🔴تبلیغ یه آبمیوه فروشی برای حجاب
🔹آبمیوه گلستان در مشهد طرحی جهت حمایت از خوش حجابها داشته مطمئنا مسئولین به اندازه ذره ای از اعتبار و قدرت خود برای حجاب هزینه نکردند.
🔹این #کار_تمییز_فرهنگی و قابل حمایت مردمی است از این آبمیوه فروشی حمایت کنیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از تولیدی حجاب و عفاف
11.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ما_ملت_شهادتیم
✅ حضور حماسه ساز ملت حزب الله در ساعت ۹ صبح
📌 خرید پر برکت بعد از دعای ندبه در صبح روز جمعه 🌸
@RazmaieshHejab
🔷#زنان_ الگو
سلسله قهرمانان بانو (۱۰)
مادرشهیدمیگفت: من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم
🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت
🔹 کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن
یوسف این کار رو نکرد.
به من گفتند توهین کن.
گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم.
پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند😔
🔹 گفتندبه خمینی توهین کن بازم توهین نکردم
من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند ؛
🔹 بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی.
گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم
گفتند:دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم
🔹 شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن،
با گریه میگفتم: *یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری.
انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم.
دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر.
🔹 فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو.
🔹 کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم.. به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
🔹 به راستی مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) ایستادند
ما چه قدر پای ارزش هایمان ایستاده ایم⁉️.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مراسم عروسی #هشتمین پسر یکی از خاخام های اسراییلی
🔹️دوتا نکته خیلی قابل تامل بود تو این فیلم
1⃣نسخه اصلی برا خودشون فرزندآوریه، اما کانالهای فارسی زبانی که با حمایت مالیشون برای ایرانیان نسخه میپیچن، تشویق نگهداری سگ و گربه است و زن چرا باید بچه بیاره و محدود بشه🚷
2⃣و نسخه بعدیشون برای زنان و دختران ایرانی بی بند و باری و بدپوششی و ناامن کردن فضای جامعه و فروپاشی خانواده است، به اسم آزادی، اما شما پوشش عروس را درفیلم بنگرید ..... قضاوت با شما
هدایت شده از کانال سخنرانی دلنشین
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید پست ویژه حجاب
💢 چگونه دختران خود را با حجاب کنیم
🎤 #حجت_الاسلام_رفیعی
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افتتاح تل زینبیه سلام الله علیها ؛ کربلای معلا
چقد زیبا و در شان دختر اقا امیرالمومنین علی علیه السلام
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از سراج اندیشه
🖤 من چله نشین عشق توام
🏴 چهل روز تا محرم
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
🌐 www.serajnet.org
🆔 @serajnet
📚حڪایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!!
از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.
روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟
حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد.
شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند.
امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟
اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .
حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟
حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟
عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم .
امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .
حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود.
حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد.
بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد.
📚منبع:حكاياتى از عنايات حسينى : ص 34