⭕️ پیغام رازآلود : واکسن نزنید، فلج کنید! - ۳
9- خواسته افراطیون مدعی اصلاحات، «واکسینه کردن» است، یا فلج کردن ملت ایران؟ پاسخ را روزنامه لس آنجلس تایمز 28 مهر 88 از زبان جان هانا مقام آمریکایی داده است : «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران_ که در میان آنها بعضی شخصیت های نزدیک به رهبری #جنبش_سبز حضور داشتند_ شنیدم، این بود که #تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم این امکان را میدهد که خودش را با وضعیت جدید تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن... برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این، پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هستهای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج _هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند_ موجبات جمع کردن بساط حکومت را تسریع خواهد کرد».
10- رهبر حکیم انقلاب ۲۷ مهر ۱۳۸۹ در اجتماع مردم قم فرمودند : «بدون تردید دشمن در جدا کردن مردم از نظام اسلامی شکست خورده است. سال گذشته در انتخابات، چهل میلیون مردم کشور پای صندوق های رأی رفتند. در واقع یک #رفراندوم چهل میلیونی انجام گرفت؛ همین بود که دشمن را عصبانی کرد. خواستند با #فتنه ، اثر آن را از بین ببرند، اما این را هم نتوانستند انجام دهند. مردم در مقابل فتنه هم ایستادند. فتنه سال 88، کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروب هایی که میتواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد».
11- چند و چون واردات واکسن، موضوع قابل بحثی است. اما مزدوران رسانهای ناتوی فرهنگی، عاجزانه دارند رد گم میکنند. هر چه باشد رسوایی بینظیری که نظام آمریکا (کدخدای برهنه) در چند ماه اخیر بالا آورده، دنیا را تکان داده و لابد باید با برجسته سازی موضوعات انحرافی، آن افتضاح را پنهان کرد. جماعت ورشکسته، همچنانکه از "نابودی پروژه هفت هزار میلیارد دلاری آمریکا در منطقه" عزادارند، نگرانند که طومار حیات ننگینشان در انتخابات آینده پیچیده شود. بنابراین مرتکب تحریف های سازمان یافته و رفتارهای رادیکال میشوند. این وطن فروشان، به خودی خود کمترین ارزش و اعتباری ندارند. اما مواضع آنها، نشتی شبکه نفوذ و خیانت است. بنابراین مراجع اطلاعاتی و قضایی باید با جدیت، سرنخ ها را تا زمان انهدام شبکه اصلی پیگیری کنند.
12- اعضای این شبکه، از رنج ملت ما خوشحال، و از موفقیت هایش ناراحت میشوند. این واقعیت را هنگام موفقیت در تست اول واکسن کرونا، و همچنین تولید بنزین، سوخت بیست درصد، موشکهای پیشرفته و ارسال ماهواره به فضا دیدهایم. آنها مصداق منافقینی هستند که خداوند دربارهشان میفرماید :
«وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ
آنها دوست دارند، هر چیزی را که شما را به رنج و زحمت بیندازد. همانا دشمنی در گفتارشان آشکار است و آنچه از دشمنی در سینه های خود پنهان میکنند، بزرگتر است... چون با هم خلوت کنند، سرانگشتان خود را از خشم به دندان مىگزند. بگو از خشم خود بمیرید؛ همانا خداوند به راز سینهها داناست».
محمد ایمانی
⭕️ به مناسبت سالگرد عاليجناب سايه
🔹چندی بود بعد از کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی از رياست مجلس خبرگان رهبری در فضای رسانه ای کشور خبر خاصّی از آقای سازندگی! نبود. بسياری توهم اين داشتند که "هاشمی کنار کشيده" بود و برخی نيز منتظر بودند تا ببينند پير سياست چه خواهد کرد و البته تعدادی از کارشناسان نيز به اين می انديشيدند که سکوت هاشمی آرامش قبل از طوفان است.
🔻 ادامه
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
⭕️ به مناسبت سالگرد عاليجناب سايه 🔹چندی بود بعد از کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی از رياست مجلس
⭕️ به مناسبت سالگرد عاليجناب سايه
در آن مقطع هاشمي پس از يک دوره شش ماهه از تحرکات سياسي- رسانه اي کم شدت به يکباره صفحات اول روزنامه هاي زنجيره اي اصلاح طلبان از شرق گرفته تا مردمسالاري را به تصاحب درآورده و يک تابع نمايي از خودنمايي سياسي خويش را به تصوير کشيده است. بعد از اواخر اسفندماه و بحث رياست مجلس خبرگان:
ابتداء هاشمي در 12/ فروردين/1390 پيام تسليت تأسف باري به مناسبت درگذشت پدر ميرحسين موسوي مينويسد و تعاريف مشمئز کنندهاي از ميرحسين به عمل ميآوردسپس در 15/ فروردين به يکي از واحدهاي دانشگاه آزاد رفته تا به تحليل شاذّي از بيداري اسلامي بپردازد.تا در 5/ خرداد در جمع جامعه پزشکان کشور تحليل خويش درباره انتفاضه هاي اسلامي- عربي را کامل کند و ضمن تعريف و تمجيد از عربستان سعودي، انتقادات سنگيني را به بشّار اسد وارد نمايد.در 26/ شهريور به دانشگاه آزاد واحد قزوين از بين المللي بودن اين دانشگاه ميگويد و اينکه مدل بروز دانشگاه جُندي شاپور است و از حسودان به دانشگاه آزاد ميگويد. ليکن مهر؛ ماه متفاوتي براي هاشمي بود او در 26 مهر، پيام تسليت به ملک عبدالله سعودي و 3 آبان سلسله وار سخنرانيهايي را به مناسبتهاي مختلف ايراد کرد که حساسيتهاي بسياري آفريدند.
