eitaa logo
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
5.9هزار دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
21.6هزار ویدیو
224 فایل
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن 📞ارتباط با خادم کانال 👇👇 @diyareasheghi
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️سوال میکنند که فرقه شیرازی چه فرقه ای است و چه عقایدی دارد؟ چکیده افکار این فرقه، خلاصه کردن #اسلام در 4 چیز است:👇 1️⃣ ثواب داشتن #قمه زنی! (نتیجه: معرفی مذهب #شیعه بعنوان مذهب #خشونت و خونریزی در شبکه های جهانی و ذهن غیرمسلمانان) 2️⃣ #عزاداری پی در پی و #افراطی و دائمی ایام محسنیه و کاظمیه و.. (نتیجه: معرفی #شیعه بعنوان مذهب #عزا و ایجاد دلزدگی در جامعه) 3️⃣ توهین و #لعن مقدسات #اهل_سنت (برای شعله ور نگهداشتن جنگ شیعه و سنی و فتنه های مذهبی) 4️⃣ مخالفت با جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت #ضداسرائیلی (لیدر این فرقه که یک "آیت الله قلابی به اسم شیرازی است"! حتی یک جمله علیه جنایات #اسرائیل ندارد. و جالب است بدانید در #عربستانی که همه شیعیان خود را میکشد، فعالیت این فرقه آزاد است!) 👈 از اینرو، این فرقه #شیعه_انگلیسی یا #شیعه_اسرائیلی خوانده میشود. ═════🇮🇷════ 🌐 @Iran_Iran
*شاه کار حاج * *داعش نابود شد،اما نیومده بود برای نابود شدن!* داعش را نساخته بودن که برای یه سال و دو سال و چند سال! داعش تجهیز شده بود برای ماندن، برای بودن! 🤔 رفته بود تل‌آویو زیر نظر ، آموزش سخن وری و حکومت داری دیده بود! اومده بود که حکومت کنه! 🏻اسمش: دولت اسلامی عراق و شام بود ،،،،دولت بود دوووولللتتت ، دقت کن دولت بود دولت نیاز به عقبه فکری عقیدتی سیاسی نظامی و امنیتی داره! 🏻فقط عربستان 50 میلیارد دلار پول نقد داده بود! 🏻امارات متحده 50 میلیارد دلار پول داده بود! 🏻کویت و قطر و بحرین هم همینطور! 🏻غول ترین سرویس های جاسوسی دنیا: موساداسرائیل انگلیس باMI6 آمریکا مسئول تغذیه اطلاعاتی و امنیتی داعش و بودن! 🏻اردن محل آموزش اینا بود! 🏻ژاپنِ با ته فرهنگ انسانیش،چند صدتا تویوتا داده بود! 🏻فرانسه سلاح اتوماتیک میداد! 🏻ترکیه مسول ترانسفر و نقل انتقال نیروی انسانی و ادوات بود! 🏻آمریکا،تجهیز نظامی تسلیحاتی مستقیم میکرد،مخوف ترین تجهیزات نظامی از آسمان براشون هلی برن میشد! 🤔🤔از کجاش بگم؟ 🏻جدیدترین نسل موشک های ضد زره را میدادن،قیمت این موشک ها آنقدر بالاست، گاهی از قیمت اون تانکی که میزدن گرون تر در میومد! با ضد زره تاو، آدم میزد! میدونی یعنی چی :آدم! اینا رو میفهمید یا نه؟ فرمانده میدان و خط شکن هاشون ریش قرمزهای بودن! برید تو یکی از این کنسرت ها،صدتا روشنفکر و بیارید به خط کنید یه ریش قرمز چچنی بزارید جلوشون! از اون اولی تا اون آخری، صد تاشون شلوار هاشونو خیس میکنن! همینایی که فقط ادعا دارن و طلبکارن! 🏻تو یه فقره جنایت عراق، 1700 نفر را در یه روز سلاخی کردن! داعش این بود! 🏻داعش یه شبه از تو لپ لپ در نیومده بود 🏻ادوارد اسنودن پیمانکار nsa رسماً گفت داعش محصول پروژه ای به اسم در سرویس های اطلاعاتی غرب بود! در کتاب گزینه های دشوار، رسماً گفت داعش را ما ساختیم و برای رسمیت دادن به اون شخصا به 120 کشور سفر کردم! رسماً گفت داعش را اوباما ایجاد کرد! 🏻🏻داعش این بود! کل دنیای کفر و الحاد و نفاق تمام ظرفیت شونو آوردن تو میدان ، تا غروب عاشورای 61 هجری رو تکرار کنند! اما! 🏻اما فکر اینجاشو نکرده بودید آقای اتاق فکر سازمان سیا و اتاق عملیات پنتاگون! خوردید به سد محکم انقلاب ایران خوردید به تور شیر بچه های حیدر کرار دلاور مردان دلیران اسلام یلان افغانستان پاکستان عراق تنتون به تن نخورده بود؟ 🏻حالا ماییم و نابودی داعشیون. حالا باید بیشتر بفهمی سردار سلیمانی و شهدای مدافع حرم چه کردند؟! باید بفهمی چرا دشمن عقده سپاه پاسداران ما را کرده ؟! چرا میگن فشار بیاریم تا ایران نیروهاش را از سوریه بیاره بیرون. ⛔باید بفهمی کل ماجرا از اول تا آخر زدن عقبه های انقلاب اسلامی تو منطقه بوده تا بعدش بیان سروقت ایران.⛔ حالا باید بیشتر بفهمی هر چه پول تو سوریه خرج کردیم ❌ نفعش را صدها برابر بردیم ❌. باید بفهمی تا فریب شایعات دروغ bbc انگلیس را نخوری. باید به سیاست عالمانه رهبر عزیز انقلاب افتخار کنیم. خیلی ها گفتن کار سوریه تمومه ، اما رهبری فرمود مقاومت کنین شما پیروز خواهید شد. لطفا انتشار بدهید.☝ من سپاهیم 🌐 @Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وجود مذهب وآموزش احکام آن و فعالیت مدارس علوم دینی دختران وپسران را در عربستان به رسمیت شناخت👌🚩 ⭕️ از این به بعد شیعیان عربستان به راحتی می توانند محافل و مجالس خودشان در مساجد وحسینیه ها را آزادانه اجرا کنند، حتی در عربستان کتب شیعه تدریس شود. ⭕️ این هم یکی دیگر از افتخارات دولت جمهوری اسلامی ایران ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
