قله دماوند یا دنباوند در اساطیر ایران کوه مینُوى، مرکز جهان و جایگاه ایزدمهر دانسته شده است و رویدادهاى اساطیرى و افسانهاى متعددى در این کوه که گاهی با البرز نیز یکی دانسته شده، رخ داده است. یکی از داستانهای اسطورهای آن است که کیومرث، نخستین انسان از نگاه اوستا و نخستین شهریار در شاهنامه فردوسى در دماوند مىزیسته است. منوچهر در دماوند بهدنیا آمده، ضحاک در دماوند بر جمشید چیره شد، ارمائیل، آشپز مخصوص ضحاک که هر روز مأمور کشتن دو جوان براى تهیه خوراک مارهاى روى شانه او بود، یکى را مىکشت و دیگرى را به دماوند مىفرستاد، جوانانى که از ستم ضحاک به دماوند مىگریختند، در آنجا ساکن شدند و گروه بزرگى از کوهنشینان را پدید آوردند که از اجداد کردها بهشمار آمدهاند.
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
ویدئو نوار کوچیک T7 معروفترین و تنها دستگاه پخش تصویر در دهه شصت. به این ویدئو اختصارا دستگاه می گفتن. حمل دستگاه جرم داشت و معمولا زیر صندلی ماشین، داخل ملافه، لباس و... حمل و نقل می شد.
معمولا فیلمهای هندی، بروسلی، و فیملهای قبل از انقلاب از فیلمهای ثابتی بود که همیشه همراه این دستگاه بود و در هر خونه ای پیدا می شد. تهشون هم یا شو داشت یا کارتون تام و جری.
بعدها ویدئو های نوار بزرگ جایگزین ویدئو های نوار کوچیک شد. فیلمهاشون 120 و 180 دقیقه ای بود و با سیستم LP می شد دو برابر روشون ضبط کرد. یعنی شش ساعت روی یک فیلم سه ساعته
یکی از دردسرهای این ویدوئوها کثیف شدن هدشون بود. که یا با هدپاک کن باید پاک می شدن یا اگه حرفه ای بودیم با کاغد اسکناس. یه سیستم ترکینگ هم داشتن که نویز تصویر رو می گرفت.
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
هرچه کنی به خود کنی
زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد صاحب کارش ناراحت شد وسعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود…
سرانجام صاحبکار درحالی که با تأسف بااین درخواست موافقت میکرد، ازاو خواست تا بعنوان آخرین کار ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.. نجار نیز چون دلش چندان به این کارراضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد وبا بی دقتی به ساختن خانه مشغول شد وکار را تمام کرد. زمان تحویل کلید،صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، درواقع اگر او میدانست که خودش قرار است دراین خانه ساکن شود لوازم ومصالح بهتری برای ساخت آن بکار میبرد وتمام دقت خود رامیکرد
"این داستان زندگی ماست"
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هرروز میسازیم نداریم، پس در اثر یک اتفاق میفهمیم که مجبوریم درهمین ساخته ها زندگی کنیم، اما فرصتها ازدست میروند وگاهی شاید،بازسازی آنچه ساخته ایم ممکن نباشد..
شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بریک میخ از زندگی شما کوبیده میشوند!
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
یکی از هنرهای اصیل ایرانی محسوب میشود که ریشه در نگرشهای عرفانی دارد. به نظر میرسد نگارگر ایرانی با وصف طبیعت و عناصر آن نظیر گل و بوته و درخت، تلاش میکرده تا بهشت ازلی را به نمایش درآورد، بهشتی که در ادبیات از آن با عناوینی چون چمن، بوستان، گلشن و باغ یاد شده است. به بیان دیگر نقاشی گل و مرغ ارتباط و پیوندی عمیق با ادبیات و اشعار عرفانی دارد. در عرفان اسلامی "مرغ" تجلی روح و ارتباط با ماوراء تلقی میشود. هنرمند عارف، روح خود را به مثابه مرغی میداند که به شوق دیدار معشوقش بر شاخسار گلهای بوستان که مظهری از مظاهر خداوند است مینشیند و آواز سر میدهد. گلها و بوتههایی نیز که در نقاشی گل و مرغ تصویر میشوند، یادآور باغ بهشتیاند و عمدتا شامل گل سرخ، گل صدبرگ یا زنبق میباشند که گاه در ترکیب با شکوفههای سیب، به یا بادام به تصویر کشیده شدهاند.