لذا اينطور به نظر ميرسيد که هاشمي بازي جديدي طراحي کرده بود و سکوت او در شش ماه ابتدايي سال 90 کاملاً حساب شده، و ابداً حرکت سينوسي هاشمي در رسانهها و شطرنج سياست اتفاقي و حبط نبوده است. و سئوالي که دوباره ذهن خواص و عوام اُمت ايران را به خود مشغول کرده همين است: "هاشمي کجاي صحنه سياست ايران اسلامي ايستاده بود و چه ميخواست بکند؟".
براي پاسخ بدين سئوال بايد دانست هاشمي شخصيت و ذهن پيچيدهاي داشت و همين امر باعث ميگردد تحليلي که ميخواست وي را فرموله کند نيز پيچيده شود.
❗️هاشمي پاينده است!
برخي فکر ميکردند هاشمي که بعد از 25 بهمن که بصورتي ناقص و تلويحي مسائلي را تقريباً ضدّ جريان فتنه ايراد کرده و سپس با يک شکست سياسي در جريان انتخابات رياست مجلس خبرگان مواجه شده از تقابل قبلي خود کنار کشيده است و به قول معروف "سرش به راه آمده!". واقعيت اين است که هاشمي اصلاً کنار نکشيده بود. هاشمي بازگشت، او فقط سعي داشت با تاکتيکهاي خاصي مقدمه را براي ساخت بازي جديد فراهم آورد. هاشمي حين تمرکز افکار عمومي روي مسائل جريان نفوذي نهاد رياست جمهوري با سرگرم شدن نيروهاي انقلاب روي اين مسئله وقت را مغتنم شمرد تا اينطور وانمود کند که در جهت نظام شنا ميکند اما بعدها مشخص شد هاشمي 21 خرداد 88 با هاشمي نماز جمعه 26 تير 88 با هاشمي بهمن و اسفند 89 و هاشمي مهر 90 هيچ تفاوتي نداشت. وحدت هويتي هاشمي به همراه وحدت رويهاش کاملاً حفظ شده بود و بازيهاي رسانهاياش صرفاً تاکتيکهايي بود براي بازي با افکار عمومي و خريد فرصت. وي در دو سخنراني 90 و89 چندين مرتبه تأکيد ميکند که ساکت نبوده و نيست، بطور مثال ميگويد: «در مسائل پيش آمده در يکي دو سال گذشته همواره پيشنهادات و راهکارهاي خود را خدمت دلسوزان نظام عنوان کردهام...». (16/7/90 -ديدار با جوانان فعال سياسي استان کرمان)
بازي جديد هاشمي
به نظر مي رسيد هاشمي با اتکاي به حاميان سنتياش عزم را جزم کرده بود تا بازي جديدش را کليد بزند. او با نقد سوريه و پيام تسليت به ملک عبدالله با دوستان سعوديش تجديد ميثاق کرد، با حضور متدوام در دانشگاه آزاد و دفاع همه جانبه از آن دل يارانش را بدست آورد و با پيگيري وضعيت پسرش مهدي چراغ سبزي به فعالان سياسي همسو با خودش داد که خيالشان از هزينه هاي احتمالي راحت تر شود و او بعد از اين تجهيز، بازي خود را شروع کرد. پس از گذشت چند سال مشخص شد"بازي جديد هاشمي چه مختصاتي داشت؟".
📌طراحي #هاشمي_رفسنجاني سه لايه داشت :
❗️لايه اول : بدنبال ساخت قدرت در سايه
از عُنفوان انقلاب اسلامي و سپس تشکيل نظام مترقي جمهوري اسلامي، اکبر هاشمي رفسنجاني در مؤثرترين و تصميم سازترين نهادهاي جمهوري اسلامي حضور داشت. عجين شدن هاشمي با مراکز تصميمگير و نهادهاي توزيع قدرت در نظام باعث گرديد بسياري خيال کنند و يا سعي کنند اينگونه نشان دهند که اين همگرايي هيچگاه به واگرايي نخواهد انجاميد، چيزي که رگههايي از آن در تلاشهاي خود هاشمي نيز ديده ميشد. برخي معتقد بودند دور افتادن هاشمي از قدرت و حضورش در جايي که دست و بال بلند پروازيهايش را بسته (مجمع تشخيص مصلحت نظام) دليلي شد براي آنکه وي به لحاظ شخصيت سياسي يک حالت غير تعادلي و پرخاشجو پيدا کند.
