزار دلار در 5 سال سوم یعنی از 1970 تا 1975 مبلغ 684 میلیون و 40 هزار دلار در 5 سال چهارم یعنی از 1975 تا 1980 مبلغ 978 میلیون و 720 هزار دلار جمعا مورد احتیاج خواهد بود. در بیست سال آینده یعنی از 1960 تا 1980 جمعا دو میلیارد و 397 میلیون و 490 هزار دلار مورد احتیاج خواهد بود http://yon.ir/QFFRv @iichs_ir
#بریده_جرائد ، #اطلاعات ، 15 شهریور 1340 : از مذاکرات مهم در نوشهر تا تحت کنترل قرار گرفتن مواد غذایی ایران از سوی مرکز اتمی! yon.ir/QFFRv @iichs_ir
✳️ عضو اتاق بازرگانی تهران : امنیت اقتصادی لازمه اقتصاد سالم است/در اینجا هیچ کس به دیگری اعتماد نمی کند! ✅ عضو اتاق بازرگانی تهران : امنیت اقتصادی لازمه اقتصاد سالم است علی اکبر خسرو شاهی عضو اتاق بازرگانی اظهار داشت: آشفتگی هایی که در شئون اقتصادی این کشور پدید می آید و غالبا به بحران تعبیر می شود نتیجه مستقیم عواملی است که قسمتی معلول اقدامات بی رویه و بی حساب دولت ها و قسمتی نتیجه بی بند و باری و گشاد بازی و ندانم کاری گردانندگان دستگاه های مختلف تجاری صنعتی و کشاورزی است. بودجه مملکت نیز اثر مستقیم در یک اقتصاد سالم دارد و با نهایت تاسف یک نظر سطحی به اقلام خرج و دخل بودجه مملکت حقیقت بسیار تلخی را آشکار می سازد که فقط برای رهایی از آن باید به خداوند پناه برد. بودجه که دولت سابق تنظیم نموده بود به قسمت های هسته ای و غیر هسته ای تقسیم شده بود که با نهایت صراحت و بدون پرده پوشی بودجه هسته ای را فقط برای پرداخت حقوق و مخارج دستگاه ها قلمداد نموده و هر گونه عمل عمرانی یا اقدام دیگر را در قسمت غیر هسته ای قرار داده بودند .حقیقتا چقدر وحشت آور است که گردش دستگاه دولت و سازمان یک مملکت فقط برای آن باشد که مالیات های غیر مستقیم زیادی را که خارج از قدرت مردم است وصول و فقط برای پرداخت حقوق مصرف نمایند بالاخره هم با تمام کوشش ها و خوشبینی ها در اقلام تصوری باز نتوانستند مصرف باصطلاح (هسته ای) را تامین نمایند و به ناچار دست توسل به تنها امید یعنی عوائد نفت زدند و در حقیقت مختصر پولی هم که برای تامین امور عمرانی بود به مصرف حقوق خواهد رسید و حال آنکه اگر تعدیل بودجه از طریق ازدیاد وصول حقوق حقه دولت از منابع مختلف و گمرکات که متاسفانه همیشه براثر فعل و انفعال دچار وضع نامطلوبی بوده است انجام گیرد و دستگاه مبارزه با قاچاق با شدت اقدام نماید حصول به نتیجه مطلوب ممکن خواهد شد. ✅ در اینجا هیچ کس به دیگری اعتماد نمی کند تثبیت اقتصادی جلوی بی بند و باری و گشاد بازی ها را گرفته و یک آرامش نسبی توام با احتیاط در کارها پیدا شده ولی با تند روی هایی که در اعمال این برنامه به عمل آمده است نتیجه این شده که اعتبار افراد مختل و اعتماد بین مردم از بین برود. دردنیایی که گردش کار را فقط روی اعتماد و اعتبار می دانند در اینجا هیچ کس به دیگری اعتماد نمی کند، جراید نیز با ذکر اقلام سفته واخواست شده با حروف درشت به این بی اعتمادی قوت داده اند. شاید اساس فکر اقتصادی صحیح بوده ولی چون بدون مطالعه جوانب کار و با شتابزدگی بدان اقدام شده نتیجه مطلوب و مفید به دست نیامده. بنابراین با توجه به تمام عوامل به طور کلی در این امر باید تجدید نظر شده و با متد صحیح طریقه ای را اتخاذ کرد که حقیقتا ثبات در رشته های مختلف اقتصادی به وجود