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
🌿🦋"صاحبدلی" روزی به "پسرش" گفت:
🌴برویم زیر "درخت صنوبری" بنشینیم.
پسر در کنار پدر "راهی" شد.
پدر دست در "جیب" کرد و مقداری "سکه طلا" از جیب خود بیرون آورد و بر زمین نهاد.
🍁 گفت: پسرم می خواهی "نصیحتی" به تو دهم که عمری تو را کار آید یا این سکه ها را بدهم که "رفع مشکلی اساسی" از زندگی خود بکنی؟
پسر فکری کرد و گفت:
پدرم بر من "پند را بیاموز،" سکه ها را نمی خواهم، سکه برای رفع "یک مشکل" است ولی پند برای رفع مشکلاتی برای "تمام عمر."
💰پدرش گفت: سکه ها را بردار...
پسر پرسید: "پندی ندادی؟!"
پدر گفت:
وقتی تو "طالب پندی" و سکه را گذاشتی و پند را بر داشتی، یعنی می دانی سکه ها را کجا هزینه کنی.!
و این؛
📝"بزرگترین پند من برای تو بود."
پسرم بدان "خدا" نیز چنین است...
اگر "مال دنیا" را رها کنی و دنبال "پند و حکمت" باشی، دنیا خودش به تو "رو می کند."
ولی اگر "دنیا را بگیری" یقین کن،
"علم و حکمت" از تو "گریزان" خواهد شد.
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
هرچه کنی به خود کنی
زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد صاحب کارش ناراحت شد وسعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود…
سرانجام صاحبکار درحالی که با تأسف بااین درخواست موافقت میکرد، ازاو خواست تا بعنوان آخرین کار ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.. نجار نیز چون دلش چندان به این کارراضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد وبا بی دقتی به ساختن خانه مشغول شد وکار را تمام کرد. زمان تحویل کلید،صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، درواقع اگر او میدانست که خودش قرار است دراین خانه ساکن شود لوازم ومصالح بهتری برای ساخت آن بکار میبرد وتمام دقت خود رامیکرد
"این داستان زندگی ماست"
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هرروز میسازیم نداریم، پس در اثر یک اتفاق میفهمیم که مجبوریم درهمین ساخته ها زندگی کنیم، اما فرصتها ازدست میروند وگاهی شاید،بازسازی آنچه ساخته ایم ممکن نباشد..
شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بریک میخ از زندگی شما کوبیده میشوند!
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
سهشنبه؛
۲ مرداد ۱۴۰۳ هجری خورشیدی؛
۲۳ ژوئیه ۲۰۲۴ میلادی؛
۱۷ محرم ۱۴۴۶ هجری قمری
🔹روز فیزیوتراپی در ایران
🔹آغاز سال طبری (تبری) (سال ۱۵۳۵ تبری)
گاهشماری تبری، نوعی از گاهشمار ساسانی است که در آن سال برابر ۳۶۵ روز و شامل دوازده ماه ۳۰ روزه بودهاست. مبداء سال تبری از دوم مرداد ۱۳۳ سال پیش از هجرت، مصادف با پادشاهی قباد ساسانی و حاکم شدن فرزندش کیوس بر تبرستان است.
🔹ضعف ایران و پیشروی روسیه در منطقه فرارود - ۱۲۳۸ ش
ناصرالدين شاه قاجار، دوم مرداد ۱۲۳۸ ه.ش تسليم نظر رجال ملیگرای وقت شد و حمزه ميرزا حشمت الدوله و ميرزا محمد قوام الدوله را مامور دفاع از مرو و نواحی اطراف آن كرد که زير تهديد روسها قرار داشتند. این رجال در هر فرصتی به ناصر الدين شاه فشار میآوردند كه مانع تصرف فرارود و به ويژه شهرهای تاريخی ايران در آن منطقه از جمله بخارا، مرو، سمرقند، خجند و ... توسط روسها شود كه مهد فرهنگ و تمدن ايرانی و ادبيات پارسی بودند. در پی صدور دستور ناصرالدين شاه به حشمت الدوله و نيز قوام الدوله که با واحدهای نظامی آماده به مرو بروند و در دفاع از منطقه به نيروهای محلی کمک کنند، باوجود اين، سران دو واحد اعزامی در نيمه راه با هم نساختند، از يكديگر جدا شدند و ماموريت انجام نشد. و روسها به تدريج منطقه فرارود را تصرف نمودند.