آخر اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش رو زد و من به تک تک اونها گوش کردم و قرار شد روی پیشنهادش فکر کنم وقتی از سر میز بلند شدم لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد - هر چند نمی دونم پاسخ شما به من چیه اما حقیقتا خوشحالم بعد از چهار سال و نیم تلاش بالاخره حاضر شدید به من فکر کنید از طرفی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم ولی می ترسیدم که مناسب هم نباشیم از یه طرف، اون یه تازه مسلمان از سرزمینی با روابط آزاد بود و من یک دختر ایرانی از خانواده ای نجیب با عفت اخلاقی و نمی دونستم خانواده و دیگران چه واکنشی نشون میدن برگشتم خونه و بدون اینکه لباسم رو عوض کنم بی حال و بی رمق همون طوری ولا شدم روی تخت - کجایی بابا؟حالا چه کار کنم؟ چه جوابی بدم؟ با کی حرف بزنم و مشورت کنم؟ الان بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیم بهت احتیاج دارم بیای و دستم رو بگیری و یه عنوان یه مرد، راهنماییم کنی بی اختیار گریه می کردم و با پدرم حرف می زدم چهل روز نذر کردم اول به خدا و بعد به پدرم توسل کردم گفتم هر چه بادا باد امرم رو به خدا می سپارم اما هر چه می گذشت محبت یان دایسون، بیشتر از قبل توی قلبم شکل می گرفت تا جایی که ترسیدم - خدایا! حالا اگر نظر شما و پدرم خلاف دلم باشه چی؟ روز چهلم از راه رسید تلفن رو برداشتم تا زنگ بزنم قم و بخوام برام استخاره کنن قبل از فشار دادن دکمه ها نشستم روی مبل و چشم هام رو بستم - خدایا! اگر نظر شما و پدرم خلاف دل منه فقط از درگاهت قدرت و توانایی می خوام من، مطیع امر توئم و دکمه روی تلفن رو فشار دادم " همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم بر تو نیز روحی را به فرمان خود، وحی کردیم تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرا دادیم که به وسیله آن هر کسی از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم و تو مسلما به سوی راه راست هدایت می کنی " سوره شوری آیه 52 و این پاسخ نذر 40 روزه من بود تلفن رو قطع کردم و از شدت شادی رفتم سجده خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه اما در اوج شادی یهو دلم گرفت گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد وقتی مریم عروس شد و با چشم های پر اشک گفت با اجازه پدرم بله هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد هر دومون گریه کردیم از داغ سکوت پدر از اون به بعد هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم - بابا کی برمی گردی؟ توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره تو که نیستی تا دستم رو بگیری تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زیونت بشنوم حداقل قبل عروسیم برگرد حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک هیچی نمی خوام فقط برگرد گوشی توی دستم ساعت ها، فقط گریه می کردم بالاخره زنگ زدم بعد از سلام و احوال پرسی ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه بالاخره سکوت رو شکست - زمانی که علی شهید شد و تو تب سنگینی کردی من سپردمت به علی همه چیزت رو تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی بغض دوباره راه گلوش رو بست حدود 10 شب پیش علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد گفت به زینبم بگو من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم توکل بر خدا مبارکه گریه امان هر دومون رو برید - زینبم نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست جواب همونه که پدرت گفت مبارکه ان شاء الله دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد تمام پهنای صورتم اشک بود همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم فکر کنم من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت عروس و دامادهر دو گریه می کردن توی اولین فرصت، اومدیم ایران پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن ، مراسم ساده ای که ماه عسلش ، سفر 10 روزه مشهد ، و یک هفته ای جنوب بود، هیچ وقت به کسی نگفته بودم ، اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه ، توی فکه ، تازه فهمیدم ، چقدر زیبا ، داشت ندیده ، رنگ پدرم رو به خودش می گرفت ، با صلوات به روح پاک ومطهر طلبه شهید گمنام سیدعلی حسینی🌹 التماس دعا.....✋🏻 باداستان بعدی همراه باشید ....یا علی🌷 همسر و دخترشان 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran