آنکه مبهوت زصبرش شده ایوبِ صبور
معدن صبـر به صحرای بلا، زیـنب بـود
آنکه بعد از شَهِ لب تشنه به هنگام بلا
قد علم کرد به میـدان وفا زیـنب بـود
محبوب مصطفی(ص)
و نور دیده مرتضی(ع)
سکاندار کربلا
و عطر خوش زهرا(س)
و الگوی عفاف و پاکی
حضرت زینب
آنکه نامش کرده عالم را مسخر زینب(س)است
آن که وصفش میرباید هوش از سر زینب(س) است
مادرش آموزگار مکتب حجب و حیاست
هدایت شده از M_Beheshti
من اگر روضهخوان بودم برای شام غریبان قرارِ جلسه را جایی بیرون شهر میگذاشتم، وسط یک تکه بیابانِ تاریک، کنار جاده.
بیابان همینجوریش هول دارد. شب هم که باشد دیگر جای خود دارد.
میگفتم حاشیهی جاده موکت پهن کنند، تا رد نور و صدای ماشینهایی که گاه و بیگاه از آن طرفها عبور میکنند، فضا را وهمآورتر کند!
مستمعهایم را برمیداشتم و با خودم میآوردم توی بیابان و میگذاشتم سُکر و سکوتِ صحرا رعب به دلشان بیندازد.
شام غریبان را نمیشود توی حسینیه گرفت، آخر برای آدمهایی که وسط بیابان نباشند چطوری باید روضهی بیابان خواند؟ برای زنهایی که خیالشان از بابت فرزندها تخت باشد چطور باید روضهی اضطرابِ مادرها خواند؟ جمعیتی را که هیچ دلهره و هیچ ترسی ندارند چطور باید برای ترسیدهها گریاند؟ دلِ زنهای تکیه داده به پشتی و صندلی را چطور میشود با یاد زنهای تکیه زده به چوبهای نیمسوخته سوزاند؟ آدمهای زیر یک سقف امن را چطور میشود به یاد آوارههای وسط یک بیابان گریاند؟
مستمعها را میاوردم توی بیابان و میگفتم مثل امشبی یک جایی شبیه اینجا، هشتاد زن و بچهی داغدیدهی لطمهخوردهی آواره را زینب از دور تا دور دشت جمع کرده و زیر یک چادر نیمسوخته پناه داده، این بچههای زخمی، این زنهای شلاقخورده، این طفلهای ترسیده، این مخدرههای آسیبدیده، این حرم غارتزده، این لشکر شکستخورده، این لبهای ترکبرداشته، این پاهای تاولزده، این جانهای رمق از دستداده، این آدمهای مصیبتدیده، اینها را همه باید زینب تیمار میکرده، باید نفر به نفر تسکینشان میداده، باید تسلیِ قلبِ مادرها میشده، باید بچهها را آرام میکرده، تازه باید بیرون خیمه را هم میپاییده و نگهبانی میداده...
باید از فرات هم آب میآورده و به این آدمهای از همپاشیده مینوشانده، باید توی این فاصله که تا لب فرات میرفته حواسش به قهقهی دشمن هم میبوده که یه وقت دوباره سمت حرم خیز نگیرد، تازه باید لحظه لحظه حرارتِ تنِ زینالعابدین را هم میسنجیده که یک موقع زیر تب از دست نرود.
باید بچهها را در آغوش میگرفته شاید کمی آرام شوند، باید زنها را دلداری میداده شاید کمتر بیتاب شوند.
بعد همانطور که اشک امانم را بریده بود میگفتم همهی این زنها که از قبیلِ زینب و رباب و سکینه نبودند، خیلیهایشان زن و بچهی اصحاب بودند، همین زنهای معمولیِ شهر که کمتر صبوری بلدند، کمتر از عهدهی اشکها و غمهای خودشان برمیآیند، بار همهی اینها را زینب به دوش کشیده، زینبی که خودش نباید اشک میریخته، آخر چشم همهی این هشتاد و چند زن و بچه دنبال زینب بوده، کافی بوده زینب یک ذره ضعف نشان بدهد تا اینها همه فرو بریزند.
امشب را زینب چطور به صبح رسانده؟ چطور اینهمه زن و بچهی بیتاب را آرام کرده؟
اینها را میگفتم و میگذاشتم اهل مجلسم چند دقیقه فقط به گریههای بیتاب سرکنند. نگاهشان را سمت بیابان بچرخانند و از خودشان بپرسند یک زن وسط یک بیابان چطور از عهدهی اینهمه برآمده؟!