🔹آغاز انتشار روزنامه ایران نو به مدیریت سید محمود شبستری آذربایجانی ملقب به ابوالضیاء در تهران - ۱۲۸۸ ش
🔹محمدولی خان سپهدار تنکابنی از رئیس الوزرائی عزل شد و مجلس شورای ملی صمصام السلطنه بختیاری را به رئیس الوزرائی تعیین نمود - ۱۲۹۰ ش
🔹زادروز زندهیاد فخری نیکزاد، گوینده و مجری مطرح رادیو و تلویزیون ملی ایران و یکی از گویندگان اصلی برنامه گلها در تهران - ۱۳۲۰ ش
🔹زادروز زندهیاد جلال مقامی، دوبلور، گوینده، مدیر دوبلاژ، مجری و بازیگر مطرح و مجری برنامهٔ مشهور دیدنیها و همسر زندهیاد رفعت هاشمپور دوبلور در تهران - ۱۳۲۰ ش
🔹طبق تصويبنامه هيئت وزيران كليه كارمندان پيمانی، حكمی، روزمزد، قراردادی كارمندان رسمی دولت شناخته شدند و بر اساس سوابق آنها رتبه اداری گرفتند - ۱۳۲۵ ش
🔹زادروز منیرو روانیپور نویسنده و رماننویس مطرح ایرانی - آمریکایی و همسر بابک تختی، پسر جهان پهلوان غلامرضا تختی در بوشهر - ۱۳۳۱ ش
🔹زادروز سیّد عطاءالله مهاجرانی، سیاستمدار و نویسنده مطرح، نمایندهٔ مردم شیراز در دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی، معاون امور حقوقی و مجلس نخستوزیر میرحسین موسوی، معاون امور حقوقی و مجلس رئیسجمهور هاشمی رفسنجانی، عضو سابق شورای سیاستگذاری صداوسیما و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دورهٔ اول ریاستجمهوری سید محمد خاتمی، عضو سابق هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس، مشاور رئیس جمهور خاتمی و رئیس مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها و سخنگوی دولت خاتمی و همسر جمیله کدیور در اراک - ۱۳۳۳ ش
🔹زادروز ارژنگ کامکار نوازنده مطرح تمبک، نقاش و از اعضای گروه موسیقی کامکارها در سنندج - ۱۳۳۵ ش
🔹زادروز شهرام آذر مشهور به سَندی، خواننده، آهنگساز، تنظیمکننده و نوازندهٔ کیبورد در آبادان - ۱۳۳۶ ش
🔹زادروز بهمن هاشمی با نام اصلی اکبر حسین میرزاهاشمی صداپیشه، گوینده، بازیگر، دوبلور و مجری مطرح تلویزیون در تهران - ۱۳۴۱ ش
🔹صدور اعلامیه مشترک علما در تأیید مرجعیت آیتالله سید روح الله خمینی - ۱۳۴۲ ش
🔹زادروز سیروس کهورینژاد بازیگر مطرح سینما و تلویزیون در بندرعباس - ۱۳۴۲ ش
🔹زادروز شقایق فراهانی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون و دوبلور، دختر بهزاد فراهانی و فهیمه رحیمنیا و خواهر گلشیفته فراهانی در تهران - ۱۳۵۱ ش
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
کتک زدن مردم توسط مامورین حکومتی
سولتیکف در کتاب مسافرت به ایران که در عهد محمدشاه قاجار و حاجی میرزا آقاسی به رشته تحریر درآمده است، طرز رفتار مامورین حکومتی را با مردم چنین شرح می دهد:
«لباس پوشیده با چهار فراش[نوکر] برای گردش در بازار رفتم، مجبور شدم که از فعالیت نوکرها جلوگیری کنم. زیرا با ضربه چماق و لگد اشخاصی را که در سر راه ما بودند از پای درمی افکندند....[چون] چند روز قبل از رسیدن ما، گدای بی سروپای بدبختی، دست به جانب یکی از اعیان دراز کرده بود، توسط فراش ها خوب کتک خورده بود.[به خاطر همین] حتی پیرمردان را از سر راه من دور می کردند، یا ریش آنها را می کشیدند یا مشت به صورت آنها می کوفتند، زیرا به هر صورت باید عبور یک مرد متشخص تاثیر خود را بخشیده و به ضرب چوب معلوم گردد.... من واقعا از این سر و صدا و از این توفان ضربات که موجد[پدید آورنده] بی گناهش من بودم گیج شده بودم.»
