بانو کاساندان دختر فرناسپه از خاندان هخامنشی بود. وی از اصالت ایرانی برخوردار بود. او همسر و همفکر بزرگ مردی به نام کوروش بود. کوروش بزرگ در طول زندگی خود فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت. کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید. کوروش کاساندان را بسیار دوست میداشت.هنگام مرگ کاساندان در بابل ۶ روز عزای عمومی اعلام شد. مقبره کاساندان در پاسارگاد ، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ می‌باشد. پس از کورش بزرگ او نخستین شخصیت قدرتمند کشور بزرگ ایران بود. کاساندان ملکه 28 کشور آسیائی بود كه کورش بزرگ بر آنها پادشاهی می کرده است. از وی با نیکی و بزرگ منشی یاد می کرده اند. کاساندان ملکه ایران ۵ فرزند با نام های کمبوجیه ، بردیا ، آتوسا ، رکسانه و ارتیستونه داشت. پسر بزرگ کمبوجیه دوم، مصر را به امپراتوری هخامنشیان افزود. بردیا نیز مدتی کوتاه بر تاج تخت نشست. اما آتوسا را بی‌شک باید با دیدی دگر نگریست. داریوش بزرگ او را به همسری خویش برگزید. و فرهیختگی و درایت آتوسا در تمام طول تاریخ زبانزد شد. 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

❌شکم و پهلو داری سه سوته آبش کن😳😳 👈خیلی برام آزار دهنده بود که پهلو دارم حالم از خودم بهم میخورد🤮 واقعا 👈یک مدت هم سردی معده (غلبه بلغم )داشتم خیلی اذیت میشدم 😔 💥تا اینکه رفیقم یه کانالی بهم معرفی کرد😍 باورتون نمی‌شه برای درمان مراجعه کردم بهشون خدا خیرشون بده کارشون حرف نداره👌☺️ ✅البته برای درمان #یبوست،#خستگی و#کسلی،#کبدچرب و.. کلی راهکار دارن که معجزه می‌کنه براتون 🤩 فقط کافیه عضو کانالشون 👇بشید و نتیجه روببینید👌 https://eitaa.com/joinchat/1151074877C928f729d59

گل که باشی؛ باغبانها دست چینت میکنند سنگ باشی میتراشند و نگینت میکنند... هرگز از این پیله تنهایی ات غمگین نباش؛ روزگاری میرسد؛ فرش زمینت میکنند!!! چوب خشکی در بیابان باش؛ اما مرد باش چوب نامردی اگر در آستینت میکنند... ای درخت پیر؛ بر این شاخه ها دل خوش نکن چون که با دست تبر؛ مطبخ نشینت میکنند نیشخند دوستان از زخم دشمن بدتر است آشنایان بیشتر اندوهگینت میکنند... 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

فکر می‌کنید این خانم داره چیکار می‌کنه؟🥸 قبلنا که آلارم نبود یه سری خانم و آقا وظیفه داشتن با فوت کردن سنگ به سمت پنجره‌های مردم، اونا رو بیدار کنن توی ایران هم با بوق و اینا همین کار رو می‌کردن. مخصوصا حموم عمومی‌ها توسعه دهنده این کسب و کار بودن :) 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

عکس تاریخی عده ای از مردم تهران، حدود 1300 خورشیدی، دوران کمبود غذا در جنگ اول جهانی 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

‏در قیامت چون نمازها را بیارند در ترازو نهند، و روزه ها را همچنین، اما چون محبت را بیارند محبت در ترازو نگنجد، پس اصل محبت است... ‏⁧فیه ما فیه ⁩ ‏⁧ مولانا ⁩ 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