خوب که گریههایشان را کردند باز ادامه میدادم کاش فقط همین یک شب بود، کاش فقط غصهی جراحتهای همان یک عصر بود... تازه صبح یازدهم که حرامیها شتر بیجهاز آوردهاند زینب این هشتاد و چند نفر را دانه دانه بر مرکب نشانده، حساب کنید فقط همین یک کار چقدر توان از زینب برده؟ چقدر آب دهانش را خشکانده؟
تازه اینها هنوز شروع واقعه بوده، این کاروان باید چهل منزل میرفته، زینب باید چهل منزل هر چه حادثه گرد این کاروان بوده را به دوش میکشیده، جای همهیشان کتک میخورده، خواب به چشمش حرام میکرده، گرسنگی و تشنگی به جان میخریده، باید خودش را سپر همهی بلاها میکرده...
با خودتان حساب کنید زینب چطوری اینهمه را از سرگذرانده؟!
بعد همینجور که اشک میریختم از جا برمیخاستم رو به بیابان با گریههای بلند میگفتم یک جایی شبیه اینجا، نَه خیلی بدتر و ترسناکتر از اینجا زن و بچهی ابیعبدالله آواره و بیکس شب را سرکردهاند، گِل به سر بگیرید و برای بچههای حسین از غصه بمیرید...
اینها را میگفتم و میرفتم سمتِ تاریکی تا مستمعها هم از جا برخیزند و همان حوالی پراکنده شوند، هر کدام نزدیک یک بوته خار بنشینند و تا خود صبح دم یا زینب بگیرند...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این روضه و اشکهایش تقدیم به آن مجللبانویی که ابیعبدالله به قنوت نماز شبِ او توسل جسته...
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱
@sharaboabrisham
حتما بخون نگو حسش نیس
بعد لایک کنید.من شخصا از خوندنش لذت بردم...
اطلاعاتی در مورد پیامبران(ع)☆
● 4 نفر از پیامبرانی که عرب.زبان بودند:
- حضرت هود(ع)
- حضرت صالح(ع)
- حضرت شعیب(ع)
- حضرت محمد(ص)
● پیامبرانی که با هم پسرخاله بودند:
- حضرت عیسی(ع) و حضرت یحیی(ع)
● پیامبرانی که هرگز ازدواج نکردند:
- حضرت عیسی(ع)
- حضرت یحیی(ع)
● پیامبرانی که با هم برادر بودند:
- حضرت موسی(ع) و حضرت هارون(ع)
- حضرت اسمائیل(ع) و حضرت اسحاق(ع)
● پیامبرانی که پدر و پسر بودند:
- حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع)
- حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسحاق(ع)
- حضرت یعقوب(ع) و حضرت یوسف(ع)
● پیامبرانی که در کنار مزار حضرت علی(ع) مدفون هستند:
- حضرت آدم(ع)
- حضرت نوح(ع)
- حضرت صالح(ع)
- حضرت هود(ع)
● پیامبرانی که دو نام داشتند:
- حضرت محمد(ص)- احمد
- حضرت یونس(ع)- ذوالنون
- حضرت عیسی(ع)- مسیح
- حضرت خضر(ع)- ملیقا
- حضرت یعقوب(ع)- اسرائیل
- حضرت یوشع بن نون(ع)- ذوالکفل
● پیامبر اکرم(ص) چند مرتبه به معراج رفتند؟
- 2 مرتبه
● حضرت یونس(ع) چند شبانه.روز در شکم ماهی بودند؟
- 7 شبانه.روز
● تعداد پیامبرانی که در بنی.اسرائیل مبعوث شدند:
- 600 پیامبر
● پیامبرانی که پادشاه روی زمین بودند:
- حضرت سلیمان(ع)
- حضرت ذوالقرنین(ع)
● آخرین پیامبری که وارد بهشت می.شود؟
- حضرت سلیمان(ع)
● پیامبرانی که با هم، هم.عصر بودند؟
- حضرت خضر(ع)
حضرت موسی(ع)
حضرت شعیب(ع)
- حضرت ابراهیم(ع)
حضرت لوط(ع)
حضرت یعقوب(ع)
حضرت یوسف(ع)
● پیامبرانی که مقام امامت هم داشتند؟
- حضرت محمد(ص)
- حضرت ابراهیم(ع)
● کدام پیامبر(ع) در کشور ایران مدفون است؟
- حضرت دانیال نبی(ع) در شهر شوش دانیال
● کدام یک از پیامبران را سر بریدند؟
- حضرت یحیی(ع)
● قبر حضرت موسی(ع) توسط چه کسی کنده شد؟
- حضرت عزرائیل(ع)
● کدام پیامبر(ع) داماد یکی دیگر از پیامبران(ع) بود؟
- حضرت موسی(ع) داماد حضرت شعیب(ع) بود!
دعا براي يك بار در عمر
روايت شده از حضرت محمد(ص)
هركس اين دعا را در هر وقت که بخواند گويا:
360 حج ادا نموده
360 قرآن ختم كرده
360 غلام آزاد نموده
360 دينار صدقه داده
در همان حال حضرت جبرائیل(ع) نیز خطاب به حضرت محمد(ص) فرمودند:
يارسول الله:
هربنده ای از بندگان خدا اين دعارا بخواند
«اگر چه يك بار در عمر»
خداوند به عظمت و حرمت و جلال خود قسم خورده که برای او هفت چيز ضامن ميشوم:
1-از او فقر و تنگ دستی رفع ميشود
2-از سوال منكر و نكير در امان ميماند
3- او را به سهولت از پل صراط عبور ميدهم
4-اورا از مرگ ناگهانی محفاظت ميكنم
5- داخل شدن در جهنم را برای او حرام ميكنم
6-از تنگی قبر او را حفاظت ميكنم
7- از خشم وغَضَبْ پادشاه ظالم او را امان ميدارم؛
و اين است دعا:
بِسمِاللّٰهِ الْرَّحمٰنِالْرَّحیم
لا اله إلا اللهُ الجليلُ الجبّار
لا اله إلا اللهُ الواحدُ القهّار
لا اله إلا اللهُ الكريمُ الستّار
لا اله إلا الله الكبيرُ المُتَعالْ
لا اله إلا الله وَحْدَهُ لا شريكَ لهُ إلَهاً واحداً، ربَّاً و شاهداً، اَحَداً صمداً و نحنُ لهُ مُسْلِمونْ
لا اله إلا اللهُ وحدهُ لا شريك لهُ إلهاً واحداً ربَّا و شاهداً احداً صمداً و نحنُ لهُ عابدونْ
لا اله إلا اللهُ وحدهُ لا شريكَ لهُ إلهاً واحداً ربَّاً و شاهداً احداً صمداً و نحنُ لهُ قانِتونْ
لا اله إلا الله وحدهُ لا شريك لهُ إلهاً واحداً ربَّا و شاهداً احداً صمداً و نحن له صابرونْ
لا اله إلا اللهُ مُحَّمدٌ رسولُ الله
اللهُمَ إليكَ فَوَّضْتُ أمريْ و عليكَ تَوَكَلتُ يا أرحمَ الراحمينْ
«صدق الله و صدق رسول الله الكريم»
این پیام رو در حد توانت منتشركن ؛ الان یه دست میذاری رو دکمه میفرستی و فراموشش میکنی ولی روز قیامت چنان ثوابی برات داره که غافلگیرت میکنه .
مطمين باش
( و خداوند هرگز خلاف وعده نمیکند) قرآن کریم
: آيا مي دانيد فايده گفتن
(بسم الله الرحمن الرحيم)
در آغاز هر كاري چيست؟
اگر شما عادت كنيد كه در ابتداي هر كاري بسم الله الرحمن الرحيم بگوييد ، فردا در روز قيامت وقتي نامه اعمالتان بدستتان داده مي شود
قبل از آنكه آن را بخوانيد
بسم الله الرحمن الرحيم مي گوييد
و ناگهان مي بينيد كه همه گناهانتان
از نامه اعمالتان پاك شده است
مي پرسيد چه شد ؟
در اين زمان ازطرف خداوند
ندايي مي آيد
كه اي بنده ، تو ما را
با نام رحمن و رحيم فراخوانده اي
پس ماهم باتو مقابله به مثل كرده ايم
و گنا هانت را بخشيده ايم
حالا اگر مي خواهي
اين را براي كسي بفرستي
اول بسم الله الرحمن الرحيم بگو .
یک نکتــــه مهم : نگو که دستم بنده ... همجوره پخشش کن.بسم الله