امام علی علیه السلام:
حیا، وسیله ای به سوی همه زیبایی هاست.
بحار الانوار، ج 77، ص211
#حدیث
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
خب، مگر قرار نبود مثل زمان شاه شما عرقتان را بخورید ما هم هیاتمان را برویم و هرکس به عقاید دیگری احترام بگذارد! دروغ بود؟ شما که برهنه شدید، به هدفتان رسیدید. حال هدف از این توهینها چیست؟ مگر مذهبی های سکولارِ صورتی نمیگفتند همه کنار هم باشیم! تحمل کنیم! مگر جناب شایان مصلح و امثال او تئوری ندادن در حکومت سکولار حتی همجنسبازها هم آزادند!
دنبال چه هستید؟
دنبال رسوایی بی نهایت
همه دار و ندار این ملت، محبت و ارادتشان به اهل بیت علیهم السلام است. همان را هم میخواهید بگیرید!
کسانیکه این ایام شعار این جماعت را برای جامعه ایرانی ذره ای باور کرده بودند حالا ببینند.
برای امثال حمید علیمی ها بفرستید
بفهمند معنای اینکه اگر شیعه در حکومت و قدرت حتی بصورت نسبی نباشد چه خواهد شد
برای آن سخنران و مداح بفرستید که آن ایام ژست روشنفکری گرفته بودند
برای محرم
برای اربعین
برای سالگرد برنامه دارند
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊شهید مدافع حرم " #جواد_کوهساری
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 بیاحترامی به آئینهای عزاداری و توهین به جایگاه محرم در دستور کار شبکه صهیونیستی اینترنشنال
🔹 با نزدیک شدن به ایام عزاداری محرم شبکه اینترنشنال سناریوی خطرناکی را برای ایجاد آشوب مطرح میکند و با این طرح اعتقادات مذهبی ایرانیان را نشانه رفته است.
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
پیام تشکر رهبر انقلاب به مناسبت قهرمانی تیم ملی والیبال جوانان در جهان
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی، از تیم ملی والیبال جوانان جمهوری اسلامی ایران به مناسبت قهرمانی در جهان تقدیر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمه تعالی
جوانان عزیز قهرمان والیبال
دل ملت ایران را با بازی خوب خود شاد کردید. از همهی شما متشکرم.
سیّدعلی خامنهای
۲۶ تیرماه ۱۴۰۲
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ تکان دهنده پیرامون نگاه به نامحرم و ارتباط با نامحرم
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
🔴 تمجید داریوش ارجمند از آیت الله رئیسی
♦️داریوش ارجمند، بازیگر تلویزیون:ایران این روزها در چند قرارداد جهانی و منطقهای شریک است که این فعالیتها مهم و از برکت وجود آقای رئیسی این سید بزرگوار است. خداوند حفظش کند.
♦️برخلاف همه بوق و کرنا و تبلیغات خارجی، فعلا به برکت وجود آقای رئیسی در خاورمیانه تک و بزرگ هستیم.
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
💢 بانوی ایرانی کاشف پادزهر قرص برنج، دانشمند برتر جهان شد
🔹 فاطمه فرجادیان دانشمند ۴۳ ساله با دکترای رشتهٔ شیمی پلیمر از دانشگاه شیراز بهتازگی دانشمند برترِ جهان شناخته شد.
🔹 کشف پادزهر قطعی قرص برنج که در مرحلهٔ کارآزمایی بالینی است توسط این دانشمند ایرانی صورت گرفته است.
🔹 این دانشمند با ترکیبات جدید توانسته محصولات دارویی جدید تولید کند که این ترکیبات استفادهشده در پروژهها دارای ساختار نوآورانه بودهاند.
🔹 او در مورد مهاجرت گفته که فرصتش چند باری برای من هم فراهم شده اما بهخاطر احساس مسئولیتپذیری در شغل محولشده و دِینی که به وطن دارم از آن صرفنظر کردم.
