بنظرم اگر کلِ جمعیتی که برای نیمه شعبان چه در مسجد حضور داشتن و چه در راه بزاریم رو هم شاید بشه گفت جمعیتی که توی مسجد بود ، یک سومِ جمعیتی بود یک سومِ جمعیتِ کل بوده . . 🙂
بعد ما رسیدیم به مسجد تقریبا ساعتِ ۱۲ بود
نور افشانی رو شروع کردن و دعا خوندن که این تیکهاش واقعا قشنگه . . قسمت نشد امسال از بالا این صحنه رو ببینم پارسال توی مسجد بودیم که شروع شد برای همین وایسادیم روی پلهها . حال و هوا و جمعیت ، واقعا وصف نشدنی بود :)
اینکه یک جمعیتی به اون عظیمی [ماشاءالله] از امامشون بخوان برگرده هم دردناکه هم امیدوار کننده . . !
از این جهت دردناک که با این همه جمعیت ۳۱۳ نفر یار نبود :)
از جهتِ دیگه امیدوار کننده که هرسال تعدادِ زائرای مسجدِ جمکران بیشتر و بیشتر میشه ماشاءالله و مردم کمکم دارن دغدغه پیدا میکنن 🌱
بعد ما که میخواستیم بریم داخل واقعا به سختی شد .
یه جاهایی آدم فکر میکرد دیگه الان باید به فکرِ جونش باشه 🦦😂
خلاصه به هر زوری بود رفتیم داخل و تقریبا چند دقیقه بعد از دعا خوندن یکم بارون زد 🥲
فرداشم که برف . . حالا من داشتم اصرار میکردم خدا جون تو که برف میزنی ، لطفا یجوری بزن که جمع شه رو زمین 😭😂
اما متاسفانه جمع نشد و ما الان خونمونیم🤌🏽
بجز بیرونِ مسجد ، داخلِ مسجد دیگه اصن جا نمیشد بری !
نشد نماز بخونیم اصلا جا نبود بعد یه جاهایی دیگه دوستم منو میکشید بیرون وگرنه الان آگهیِ ترحیمم رو توی کانال به استحضارتون میرسوندن . .
ایلیا🇵🇸 ༄
خلاصه به هر زوری بود رفتیم داخل و تقریبا چند دقیقه بعد از دعا خوندن یکم بارون زد 🥲 فرداشم که برف . .
این درحالی بود که بعد از این که ما راه افتادیم ، بعدش برف رو زمین جمع شد 🗿🌱😂
ایلیا🇵🇸 ༄
این درحالی بود که بعد از این که ما راه افتادیم ، بعدش برف رو زمین جمع شد 🗿🌱😂
البته قطعا حکمت توی کار بوده و جریانو محضِ خنده گفتم :) ✨