تو تایپ کردن واقعا کندم ..

_

و به شدت وسواسی .. انگار آسمان به زمین می‌آید اگر یک وقت زبانم لال ، دو نقطه‌ام بشود سه نقطه ، فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ ها را رعایت نکنم ، که یک وقت ایموجی‌های انتخابی‌ام با هم جور نباشند و توی ذوق بزنند. اصلا کی اهمیت می‌دهد اگر به قدر کله‌پاچه مورچه خطا وجود داشته باشد ؟ در طول روز ساعت‌ها مشغول کُشتی گرفتن با صفحه کیبورد بنفش رنگ و ریزم هستم. گاهی هم از سر اجبار .. آخرِ شب‌ها نه برای من توانی باقی می‌ماند و نه برای این ماسماسک. اما باز هم ادامه می‌دهم و تند تند چیزهایی را تایپ می‌کنم. بارها می‌خوانمشان و اگر اصلاحی نیاز باشد که هست ، اصلاح می‌کنم. چشم‌هایم شروع می‌کنند به سوزش و حلقه در چشمانم اشک میزنند و من باز هم تایپ می‌کنم. برای آنکه رشته کلامم رها و فراموشم نشود ، چشم از صفحه برنمی‌دارم. خیره می‌مانم و تایپ می‌کنم. آنقدر خیره که رگ‌های چشمانم برجسته شوند و اشک‌ها سرازیر ، آنوقت دستم را می‌گذارم روی ارسال و نفسم را با هووو بیرون می‌دهم .. مگر دارم فیل هوا می‌کنم ؟! بیخودی سخت گرفته‌ایم هااا

شاید باورتون نشه ولی لیست جهیزیه‌ست :

‌ مگه کافی‌نتِ ؟! حـالا این یه بخششه .. [ در ادامه موارد داغون‌تری هم یافت میشه ] ‌

پس چرا نور از میان زخم‌ها وارد نمیشه ؟

سیدحسن نصرالله : #یواش_یواش .. @ir_mousavi

پروفایل دختر پسرای حزب اللهی از امشب :

‌ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا .. ‌

منظورت چیه ؟

من دوستت نداشتم ؟! بخاطر ویس تو مداحیم رو قطع کردم بزغاله .

کتابفروشی که شهید شد .. @ir_mousavi