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
سال گذشته سیده شهلا در آذربایجان امنیت جانی خودش و فرزندانش را در مقابل رژیم صهیونیستی علیف با نصب پرچم مقدس امام حسین ع بر سر در خانه اش به خطر انداخت
بی معرفتی است ما در اوج امنیت ، بی تفاوت باشیم
خصوصا که عده ای امسال بنا را بر مقابله با شعائر گذاشته اند
#هر_خانه_یک_پرچم
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
روایتگر واقعی از میادین جنگی
🔹شهید محمد مهدی لطفی نیاسر دورههای مختلف روایتگری شهدا را با موفقیت گذراند و توانست با کسب درجه مربیگری روایتگری دورههای بسیاری را در مناطق جنگی برگزار کند.
🔹از علاقهمندیهای شخصی شهید لطفی میتوان به مطالعه سرگذشت شهدا، شعر و کتابهای استراتژیک، تدریس در دانشگاه، شرکت در هیأتهای مذهبی، خوشنویسی، معاشرت با خانواده و بازی با فرزندان، تیراندازی و آموختن زبانهای مختلف مانند انگلیسی، عبری و عربی در گویشهای مختلف عراقی و شامی و… اشاره کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ کامالا هریس معاون رئیسجمهور آمریکا بدون روتوش؛ اگر جمعیت دنیا را کاهش دهیم بچههای ما در آینده آب و هوای تمیز تری خواهند داشت!
🔹 آخه! دیدین دربارشون اشتباه فکر می کردیم؟! این همه جنگ و تحریم که راه میندازن برای اینه که به فکر آینده بچه هاشون هستن! دارن جمعیت رو کاهش میدن تا آب و هوا تمیز بشه!
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
بسم رب العشق #قسمت هشتاد وپنجم #علمدار_عشق روزها از پی هم میگذشتن و من همچنان کنار مرتضی تو بیم
بسم رب العشق
#قسمت هشتاد وششم
#علمدار_عشق
یک ماهی میشد مرتضی تو بیمارستانه
رفتم نماز خونه نمازمو خوندم و برگشتم وارد اتاق شدم که خانم دکتر ارغوانی دیدم
-سلام خانم دکتر
~~سلام عزیزم
داشتم به آقامرتضی میگفتم که دیگه مرخصه
-إه چه عالیه
ممنونم بابت زحماتون
وظیفه ام بوده
به مرتضی کمک کردم لباساشو پوشید
سوار ماشین شدیم داشتم ماشینو روشن میکردم
که مرتضی گفت
سادات لطفا زنگ بزن مائده سادات و زینب سادات بیان خونه ما
تا هم امانتی هادی بهش بدم هم سفارشو
فقط بگو دم غروب بیاد
قبل از خونه هم برو مزار هادی
-چشم قربان
به سمت قزوین حرکت کردیم ورودی شهر ردکردیم ماشینو به سمت مزارشهدا کج کردم
میدونستم مرتضی میخاد الان تنها با هادی سایر همرزماش باشه
تو اون عملیات ۱۳۰نفر از سراسر کشور شهیدشدن
که ۱۰تاشون قزوینی بودن
یادمه تو اون هاله زمانی ما هرروز شهید داشتیم
البته من به خاطر مرتضی فقط تو مراسم برادرزاده جوانم حاضر شدم
نزدیک مزارشهدا که شدیم
به مرتضی گفتم
من میرم پیش شهیدم تو راحت باشی
+ممنونم
یهو باد وزید
همزمان که چادرم به بازی گرفت
ومن فکرمیکردم قشنگترین صحنه دنیاست
آستین خالی مرتضی تکون خود،
دلم خالی شد
چه ابوالفضلی شده
آستین خالی بوسیدم
گفتم بوی حضرت عباس میدی آقا
ازش دورشدم
یه نیم ساعت بعد
رفتم پیشش
چونـ ممکن بود هیجانی بشه
و این براش خیلی ضرر داشت
-آقا بریم خونه ؟
+بله بی زحمت برو خونه
الانا دیگه مهمون کوچولومون میرسه
