ایتا - به نام او

ولی به قول کوروش ، چشات کاری کرد که فقط ساقی میدونه....!

1 مشاهده18:51

نه تنها او را می‌خواستم بلکه تمام ذرات تنم ذرات تن او را لازم داشت،فریاد می‌کشید که لازم دارد؛

1 مشاهده18:58

قصه‌ی عشق مگر بی تو خواندن دارد؟

44 مشاهده19:04

تو شمس منی و من خورشید پرستم

43 مشاهده19:10

«تنها گاهی اوقات می‌خندید؛ خنده‌ای ساکت و شیرین که بوی اشک‌های او را می‌داد»

80 مشاهده19:15

فریاد زدن چه معنایی دارد وقتی کلمات صدایی ندارند.

46 مشاهده19:18

ستاره‌ای که توی صبح
            دلش برای خورشید تنگ میشه؛

46 مشاهده19:18

من احتمال اینکه دوستم بداری را،دوست داشتم.

46 مشاهده19:47

در من بسیار چیزها از بین رفتند که گمان میکردم تا ابد ماندگارند؛

45 مشاهده20:19

ای نازنین از عشق مُردم؛
ناز تا کِی می‌کنی؟

44 مشاهده20:25

اون که دیوونم کرد
لایق "جنون" نبود.

48 مشاهده20:29

ش‍بِ بدون تو !

49 مشاهده20:35