منبع: مسافرت به ایران، الکسیس سولتیکف، ترجمه محسن صبا، ص۵۹
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
کتک زدن مردم توسط مامورین حکومتی
سولتیکف در کتاب مسافرت به ایران که در عهد محمدشاه قاجار و حاجی میرزا آقاسی به رشته تحریر درآمده است، طرز رفتار مامورین حکومتی را با مردم چنین شرح می دهد:
«لباس پوشیده با چهار فراش[نوکر] برای گردش در بازار رفتم، مجبور شدم که از فعالیت نوکرها جلوگیری کنم. زیرا با ضربه چماق و لگد اشخاصی را که در سر راه ما بودند از پای درمی افکندند....[چون] چند روز قبل از رسیدن ما، گدای بی سروپای بدبختی، دست به جانب یکی از اعیان دراز کرده بود، توسط فراش ها خوب کتک خورده بود.[به خاطر همین] حتی پیرمردان را از سر راه من دور می کردند، یا ریش آنها را می کشیدند یا مشت به صورت آنها می کوفتند، زیرا به هر صورت باید عبور یک مرد متشخص تاثیر خود را بخشیده و به ضرب چوب معلوم گردد.... من واقعا از این سر و صدا و از این توفان ضربات که موجد[پدید آورنده] بی گناهش من بودم گیج شده بودم.»
منبع: مسافرت به ایران، الکسیس سولتیکف، ترجمه محسن صبا، ص۵۹
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
پل کِلَههُر، یا پل کِلَهُر مربوط به سدهٔ ۴ه.ق است و درشهرستان پلدختر،بخش معمولان،روی رود کشکان واقع شده واین اثردرتاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ با شماره ثبت ۲۵۸۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.این پل درسیل فروردین۱۳۹۸ آسیب جدی دید.این پل که مشهور به پل مَمُولو است به فاصله حدود ۵۶ کیلومتری شمال شرقی پل دختر درشمال شهر معمولان قرار دارد،ومربوط به دوران ساسانیان است که توسط بدر بن حسنویه یکی از پادشاهان آل حسنویه ترمیم شد. درزبان لری بز کوهی را کَل مینامندوچون بزکوهی از کوه پائین بیاید آن را هُر میگویند (پائین آمدن=هُر). بعضاً به اشتباه آن را کلهرت میگویند که اشتباه است، چون ساکنین منطقه اکثراًازطایفههای بالاگریوه هستند ودر گویش لری بالاگریوهای واژه کلهُر صحیح است. تاریخچه پل کِلَههُر این پل در ورودی شمالی شهرمعمولان ازتوابع شهرستان پلدختر واقع شدهاست وپایههای آن به صورت بیضی شکل میباشند؛ ازویژگیهای منحصر به فردآن میتوان به وجودسکویی در داخل دوپایه اصلی پل نام بردکه این سکو از ۱۲پله ساخته شده وکاربرد آن دقیقاً روشن نیست ولی احتمالاً به عنوان پشت بندازآنها استفاده میشدهاست.
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
شهر نشتیفان در جنوب شرقی خواف در استان خراسان رضوی قرار دارد و بهخاطر آسیابهای بادی قدیمیاش مشهور است.
نام این شهر از دو جزء «نش» بهمعنی نیش و «تیفان» بهمعنی توفان تشکیل شده است. وزش بادهای موسمی منطقه سیستان که همه ساله بهمدت حدود ۱۲۰ روز ادامه دارد، موقعیت بیبدلیلی برای ابداع آسیابهای بادی منحصربفرد در این شهر بوجود آورده است. مردم محلی آسیاب بادی را «آس باد» مینامند.
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh
گردشگران خارجی در حال دیدن و خرید فرش دستبافِ ابریشمیِ شهر ری، سال ۱۳۴۶...
#فرش_اصيل_ايرانى
🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇
@iran_Tarikh