🔻
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
⭕️ به مناسبت سالگرد عاليجناب سايه 🔹چندی بود بعد از کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی از رياست مجلس
ناکامي او و کارگزاران سازندگي براي مادام العمر کردن رياست جمهوريش در اوايل دهه 70 شمسي، پشت پا زدن اصلاحاتچيها به شخص هاشمي بعد از ورود به قدرت با اين وجود که دوم خرداد ساخته و پرداخته هاشمي بود، بازي کثيف سياسيون 2 خرداد در قضيه مجلس ششم با هاشمي، ريزش سبد رأي جريان همسو با وي در مجلس هفتم و آنگاه شوراي شهر دوم، شکست در انتخابات نهم رياست جمهوري، ناکامي سنگين کانديداهاي مورد وثوقش در انتخابات دهم رياست جمهوري، برکناري از امامت جمعه تهران، شعارهاي مردم حين 9 دي عليه او و خانوادهاش که توسط صدا و سيما سانسور شد، کنار گذاشته شدن از قامت رياست مجلس خبرگان رهبري و بالاخره شروع زمزمههايي مبني بر تغيير رياست مجمع تشخيص؛
بهترين مقطع براي ايجاد قدرت سايه، انتخابات برخي از گروه ها در کشور است و بين مهر 90 تا اوايل اسفند همين سال فقط 5 ماه فرصت بود.
هاشمي شخصاً در جلسات برنامهريزيهاي انتخاباتي مجلس نهم شرکت ميکرد و با نگاهي به حساسيت خاص نتايج انتخابات و تأثيرگذاري بالاي آن بر رياست جمهوري يازدهم بايد جادهاي ساخته ميشد تا کانديداهاي مورد علاقه وي در مجلس کرسيهاي لازم را بدست آورند. لذا يکي از لايه هاي مورد نظر هاشمي بالا بردن قدرت چانه زني يارانش در اين انتخابات، بازياي بود که ابتدائاً توسط محمد خاتمي از رئوس فتنه 88 آغاز گرديد.
اصلاح طلبان با دو واژه وحدت ملي و شرط گذاري انتخاباتي ميخواستند در شرايط ناشي از وجود خطر جريان انحرافي از نظام امتياز بگيرند و کانديداهاي ناسالم سياسي- اعتقاديشان را از فيلتر شوراي نگهبان به سلامت عبور دهند. هاشمي که به نظر ميرسيد از نقاط کانوني اين ايده بود نيز ميگفت: «ميتوان با فراهم نمودن شرايط مدّ نظر فعالان سياسي دلسوز نظام و گسترش آگاهي بخشي و نقد منصفانه فضاي مناسبي براي مردم و گروهها براي حضور در انتخابات فراهم کرد(16/7/90- ديدار با جوانان فعال سياسي استان کرمان)، جناحها و گروهها بايد از انحصارطلبي دست بردارند و اجازه بدهند مسئولان و نمايندگان مدّ نظر مردم از هر طيفي در انتخابات شرکت داشته باشند. ... براي مردم در حال حاضر بسيار مهم است که فکر کنند با انجام انتخابات شرايط و امکانات به نمايندگان واقعيشان واگذار و مسائل به تدريج حل خواهد شد.(26/7/90 ديدار با شوراي مرکزي حزب مردمسالاري)
در آن زمان با توجه به انبوه سخنان هاشمي و تيم سياسياش نقاط مشترک واضحي پيدا ميشد. به گفتمان قالب خاتمي و هاشمي توجه کنيد: القاي بحران در کشور، القاي عدم اعتماد مردم به نظام، القاي اينکه با وضعيت موجود نمايندگان واقعي مردم به مجلس راه نخواهند يافت، القاي تقلب. ترکيب جبهه متحدي که به 8 7 مشهور شده هم مورد طمع هاشمي بود؛ اينکه بين نيروهاي اصيل، عدالتخواه، آرمانگرا و اصولگراي انقلاب اسلامي که خود را سر سپرده ولايت ميدانند، سامانهاي رسوخ کند که نتيجه اش تسامح و تساهل با نيروهاي با قابليت نزديکي به هاشمي باشد، لقمه دندانگيري بود.
تصاحب بخش اعظمي از فرصتهاي خواص و عوام حقيقتاً اصولگرا، خود مزيتي بود براي کاهش حضور اصولگرايان واقعي در بدنه قدرت نظام. براي هاشمي فرقي نميکرد چه کسي با چه عنواني و از چه حزبي عضو قدرت در سايه او باشد، مهم اين بود که افرادي لابيگر، قدرت طلب، تکنوکرات و دور از آرمانهاي اسلامي و عدالتطلبي که وي را مجتهد سياسي ميدانند وارد بدنه قدرت شوند. لذا لايه اول و نهان بازي هاشمي همين تاکتيک هاي انتخاباتي او و متحدانش بود که بالا بردن چانه زني و باجگيري توأمان از نظام را مدنظر داشت.