بیاید و این مسئله محاسبه تولید مصرف سرمایه اعتبار تعهدات و غیره با رسیدگی دقیق و صحیح باید بشود که توضیح در این باره فرصت بیشتر لازم دارد. ✅ امنیت اقتصادی از لوازم اقتصاد سالم است امنیت اقتصادی یکی دیگر از لوازم اقتصاد سالم است. باید ارزش اسناد و اوراق بها دار و سهام شرکت ها نزد مردم معلوم و تضمین شده باشد و دستگاه قضایی هم بدون غرض و با سرعت به کارها رسیدگی نماید. متاسفانه در حال حاضر سهام شرکت ها و اسناد و تعهدات مردم استحکامی ندارد و آنچه در کشورهای دیگر پایه اعتبار و اعتماد است در ایران بی ارزش است. برای اصلاح هر آشفتگی دو امر ضرورت دارد اول متد صحیح دوم زمان. ✅ خود داری از تحصیل وام باید از تحصیل وام خارجی به هر تقدیر خود داری نمود و عطای وام دهندگان را به لقایشان بخشید، زیرا تجربه چند ساله به ما نشان داد که آن چه بما وام داده شده؛ یا مخارج آن را به طور مرئی یا غیر مرئی قبلا تراشیده اند و یا در مقابل آن کالا های غیرضروری و مضر به کشور ما تحمیل گردیده است. http://yon.ir/pVBwn @iichs_ir
✳️منطقه ویران شده این بار از تهران دور نیست / ما ملت بدوی و فقیری نیستیم ولی این خانه های خشتی نشانه چیست؟! ✅ منطقه ویران شده این بار از تهران دور نیست / ما ملت بدوی و فقیری نیستیم ولی این خانه های خشتی نشانه چیست؟! «روزنامه اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشته است : سال گذشته وقتی سیل در تهران ضایعاتی به بار آورد ما نوشتیم این خانه هایی که می گویند سیل خراب کرده خانه نبوده، بلکه لانه بوده است زیرا سیل تهران سیل خانه خراب کنی نبود ولی البته لانه های خشتی و گلی را خراب کرد و شست و برد. گرچه زلزله اخیر زلزله مهیب ومخربی بود، اما قطعا اگر خانه مردم از خشت و گل نبود به این سادگی روی هم نمی ریخت و این همه ضایعه به بار نمی آورد. این خانه های روستایی که در همه نقاط ایران، مسکن روستائیان زحمتکش و شریف این مملکت است به واقع در چنین قرنی ننگ است، چه فرقی بین این خانه ها و خانه بومیان عقب افتاده ترین مناطق دنیا می توان قائل شد و حال آنکه ما ملت بدوی نیستیم، ما حتى ملت فقیری هم نیستیم. چیزی که هست نظام ظالمانه ارباب رعیتی چنین ایجاب کرده است از هزار سال و دو هزار سال پیش تغییری در سیستم خانه و زندگی روستائی ایرانی پیدا نشود . درست است که امیدواری بسیار به نتایج رفورم ارضی هست ولی به هیچ وجه نمی باید به انتظار آن نشست که چه وقت وضع زارع براثر استقرار سیستم جدید بهتر می شود و خانه مناسب زندگی و عصر امروز بنا میکند. دولت باید طبق نقشه سریع وصحیح ابتدا در همین مناطق زلزله زده به ساختمان خانه های ساده روستایی که در همه جای دنیای راقیه معمول است اقدام کند و بعد از آنکه انشاءالله این عده از هم وطنان بلا کشیده ما سرو سامان گرفتند و خانه و خانمانی پیدا کردند همین اقدام را متوجه سایر نقاط نماید . منطقه ویران شده این بار از تهران دور نیست. نهضتی هم که برای کمک به این منطقه آغاز شده و ساعت ساعت پیشرفت می کند کم نهضتی نیست. دنیایی برای کمک به این منطقه بسیج شده است. باید از چنین فرصتی استفاده کرد و لااقل برای آنها که فقط نیمه جانی از حادثه اخیر به در برده اند، بر روی زندگی ویران شده گذشته زندگی و خانه ای متناسب زمان به وجود آورد . http://yon.ir/pVBwn @iichs_ir