بیدفاعترین آدمِ روی زمین میشوم ، آنوقت که تصمیم میگیرم بهجای حرف زدن فقط به تماشا قناعت کنم و در سکوت بنشینم. بیخیال ؛ من همیشه دوستدارِ یک زندگی پرحادثه بودهام !
میدونستید یهسری از شهدا مثل شهید مصطفی صدرزاده ، شهید رسول خلیلی ، شهید مهدی نوروزی و ... از جانبازان فتنه ۸۸ بودن ؟! #مستند عابدان کهنز رو ببینید ، بخشی از مستند مربوط میشه به فتنه ۸۸ !
وقت اندک + درس بسیار
و میزان انبوهی درد مانع خواندن.
زندگی زیباست !
جدیدا یاد گرفتهام در شرایط و اتفاقات مختلف یک زاویه دید جدیدی را برای خودم بسازم . یعنی همیشه شرایط را جوری بسنجم که در مثبتترین حالت ممکن باشد. حقیقتا کار سادهای نیست ، اما به مراتب بهتر از بدبین بودن به عالم و آدم است. قبلتر هم سعی میکردم دید متفاوتتری نسبت به مسائل و آدمزادههای این سیارهٔ رنج داشته باشم. میتوانم بگویم اکثر اوقات موفق بودهام ولی گاهیهم از دستم در رفته است. من هیچوقت نمیتوانم ، یعنی این حق را ندارم تا هیچ بنیبشری را مورد اصابت گلولههای قضاوت خود قرار دهم. هیچوقت نمیتوانم آدمزادهای را با شناختی که چندسال ، چندماه و یا حتی چنددقیقه پیش از او داشتهام ارزیابی کنم. شاید حالا تغییر کرده باشد ، تصمیم جدیدی را گرفته باشد و جور دیگری باشد که هرگز نبودهاست ، حتی تا لحظهای پیش. ما هیچگاه نمیتوانیم بفهمیم آدمی که این ساعت و اینجا مقابل ما قرار دارد و لبهایش مدام کش میآیند و آن دندانهای سفید و براقش به ما چشمك میزنند ، دیشب چه شبی را پشتسر گذاشته است. چقدر برایش سخت بوده و در نهایت مجبور به گرفتن چه تصمیمی شده است. همانطور که بقیه نمیتوانند ما را بفهمند. از کبودی زیر چشمهایمان چه برداشتی میکنند ؟! میگذارند بهپای بیخوابی کشیدنها و خستگیهایمان یا میتوانند متوجه شوند تمام دیشب را گریه کردهایم ؟! همیشه برایم سوال بوده ، این آستانه صبر و تحمل ماست که متفاوت است یا میزان رنجی که هر یک از ما متحمل میشویم ؟! هرچه که هست ، بهنظرم ما هرگز قادر به درك کامل همدیگر نیستیم. فقط میتوانیم جوری با یکدیگر رفتار کنیم که شرایط را برای هم سخت و سختتر نکنیم. دیشب هم یکی از آن شبهای تیره و تاری بود که هر چه میگذشت بیشتر کش میآمد و به طلوعِ دوباره نمیرسید. و من در اشتباه کردنهای مکرر استادم ، اینبار هم قرصِ اشتباهی را خوردم و بعد متوجه شدم. مدتها بود چنیندردی را در چپِ سینهام تجربه نکرده بودم .
« از دیشبی که گذشت ... »
✍🏻 #موسوی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من اگر اینها را ننویسم ؛
صدای درونم هرگز خاموش نخواهد شد.
دنیا با وجود آدمهایی زیباست که در ناورانهترین روزهایت پناه میشوند ، امید میشوند و از میان زخمهایت راهشان را پیدا میکنند. این دسته از آدمزادهها خوب بلدند لبخند مُردهات را زنده کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمانت را خوب باز کن ..
اینجا غزه نیست ، کرمان است !
دشمنی دشمن هنوز هم برایت روشن نشده ؟!
#حاج_قاسم / #کرمان_تسلیت ..
خیلی چیزها را نمی شود شعر کرد ، غمهایی هست که هیچوقت هیچکس پیش دیگری از آنها حرفی نزده ، واژههایی هست که هنوز برای شرح احوال ما اختراع نشدهاند ، بیهوده باهم سخن میگوییم و انتظار فهمیده شدن داریم ، آدمیزاد عمیقاً تنهاست ..
سیدتقی سیدی .