❗️لايه دوم : نامه هاي بي سلام و والّسلام
آنچه گذشت واکاوي تمام بازي هاشمي نبود. تاريخ بهمن و اسفند 87 تا ارديبهشت 88 را به ياد آوريد که رسانه هاي جمعي داخلي منتسب به اصلاح طلبي و بنگاه هاي خبري بين المللي در رابطه با اظهار نظرهاي هاشمي چه خطي را دنبال ميکردند؟ آن روزها نقل ضد انقلاب القاي تقلب در انتخابات دهم رياست جمهوري بود، آن هم از زبان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام که عمداً گاهي نفر دوم انقلاب خوانده ميشد. ماجرا وقتي جالبتر شد که سال 1390 و پنج ماه قبل از انتخابات مجلس - مانند سال 1388 و پنج ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري- باز هم همان خطّ خبري تکرار مي شود. در اين بين نميتوان نقش خود هاشمي را ناديده گرفت: «مردم ميخواهند رأيشان تأثيرگذار باشد و تزييني نباشد و ميتوان با فراهم آوردن زمينه يک انتخابات شفاف و سالم، با حضور ناظران و مجريان صالح، اراده مردم را از طريق انتخاب نمايندگان مستقل و قوي توسط خودشان تحقق بخشيد... راه درست اين است که بصورت شفاف مردم را در جريان امور قرار دهيم. (26/7/90- ديدار با شوراي مرکزي حزب مردمسالاري)
🔻
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
⭕️ به مناسبت سالگرد عاليجناب سايه 🔹چندی بود بعد از کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی از رياست مجلس
📌سؤالي که ذهن ها را هم سال 88 و هم سال 90 به خود متوجه ميکرد اين بود که "چرا برخي قبل از انجام انتخابات آن را زير سئوال ميبرند؟"
براي پاسخ بايد به حافظه تاريخي اُمت ايران مراجعه نمود و اوراق مربوط به سال 88 را دومرتبه بازخواني کرد؛ آنجا که هاشمي در هفته پاياني مانده به انتخابات وقتي ميديد قافيه از دست رفته طيّ نامهاي گستاخانه، مشکوک و بي سلام و والّسلام به رهبر حکيم انقلاب اسلامي حرف از ديدن دودها در هوا به قلم آورد و چشمه اي که در حال جوشيدن است و قضيه "بيل و پيل". کارکرد القاي تقلب قبل از انجام داوري نيز همينجا مستتر است. القاي تقلب به افکار عمومي زمينه ايست براي تدارک ديدن اردوکشيهاي خياباني.
پس از آن، همه هشدارهاي منظم و متواتر رهبري مبني بر اينکه مبادا انتخابات مجلس نهم مانند انتخابات رياست جمهوري دهم به يک چالش ضد امنيت عمومي مردم و کشور تبديل شود را به مناسبتهاي گوناگون شنيدهاند. و باز همه شنيدند و ديدند که ايشان در مدل کردن فتنه ها عليه اُمت و نظام اسلامي فرمودند دشمن هر 10 سال يکبار يک فتنه اي را براه انداخته و سپس به کوي دانشگاه 78 و فتنه 88 اشاره کردند. و جاي سئوال بود، هست و خواهد بود که مگر قرار است دوباره اتفاقي بيفتد؟
حساسيت وقتي بيشتر شده که هاشمي گفت: در صورت برگزاري انتخابات با شرايط فوق، همه مردم و گروه ها نتيجه انتخابات را پذيرفته و زمينه آرامش و توسعه کشور به سرعت فراهم خواهد شد. (26/7/90- ديدار با شوراي مرکزي حزب مردمسالاري)
واقعيت آن است که نوع نگاه هاشمي به قضاياي سوم تير 84، فتنه 88، بيداري اسلامي و سپس حوادث سوريه نگاهي خاصّ و متناقض با نگاه رهبر حکيم انقلاب اسلامي بود.
هاشمي با نگاه خويش اين نقاط عطف را تفسير ميکرد. هاشمي رفسنجاني از ابتدايي که تحولات و کنش- واکنش هاي منطقه اي رُخ داد سعي کرده بود بر اين امر که زلزله سياسي اخير در لانه کفتارهاي ديکتاتورهاي عربي وابسته به غرب يک موج بيداري اسلامي نيست، تأکيد نمايد. وي در هر فرصتي که توانسته بين انتفاضههاي اسلامي خاورميانه و شمال آفريقا با آنچه که به سال 88 در ايران رُخ داد با ايهاماتي ظريف ارتباط برقرار کرد.
15 فروردين 90: «امروزه با ارتباط موجود دنيا و شاهراههاي اطلاعاتي در قالب اينترنت، ماهواره و... اطلاعات علمي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي خيلي سريع منتقل ميشود مطالبه و حقوق طبيعي که هر انساني دارد حقوقي است که در قانون اساسي آمده، مردم به خصوص جوانها حاضر نيستند به شيوه گذشته زندگي اجتماعي و سياسي داشته باشند. حتماً نياز هست ما آماده باشيم تا با تقاضاهاي مردم فاصله زياد نداشته باشيم حوادثي که شما در حال حاضر در منطقه ميبينيد واقعاً خيلي هشدار دهنده است و خوشحالکننده است. ملتهايي که در مصر، ليبي، تونس و يمن بريدند. البته مانند ايران نبودند ما ايرانيها بازتر از همه اينها بوديم. اولين بار در منطقه مشروطه در ايران آمد و اولين انقلاب مردمي در ايران بوده است ولي در حال حاضر آنها حسابي فعال شدهاند، در اين کشورها قيام ميکنند و مطالبه حقوق ميکنند، اين اطلاعات و آگاهي و بيداري است.» (15/1/1390- ديدار با اعضاي واحد آيت الله آملي دانشگاه آزاد)
هاشمي "بيداري اسلامي" را با نام بيداري اسلامي ياد نکرد. هاشمي حدوث نهضتها در منطقه را مربوط به عوامل توسعه، دانش و ابزار آگاهي ميدانست. اينکه وي مردم منطقه را فعالتر از اُمت ايران ميدانست يعني آنکه به زعم هاشمي نه تنها انقلاب اسلامي ايران الگوي حرکت هاي نو منطقه اي نبوده است بلکه آنها الآن در عرصه پيگيري حقوق جلوتر از ايرانيان چرا که جنبش سبز با تمام پشتيباني هاي او و حلقه نزديکانش عقيم ماند. و درست به همين علت است که هاشمي زاويه اي با فتنه 88 نشان نداد. چون به نظر وي حرکت آنروز عده اي سبز درست بود.