وارد خونه مرتضی اینا شدیم
صدای زهرا و علی آقا بلندشد خوش اومدی فرمانده
مرتضی خندید گفت شرمنده اخوی من حاج حسین علمدار نیستم
خطات قاطی کرده برادر
بعد رو به زهرا گفت مجتبی کجاست؟
به مادر زنگ زدی کربلا رسیدن یا نجف اشرف هستن؟
زهرا:مادراینا که هنوز نجف اشراف هستن
مجتبی هم رفته سپاه ببینه با اعزامش به سوریه موافقت میشه
+صبح زنگ زدم به یکی از بچه ها گفت
به احتمال ۹۹درصد یه هفته دیگه بعنوان معاون تیم پزشکی اعزام بشه
-خب خداشکر
آقامجتبی هم داره به عشقش میرسه
مرتضی جان یه ذره استراحت کن تا سادات اینا بیان
چشم فرمانده
یه نیم ساعتی میگذشت
صدای زنگ در بلندشد
سلام عزیزعمه
زینب ماشاالله بزرگ شدی
(مائده سادات ): سلام عمه
آره دیگه دخترم الان ۲ماهه ۷روزشه
-بیا تو عزیزم
عمه آقا مرتضی کجاست؟
- تو اتاق الان صداش میکنم
در زدم وارد اتاق شد
- إه بیداری بیا سادات اینا اومدن همسری
+الان میام
مرتضی زینب سادات به سختی بغل گرفت
بعداز احوال پرسی نشست
+مائده خانم
من لایق شهادت نبودم
موندم تا عکسای رفقام و جای خالیشون دلم آتیش بزنه
هادی وقتی میخاست بره شناسایی منقطه مسکونی حمص
این انگشتر داد تا بدم به شما و گفت
هروقت ساداتش بزرگ شد اینو بدید بهش و بگید بابا خیلی دوست داشت
ازم خاست بهتون بگم مراقب چادرتون باشید
و زینبشو واقعا زینب تربیت کنید
مائده خانم هادی حتی لحظه آخرم به یاد شما بود
اینم انگشتر امانتی سیدهادی
با اجازتون
آقا مرتضی هادی من چطوری شهیدشد؟
چرا نذاشتن در تابوت باز کنم
مثل سیدالشهدا
چون تو اون تابوت فقط یه سر بود
برای همین اجازه ندادن
اومدم پشت مرتضی برام اتاق
که گفت لطفا تنهام بذار سادات
با زهرا به سمت مائده دویدیم
مائده انگشتر به سینه اش چسبونده بود
هادی خیلی بی انصاف
من انقدر بد بودم که حتی بهم اجازه ندادی لحظه آخر ببینمت
بی انصاف منو با یه بچه ۷تنها گذاشتی رفتی پیش عممون
هادی دلم برات تنگ شده
من میترسم نتونم زینب خوب بزرگ کنم
هادی دوماهه ندیدمت
نمیخای بیای خوابم بی معرفت
پاشد زینب سادات بغل کرد
-مائده کجا داری میری عزیز عمه
میخام برم پیش هادی
باشه صبرکن خودم میبرمت تو حالت خوب نیست
زهراجان مراقب مرتضی باش
سر کوچه یه ماشین شبیه ماشین پسرعموم دیدم
-مائده اون ماشین پسرعمو بود
نمیدونم عمه
من حواسم نشد
مائده بردم مزارشهدا
وای که حرفای این دختر دل آتیش میزدا
دست میکشید رو مزار هادی میگفت
درد نداشتـ لحظه ای سرتو بریدن
مادرمون اومده بود پیشت
سرتو به دامن گرفته بود
-مائده پاشو بسه دختر
خودتو اذیت میکنی
ببین زینب ترسیده
بیا بریم خونه داداش اینا تو بذارم اونجا خیالم راحته
مائده گذاشتم خونه برادرم
خودم برگشتم خونه مرتضی اینا
زهرا با قیافه بهم ریخته در باز کرد
-زهرا چی شده
""زن عموت اینجا بود
به داداشم زخم زبون زد
داداش هم تا مجتبی اومد گفت منو برسون تهران
الان که به مجتبی زنگ زدم گفت خودش داره برمیگرده
داداش برای اهواز بلیط گرفته
-میدونم کجا رفته
الان میرم به سیدمحسن میگم منو برسونه تهران
نویسنده بانو.....ش
ادامه دارد⬅️⬅️