هدایت شده از مَجنون | أسمع 🎧.
Mohammad Hossein Hadadian - Hafte Dige In Moghe (128).mp3
3.07M
این روزها من خطاب به روحم :
تا محرم تحمل کن .
تا محرم تحمل کن .
تا محرم تحمل کن .
🎧• #آقایامامحسین
بسم ِ رب ِ مجنون ؛
نویسندگان تمام وجود و ذوقشان را میچپانند میان برگههای دفترشان ، کتابهایشان همیشه از بقیه چاقتر است. شاید بپرسید چـرا ؟! حقیقت را درگوشی برایتان میگویم .. آنها حجم زیادی از افکار و احساسات خود را بعد خواندن هرکتاب در آن جا میگذارند. آنها مدام درحال یافتن موضوعات جدیدند ، ساعتها فکر میکنند ، فکر میکنند و فکر میکنند ! و ایدههای خود را گوشهکناری یاداشت میکنند. چشمانت را ببند ، با من همراه شو تا لحظاتی را مهمان اتاق یک نویسنده باشیم :
از جای خود بلند میشود دور اتاق قدم میزند. کنار پنجره میایستد و شاید باورتان نشود ، ولی بازهم به فکر میرود و به جستجوی خود ادامه میدهد. در نهایت چشمانش برق میزند ، او بعد از ساعتها موضوع خود را یافته است. پشت میز گوشه اتاق مینشیند دفترش را صاف میکند. انگشتانش به دور [قلم] حلقه میزنند ، اینبار او ساعتها قلم را به روی کاغذ میدواند. گاهی هم قلم او را به دنبال خودش میکشاند. شب از راه میرسد ولی چشمان نویسنده بیدار است ! غرق در واژگان میشود تا اثری را خلق کند. شاید جملاتی که قرار است التیامی باشد برای دردهایمان. خورشید طلوع میکند ، بلاخره دست از نوشتن برمیدارد. دستی به موهای آشفتهاش میکشد و با صدای بلند آنچه را که نوشتهاست میخواند ، لبخندی از سر رضایت روی لبهایش جاخوش میکند ، چشمان خستهاش را میبندد و به خواب میرود. ساعتی بعد از خواب برمیخیزد ، برای دقایقی به نوشتههایش خیره میشود. آنها را همانجا رها میکند و به زندگیاش ادامه میدهد ، زیرا کمتر کسی حاضر میشود برای خواندن آن چند برگ کاغذ وقت بگذارد . .
و اینگونه میشود که [ نویسندگی ] غریبترین هنر و البته زیباترین استعداد بشریت به حساب میآید. اصلا اهلِ قلم دنیایی دارند برای خودشان. و من ؟! من دچارم به نوشتن و متوهم به نویسندگی.
« کاٰتب متنهای غریب »
✍🏻 #موسوی
May 11