اگر هاشمي قبول ميکرد آنچه در سوريه رُخ ميدهد يک توطئه سازمان يافته است و با ديگر کشورهاي اسلامي فرق دارد بايد قبول ميکرد آنچه در سال 88 به فتنه معروف شد نيز آمريکايي- اسرائيلي بوده است. لذا هاشمي تمام اتفاقات سال 88 ايران، انتفاضه هاي اسلامي منطقه و نا آرامي هاي سوريه را در يک خط تفسير ميکرد تا ضمن تبرئه ي خود بتواند مقاصدش را در آينده نيز پيگيري کند.
او در انتظار جنبش سبزي ديگر بود تا بقول خود آزادي و حقوق مردم، با فشار به نظام به مردم باز گردد. و تعبير درست درباره اين فرضيه نه حُکم قطعي اين است که احتمالاً "هاشمي از توصيف سوريه به تجويز آن مي انديشيد".
نگاهي به سه سخنراني هاشمي همين مسئله را رمزگشايي ميکند؛ تکرار عباراتي چون: بايد ارتباطات را افزايش داد، بايد بين جوانان به نقد سالم پرداخت، بايد به آگاهي بخشي دست زد، انتقاد اميد به اصلاح را زياد ميکند، همه تجربياتم را در اختيار جوانان ميگذارم، اميدورام در آينده با جوانان درباره همه مسائل بي پروا صحبت کنم و ... .
🔻
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
⭕️ به مناسبت سالگرد عاليجناب سايه 🔹چندی بود بعد از کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی از رياست مجلس
❗️لايه سوم : تقابل با مهندسيهاي کلان نظام
براحتي ميتوان حدس زد چرا اغلب يک تقابل آشکار توسط هاشمي در مقابل مهندسي هاي کلان و خبره رهبري به وقوع مي پيوندد. تقابل هاشمي در قضيه مادام العمري بودن رياست جمهوريش، تقابل در برابر گفتمان عدالتخواهي رهبري، ايجاد دوگانگي در زمان زعامت دولت توسط دوم خرداديون، تقابل حين انتخابات رياست جمهوري، تقابل حين و بعد از فتنه 88 تقابل در برابر مهندسي امام خامنه اي مبني بر نوشوندگي نظام و بحث ايشان درباره محتمل بودن نظام پارلماني در کشور.
حقيقت آن است که يک صف آرايي کلان بين نيروهاي سياسي و خواص جمهوري اسلامي از اواسط دهه 70 تا به امروز شکل گرفته است. جبهه اي که به عدالت اجتماعي به عنوان يک مسئله اساسي و زير بنايي مي نگرد و معتقد است: "تنها و تنها، اسلام راه نجات است" و جبهه اي که عدالت را بدليل سيره شخصيش مانعي بر سر راه مي داند و در عمل الگويش اسلام نيست. افراد اين دو جبهه با اسامي مختلف و با عناوين مختلف و با همراهي حزب هاي مختلف در تمامي انتخابات ها از سال 74 با هم به تقابل پرداخته اند.
جبهه اول همان انقلابيها (اصولگرايان واقعي) و اُمت حزب الله هستند که دل به رهبري آيت الله العظمي سيدعلي خامنه اي سپرده اند و از هيچ چيز واهمه ندارند و دومي کساني هستند که در لابي گري و محافظه کاري يد طولايي دارند؛ اينطور به نظر مي رسد که هاشمي سعي داشت به رهبري و اجتهاد سياسي جبهه دوم بپردازد.
براساس اين مفروضات درباره چيستي و هويت تاکتيکها و استراتژيهاي سياسي هاشمي يک مدل بدست ميآيد. هاشمي بعد از اينکه با پافشاري حکيمانه رهبري به آرزوي مادام العمري رياست جمهوري نرسيد، خيلي دوست داشت معادلهاي شبيه معادله پوتين- مدودف بسازد که نشد؛ بعد از آن بهدنبال دموکراسي کنترل شده و مشارکت حداقلي بود که جاده صاف کُن ايجاد قدرت در سايه است. قدرت در سايه يعني هر که رئيس مجلس يا رئيس جمهور ميشود تفاوت نميکند فقط بايد به اجتهاد سياسي آقاي در سايه تن دهد؛ راه بروز چنين ايده اي، خالي شدن صحنه از چهره هاي آرمان گراست و اغلب تاکتيک هاي هاشمي در اين جهت قابل تفسير است.
مبارز و صحابه کبير امام، در شرح حالي که از نظر ميگذرد دوران واپسگرايي خود را هر روز عيانتر از گذشته به نمايش گذاشت. تغيير و عقب گرد او تا جايي است که، روزي در خطبه نماز جمعه از نهضت آزادي با عنوان نکبت آزادي ياد ميکند و روزي ديگر علاوه بر ارسال کتاب خاطراتش به ابراهيم يزدي (دبير نهضت آزادي) درصدد دلجويي از او برآمد و بيان داشت به نهضت آزادي ظلم کردهايم. و اين در حالي است که امام در پاسخ به نامه علي اکبر محتشمي وزير کشور درباره عملکرد نهضت آزادي طي نامه اي فرمود: «... پرونده اين نهضت و همين طور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت ميدهد که نهضت به اصطلاح آزادي طرفدار جدي وابستگي کشور ايران به آمريکاست... شايد آمريکاي جهانخوار را... بهتر از شوروي ملحد ميدانند و اين به اصطلاح نهضت آزادي و افراد آن چون موجب گمراهي بسياري از کساني که بياطلاع از مقاصد شوم آنان هستند ميگردند، بايد با آنها برخورد قاطعانه شود و نبايد رسميت داشته باشند.
