آیِھ ؛
در آغوش بگیر مرا ؛ که زخمها عمیقند و استخوانهایم خسته ..
در حریم نورانی این حرم ، آسمان به زمین
لبخند میزند ! درست زمانی که دردها اشک
میشوند و میبارند ، دعاها اوج میگیرند و
میرسند به قلۀ اجابت . اینجا خانۀ پدری
است . خانهای که میشود یک عمر با خاطره
صحن و ایوانش زنده ماند .
نجف شهر ِعجیبی بود ، یک شب خوابیدن
در آن ، معادل ِهفتصد سال عبادت و دو رکعت
نماز در حرم ِآن ، معادل خواندن دویستهزار
رکعت بود . چه خبر بود در این شهر عجائب ..
- کهکشان ِنیستی .
هر وقت میخوام یه متن قشنگ استوری کنم از اینجا برمیدارم متناش بشدت کراش و مودن :))) MOOOD . MOOOD