‍ جیران دختری زیبا روی ،اهل تجریش بود.او به مانند مردان اسب سواری می کرد وبه شکار می رفت. دریکی از همین شکارگاه ها، ناصرالدین شاه به او دل باخته وبعد از مدتی اورا به همسری برگزیده بود. جیران از شاه دوپسر داشت که هردو ولیعهد خوانده شدند ولی هردو در کودکی ازبین رفتند. خود جیران هم در جوانی به بیماری مرموزی مبتلا گشت و فوت کرد. ناصرالدین شاه تا آخرین لحظه بربالین او اشک می ریزد وتا آخر عمر هم لقب اورا که فروغ السلطنه بوده به هیچکدام از همسرانش نمی دهد. ودر آخربیت شعری از ناصرالدین شاه قاجار: رفتیم از این جهان ونداریم هیچ چیز الا دل ربوده ی عشاق، بار بار تصویر واقعی مربوط به جیران (فروغ السلطنه) 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

‍ تخریب ایوان مدائن! هنگام پایه گذاری شهر بغداد در سال ۱۴۶ هجری ، هزینه آن بر خلیفه گران آمد. در آن هنگام ابو ایوب موریانی به خلیفه پیشنهاد کرد که کاخ خسرو را ویران کند و سازه های آن را برای ساخت بغداد بکار برند، منصور با خالد برمکی که وزیرش بود به رایزنی پرداخت. خالد خلیفه را از این کار بازداشت و گفت هزینه ویران کردن کاخ خسرو سنگین و از سودش بیشتر خواهد بود.. منصور عباسی برآشفت و گفت تو از ایرانیان پشتیبانی می کنی و به ایرانیگری دلبسته ای. پس ویران کردن ساختمان تیسپون آغاز شد اما هزینه آن چنان سنگین شد که خلیفه فریبکار عباسی پشیمان گردید و دست از کار کشید. این بار خالد برمکی به خلیفه گفت: کاری را که آغاز کرده ای را باید به پایان برسانی وگرنه خواهند گفت کاخی را که ایرانیان برپا کرده اند تو حتی توان ویران کردن آن را نداشتی... ولی خلیفه که هزینه را سنگین میدید دست از تخریب کاخ مدائن برداشت. 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

بسیار جالب! شهریار در یکی از سمینارها و شب شعری که در شیراز به مناسبت بزرگداشت سعدی و حافظ برگزار میگردد دعوت میشود. در آن سمینار شهریار غزل زیبایی میخواند که همه مبهوت میشوند. یک دختر دانشجوی رشته ادبیات از دانشگاه شیراز بلند میشود و مقاله ای در توصیف شهریار میخواند و او را شهریار مسلم غزل میخواند. دختر در پایان جلسه نزد شهریار میرود و خیلی زیاد از شهریار تعریف مینماید و میگوید که من عاشق و شیفته شما و این غزلتان شده ام. شهریار از دختر میپرسد نام شما چیست؟ دختر میگوید غزاله شهریار فی البداهه این تک بیت را میگوید: شهریار غزلم خواند غزالی وحشی چه خوش است با غزلی صید غزالی کردم 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

شستشوی لباس و ظروف با شیرفشاری در یکی از محله های فقیرنشین تهران ۱۳۵۴ خورشیدی 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

روزها گذشت. من دوچرخه‌ام را در زیرزمین خانه قایم کردم تا هیچ کس نتواند آن را بدزدد. مدادرنگی‌هایم را در جامدادی گذاشتم تا خدای نکرده گم نشوند. لباس‌های عیدم را در کمد گذاشتم تا دست هیچ‌کس به آنها نرسد. توپ فوتبالم را توی توری گذاشتم و به دیوار زدم تا هیچ‌کس آن را برندارد. عروسک‌هایم را در ویترین گذاشتم تا مبادا خراب شوند. روزها گذشت و سال‌ها گذشت. من از همه داشته‌های کودکی‌ام به خوبی مراقبت کردم اما نمی‌دانم کدام روز، کدام سال، چه کسی از کجا آمد و روزهای کودکی‌ام را برد؟ 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh

🎥 او را نماد دفاع از تشیع می‌دانند! #فرزند_ایران 🇮🇷  🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان👇 @iran_Tarikh