6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سیل خروشان مردم اندونزی برای همبستگی با ملت فلسطین و محکوم کردن جنایات صهیونیستها
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
☑️ @Akhbar_Fori
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه زندگی ، جلوی راه آرزوهامون دیوار بکشه ، تقدیر میتونه بیاد و از همون دیوارها برامون پنجره بسازه
تو هنوز دعاهاتو دست کم میگیری
ما یا ناامیدیم ، یا ما خود امیدیم 😌🔥
ما یا بی چاره ایم ، یا ما خود چاره ایم
باید انتخاب کرد ⏱
قدر قدرتت رو بدون
نشستی معجزه بیاد در بزنه ؟ ⛹🏼♂
تو خودت معجزه ای
دست کم نگیری یه وقت
این دعاهای قشنگت رو
نترس از اوج ناامیدی حتی ، بگیر دست آرزوهاتو ، بذار تو چمدون دعاهات 🗃
اماده راه افتادن تو مسیر باش😍
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حجت الاسلام رنجبر: شیطان اومد گفت چادر میره زیردست و پا یه مانتو گشاد بپوش مراجع هم اجازه دادن
#حجاب
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🗓 دوشنبه ٢٩ آبان ماه ١۴٠٢
#پرسش_و_پاسخ از آیتالله بهجت قدسسره
❓سؤال: ازدواج دختری سر نمیگیرد و به اصطلاح بختش باز نمیشود و از شما راهنمایی میخواهد؟
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
▪ نماز جعفر طیار علیهالسلام بخواند،
▪ و پس از آن، دعایی که در کتاب «زادالمعاد» مرحوم مجلسی رحمةاللهعلیه آمده [١] که در این هنگام خوانده شود، بخواند،
▪ و در پی آن، به سجده رفته و تلاش کند که حتماً گریه کند؛ گرچه به مقدار کم باشد و همین که چشمش را اشک گرفت، حاجتش را از خدا بخواهد.
▪ و این عمل را تا زمانی که حاجتش روا شود با اعتقاد کامل، انجام دهد.
١. جهت اطلاع از نحوه خواندن نماز جعفر طیار علیهالسلام به شیوهای که در کتاب زادالمعاد آمده است و دسترسی به دعای مخصوص مورد توصیه آیتالله بهجت قدسسره، به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🌐 https://bahjat.ir/fa/content/919
🔻مناسبتها:
🔹 جنگ موته و شهادت جناب جعفر طیار علیهالسلام؛ ٧ یا ٨ق.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مثلا جنگ نیست...
🔸اثر رضا هلالی در حمایت از کودکان غزه
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔻«اَبی»؛ دختر مسیحی که اخبار غزه مسلمانش کرد
«اَبی» یک دختر مسیحی است که با دیدن ویدئوهای اخیر مردم فلسطین، ذهنش درگیر این سوال میشود: «این مردم چه دین و ایمان قوی دارند؟» برای پاسخ به این سوال سراغ کدام میرویم؟ کارشناسان؟ مستندات تاریخی؟ ممکن است هر کدام از اینها، پاسخهای درخوری برای این سوال داشته باشند، اما اَبی زمانی که میفهمد مردم #فلسطین مسلمان هستند برای پیدا کردن جوابش، سراغ «قرآن» میرود.
«اَبی» زن جوان آمریکایی که ساکن دوبی است، اولین بار با انتشار ویدئویی گفت:«خیلی کنجکاو بودم درباره اینکه این چه ایمانی است که مردم فلسطین دارند! بنابراین روز بعد شروع به خواندن قرآن کردم و قسم میخورم که دقیقاً سوالات درون مغز من درباره اینکه در #فلسطین چه اتفاقی رخ میدهد را پاسخ داده است.
اَبی پس از آنکه مدتی خود را «دختر مسیحی که قرآن میخواند» معرفی میکرد، بالاخره طاقتش تمام شد و اعلام کرد مسلمان شده است و حالا مدتی است که بعضاً با #حجاب مقابل دوربین ظاهر میشود.
#اسلام
"فاضرب بيدك اليمنى على قلبك وقل له… أثبت،فإن ما شاء الله كان وما لم يشأ لم يكن."
«با دستِ راستت روی قلبت بزن و بهش بگو؛ آروم باش، چیزی که خدا میخواد شده و چیزی که خدا نخواد نمیشه!»
#روزتون_بخیر🌻
جابر اردستانی:
♦️"خدا در هر عصری حجتی دارد که با او به انسان احتجاج می کند"
من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد
هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه سال مریض بودند و هردو در یک سال مردند.