او با انتشار کتاب خاطراتش راوي بخشي از تاريخ انقلاب ميشود. اينکه روايات او با وجود تغيير رويکرد تدريجياش، چقدر قابل استناد است، نکته اي قابل تامل است. اگرچه نقل خاطرات مختلف از او در مواقعي با روشن شدن عدم صحت آن، بيشتر مبين کليد خوردن پروژه تحريف حوادث و وقايع انقلاب باشد. سيد حميد روحاني مورخ نام آشناي تاريخ انقلاب، مقالاتي در خصوص خاطرات مرحوم هاشمي به نگارش درآورد. از ويژگي هاي اين مقالات که بديهي است استناد به آن را مطمئنتر مينمايد: بيان برخي ارتکازات و مشاهدات تاريخي نگارنده است که اولاً به صورت مستقيم و بيواسطه آقاي هاشمي را ميشناسد و ثانياً تنها کسي است که از سوي امام خميني مأموريت تدوين تاريخ انقلاب اسلامي به وي محول شده است. او که آشکارا به مخالفت با هاشمي پرداخته و ميپردازد در آخرين انتقادات خود نسبت به نقل خاطره هاشمي از امام (ره) درباره حذف شعار مرگ بر آمريکا با اعلام اينکه: هاشمي هيچ وقت يک مرد انقلابي نبوده است گفت: در حقيقت در هاشمي رفسنجاني بيشتر انديشه هاي ليبراليستي تشديد بود تا روحيه انقلابي که در نهايت خواه و ناخواه با يک انقلاب مواجه شد. هاشمي نسبت به رژيم سعودي فاسد گرايش دارد. هاشمي انساني به اين شکل است که نه انقلابي است و نه روحيه انقلابي بلکه داراي ضعف روحي است.
🔻
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
❗️لايه سوم : تقابل با مهندسيهاي کلان نظام براحتي ميتوان حدس زد چرا اغلب يک تقابل آشکار توسط ه
❗️او در سال 92 با حضور در انتخابات رياست جمهوري علي رغم پيشنهاد شوراي نگهبان، از انصراف امتناع ميکند و در نهايت رد صلاحيت او اعلام عمومي ميشود. در خصوص دلايل رد صلاحيت او به نقل از سخنگوي شوراي نگهبان: "در انتخابات 88 ايشان بياناتي داشتند که به صورت مکتوب براي بقيه آقايان ديگر هم فرستادم و درباره آن صحبت کرديم و از ايشان خواستيم وقتي بگذارند و بيايند جريان انتخابات را توضيح دهند. اما ايشان آن موقع هم مايل نبودند و هيچ وقتي نگذاشتند که توضيح دهند. ما هم اصراري نکرديم اما در زمان تصميمگيري تصميم خودمان را ميگيريم و اعلام ميکنيم."
بعدها محسن هاشمي با حضور در برنامه اي در رسانه ملي با بيان اينکه رد صلاحيت پدر در سال 92 کار زشتي بود، تصريح کرد: "از نظر من براي نظام جمهوري اسلامي فاجعه بود."
اگر عملکرد قانوني و صحيح نهادي در کشور فاجعه باشد، پس چه کليدواژه اي براي دفاع تلويحي از حاميان فتنه 88 که قانون کشور را لگدمال کردند، ميتوان مترتب شد؟ اين در حالي است که خسارات به بار آمده از دو رخداد در کشور اعم از: واقعه آبان ماه 98 مبني بر افزايش حامل هاي سوخت و فتنه 88 با يکديگر باتوجه به تخصيص زمان و گستردگي آن قابل مقايسه نيست. خسارات ناشي از بي تدبيري آبان 98 به گفته ذوالنور نماينده مجلس: 497 مرکز دولتي تخريب، 422 خودروي مردم، 230 خودروي دولتي يا بخش عمومي و 569 وسايل نقليه عمومي، 991 شعبه بانک، 53 مورد مقرهاي انتظامي، نظامي و بسيج و 123 جايگاه سوخت تخريب و آتش گرفت. وي در خصوص تعداد کشته شدگان و مجروحان حوادث آبانماه مجلس با بيان اينکه ضد انقلاب از 1500 تا 10 هزار نفر کشته شده در حوادث آبان ماه اعلام کرده بود، اظهار داشت: تعداد 2000 نفر از حاضرين در صحنه و 5000مامور مجروح شدند و آمار کشته شدگان 230 نفر بود که 6 نفر ماموريني بودند که به شهادت رسيدند و 20 درصد هم از نيروهاي حفظ امنيت و نظم بودند که عضويت رسمي نداشتند مثل بسيج و نيروهاي مردمي. ذوالنور با بيان اينکه 22 درصد از افراد کشته شده سابقهدار بودند، ادامه داد: 7 درصد جانباختگان در درگيري مسلحانه، 16 درصد در تعرض هجوم مستقيم به اماکن انتظامي، دفاعي و امنيتي با سلاح سرد، 26 درصد کساني هستند که به صورت نامعلوم جانباختند و مشخص نيست چگونه کشته شدند. وي تصريح کرد: 93 مرکز نظامي و انتظامي مورد تعرض قرار گرفت. در خور توجه آن که اين حجم از خسارت مدت کوتاهي کشور را دستخوش ناآرامي کرد در حالي که فتنه 88 چند ماه به طول انجاميد. اگرچه در شکل گيري هر کدام هدفي مدنظر بود و باز اين در حالي است که وسعت و سنگيني هدف در فتنه براندازي نظام ج.ا.ا بود. بگذريم که قطعاً منظور از حضور دسته جمعي و خانوادگي خانواده مرحوم هاشمي در فتنه، نه سهم خواهي و همسويي با دشمن در براندازي که لطف و کمک به انقلاب و پيشرفت کشور بوده است.
دولت که در مسير مشي فکري مذاکره و ارتباط با امريکا حرکت ميکند؛ در سال 94 اُميد تدبير با توافق برجام به ثمر مي نشيند. هاشمي در راستاي تضعيف جبهه مقاومت و کشور، دنياي فردا را دنياي گفتمان معرفي ميکند و نه دنياي موشک. در همين جهت رهبري در موضع گيري آشکار مي فرمايند: "اين حرف اگر از روي آگاهي گفته شده باشد، خيانت است." او بعد از انتشار پيام خود، مدعي تقطيع آن شد و بيان کرد منظور گفتمان انقلاب اسلامي است. اما آب رفته به جوي مگر باز ميگردد!!
اکبر هاشمي رفسنجاني در19 دي 95 در سن 82 سالگي از دنيا رفت و از قطار بي توقف انقلاب که از کنار استخر فرح پهلوي ميگذشت، پياده شد. اگرچه پس از او نوشته ها و تحليل هاي زيادي دربارهاش به نگارش درآمد، اما او با شفافيت در عملکرد و مواضع خود به خوبي قبل و بعد خود را براي آيندگان به نمايش گذاشت. هاشمي و امثال او ميروند، اما آنچه از خود به يادگار ميگذراند آن که ميشود هاشمي صحابه ديروز امام و پشيمان امروز بود که همه مسير جهادگونه رفته را به مرور بازگشت. ميشود هاشمي بود و در فتنه 88 آن غائله اي که گويي هيچ گاه فراموش نميشود، از کل خانواده که صاحب نظر و فعال در فتنه بودند، حمايت و دفاع کرد. ميشود هاشمي بود و ياد ابن عباس و طلحه و زبير را زنده کرد. ميشود هاشمي بود و علاقمند و تلاشگر رابطه با امريکا بود. ميشود هاشميِ مبارز رژيم پهلوي بود و در هفته دو سه بار در استخر فرح پهلوي شنا کرد. ميشود هاشمي بود و ... .
تاريخ انقلاب اسلامي پس از گذشت چهل سال همچون تاريخ اسلام ريزش ها و رويش هاي فراواني به خود مي بيند. هاشمي رفت اما آنچه با ريل گذاري مشي فکريي که از خود برجاي گذاشت، مريدان و پيرواني است که در گوشه و کنار مسئوليتهاي خود، ميتوان ردي از انديشه او را در عملکردشان ديد.
🔻
❗️او رفت و عمرش کفاف نداد تا نتيجه را ببيند. با تحولات منطقه و تشکيل داعش که پيامد ناامني، جنگ و ... در منطقه بود، ايران در داخل و خارج کشور از دو رويکرد متفاوت مذاکره (دوستي) و مبارزه ( مقاومت) سود برد. دو رويکردي که خود حاکي از شدت و ضعف در دوري و نزديکي به مباني اصيل انقلاب و انديشه امام خميني کبير بود. او نبود تا ببيند همان رويکردي که مورد حمايت او بود، با روي کار آمدن رئيس جمهوري مجنون در امريکا، اُميدها را ناُاميد کرد. او نبود تا ببيند سيد مقاومت، چگونه داعش را به انحطاط کشاند. او نبود تا ببيند شيطان بزرگ با شهادت مستقيم و بي واسطه سردار دلها، چگونه مهر تائيد بر راه امام و انقلاب زد. او نبود تا ببيند مردم با تشييع سردار، تفاوت خادم و ملول شدگان راه انقلاب را ميبينند و ميفهمند. او نبود تا ببيند...
با گذشت چند سال از فوت او، محسن هاشمي بيان کرد : متن قوي صد و خورده اي صفحه اي را ايشان در تقريبا 4، 5 سالي بود مينوشتند، چون خيلي از مواردش مربوط به مقام معظم رهبري بود، من اين را خدمت مقام معظم رهبري دادم و الآن متني غير از آن ما نداريم. البته اين متن تکميل و بازنويسي نشده بود. متني بود که مباحث زيادي در آن مطرح شده بود که من خودم شخصاً بردم دادم خدمت مقام معظم رهبري که اگر صلاح ديدند خودشان مي توانند منتشر کنند و اصلاً به ايشان هم نوشته شده بود. اين وصيت نامه هيچگاه انتشار عمومي نيافت. اما کسي چه ميداند شايد به رهبري نکات و رهنمودهايي از قبيل : دوستي و سخت نگرفتن در رابطه با امريکا و يا عربستان يا نوشيدن جام زهري ديگر توصيه شده باشد. کسي چه ميداند تا در وقت مقتضي، معظم له اجازه انتشار آن را دهند. و يا شايد اينکه دنياي امروز، دنياي گذار از انديشه امام عزيز است و بد نيست تنها لختي در سايه کاخ دست ساز که ديگر بوي خميني کبير(ره) را نميدهد بياسائيم، توصيه نموده است.
⭕️ نفتکش کرهجنوبی و رابطهی آن با پولهای مسدود شده ایران
🔹بسیاری معتقدند اگر کره بتواند جریمه لازم جهت آزادی کشتیاش را بپردازد، حتما میتواند از طریق همان مجرای بانکی دارایی های بلوکه شده ایران را نیز برگرداند. روابط عمومی نیروی دریایی سپاه روز دوشنبه (15 دی ماه) دربیانیه ای از توقیف یک نفتکش کره جنوبی با نام تجاری«هانکوک چیمی» به دلیل نقض پروتکل های زیست محیطی خبرداد.
سارا شاکری
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
⭕️ نفتکش کرهجنوبی و رابطهی آن با پولهای مسدود شده ایران 🔹بسیاری معتقدند اگر کره بتواند جریم
⭕️ نفتکش کرهجنوبي و رابطهي آن با پولهاي مسدود شده ايران
بسياري معتقدند اگر کره بتواند جريمه لازم جهت آزادي کشتياش را بپردازد، حتما ميتواند از طريق همان مجراي بانکي دارايي هاي بلوکه شده ايران را نيز برگرداند. روابط عمومي نيروي دريايي سپاه روز دوشنبه (15 دي ماه) دربيانيه اي از توقيف يک نفتکش کره جنوبي با نام تجاري«هانکوک چيمي» به دليل نقض پروتکل هاي زيست محيطي خبرداد.
در اين بيانيه آمده است : اين نفتکش حامل 7هزارو200تن مواد شيميايي بوده است.
روابط عمومي نيروي دريايي سپاه توضيح داده که اين توقيف با خواست سازمان بنادر و دريانوردي و با حکم دادستاني استان هرمزگان صورت گرفته است.
يک مقام وزارت خارجه آمريکا در مصاحبه با رويترز ضمن درخواست براي آزادي فوري اين نفتکش مدعي شد که ايران در راستاي اخاذي از جامعه بين الملل براي کاهش فشار تحريمها، آزادي کشتيراني را تهديد مي کند.
علي ربيعي سخنگوي دولت، روز سه شنبه در پاسخ به اين پرسش که آيا بين پولهاي بلوکه شده ايران در کره جنوبي وتوقيف نفتکش کره رابطهاي وجود دارد؟ توضيح داد: اگر کسي گروگانگير باشد، دولت کره جنوبي است که به بهانه هاي واهي بيش از 7 ميليارد دلار ما را گروگان گرفته است.
ربيعي تاکيد کرد: کرهايها هيچ تلاشي براي اينکه پول درمسير خدمت به مردم قرار گيرد، انجام ندادند.
وزارت خارجه کره جنوبي در بيانيهاي خواستار آزادي فوري اين نفتکش شده و قائم مقام وزيرخارجه کره جنوبي در پارلمان اين کشور گفت: شواهدي مبني برايجاد آلودگي توسط اين نفتکش وجود ندارد.
وي تاکيد کرد : مذاکرات درباره اموال و پولهاي بلوکه شده ايران در بانکهاي کره جنوبي مجزا از موضوع توقيف نفتکش است.
در همين خصوص، سعيد خطيبزاده سخنگوي وزارت امورخارجه، موضوع را کاملا فني دانست و گفت: ايران مانند ساير کشورها نسبت به چنين تخلفاتي و آلودگي محيط زيست دريايي حساسيت دارد و در چارچوب قوانين با آن برخورد ميکند.
گفتني است روز دوشنبه و همزمان با توقيف کشتي، مقامات کره جنوبي، دارايي مسدود شده ايران را بيش از 9ميليارد دلار اعلام کردند که به ارز حاصل از صادرات نفت ايران به کره بازميگردد.
مقامات کره اي مدعياند به دليل تحريمها، امکان رساندن پول به ايران وجود ندارد.
پيشتر عبدالرضا همتي رئيس بانک مرکزي به کره جنوبي هشدار داده بود که اگر اين مشکل از سمت سئول حل نشود، ايران از راههاي حقوقي به دنبال حل آن خواهد رفت.
برخي از صاحب نظران موضوع توقيف اين نفتکش را با پولهاي بلوکه شده ايران در بانکهاي کره مرتبط دانستند و معتقدند که توقيف کشتي کره اي براي تحت فشار قرار دادن کره جنوبي جهت برگرداندن پولهاي ايران صورت گرفته است.
در پايان بايد گفت نحوه رفتار کره جنوبي براي آزاد کردن اين نفتکش ميتواند محک خوبي براي صحت ادعاي اين کشور باشد. اگر کره توانست جريمهي ناشي از ضربه محيط زيستي اين نفتکش به آب هاي ايران را بپردازد، قطعا ميتواند پولهاي مسدود شده ايران را هم برگرداند.
سارا شکري
اینجا ایــران است 🇮🇷 🇵🇸🏴
🎥 مزخرفات فائزه هاشمی رفسنجانی در مورد حاج قاسم رو ببینید. 🔻فائزه : حاج قاسم اومد پیش حاج آقا برا
⭕️ توئیت کنایهآمیز میثم مطیعی در واکنش به اظهارات فائزه هاشمی رفسنجانی درباره شهید سلیمانی