در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر، علی!
میرفتم سر کوره آجرپزی و بعد از ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم و از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد!
حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد که زیر باران و برف گدایی می کردم.
علی که کوچک بود نمی گذاشتم بفهمد چه کار می کنم با خودم می گفتم این بچه گناهی ندارد و غصه می خورد.
شب می گفت مامان! چرا پاهایت تاول زده؟
می گفتم چیزی نیست بخاطر سرماست مادر !
وقتی هیچ پولی نداشتم با یک نان سر می کردیم و گاهی یک نان را هم سه قسمت می کردیم تا در طول سه روز بخوریم.
علی که بزرگ شد با اینکه در یک خانه خرابه زندگی می کردیم می گفت "مامان خدا داره ما رو امتحان می کنه باید صبر کنیم و شکر کنیم!"
یک دست لباس داشت که وقتی می شستم تو سرما بدون لباس می ایستاد تا لباسش خشک شود می گفتم مادر سردت نیست؟ می گفت نه، کدوم سرما ؟!
وقتی که می رفتم سر کار برای این که حتی همسایه ها هم نفهمند چیزی نداریم که بخوریم قابلمه ای آب میگذاشت سر گاز تا جوش بیاید و قل بزند تا اگر همسایه ای آمد و چیزی آورد بگوید: نه! ببین مادر من غذا درست کرده برایمان!
کوچک بود هنوز یه روز که چیزی برای خوردن نداشتیم گفت: مادر! برویم نان بگیریم؟ با سرافکندگی گفتم مادر صاحب کار هنوز پول کارم را نداده است . گفت طوی نیست دیشب یک دانه خرما خوردم می توانم تحمل کنم...
مستاصل آمدم در خیابان گفتم خدایا امروز یک لقمه نان گیر من می آید؟
برگشتم خانه دیدم نزدیک درب خانه یک کیسه نان هست برداشتم آوردم داخل...
علی بعد از چند دقیقه امد گفت مادر بیا بخوریم... گفتم نگاه کردی تو کیسه چی بود؟ گفت خدا همین را برایم فرستاده!
خودم رفتم پای کیسه دیدم نان ها از کپک سبز شده بودند! علی یک مقدارش را شسته بود و نشسته بود به خوردن ...
علی که بزرگ شد جنگ شد
می رفت در کارهای پشت جبهه کمک می کرد، به چشم حاج قاسم که فرمانده لشکر کرمان بود آمد و او را با خودش به جبهه برد و جزو فرماندهان محوری لشکر ثار الله شد و شهید شد...
بعد شهادت علی کسی را نداشتم.. حاج قاسم برایم پسر شد، از سوریه زنگ می زد می گفت صدایت را شنیدم خستگیم رفع شد مادر ! صدایت را شنیدم ارامش پیدا کردم مادر !
یک شب ساعت ۲ نصفه شب تلفن خانه زنگ زد با ناراحتی گفتم کیست این وقت شب زنگ می زند؟ برداشتم، گفت منم قاسم! دلم تنگ شده برایت، از کربلا زنگ می زنم، به جایت زیارت کردم، برایت چه سوعاتی بیاورم؟
حاج قاسم همیشه می گفت: ما افتخار می کنیم بی بی سکینه از ماست! مادری که در عالم یک فرزند داشت و هیچ قوم و اقوامی نداشت و ندارد! زن زحمت کشیده سیه چرده پر از معنویتی که امروز افتخار شهر ماست او مادر شهید ماست که با کار در کوره های خشت مالی او را بزرگ کرد...
حالا اما بی بی سکینه در کنار دو پسرش خوابیده است...
علی که در جوانی به یاد روزهای گرسنگی کیسه به دوش می گذاشت و درب خانه های نیازمندان می رفت و در جبهه مجاهدت حق بر علیه باطل به شهادت رسید امروز مزارش حاجت ها می دهد...
و قاسم پسر دیگرش از ۷۰ ملیت دنیا زائر دارد و آرامش قلب بی بی سکینه است...
بی بی اگر چه در این دنیا کسی را نداشت و ندارد ولی آنجا مادر لشکری از شهیدان راه خداست...
هدیه به روح بی بی سکینه پاکزاد عباسی و فرزند شهیدش سردار شهید علی شفیعی فرمانده محور لشکر ثارالله و شهید حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیهم بخوانید فاتحه ای همراه با صلوات